مشاهده بیشتر
دیاکسیدکربن به عنوان یک گاز گلخانهای اولیه، نقش بسزایی در به دام انداختن گرما و گرمایش جهانی دارد. در حالی که منابع انتشار کربن در جهان متنوع است، اما در درجه اول از فعالیتهای انسانی مانند سوزاندن سوختهای فسیلی (زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی) برای تولید انرژی، حملونقل و فرآیندهای صنعتی نشئت میگیرد. گفتنی است که جنگلزدایی نیز تاثیر قابل توجهی را بر وارد شدن دیاکسیدکربن به جو دارد. این انتشارات تعادل طبیعی سطح دیاکسیدکربن را مختل میکند و منجر به افزایش اثرات گازهای گلخانهای میشود که گرمای بیشتری را به دام میاندازد. گرمایش کرهزمین، پیامدهای گستردهای از جمله بالا آمدن سطح آب دریاها، رویدادهای شدید آبوهوایی، از دستدادن تنوع زیستی و اختلال در اکوسیستمها و جوامع انسانی را به دنبال دارد.
مدیریت پسماندهای الکترونیکی و الکتریکی شامل اجرای استراتژیهایی برای کاهش و استفاده مجدد پسماندهای الکترونیکی برای به حداقل رساندن اثرات زیستمحیطی این نوع پسماندها است که طراحی محصولات برای طول عمر و ترویج استفاده مجدد از دستگاههای الکترونیکی و ایجاد سیستمهای جمعآوری و بازیافت کارآمد را در بر میگیرد. از سوی دیگر بازیابی مواد باارزش مانند کبالت، نیکل و لیتیوم موجود در باتریهای لیتیوم یونی از طریق فرآیندهای بازیافت، برای کاهش نیاز به استخراج منابع جدید به عنوان امری ضروری تلقی میشود، بنابراین با ادغام مدیریت پسماندهای الکترونیکی در اقتصاد چرخشی، میتوان رویکرد پایدارتری ایجاد کرد که باعث صرفهجویی در منابع، کاهش آلودگی و ارتقای یک سیستم حلقه بسته برای محصولات الکترونیکی و اجزای آنها میشود.
فولاد، در طبقه استراتژیکترین متریالهای اقتصاد قرار دارد و پیشبینی میشود در سالهای آتی تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی کموبیش با رونق همراه باشد. تقاضا و مصرف فولاد عمدتا از محل افزایش جمعیت و نسبت جمعیت شهری و همچنین توسعه ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر در مقیاس جهانی هدایت خواهد شد، به طوری که انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰، تقاضای فولاد حداقل به ۲ میلیارد و ۲۶۲ میلیون تن برسد و تولید فولاد نیز تقریبا متناسب با تقاضا رشد کند. مسیر پیشروی صنعت فولاد، بیش از هر چیز در گرو تغییرات اقلیمی و الزامات زیستمحیطی تحمیلشده بر این صنعت قرار خواهد داشت. مطالعات صورتگرفته در این زمینه نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، رویکردهای تولیدی دوستدار محیطزیست از جمله گسترش بهکارگیری قراضه و استفاده از تکنولوژیهای هیدورژنپایه محور توسعه صنعت فولاد خواهند بود. انتظار میرود تا حدود ۳ دهه دیگر، تقریبا ۹۳ درصد فولاد جهان با بهکارگیری منابع ثانویه، فناوریهای هیدروژنپایه، زیستانرژیها و انواع سیستمهای جمعآوری و ذخیرهسازی کربن تولید شود.
