مشاهده بیشتر
در میان تحولات صورتگرفته در دنیا طی دهههای اخیر، ظهور هوش مصنوعی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین تکنولوژیها در زندگی بشر، روندهای مختلفی نظیر صنایع تولید و بازار مصرف فلزات را دستخوش تغییرات قابل توجهی کرده و در این میان، مس به سبب ماهیت رسانایی برق و گرما، از اهمیت مضاعفی برخوردار شده است. البته باید گفت که رابطه هوش مصنوعی با زنجیره ارزش مس یک رابطه دوطرفه است؛ به این معنا که همانقدر که ابزارهای هوش مصنوعی موجب تسریع روند تولید و افزایش بهرهوری در معادن و صنایع مس میشوند، بسترهای پیادهسازی این الگوریتمها نیز برای پردازش اطلاعات و انتقال دادهها، به این فلز حیاتی نیازمند هستند. به عبارتی، گسترش کاربردهای هوش مصنوعی در حوزههای مختلف، افزایش تقاضا برای فلز مس را در پی دارد و در مقابل، این تکنولوژی نیز با الگوریتمهای هوشمندانه، به تولید بیشتر و عرضه محصولات باکیفیتتر کمک میکند.
در سالهای اخیر، نیروگاههای حرارتی بار اصلی تامین برق کشور را بر دوش کشیدهاند. با این حال، توسعه نیافتن ظرفیتهای این نیروگاهها همگام با روند رشد تقاضا موجب شده است که صنعت برق در زمان پیک مصرف قادر به تامین کامل نیاز کشور نباشد. گفتنی است که بخش عمده توسعه ظرفیتهای نیروگاهی در کشور به احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی اختصاص داشته است که دلیل این مسئله بهرهوری بالاتر این نیروگاهها از انواع بخاری و گازی است. به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در حوزه توسعه ظرفیتهای برق کشور در دستور کار نهادهای بالادستی قرار گیرد تا صنعت برق، که ایران از مزیتهای بسیاری برای توسعه آن برخوردار است، به شرایطی پایدار برسد.
پیشرفت هوش مصنوعی در دهه اخیر زمینهساز تحولات و شکلگیری روندهای مختلفی بوده است. روند تحولات زنجیرههای ارزش فلزاتی همچون فولاد و آلومینیوم از جمله موضوعاتی هستند که متاثر از فناوری هوش مصنوعی دچار تغییر و دگرگونی شدهاند. ابزارهای مبتنی بر این فناوری از یک سو، با افزایش میزان تولید، بهرهوری و سرعت کار و همچنین با کاهش هزینهها و میزان مصرف انرژی نقش مهمی در تکامل صنایع فلزی و بازار آنها ایفا میکنند. از سوی دیگر، بهکارگیری این ابزارها در راستای بهبود کیفیت تولید و برخورداری از مزایای آنها نیازمند مصرف فولاد و آلومینیوم است که در ساخت تجهیزات و سختافزارهای اجراکننده الگوریتمها به کار میروند. بنابراین میتوان گفت هر دو حوزه با تاثیرات متقابلی که بر هم دارند، میتوانند مسیر حرکت جهان و سایر روندهای اقتصادی، صنعتی و ... را با خود همسو کنند.
توسعه صنایع پاییندستی و حرکت به سمت حلقههای انتهایی زنجیره ارزش، یکی از الزامات اساسی برای خلق ارزش افزوده و تحقق رشد پایدار و موثر در ساختارهای اقتصادی است. در ایران نیز با توجه به وفور پتانسیلهای معدنی و انرژی، لزوم حرکت به سمت تولید محصولات نهایی در زنجیره ارزش فلزات اساسی کشور احساس میشود. البته اقداماتی قابل توجه در خصوص توسعه حلقههای پاییندستی زنجیره تولید فولاد، آلومینیوم و مس در دهه اخیر صورت گرفته که تداوم این تلاشها و اقدامات، مسیر دستیابی به رشد پایدار و خلق ثروت را در شرایط اقتصادی فعلی هموارتر خواهد کرد.
