- تحلیل
بررسی آثار منفی صنعت گردشگری
مقدمه
بسیاری از مصادیق به ظاهر متناقض در واقع دو روی یک سکه هستند. صنعت گردشگری نیز از این قاعده مستثنی نیست. گردشگری در کنار تمامی آثار مطلوبش بر وجههِ اقتصاد، فرهنگ و جوامع، ابعادی منفی را نیز در تمامی این زمینهها به دنبال دارد. سال 2020 نیز مصداق و مثال ملموسی است که میتوان در باب این اثر دو وجهی آورد، که در پی اعمال محدودیتهای ناشی از ویروس کرونا و کسادی بازار توریست، اقتصاد گردشگری در سطح جهان به کمتر از نیمی از سطح خود رسید و در حدود 62 میلیون شغل در سراسر دنیا از میان رفت که در حکم نفرینی در این صنعت قلمداد میشد. در مقابل نیز، با لغو گسترده پروازها و تورهای مسافرتی، انتشار سطح آلایندهها با کاهش شدیدی همراه شد و نبود کشتیهای کروز در اقیانوسها به این معنا بود که پس از دهههای متمادی نهنگها میتوانستند صدای یکدیگر را بدون هیاهوی صدای موتورها بشنوند.
تاثیرات بخش گردشگری بر روی محیطزیست بسیار پیچیده است و میتواند به طور مستقیم و غیرمستقیم مورد بررسی قرار گیرد. در حقیقت محیطزیست شبکه پیچیدهای از اکوسیستمهاست و یک اقدام به ظاهر کوچک میتواند اثرات موجداری در کل یک منطقه یا گونه جانوری داشته باشد که در دل آن هر دو پیامد منفی اقتصادی و زیستمحیطی نهفته است. مسئله صخرههای مرجانی میتواند نمود روشنی از این مسئله و رابطه دو طرفه منافع اقتصادی و زیست محیطی باشد. صخرههای مرجانی، جاذبههای گردشگری هستند که جدای از آن که سالانه در حدود 36 میلیارد دلار درآمد مستقیم از طریق جذب توریست برای صنعت گردشگری به ارمغان میآورند، با جلوگیری از تخریب سواحل، زندگی بیش از نیم میلیارد از مردم جهان که در مناطق ساحلی زندگی میکنند و همین طور حیات 25 درصد از آبزیان را تضمین میکنند که منافع اقتصادی غیرمستقیم قابل ملاحظهای دارد. در حال حاضر در حدود 80 درصد از مرجانها به دلیل آلودگی ناشی از زیرساختهای ناکافی مقاصد پرطرفدار که سالانه میزبان تعداد فزایندهای از گردشگران هستند، از دست رفتهاند.
پیامدهای منفی توسعه گردشگری
بسیاری از کشورها در سراسر جهان به شدت به درآمدهای بخش گردشگری وابستهاند. این امر به طور ویژه در مورد کشورها و جزایر کوچکی که از منابع محدودی نیز برخورداراند، صادق است. به عنوان مثال در منطقه کارائیب بخش گردشگری در حدود یکسوم از تولید ناخالص این منطقه را به خود اختصاص میدهد. اصولا گردشگری در بکرترین و در عین حال شکنندهترین مناطق طبیعی جهان صورت میگیرد که مدیریت بهینه منابع و مدارا کردن با محیطزیست در این مناطق از اهمیت بیشتری برخوردار است.
یکی از بحثها و موضوعات پرچالش گردشگری مدرن امروز، استفاده از منابع به ویژه آب، به عنوان یک منبع حیاتی که به شدت در بخش گردشگری مورد سوء استفاده قرار میگیرد، است. افزونشدن این موضوع که معمولا فصول پرتقاضای گردشگری برخلاف چرخههای طبیعی آب مناطق است، این مسئله را بحرانیتر میکند. به طور غالب خشکترین ماههای سال، ماههای اوج تقاضا برای آب در تفرجگاهها و مناطق مورد علاقه گردشگری است. این مکانها مملو از افرادی است که انتظار دارند در تعطیلات خود دسترسی نامحدودی به تامین آب تمیز از منابع محلی داشته باشند که این مسئله میتواند ساکنانی را که به طور دائم در منطقه زندگی میکنند با بحران مواجه کند.
