مشاهده بیشتر
انرژی بادی دومین گزینه امیدبخش کشور پس از منابع برقآبی برای توسعه تولید و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر است. به این امر باید به چشم فرصتی برای رشد اقتصادی کشور نگاه کرد تا بتوان هر چه زودتر وابستگی بالای کشور به منابع انرژی فسیلی را از بین برد. این مسئله موجب میشود که کشور از تکانههای غیرمنتظره و بعضا سنگینی که با آن روبهرو خواهد شد آسیب چندانی نبیند. از طرف دیگر، برای ساخت توربینهای بادی به حجم بزرگی از فلزات بهخصوص فولاد نیاز است. از این رو، توسعه نیروگاههای بادی میتواند نقشی موثر در مصرف فلزات در کشور داشته باشد و از این طریق به بهبود شرایط اقتصادی نیز کمک کند. بنابراین مطلوب است که سیاستهایی حمایتی در این خصوص اتخاذ شود و سرمایهگذاریهای انجامشده در این بخش را نه هزینه بلکه سرمایهای بلندمدت در نظر گرفت.
انرژی برقآبی تنها انرژی تجدیدپذیری به شمار میرود که در کشور نگاهی جدی به آن شده است. اگرچه بهرهبرداری از این انرژی نیازمند منابع گسترده طبیعی است، تاثیر سیاستگذاریها را در توسعه هر چه بیشتر این بخش نباید نادیده گرفت. با توجه به مشکلات پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق در کشور بهخصوص در فصلهای گرم سال، میتوان از این انرژی تجدیدپذیر بهره برد که طبیعتا تاثیرات زیانبار انرژیهای فسیلی را ندارد. در احداث و تجهیز این نیروگاهها، فلزات بهویژه فولاد نقشی جداییناپذیر دارند و مطلوب است که از این امر به عنوان فرصتی برای بهبود شرایط اقتصادی و مصرف فلزات در داخل کشور به بهترین شکل استفاده کرد. در واقع، با توسعه یافتن این نیروگاهها، نهتنها مشکلات توزیع برق و عدم پاسخگویی به تقاضا برطرف میشود، بلکه بازار مصرف مناسبی نیز برای فلزات در داخل کشور فراهم میآید.
تقاضای فزاینده برای انرژی و مواد شیمیایی مصرفی در صنایع مختلف، همگام با رشد جمعیت جهان شکل گرفت. از آنجایی که تاسیسات پالایشگاهی و پتروشیمیایی، نقشی تعیینکننده در فرآوری و تبدیل نفت خام و گاز طبیعی به مواد پراهمیت از جمله سوخت مصرفی بخش حملونقل و مواد شیمیایی خام برای فرایندهای صنعتی را برعهده دارند، میتوان از آنها به عنوان اجزای ثابت زنجیره تامین یاد کرد که جریان ثابت محصولات پالایششده به مصرفکنندگان و صنایع را در سراسر جهان تضمین میکنند. بدون وجود پتروشیمی و پالایشگاه، صنعت نفت وگاز قادر به فرآوری و توزیع کارآمد محصولات خود نیست، که این موضوع در نوع خود اختلال گستردهای را در روند اقتصاد جهانی به دنبال دارد.
ایران در زمره ثروتمندترین کشورهای جهان به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژیهای فسیلی قرار دارد و در دهههای اخیر، سوختهای فسیلی بهخصوص نفت و گاز همواره نقش پررنگی را در تامین انرژی کشور داشتهاند. با این حال، بررسی وضعیت حال حاضر ظرفیتهای تولید این منابع انرژی، بهویژه در حوزه گاز، حاکی از روند نامطلوب سرمایهگذاریها در این عرصه است، زیرا در حالی که اغلب کشورهای برخوردار از ذخایر گاز در مسیر رشد بازار و نقشآفرینی پررنگتر در تامین نیاز جهان حرکت میکنند، امروز تولید گاز ایران بهسختی پاسخگوی نیاز کشور است و به نظر میرسد لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در این عرصه اتخاذ شود. با توجه به حجم بالای فلزات مصرفی در توسعه ظرفیتهای صنعت نفت و گاز، این امر میتواند محرکی قدرتمند برای بازار فلزات کشور باشد.
