مشاهده بیشتر
برخورداری از یک سیستم حملونقل کارآمد، با جلوگیری از اتلاف وقت و ارتباط موثر میان بخشهای مختلف نه تنها موجب کاهش هزینههای تولید میشود، بلکه روند رشد اقتصادی کشورها را نیز بهبود میبخشد. بر خلاف اهمیت این مسئله، سیستم لجستیک و حملونقل کشور در سالهای اخیر به دلیل عدم هماهنگی و تناسب بین روشهای حمل و روند کند و نامتوازن توسعه عملکرد چندان مناسبی نداشته است و بار جابجایی کالا و مسافر بر دوش جادههای کشور سنگینی میکند. علاوه بر این امنیت پایین، نبود قطعات استراتژیک و عدم انسجام در برنامهریزی از جمله مشکلاتی هستند که سیستم لجستیک کشور با آن روبهرو است. به نظر میرسد که توسعه سیستم حملونقل کشور علاوه بر دیدگاهی وسیع و جامع به برنامهریزی و مدیریت یکپارچه نیاز دارد.
در عصر حاضر، با توجه به گسترش کاربرد تکنولوژی در حوزههای مختلف، سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. آمارها نشان میدهد که میزان سرمایهگذاریها در زیرساختهای «ICT» طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ رشد تقریبا ۱۱۰ درصدی را تجربه کرده است. این موضوع با توجه به کاربرد فلزات فولاد، آلومینیوم و مس در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات، افزایش قابل توجه در مصرف فلزات را با خود به همراه داشته است. بر اساس برآوردهای صورتگرفته در سال ۲۰۲۲، ارزش فولاد، آلومینیوم و مس به کاررفته در توسعه زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به ترتیب حدود ۸۲ میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار، ۹ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار و ۱۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار بوده است.
فولاد از مهمترین و استراتژیکترین کامودیتیهای جهان محسوب میشود. ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد فولاد و همچنین خواص مشابه با بتن از جمله ضریب انبساط حرارتی تقریبا یکسان، آن را به پرکاربردترین متریال در صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است. مروری بر آمارهای مرتبط با حوزه ساختمانسازی برخی از کشورها گویای آن است که انواع محصولات فولادی، بالغ بر نیمی از مواد و مصالح به کاررفته در فرآیند اجرای پروژههای ساختمانی را تشکیل میدهند. بر این اساس، تحولات صنعت ساختمانسازی، اصلیترین محرک بازار فولاد محسوب میشود. بیشترین سهم از صنعت ساختمانسازی جهان به چین اختصاص دارد. از این رو، پروژههای ساختمانی این کشور، بزرگترین بازار مصرف فولاد در جهان به حساب میآید. در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۵۰ میلیون تن فولاد در صنعت ساختمانسازی چین به مصرف رسید که این رقم معادل ۵۴ درصد از فولاد به کاررفته در صنعت ساختمانسازی جهان و ۲۰ درصد از کل فولاد مصرفشده در جهان است.
با گنجاندن برخی فناوریها از جمله مراکز بازیافت، تاسیسات کمپوستسازی و کارخانههای پیرولیز در شیوههای مدیریت پسماند و اقتصاد چرخشی، به تدریج راهحلهای پایدار برای تبدیل و استفاده مجدد از مواد زائد در سراسر جهان شکل گرفته است. به طوری که امروزه نیاز به استفاده از مواد بکر و دستنخورده را در چرخه تولید تا حد قابل توجهی کاهش میدهند، از فعالیتهای کشاورزی حمایت میکنند و به عنوان مواد خام برای فرایندهای صنعتی مورد استفاده قرار میگیرند. در نتیجه، این فناوریها علاوه بر حفظ منابع طبیعی، منجر به ارائه رویکردی پایدارتر و چرخشیتر برای مدیریت جریانهای پسماند میشوند.
تقاضای فزاینده برای انرژی و مواد شیمیایی مصرفی در صنایع مختلف، همگام با رشد جمعیت جهان شکل گرفت. از آنجایی که تاسیسات پالایشگاهی و پتروشیمیایی، نقشی تعیینکننده در فرآوری و تبدیل نفت خام و گاز طبیعی به مواد پراهمیت از جمله سوخت مصرفی بخش حملونقل و مواد شیمیایی خام برای فرایندهای صنعتی را برعهده دارند، میتوان از آنها به عنوان اجزای ثابت زنجیره تامین یاد کرد که جریان ثابت محصولات پالایششده به مصرفکنندگان و صنایع را در سراسر جهان تضمین میکنند. بدون وجود پتروشیمی و پالایشگاه، صنعت نفت وگاز قادر به فرآوری و توزیع کارآمد محصولات خود نیست، که این موضوع در نوع خود اختلال گستردهای را در روند اقتصاد جهانی به دنبال دارد.
در حالی که شیمیهای مختلف باتری از جمله لیتیوم-یون، سرب-اسیدی، روی-منگنز دیاکسید، نیکل- متال هیدرید، نیکل- کادمیوم و ... که تاکنون معرفی شدهاند، ویژگیهای مختلفی از جمله چگالی انرژی بالا، قابلیت شارژ سریع و طول عمر بیشتر را ارائه میدهند، با این حال از باتریهای لیتیوم-یون و سرب-اسیدی اغلب به عنوان متداولترین نوع از تکنولوژی باتریها یاد میشود که بیش از ۸۰ درصد از ارزش بازار جهانی باتری را به خود اختصاص میدهند. اگرچه امروزه تکنولوژیهای مختلف باتری، پاسخگوی قابل توجه تقاضا در بخشهای مختلف بودهاند، اما به نظر میرسد تقاضا برای باتریهای کارآمدتر، سبکتر و ایمنتر، آینده تکنولوژی باتری را شکل بدهد.