اهمیت فزاینده چالشهای زیستمحیطی از جمله تغییرات آبوهوایی، با پذیرش گسترده سیستمهای ذخیره انرژی تجدیدپذیر و ظهور کالاهای الکترونیکی مصرفی همراه شده است که تقاضایی روزافزون برای فناوریهای جدید باتری با چگالی انرژی بالا و قابل شارژ از جمله باتریهای لیتیوم-یونی را در سراسر جهان به وجود آورده است. انتظار میرود حرکت جهان به سمت منابع انرژی پاک و دیجیتالی شدن، چشماندازی مثبت را برای بازار باتریها در جهان شکل بدهد. در همین راستا تقاضای جهانی باتری در سیستمهای ذخیره انرژی و تجهیزات الکترونیکی مصرفی از ۸۵ گیگاوات ساعت در سال ۲۰۲۰ به بیش از ۲۹۰ گیگاوات ساعت در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت.
در هر ساختار اقتصادی، تشکیل سرمایه عمدتا به افزایش موجودی سرمایه اطلاق میشود و با توجه به این که ظرفیت تولید و کارایی هر اقتصادی را تحت تاثیر قرار میدهد، به عنوان موضوعی ضروری در توسعه اقتصادی کشورها مورد توجه قرار میگیرد. البته باید در نظر داشت، میزان و شاخصهای مربوط به سرمایهگذاری و تشکیل سرمایه در کشورهای مختلف متفاوت است و بدونشک کشورهای با نرخ سرمایهگذاری بالاتر همواره میتوانند از وجوه بالایی برای تولید سریعتر کالاهای سرمایهای استفاده کنند. در واقع اینطور میتوان بیان کرد که نرخ سرمایهگذاری همچون خونی در رگهای ساختار اقتصادی کشورها است و اساسا مسیر توسعهیافتگی و پیشرفت کشورها نیز از گذرگاه جذب سرمایهگذاریها میگذرد.
نظر به روند کربنزدایی از فعالیتهای اقتصادی در جهان، گسترش استفاده از هیدروژن سبز به جای سایر عوامل کاهنده مبتنی بر کربن در تولید آهناسفنجی، به عنوان یک راهکار برای کربنزدایی از صنعت فولاد دنبال میشود. آمارها نشان میدهند که سالانه حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تن هیدروژن در صنعت فولاد به مصرف میرسد که البته به دلیل سهم بالای سوختهای فسیلی در تولید هیدروژن در شرایط فعلی، نمیتوان آن را چندان در راستای کربنزدایی از صنعت فولاد در نظر گرفت. تحقق صنعت فولاد سبز بر پایه هیدروژن مستلزم آن است که هیدروژن مصرفی در صنعت فولاد با استفاده از فناوری الکترولیز تولید شده و برق مورد نیاز آن نیز به صورت کامل از نیروگاههای تجدیدپذیر تامین شده باشد، موضوعی که تا زمان بالا بودن هزینههای تولید و عرضه هیدروژن الکترولیتی و برق تولیدشده از منابع تجدیدپذیر میسر نخواهد بود.
همگام با توسعه و ساخت اولین وسایل نقلیه موتوری در جهان، آغاز تجارت بینالمللی خودرو نیز مورد توجه قرار گرفت. در واقع نیاز مبرم بشر به حملونقل و جابهجایی، خودرو را به یک عنصر مهم و حیاتی در مراودات تجاری طی دو قرن گذشته تبدیل کرده است. تاریخنگاریها نشان میدهد اغلب کشورهایی که از توانمندی بالایی در ساخت و توسعه خودروها برخوردار بودهاند، بیشترین حضور را در عرصه بینالمللی خوردو به ثبت رساندهاند. آمارها نیز حاکی از آن هستند که کشورهایی مانند آلمان، چین، ژاپن، کرهجنوبی و ایالات متحده آمریکا بیشترین سهم از درآمدهای صادراتی صنعت خودروی جهانی را به خود اختصاص میدهند. به نظر میرسد افزایش جمعیت جهان، تغییر در ترجیحات مصرفکنندگان و معرفی خودروهای الکتریکی به رشد تجارت بینالمللی خودرو در دهههای آتی کمک کنند.