صنعت یکی از مهمترین بخشها در اقتصاد کشورها محسوب میشود و هر کشوری در تلاش است تا با توسعه ظرفیتهای صنعتی، رشد اقتصادی پایداری را ایجاد کند. به عبارت دیگر، صنعت به مثابه موتور محرکی در رشد اقتصادی کشورها عمل میکند و در ایجاد ارزش افزوده و افزایش تولید ناخالص داخلی نقش بسزایی دارد. بخش صنعت گستره وسیعی از واحدهای تولیدی مختلف کوچک و بزرگ را شامل میشود. بنابراین صنعت در ایجاد شغل در سطوح مختلف نیز نقشی مهم و انکارناپذیر دارد. احداث تاسیسات و ساختمانهای واحدهای صنعتی را میتوان نخستین گام در مسیر توسعه ظرفیتهای صنعتی به شمار آورد. به همین دلیل، رشد سرمایهگذاریها در حوزه صنعت موجب رونق بخش ساختمانسازی هر کشور خواهد شد.
انرژی از یک طرف بخش جدانشدنی زندگی بشر به حساب میآید و از طرف دیگر، نحوه تامین آن مقوله مهمی است که تاثیرات مثبت و منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی انسان میگذارد. از این رو، تامین انرژی و انتخاب منابع درست برای این کار بسیار اهمیت دارد. پیامدهای انتخاب نادرست از میان منابع انرژی موجود، نهتنها باعث آسیب به سلامت نسل حال حاضر جامعه میشود، بلکه شرایط زندگی را برای نسلهای آتی نیز پیچیدهتر میکند. اتمام منابع انرژی فسیلی، آلودگیهای زیستمحیطی، پدیده گرم شدن روز افزون کره زمین و همچنین آلودگی هوا، که سبب مرگومیر سالانه افراد زیادی میشود، نمونههایی از این پیامدها هستند که بیتردید، برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر، نیازمند توجهی ویژهاند.
صنعت ساختمانسازی در اقتصاد ایران از جایگاه ویژهای برخوردار است. بسیاری معتقدند این صنعت به علت آن که پیویند پیشین و پسین با بسیاری از صنایع دیگر دارد و همچنین به صورت مستقیم سهم قابل توجهی از محصول ناخالص داخلی و اشتغال کشور را به خود اختصاص میدهد، میتواند به عنوان یک محرک بسیار قوی در راستای دستیابی به سطوح بالاتری از رشد اقتصادی عمل کند. مروری بر مطالعات صورتگرفته در این زمینه و البته تجربه ابرپروژه مسکن مهر نشان میدهد که این رویکرد در اقتصاد کشور چندان مصداق ندارد و صرفا در کوتاهمدت میتواند منجر به رونق در صنایع وابسته به خود شود که از جمله دلایل آن میتوان به پایین بودن قدرت خرید و در نتیجه منجمد شدن بخش قابل توجهی از نقدینگی کشور در صنعت ساختمانسازی اشاره کرد.
ظهور و فراگیر شدن تکنولوژیهای مختلف و تغییر مسیر و حرکت به سوی تامین انرژی پاک دو عامل مهم تاثیرگذار بر آینده صنایع مختلف محسوب میشوند. همانگونه که تصور ظهور تکنولوژیهایی همچون هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در عصر حاضر برای انسان در سه دهه گذشته ناملموس و دور از ذهن بود، تصور تکنولوژیهای نوظهور در سی سال آینده نیز ناممکن است. با این حال، مسلما تکنولوژیهای نوظهور امروز در آینده فراگیر میشوند. اما در مورد تغییرات عامل محرک دیگر یعنی سبد انرژی، با توجه به سیاستگذاری دولتها و سازمانهای بینالمللی، با قطعیت بیشتری میتوان تغییرات پیشِرو را گمانهزنی کرد و با آنها هماهنگ شد.
