مشاهده بیشتر
امروزه اغلب کشورهای جهان برای کاهش انتشار کربن و انتقال به منابع انرژی پاکتر قدم برمیدارند. هیدروژن سبز که مبتنی بر منابع انرژی تجدیدپذیر است به عنوان حامل انرژی پایدار در نظر گرفته میشود که پتانسیل و تطبیقپذیری قابل توجهی در کربنزدایی از خود ارائه میدهد و به عنوان جایگزنی بالقوه برای روشهای سنتی تولید برق معرفی میشود. اگرچه در حال حاضر سهم قابل قابل توجهی از ترکیب برق جهانی به آن اختصاص ندارد اما انتظار میرود نقش مهمی در شکلدهی آینده نیروگاههای برق ایفا کند. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که با افزایش سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای هیدروژنی و تقاضای فزاینده برای هیدروژن سبز، بیش از یکچهارم از برق تجدیدپذیر جهانی تا سال ۲۰۵۰ از این طریق تولید شود.
تامین انرژی با استفاده از هیدروژن، به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با انتشار گازهای آلاینده مطرح شده است. با این حال، آمارها نشان میدهند که سوختهای فسیلی ماده اولیه بخش غالب تولید جهانی هیدروژن هستند؛ موضوعی که سبب شده است تا گسترش تولید هیدروژن نه به یک راهکار بلکه به یک چالش اقلیمی تبدیل شود. در این راستا، بسیاری از دولتها توسعه ظرفیت تولید هیدروژن کمآلاینده با استفاده از فناوریهای الکترولیز و «CCUS» را در دستور کار خود قرار دادهاند. بر اساس برآوردهای صورتگرفته، میزان تولید هیدروژن در مقیاس جهانی تا سال ۲۰۳۰ رشد ۱۵.۸ درصدی را نسبت به سال ۲۰۲۲ تجربه میکند و به حدود ۱۸۰ میلیون تن میرسد. انتظار میرود میزان تولید هیدروژن سبز نیز در مدت یادشده تقریبا ۳۸ میلیون تن افزایش یابد و سهم آن از کل صنعت هیدروژن که در شرایط فعلی کمتر از یک درصد است، با رشد قابل ملاحظهای مواجه شود.
هیدروژن از روزهای اولیه معرفی خود توسط هنری کاوندیش در سال ۱۷۷۶ تا استفاده از آن به عنوان سوخت وسایل نقلیه و سیستمهای گرمایشی، از دامنه گستردهای از کاربردها در جوامع بشری برخوردار بوده است. با این حال مزایای هیدروژن فراتر از موارد یادشده به نظر میرسد، به طوری که امروز به عنوان یک بازیگر کلیدی در مسیر حرکت جهان به سمت انرژی پاک و کمکربن ظاهر شده است و میتوان آن را مکملی برای انرژیهای سبز برشمرد که نقش قابل توجهی در محدودکردن گرمایش کرهزمین به ۱.۵ درجه سانتیگراد ایفا میکند. پیشبینیهای مککنزی نیز حاکی از آن هستند که بیش از ۲۰ درصد از کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۵۰ ناشی از گسترش استفاده از فناوریهای هیدروژنی خواهد بود.
زغالسنگ را میتوان یکی از تامینکنندگان اصلی منابع انرژی جهان دانست. عدهای از کارشناسان معتقدند که در حال حاضر، به دلیل فراوانی منابع نفت و گاز ایران، سرمایهگذاری در معادن زغالسنگ کشور بهخوبی مورد توجه قرار نگرفته است. دسترسی نداشتن به تکنولوژیهای روز و کیفیت نامناسب ذخایر زغالسنگ از دیگر چالشهای اساسی این صنعت محسوب میشود. به نظر میرسد که با توسعه سرمایهگذاریها و مکانیزاسیون این صنعت و کاهش چشمگیر خطرها و ریسکهای احتمالی معادن زغالسنگ کشور، فرصت بسیار خوبی برای سرمایهگذاری در این حوزه به وجود خواهد آمد، سرمایهگذاری جدیدی که فرصت مناسبی را برای رونق صنعت زغالسنگ و ایجاد ارزش افزوده بیشتر در این صنعت ایجاد خواهد کرد.