گاز طبیعی از زمان اکتشاف در طول قرن نوزده تاکنون سهم قابل توجهی از ترکیب انرژی جهان را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سوخت پاک و راهحلی برای انتقال به انرژی پاک مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس تقاضای جهانی برای آن همواره وجود دارد. روسیه و خاورمیانه بزرگترین ذخایر گاز طبیعی متعارف جهان را در خود جای دادهاند با این حال اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر گاز طبیعی غیرمتعارف، ایالات متحده آمریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی جهان تبدیل کرده است. اگرچه ذخایر گاز طبیعی در بسیاری از نقاط جهان از جمله آفریقا، آمریکای جنوبی و اروپا به دلیل توزیع نامناسب آن رو به اتمام است، با این حال به نظر میرسد خاورمیانه با توجه به جغرافیای غنی از گاز طبیعی خود محرک اصلی انتقال به سمت انرژی پاک در آینده باشد.
نگاه جدید دنیای امروز به مقوله انرژی و پررنگتر شدن نقش برق به عنوان محور تولید، صنعت و خدمات، نگاه کشورها را به سمت استفاده از پتانسیلهای ذاتی خود برای توسعه صنعت برق با توجه به الزام به کاهش انتشار کربن جلب کرده است. در دهههای اخیر تولید برق جهان عمدتا با تکیه بر استفاده از منابع انرژی فسیلی صورت گرفته است، اما در عصر حاضر موضوعاتی مانند الزام به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، محدودیت منابع سوختهای فسیلی و توسعه فناوریهای زنجیره انرژی، موجب شده است تا کشورهای مختلف براساس مزیتهای خود، به ایجاد تحول در سبد برق و توسعه نیروگاههای برق تجدیدپذیر بپردازند.
جمعیت از دیرباز به عنوان بنیان اصلی و مولفهای تعیینکننده در شکلگیری قدرتهای اقتصادی و نظامی جهان تلقی شده است. در عصر امروز نیز، موضوع جمعیت یکی از دغدغههای جدی جوامع جهانی یه شمار میآید. در واقع کاهش شدید نرخ رشد جمعیت به ویژه در مورد کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، گلوگاهی جدی برای تحقق اهداف توسعهای و اقتصادی به شمار میآید که این کشورها را به سمت راهکارهایی مانند سیاستهای افزایش جمعیت یا مهاجرپذیری سوق داده است.
زنجیره ارزش صنایع الکترونیکی در طول سه دهه گذشته و تحت تاثیر عملکرد قابل توجه برخی بازارهای نوظهور شرق و جنوب شرق آسیا از جمله، چین، تایوان و ویتنام به طرز چشمگیری متحول شده و این کشورها به عنوان بازیگران کلیدی شبکههای تولیدی صنایع الکترونیک جهانی و مراکز اصلی صادرات تراشه الکترونیکی در جهان مطرح هستند. در حالی که نقش این کشورها در به همپیوستگی زنجیره ارزش الکترونیکی حائز اهمیت است، عملکرد آنها طی چند سال گذشته، تحت تاثیر رویدادهای جهانی از جمله تنشهای تجاری ایالات متحده آمریکا و چین و بحران همهگیری کرونا قرار گرفته است، به طوری که بحران کمبود تراشه موجب بروز روندی نزولی در صادرات تجهیزات الکترونیکی در جهان شده است.
ابزار جذب سرمایه به منظور توسعه کسبوکارها و تداوم روند تولید و ارائه خدمات، تغییر و تحولاتی را در طول دو قرن اخیر پشت سر گذاشته است. این ابزارها که امروز شامل انواع بدهیها از جمله وام، اوراق قرضه و اعتبار و همچنین خریدوفروش سهام در بازارهای داخلی و جهانی میشوند، نقش به سزایی در راندمان عملکرد، جریان نقدینگی شرکتها و بهبود منابع مالی کسبوکارها ایفا میکنند و هر شرکت، بنگاه و به طور کلی ساختار اقتصادی در هر کشور، بسته به سیستم مالی و سیاستهای راهبردی خود، از ابزارهای متنوعی برای تامین منابع مالی مورد نیاز خود بهره میگیرد.