ساختمانها کالبدهایی زیربناییاند که زمینه ارتقای استانداردهای زندگی محسوب میشوند. بنابراین بخش ساختمان از بخشهای مهم و اساسی اقتصاد کشور به شمار میرود. این بخش، به سبب اشتغالزایی فراوانی که در کشور فراهم میسازد، به بهبود وضعیت اقتصاد کمک میکند. از آنجا که صنعت ساختمان ارزش افزوده بالایی ایجاد میکند، میتواند منبع درآمد کشور را افزایش دهد و تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی داشته باشد. بنابراین لازم است که با برطرف کردن چالشهای پیشِروی صنعت ساختمان، گامهای اجرایی مطلوبی در راستای توسعه این صنعت برداشته شود، تا علاوه بر تامین نیازهای جامعه، بهخصوص در زمینه ساختمانهای مسکونی، نقش پررنگتری را در رشد اقتصادی کشور ایفا کند.
با پیشرفت علم و تکنولوژی در چند سده گذشته، استفاده از منابع متنوع انرژی به منظور تامین انرژی مورد نیاز در بخشهای صنعت، مصارف خانگی، حملونقل و ... رایج شده است. همزمان با رخداد انقلاب صنعتی اول، مصرف سوختهای فسیلی، که از قدیمیترین سوختهای رایج در جهان برشمرده میشوند، رو به افزایش رفت. نفت و گاز دو سوخت فسیلی مهم محسوب میشوند و همزمان با رشد اقتصادی جهان، تقاضا برای این دو منبع انرژی نیز افزایش یافته است. در سالهای اخیر، انتشار آلایندههای کربنیِ ناشی از سوختن منابع فسیلی موجب شده است که برای کاهش سهم نفت و گاز از سبد انرژی جهان اقدام شود. با این حال، همچنان نفت و گاز از مهمترین منابع تامین انرژی محسوب میشوند و در سال ۲۰۲۰ سوختهای فسیلی در مجموع سهمی ۸۴ درصدی از سبد انرژی جهان را به خود اختصاص دادهاند.
استفاده از زغالسنگ به عنوان منبع انرژی فسیلی، به رغم دارا بودن مزایایی از جمله ارزان بودن و یا پتانسیل دسترسی گسترده به آن در برخی از مناطق، آلودهکنندهترین منبع انرژی شناخته میشود که آثار زیانبار آن بر سلامت انسان و محیطزیست غیرقابل انکار است. اهمیت این امر زمانی بیشتر میشود که بدانیم مشکلات حاصل از مصرف این منبع انرژی نهتنها گریبان نسل کنونی جهان را خواهد گرفت، بلکه مسائل بزرگتری را نیز برای نسلهای آینده ایجاد خواهد کرد. با این حال، همچنان میزان مصرف زغالسنگ در بسیاری از نقاط دنیا رو به افزایش است و چالشهای زیادی پیشِروی کاهش مصرف جهانی از این منبع انرژی است که برای حل آنها، تمامی کشورها باید با یکدیگر همکاری کنند. با این تفاسیر، تردیدی نیست که فاصله گرفتنِ هر چه زودتر از مصرف زغالسنگ و حرکت به سمت افزایش استفاده از انرژیهای پاک، شرایط بهتری را برای زندگی نسل کنونی و حتی نسلهای آتی فراهم خواهد کرد.
در سالهای اخیر، اهمیت گاز طبیعی به عنوان سوختی پاک افزایش یافته است. امروزه گاز طبیعی در اغلب کشورها منبعی تاثیرگذار و استراتژیک برای تامین انرژی محسوب میشود. ایران یکی از کشورهای برخوردار از منابع بزرگ گاز طبیعی در دنیا به شمار میآید و با توجه به این امر، توسعه ظرفیتهای استخراج و تولید گاز طبیعی میتواند از اهمیت بالایی در تامین پایدار انرژی کشور و نیز کمک به رشد صادرات برخوردار باشد. با توجه به حجم فلزات اساسی مصرفشده در تاسیسات و تجهیزات استخراج و پالایش گاز، توسعه ظرفیتهای این حوزه، در کنار پیشبرد اهداف تجاری، سیاسی و اقتصادی، محرک قدرتمندی برای بازار فلزات اساسی محسوب میشود.