در کشورهایی که گردشگری یکی از منابع و بخشهای اصلی درآمدی است و نسبت به سایر صنایع برتری دارد، دولتها ممکن است تمام انرژی و سرمایه خود را در حوزه صنعت گردشگری و توسعه زیرساختهای مربوط به آن متمرکز کنند که نخستین پیامد آن، محروم بودن مردم محلی از بخش اعظم بودجه عمومی و زیرساختها است که اثرات رفاهی نامطلوبی بر جامعه مقصد دارد
مناطقی چون زنگبار، بالی، هند و حتی کشورهایی اروپایی چون یونان و اسپانیا از این عواقب رنج میبرند. نتایج یک مطالعه در زنگبار (مجمع الجزایری خودمختار در اقیانوس هند) نشان میدهد که یک خانوار به طور متوسط روزانه در حدود 93 لیتر آب مصرف میکند، این درحالی است که میانگین مصرف آب هر اتاق یک اقامتگاه 686 لیتر، یعنی در حدود 7 برابر بیشتر از مصرف مردم محلی است. جدای از این اعداد و ارقام، اگر از ابعاد دیگری چون هزینه فرصت به این مسئله نگریسته شود، نشان میدهد گردشگری با سرکشیدن منابع، سایر بخشهای اقتصادی را با کمبود مواجه میکند. در شرح و بسط این موضوع میتوان به رقابت تنگاتنگ دو بخش کشاورزی و گردشگری در کشور اسپانیا اشاره کرد که بر اهمیت این مسئله تاکید میکند. اسپانیا یکی از تامینکنندگان مهم محصولات کشاورزی برای سایر کشورهای اروپایی به حساب میآید که با توجه به حجم تقاضا و برای تطابق با آن، کشاورزی در این کشور به صورت فشرده و کشت گلخانهای صورت میپذیرد و محتاج به منابع آبی فراوانی است. در عین حال، این کشور یکی از مقاصد گردشگری پیشرو در جهان است که تقاضای زیادی برای منابع آبی دارد. کشور اسپانیا برای چند سال متوالی به دلیل تغییرات آب و هوایی با خشکسالی مواجه است و هر دو بخش مهم اقتصادی به شکلی ناپایدار در برابر یکدیگر ایستادهاند.
آلودگی از دیگر اثرات خارجی منفی گردشگری است که به اشکال مختلفی در این صنعت ظاهر میشوند. افزایش انتشار گازهای گلخانهای در پی تقاضای حملونقل و نیاز بیشتر به انرژی، فاضلاب و پسماندهای جامد و همینطور آلودگیهای صوتی و نوری که کمتر به آن پرداخته میشود از جمله این موارد هستند. اغلب مناطق گردشگری اصولا سالانه پذیرای گردشگرانی تا چندین برابر جمعیت و ظرفیت زیرساختهای خود هستند. تصور شهری مانند ونیز درک این مسئله را راحتتر میکند. این شهر در حدود 270 هزار نفر ساکن دائمی دارد، اما هر ساله دهها برابر جمعیت خود پذیرای گردشگر است. در سال 2019 در حدود 5.5 میلیون گردشگر از این شهر بازدید کردند. در واقع هر بازدیدکننده، یک مصرفکننده انرژی و منابع شهری به حساب میآید که به دنبال خود سایر مسائل و مشکلات زیست محیطی مرتبط با استفاده سوختهای فسیلی و سایر منابع تجدیدناپذیر و تولید سایر پسماندها را به دنبال دارد.
نمودار 1. سهم بخشهای مختلف صنعت گردشگری از انتشار کربن این صنعت
آثار منفی گردشگری بر اقتصاد
شاید هضم این موضوع سخت باشد که صنعت گردشگری با درآمد سرشاری که برای مقاصد گردشگری به ارمغان میآورد، میتواند مضرات اقتصادی نیز به دنبال داشته باشد. جنبههای اقتصادی صنعت گردشگری چیزی فراتر از سود و درآمدی است که در کوتاهمدت حاصل میکند. مقولههایی مانند گردشگری ناپایدار یا اثرات نامطلوب بر متغیرهایی که کیفیت و سلامت یک اقتصاد را میسنجند، مواردی هستند که سیل درآمدهای خارجی گردشگری، اغلب موجب آن میشود تا سیاستگذاران چشم خود را بر روی این مسائل ببندند.