در کلیه خودروها، وزن خودرو یکی از عوامل تاثیرگذار در میزان مصرف سوخت به شمار میآید. این مسئله در خودروهای الکتریکی، که با انرژی برق حرکت میکنند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. به همین سبب، استفاده از آلومینیوم در ساخت بدنه این خودروها بیشتر مورد توجه قرار میگیرد. مس نیز، با توجه به ساختار خودروهای الکتریکی، دیگر فلز پرمصرف در تولید این وسایل نقلیه است. با توجه به استقبال از خودروهای الکتریکی در سالهای اخیر، پیشبینی میشود که تولید این خودروها در یک دهه آینده رو به افزایش باشد که این امر منجر به مصرف مقادیر زیادی مس و آلومینیوم در تولید خودروهای الکتریکی میشود. صاحبنظران بر این باورند که گسترش استفاده از این خودروها موجب تحولاتی جدید در بازار فلزات جهان خواهد شد.
در جهانی که شهرها هر روز وسیعتر، زیرساختها گستردهتر و انتظارات مهندسی پیچیدهتر میشوند، مس به مثابه عنصری حیاتی و چندوجهی، جایگاه خود را در قلب صنعت ساختمان بیش از هر زمان دیگری به رخ کشیده؛ فلزی که به واسطه رسانایی در سیستمهای الکتریکی، شکلپذیری در طراحیهای پیچیده، دوام بینظیر، مقاومت در برابر عوامل محیطی و سازگاری با اصول اقتصاد چرخشی، به انتخابی هوشمندانه در عصر پایداری بدل شده است. در حقیقت، تحلیل جایگاه مس در ساختمانسازی معاصر، از سهم چشمگیر آن در تقاضای جهانی و تمرکز جغرافیایی مصرف گرفته تا نقش بیبدیل بازیافت آن در پاسخگویی به نیازهای روزافزون و مزایای فنی و زیباشناختی این فلز در برابر سایر مصالح، تصویری جامع و دقیق از پیوند روزافزون میان مس و صنعت ساختمان ترسیم میکند؛ پیوندی که نه فقط آینده بازار این فلز، بلکه مسیر توسعه شهرها و سیاستگذاریهای صنعتی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
اهمیت جایگاه آلومینیوم در تمام صنایع دنیا، کشورهای بسیاری را به عرصه تولید این فلز کشانده است. تولید این فلز با وجود کاربرد گسترده و مزیتهایی که برای صنعتگران ایجاد میکند، دارای فرایندی بسیار انرژیبر و آلاینده است. این مسئله با توجه به بحران انرژی در کشورهای توسعهیافته، به معضل تبدیل شد و صرفه اقتصادی در تولید آلومینیوم را کاهش داد. از این رو، انتقال صنایع تولید آلومینیوم به کشورهای در حال توسعه به عنوان یک روند تدریجی، علاوه بر این که رشد اقتصادی قابل توجهی را برای کشورهای درحال توسعه فراهم کرد، منجر به کاهش انتشار کربن در اقتصادهای توسعهیافته و حفاظت از اقلیم و محیط زیست آنها شد.
روند رو به رشد حرکت اقتصاد کشورها به سمت فناوریهای نوین، موضوعی است که در حال حاضر بیش از هر زمان دیگری مشاهده میشود. صنعت هوافضا از جمله صنایعی است که توسعه آن برای آسانتر ساختن زندگی بشر و همچنین پیشرفت دانش و تکنولوژی روز، امری ضروری است. علاوه بر آن با توجه به نقش پر رنگ و حیاتی فلزات در صنعت هوافضا، توسعه این صنعت نقش بهسزایی در رونق بخشی به بازار فلزات کشور نیز خواهد داشت. اگرچه جای خالی توسعه بیشتر این حوزه در کشور همچنان ملموس است، اما با این حال گامهایی ارزشمند و رو به جلو در این مسیر و به خصوص در بخش فضایی برداشته شده است. بیتردید تداوم این روند و سرعت بخشیدن به این اقدامات میتواند جایگاه صنعت هوافضای کشور را در جهان، بیش از پیش ارتقا دهد و موجب رشد مصرف فلزات در کشور شود.