بخش معدن و صنایع معدنی و فلزی تامینکننده اصلی مواد اولیه و مصرفی در بخشهای مختلف صنعت و اقتصاد جهان است و به همین سبب، از آن به عنوان صنعت مادر یاد میشود. با توجه به رشد جمعیت و افزایش تولیدات صنعتی در جهان، بخش معدن و صنایع معدنی و فلزی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار شده است. ایران کشوری برخوردار از ذخایر گسترده معدنی به شمار میآید و توسعه ظرفیتها و رشد تولیدات محصولات معدنی و صنعتی میتواند این بخش را به پیشران اقتصاد کشور مبدل سازد و موجب رشد صادرات و ارزآوری به کشور شود.
در سالهای اخیر، مواد معدنی حیاتی (Critical minerals) عمدتا تحت تاثیر شتاب گرفتن روند انتقال انرژی و کربنزدایی، بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. لیتیوم، نیکل، کبالت، منگنز، گرافیت و عناصر نادر خاکی از راهبردیترین مواد معدنی حیاتی هستند، به طوری که ایجاد هرگونه اخلال در زنجیره تامین آنها میتواند تمامی تلاشها برای دستیابی به اهداف انتقال انرژی را با ناکامی مواجه سازد. در سال ۲۰۲۲، تقریبا ۱۴۶ هزار تن لیتیوم، ۳ میلیون و ۲۷۰ هزار تن نیکل، ۱۹۷ هزار تن کبالت، ۱۹ میلیون و ۸۰۰ هزار تن منگنز، یک میلیون و ۶۸۰ هزار تن گرافیت و ۳۰۰ هزار تن نیز عناصر نادرخاکی تولید شده است. در مقایسه با سال ۲۰۰۵، تولید معدنی لیتیوم رشد ۶۰۸ درصدی، نیکل ۱۱۹ درصدی، کبالت ۲۴۰ درصدی، منگنز ۸۸ درصدی، گرافیت ۵۸ درصدی و عناصر نادر خاکی نیز رشد ۱۴۳ درصدی را تجربه کردهاند.
شهرنشینی و صنعتی شدن در طول سالهای گذشته به میزان قابل توجهی سرعت گرفته است. این مسئله به دلیل آن که کمیت و کیفیت آب را تحت تاثیر قرار میدهد، تا حدی منجر به تشدید تنش آبی و شکلگیری بحران آب شده است. بررسی آمارها گویای آن است که در سطح جهان طی ۲ دهه قبل میزان پساب تولیدشده، تحت تاثیر گسترش شهرنشینی و تحولات صنعتی تقریبا ۳ برابر شده، در حالی که میزان تصفیه این پسابها به همان نسبت افزایش نیافته است. همچنین سرانه مصرف آب شهری در طول ۳ دهه گذشته تقریبا ۴۴.۵ درصد رشد داشته، در حالی که سرانه منابع آب جهان تقریبا ۲۸ درصد کاهش یافته است. مجموعه این عوامل در کنار افزایش ۲۳ درصدی افزایش مصرف آب در بخش صنعت طی ۳ دهه گذشته از جمله محرکهای تشدید تنش آبی در جهان بودهاند.
رشد اقتصاد جهانی تقاضا برای انرژی را در بخشهای مختلف اقتصاد برانگیخته است، با این حال، جنگها و درگیریهای ژئوپلیتیکی که اغلب از ترکیبی از عوامل، از جمله رقابت برای دسترسی به منابع ارزشمند و کنترل مسیرهای استراتژیک تامین انرژی تشکیل میشوند، عرضه نفت و گاز طبیعی را مختل کرده و منجر به افزایش یا کاهش قیمتها و نوسانات در بازار جهانی انرژی شده است. در همین راستا، رقابت مداوم بین کشورهای عمده تولیدکننده نفت از جمله عربستان سعودی، روسیه و ایالات متحده آمریکا و همچنین جنگ تجاری بین ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت، تاثیرات قابل توجهی بر قیمت و سطح عرضه جهانی نفت برجای گذاشته و نوساناتی را در بازار جهانی انرژی به وجود آورده است.