اتکای بیش از حد به بخش گردشگری، پیامد منفی است که تنها بررسیهای آماری رکود اقتصادی سال 2009 و بحران اقتصادی ناشی از همهگیری ویروس کرونا، ارائهدهنده توضیح شفاف برای آن هستند. صنعت گردشگری همانطور که برای دههها همراه با نرخ رشدی فراتر از اقتصاد جهانی بوده، در شرایط بحران و رکود نیز با نرخی چندین برابری سقوط کرده است. در رکود جهانی سال 2009 که اقتصاد جهانی، 5.2 درصد رشد منفی را تجربه کرد، صنعت گردشگری با نرخ رشد 9.5- درصدی مواجه بود و همچنین در بحران کرونا در سال 2020، که اقتصاد جهانی با نرخ رشد منفی 2.9 درصدی مواجه بود، صنعت گردشگری رشد منفی معادل 50.4 درصد را به ثبت رساند که با توجه به شرایط کنونی و پیشبینیهای موجود برآورد میشود که بازیابی سطح قبلی این صنعت در کشورهای توسعهیافته تا سال 2024 و اقتصادهای نوظهور و در حال توسعه تا سال 2026 به طول بیانجامد. این مسئله به خودی خود نشاندهندهی واریانس و ریسک بالای این صنعت برای اتکا و تشکیل بخش حداکثری، اقتصاد یک کشور است.
نمودار 2. مقایسه نرخ رشد اقتصاد جهانی و بازار جهانی گردشگری در سالهای اخیر
مسئله بعدی اشتغال با کیفیت پایین در این بخش است. صنعت گردشگری، در حدود 10 درصد نرخ اشتغال را در سراسر جهان تشکیل میدهد، اما عمده این نرخ اشتغال را مشاغل کمدرآمد و فصلی پوشش میدهد. از دیگر مسائل مهم اقتصادی در صنعت گردشگری، موضوع «نشت» است و به وضعیتی اطلاق میشود که بخش قابل توجهای از درآمدهای صنعت گردشگری در مقصدی که گردشگران از آن بازدید کردهاند، باقی نمیماند و در اصطلاح پول به کشورهای دیگر (عموما اقتصادهای توسعه یافته) نشت میکند. این اتفاق به طور معمول از طریق شرکتهای بینالمللی خطوط هوایی، آژانسهای مسافرتی و هتلهای بینالمللی که درآمد حاصله خود را به کشور مبدا خود بازمیگردانند، اتفاق میافتد و مقصد و جامعه محلی به طور کامل از مزایای گردشگری بهرمند نمیشوند.
تأثیرات گردشگری بر جامعه و فرهنگ اغلب بحث برانگیز و عمیقا پیچیده است. همانگونه که گردشگری یکی از نیروهایی به حساب میآید که رواجدهنده فرهنگهای مطلوبی چون جهانیشدن است، آثار نامطلوبی نیز در این زمینه با خود به همراه دارد
همچنین در کشورهایی که گردشگری یکی از منابع و بخشهای اصلی درآمدی است و نسبت به سایر صنایع برتری دارد، دولتها ممکن است تمام انرژی و سرمایه خود را در حوزه صنعت گردشگری و توسعه زیرساختهای مربوط به آن متمرکز کنند که نخستین پیامد آن، محروم بودن مردم محلی از بخش اعظم بودجه عمومی و زیرساختها است که اثرات رفاهی نامطلوبی بر جامعه مقصد دارد.
آثار نامطلوب گردشگری بر فرهنگ
تأثیرات گردشگری بر جامعه و فرهنگ اغلب بحث برانگیز و عمیقا پیچیده است. همانگونه که گردشگری یکی از نیروهایی به حساب میآید که رواجدهنده فرهنگهای مطلوبی چون جهانیشدن است، آثار نامطلوبی نیز در این زمینه با خود به همراه دارد. صنعت گردشگری میتواند فرهنگ را به یک کالا برای عرضه و درآمدزایی تبدیل کند. این مسئله که فرهنگ سنتی یک جامعه به یک جاذبه گردشگری که مردم حاضراند برای دیدن آن هزینه کنند، تبدیل شود، پیامدهای منفی عدیدهای به دنبال خود دارد. اغلب اوقات فرهنگی که به گردشگران ارائه میشود میتواند به گونهای اقتباس شده باشد تا برای گردشگران جذابتر به نظر برسد یا تنها عناصر خاصی از یک فرهنگ که شایسته ارائه به گردشگران تلقی میشود، بیان شود.