فاکتورهای جمعيتی، در هر جامعه کوچک و بزرگ، از بسياری از عوامل متفاوت تاثير میپذیرند و بر بسياری از آنها نيز تاثیر میگذارند. فاکتور تعداد متوسط افراد خانوار يا به عبارتی، بعد خانوار يکی از انواع متنوع شاخصهای جمعيتی است که در حال حاضر در بسياری از نقاط دنيا و همچنين کشورمان در حال کاهش است. تغييرات اين شاخص جمعيتی تاثیرات بسیاری را بر بسياری از بازارها و صنايع کشور خواهد داشت. کالاهای بادوام مصرفی در منازل یکی از مواردی هستند که مسئله کوچک شدن خانوارها و افزایش تعداد خانوادههای کشور در اثر آن میتواند تاثیر دوچندانی را بر بازار مصرف آنها داشته باشد که این امر فرصت مناسبی را برای بخش صنعت کشور در زمینه ارتقای تولی و تامین نیاز داخلی فراهم میسازد.
صنعت خودروسازی جهان، طی دهههای اخیر، یکی از مهمترین تحولات خود را تجربه کرده و ساخت خودروهای الکتریکی در چند سال اخیر دورنمای روشنی را برای توسعه صنعت خودروسازی جهان به تصویر کشیده است. برخی از کارشناسان معتقدند که با توجه به اهمیت مسائل زیستمحیطی و توجه به کاهش آلودگی هوا، در سالهای آتی، خودروهای الکتریکی میتوانند به طور کامل جایگزین خودروهای احتراق داخلی شوند. با افزایش تقاضا برای خودروهای الکتریکی، مصرف فلزات رسانایی نظیر مس و آلومینیوم و برخی فلزات کمیاب مانند لیتیوم افزایش مییابد، زیرا با حذف سوخت فسیلی در خودروها، ارتباط میان اجزای داخلی خودرو فقط از طریق تامین و انتقال انرژی الکتریکی امکانپذیر است و در آینده نیز صنعت خودروسازی محرکی قدرتمند برای مصرف فلزات محسوب میشود.
باتری یکی از مهمترین اجزای خودروهای الکتریکی به شمار میآید و تاکنون مطالعات گستردهای درباره مواد مصرفی در این باتریها به منظور افزایش ظرفیت شارژ آنها انجام شده است. با توجه به اینکه امروزه غالب باتریهای خودروهای الکتریکی از نوع لیتیوم یونی است، لیتیوم مهمترین فلز مصرفی در باتریها به شمار میآید، اما در ساخت آنها از فلزاتی همچون نیکل و کبالت نیز استفاده میشود. در سالهای اخیر، رشد تقاضا برای خودروهای الکتریکی یکی از مهمترین عوامل افزایش تقاضا برای فلزات مصرفی در باتریها بوده است. بر اساس پیشبینیها، در پایان دهه، تقاضا برای سه فلز لیتیوم، نیکل و کبالت بهشدت افزایش خواهد یافت و این بخش سهم بالایی از تقاضای این فلزات را به خود اختصاص خواهد داد.
رشد شتابان روند برقیشدن اقتصاد جهانی، همراه با توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و گسترش خودروهای برقی، چشمانداز تازهای را برای بازار جهانی مس ترسیم کرده است. این فلز کهن، به دلیل رسانایی بالا و نقش حیاتی در انتقال انرژی، اکنون به یکی از عناصر کلیدی گذار به اقتصاد کمکربن بدل شده است، به طوری که افزایش ظرفیت نیروگاههای خورشیدی و بادی، نوسازی شبکههای برق و جایگزینی ناوگان خودروهای درونسوز با خودروهای برقی، همگی موجب رشد تقاضای جهانی مس خواهند شد. در نتیجه، بررسی تحولات پیشرو برای پیشبینی نیازها و مدیریت پایدار منابع اهمیتی استراتژیک دارد.