تحریمهای اقتصادی (اعم از تجاری و مالی)، به دلیل آن که هزینه کمتر و در مقابل تاثیرگذاری بیشتری در قیاس با جنگهای نظامی دارند، به یک ابزار رایج برای تنبیه و ضربه زدن به نظامهای سیاسی دیگر کشورها تبدیل شدهاند. بخش قابل توجهی از تحریمهای اقتصادی بینالمللی اعمالشده در سالهای گذشته، متوجه ایران بوده و برخی از شاخصها و بخشهای اقتصادی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. آمارها نشان میدهد صادرات نفتی و ارزشافزوده بخش نفت، بیشترین تاثیر منفی را از تحریمهای اقتصادی گرفته، در حالی که صادرات غیرنفتی و همچنین بخشهای کشاورزی و خدمات، در مواجهه با تحریمهای اقتصادی، عملکرد قابل توجهی داشتهاند.
طی سالهای متمادی پیشرفتهای تکنولوژیکی، امکان بهکارگیری و ادغام پیلهای سوختی هیدروژنی در اشکال مختلف حملونقل از جمله وسایل نقلیه جادهای (خودروها، اتوبوسها و کامیونها) کشتیها، هواپیماها، قطارها و ... تقاضای روزافزونی را برای هیدروژن فراهم آورد و حضور مستمر آن مسیر جدیدی را برای کربنزدایی به روی جهان باز کرد. اگرچه چالشهای مختلفی از جمله زیرساختهای ضعیف فناوری بر سرعت و میزان نفوذ هیدروژن در بخش حملونقل تاثیر میگذارد، اما چشمانداز مصرف آن امیدوارکننده به نظر میرسد، برهمین اساس سناریوی انتشار صفر خالص (NZE) نیز پیشبینی میکند که تقاضا برای هیدروژن در بخش حملونقل از مرز ۲۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۵۰ عبور کند.
ریسکهای ژئوپلیتیکی یکی از مهمترین عارضههای اقتصادی جهان به حساب میآیند که در طول تاریخ بارها شاخصهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. اقتصاد ایران به دلیل وابستگی نسبتا بالا به واردات و همچنین صادراتمحوری در میان برخی از صنایع خود، در شرایط وقوع تنشهای ژئوپلیتیکی واکنشهای نسبتا شدیدی از خود نشان میدهد. به عنوان نمونه میتوان به دوران انقلاب و جنگ تحمیلی اشاره کرد که سبب شد تا حجم فعالیتهای اقتصادی کشور به نصف کاهش یابد. جنگ روسیه با اوکراین، با این که خسارتهای سنگینی بر بسیاری از اقتصادهای جهان به خصوص کشورهای توسعهیافته وارد آورد، اما برای اقتصاد ایران خالی از لطف نبود چرا که زمینهای را برای افزایش درآمدهای نفتی فراهم آورد. اقتصاد ایران در برهه جنگ حماس و رژیم صهیونیستی نیز (هر چند متغیرهای اقتصاد جهانی به این تنش واکنشی نشان ندادند) واکنشهای غیر منتظره اما کاملا مقطعی و کوتاهمدت از خود نشان داد.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
برقیشدن صنعت حملونقل به عنوان گامی حیاتی برای ایجاد شبکه حملونقل پایدار و کارآمد که موازی با اهداف زیستمحیطی برای کاهش انتشار کربن حرکت میکند مورد توجه قرار گرفته است. شبکه ریلی، برقیترین بخش حملونقل به شمار میآید و بخش قابل توجهی از شبکههای ریلی جهان به ویژه در آسیا و اروپا هماکنون برقی شدهاند. در حالی که فرایند برقی شدن خودروها نیز به تازگی شروع شده و همچنان نابالغ است، اما به نظر میرسد بخش قابل توجهی از ناوگان وسایل نقلیه زمینی جهان را تا سال ۲۰۴۰ خودروهای الکتریکی پوشش دهند. به طور مشابه در مورد کشتیهای الکتریکی اگرچه بخش اندکی از ناوگان موجود را به خود اختصاص میدهند اما انتظار میرود، کشتیسازان جهان پروژههای کشتیهای الکتریکی را در آینده بیشتر توسعه دهند.
فلز مس به عنوان یکی از فلزات پایه برای انواع صنایع و بخشهای مختلف یک جامعه از جمله زیرساختهای انرژی و حملونقل به شمار میرود. به دنبال گسترش شهرها و افزایش فعالیتهای صنعتی، میزان مصرف این فلز نیز طی دهههای اخیر روندی صعودی داشته است، اما آغاز برخی روندها در دو دهه اخیر از جمله تولید روزافزون خودروهای برقی و همچنین تولید برق با استفاده از منابع تجدیدپذیر، روند رو به رشد مصرف مس را به طور قابل توجهی افزایش داده است. همچنین قدرتهای جدید در جنوب شرق آسیا از جمله چین، هندوستان، تایوان، کره جنوبی، تایلند و سایر کشورهای شرقی، به دنبال توسعه مناطق و صنایع خود در دو دهه اخیر، به مصرفکنندگان عمده مس در جهان تبدیل شدهاند و این در حالی است که تا نیم قرن اخیر، بخش عمده بازار مصرف مس به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی اختصاص داشت.