مطالب مرتبط
- تحلیل
- حملونقل، انبارداری و ارتباطات, زیرساخت
بخش معدن و صنایع معدنی کشور سالهاست که با چالشهای گلوگاهی در حوزه حملونقل دستوپنجه نرم میکند که این مسئله علاوه بر کاهش بهرهوری لجستیک و زنجیرههای تامین، آثار منفی زیستمحیطی ناشی از استفاده از سیستمهای ناکارآمد را افزایش داده است. در این میان، شرکت مدیریت بینالمللی همراه جاده، ریل، دریا (هیمکو) به عنوان یکی از شرکتهای برجسته در حوزه توسعه زیرساختهای لجستیک، در مسیر ایجاد پایانههای مکانیزه و بهرهگیری از فناوریهای نوین در حوزه حملونقل گام برداشته است. در این راستا، پروژه کلیدی اسکله و پایانه مکانیزه بارگیری مواد فله معدنی واقع در بندر شهید رجایی در دستور کار این شرکت قرار گرفته است که علاوه بر توسعه ظرفیت حملونقل و مدیریت بهینه هزینههای تولید، با کاهش انتشار آلایندگیها، الگوی موفقی از توسعه پایدار را در صنایع معدنی و فلزی کشور ارائه میدهد.
۲۴ آبان ۱۴۰۴
- تحلیل
- صنعت
در عصر تحولات دیجیتال، توسعه فناورانه به عنوان زیربنای شکلگیری اقتصاد دانشبنیان، نیازمند ترکیب موثر زیرساختهای فیزیکی و دیجیتال، سرمایه انسانی توانمند و سیاستگذاریهای کارآمد و هدفمند است. تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد که سرمایهگذاری هوشمندانه در تحقیق و توسعه، ارتباط موثر میان صنعت و دانشگاه و تمرکز بر توسعه اکوسیستمهای نوآوری، نقشی کلیدی در عبور از چالشها و حرکت به سوی آیندهای فناورانه دارد. ایران با وجود ظرفیت بالای علمی و پژوهشی برای دستیابی به اکوسیستم فناورانه پویا، نیازمند اصلاح ساختارها، تمرکزگرایی، و ارتقای زیرساختهای نهادی و مالی است تا بتواند در مسیر رقابتپذیری تکنولوژیمحور گام بردارد.
۳۰ مهر ۱۴۰۴
- تحلیل
- پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
بخش کشاورزی ایران با وجود نقش اساسی در امنیت غذایی و اشتغال، سالهاست با چالشهایی همچون بهرهوری پایین آب، الگوی نادرست کشت و ضعف در سیاستهای حمایتی مواجه است. حدود ۹۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور در این بخش به مصرف میرسد، در حالیکه بهرهوری آب در آن تنها حدود ۳۰ درصد برآورد میشود. فقدان الگوی کشت منطقهای، تداوم یارانههای غیرهدفمند، کمبود صنایع تبدیلی، نوسان سیاستهای صادراتی و نبود آموزشهای ترویجی، موجب شدهاند تا کشاورزان در بسیاری از مناطق خشک کشور محصولاتی آببر مانند هندوانه و خربزه کشت کنند؛ محصولاتی که ارزش اقتصادی اندکی در برابر میزان آب مصرفی دارند. در نتیجه، تداوم این روند به تشدید ناترازی منابع، کاهش خودکفایی و اتلاف ثروت ملی منجر شده است. اصلاح الگوی کشت، بازتخصیص منابع و ارتقای بهرهوری، راهی ضروری برای پایداری، رشد و بازگشت کشاورزی ایران به مسیر توسعه است.
۳۰ مهر ۱۴۰۴
- تحلیل
- پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
ساختار بخش کشاورزی ایران در دهههای اخیر دچار دگرگونیهای عمیقی شده است. این بخش که ستون اصلی امنیت غذایی، اشتغال روستایی و بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور به شمار میآید، از نظامهای سنتی تولید بهتدریج به سوی شیوههای مکانیزهتر حرکت کرده، اما همچنان از نظر بهرهوری، فناوری و مدیریت منابع فاصله قابل توجهی از استانداردهای جهانی دارد. محدودیت فزاینده منابع آب، تخریب خاک، خرد بودن اراضی و نوسانات سیاستهای قیمتی از مهمترین عوامل بازدارنده رشد در این بخش محسوب میشوند. در نتیجه، سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کاهش یافته و در مورد برخی محصولات اساسی، وابستگی به واردات افزایش یافته است. در مقابل، سیاستهای توسعهای جدید به ویژه در چارچوب برنامه هفتم توسعه، با هدف افزایش بهرهوری، ارتقای ضریب خودکفایی و تحقق رشد سالانه ۵.۵ درصدی ارزش افزوده تدوین شدهاند. با این حال، دستیابی به این اهداف در گرو اصلاح ساختار تولید، نوسازی فناوری، و مدیریت پایدار منابع طبیعی است.
۳۰ مهر ۱۴۰۴