مشاهده بیشتر
روند صنعتیشدن و توسعه فرایندهای شیمیایی در اواخر قرن بیستم تقاضا برای هیدروژن را در مسیری صعودی قرار داد. در حالی که انتظار میرود تقاضای نوظهور هیدروژن به عنوان حامل انرژی، اقتصادی هیدروژنی را در آینده شکل دهد، با این حال با تمرکز روزافزون بر کربنزدایی و گذار به اقتصاد کمکربن، تقاضای رو به رشدی برای استفاده از هیدروژن سبز (تولید شده از منابع تجدیدپذیر) و برای جایگزینی هیدروژن مبتنی بر سوخت فسیلی سنتی در فرایندهای صنعتی به وجود آمده است. براساس پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی انتظار میرود تقاضا برای هیدروژن در واحدهای تولید آمونیاک، متانول و پالایش به ترتیب به ۳۴.۵، ۱۷.۱ و ۳۷ میلیون تن در سال ۲۰۳۰ افزایش یابد.
بخش ساختمان در چند دهه گذشته یکی از منابع مهم انتشار کربن در جهان بوده است و این امر، با توجه به روند رشد جمعیت و تقاضا برای احداث ساختمان، اهمیت استفاده از منابع انرژی پاک را در مسیر کاهش آلایندگیها و تحقق اهداف جهانی کربن صفر پررنگ میسازد. همین مسئله موجب شده است گرایش فزایندهای به سمت استفاده از فناوریهای هیدروژنی در بخش ساختمان شکل بگیرد. مقیاسپذیری و تطبیقپذیری هیدروژن آن را به گزینهای جذاب برای تامین انرژی پاک و سیستمهای گرمایشی تبدیل میکند و انتظار میرود با ادامه توسعه زیرساختها و کاهش هزینهها، چشمانداز مصرف هیدروژن در صنعت ساختمان امیدوارکنندهتر از قبل به نظر برسد و به عنوان جایگزینی پایدار و کارآمد برای سوختهای فسیلی سنتی ظاهر شود. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که تقاضا برای هیدروژن در این بخش از مرز ۲۷ میلیون تن در سال ۲۰۷۰ عبور خواهد کرد.
طی سالهای متمادی پیشرفتهای تکنولوژیکی، امکان بهکارگیری و ادغام پیلهای سوختی هیدروژنی در اشکال مختلف حملونقل از جمله وسایل نقلیه جادهای (خودروها، اتوبوسها و کامیونها) کشتیها، هواپیماها، قطارها و ... تقاضای روزافزونی را برای هیدروژن فراهم آورد و حضور مستمر آن مسیر جدیدی را برای کربنزدایی به روی جهان باز کرد. اگرچه چالشهای مختلفی از جمله زیرساختهای ضعیف فناوری بر سرعت و میزان نفوذ هیدروژن در بخش حملونقل تاثیر میگذارد، اما چشمانداز مصرف آن امیدوارکننده به نظر میرسد، برهمین اساس سناریوی انتشار صفر خالص (NZE) نیز پیشبینی میکند که تقاضا برای هیدروژن در بخش حملونقل از مرز ۲۰۰ میلیون تن در سال ۲۰۵۰ عبور کند.
امروزه اغلب کشورهای جهان برای کاهش انتشار کربن و انتقال به منابع انرژی پاکتر قدم برمیدارند. هیدروژن سبز که مبتنی بر منابع انرژی تجدیدپذیر است به عنوان حامل انرژی پایدار در نظر گرفته میشود که پتانسیل و تطبیقپذیری قابل توجهی در کربنزدایی از خود ارائه میدهد و به عنوان جایگزنی بالقوه برای روشهای سنتی تولید برق معرفی میشود. اگرچه در حال حاضر سهم قابل قابل توجهی از ترکیب برق جهانی به آن اختصاص ندارد اما انتظار میرود نقش مهمی در شکلدهی آینده نیروگاههای برق ایفا کند. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که با افزایش سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای هیدروژنی و تقاضای فزاینده برای هیدروژن سبز، بیش از یکچهارم از برق تجدیدپذیر جهانی تا سال ۲۰۵۰ از این طریق تولید شود.
گذار به اقتصاد هیدروژنی که تغییر بزرگی از سوختهای فسیلی به هیدروژن سبز به عنوان منبعی برای تامین انرژی پاک به شمار میآید، به سرمایهگذاری قابل توجهی در زیرساختهای تولید، ذخیره و توزیع هیدروژن نیاز دارد. از این رو کشورها با اتخاذ سیاستها، استراتژیها و مشوقهای حمایتی برای ترویج فناوریهای هیدروژنی قدم برداشتهاند. این در حالی است که کشورها در مسیر انتقال به اقتصاد هیدروژنی با چالشهایی از جمله هزینههای بالای تولید و زیرساختهای محدود برای ذخیرهسازی مواجه هستند. از این رو تحقق پتانسیل کامل اقتصاد هیدروژنی و غلبه بر این چالشها مستلزم کاهش هزینههای برق تجدیدپذیر و افزایش تقاضا برای انرژیهای پاک است.
تامین انرژی با استفاده از هیدروژن، به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با انتشار گازهای آلاینده مطرح شده است. با این حال، آمارها نشان میدهند که سوختهای فسیلی ماده اولیه بخش غالب تولید جهانی هیدروژن هستند؛ موضوعی که سبب شده است تا گسترش تولید هیدروژن نه به یک راهکار بلکه به یک چالش اقلیمی تبدیل شود. در این راستا، بسیاری از دولتها توسعه ظرفیت تولید هیدروژن کمآلاینده با استفاده از فناوریهای الکترولیز و «CCUS» را در دستور کار خود قرار دادهاند. بر اساس برآوردهای صورتگرفته، میزان تولید هیدروژن در مقیاس جهانی تا سال ۲۰۳۰ رشد ۱۵.۸ درصدی را نسبت به سال ۲۰۲۲ تجربه میکند و به حدود ۱۸۰ میلیون تن میرسد. انتظار میرود میزان تولید هیدروژن سبز نیز در مدت یادشده تقریبا ۳۸ میلیون تن افزایش یابد و سهم آن از کل صنعت هیدروژن که در شرایط فعلی کمتر از یک درصد است، با رشد قابل ملاحظهای مواجه شود.
هیدروژن از روزهای اولیه معرفی خود توسط هنری کاوندیش در سال ۱۷۷۶ تا استفاده از آن به عنوان سوخت وسایل نقلیه و سیستمهای گرمایشی، از دامنه گستردهای از کاربردها در جوامع بشری برخوردار بوده است. با این حال مزایای هیدروژن فراتر از موارد یادشده به نظر میرسد، به طوری که امروز به عنوان یک بازیگر کلیدی در مسیر حرکت جهان به سمت انرژی پاک و کمکربن ظاهر شده است و میتوان آن را مکملی برای انرژیهای سبز برشمرد که نقش قابل توجهی در محدودکردن گرمایش کرهزمین به ۱.۵ درجه سانتیگراد ایفا میکند. پیشبینیهای مککنزی نیز حاکی از آن هستند که بیش از ۲۰ درصد از کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۵۰ ناشی از گسترش استفاده از فناوریهای هیدروژنی خواهد بود.
ایران ظرفیتهای بالقوه قابل توجهی برای توسعه بخش معدن و قرار گرفتن در زمره قدرتهای معدنی جهان دارد. بر این اساس، روند رو به رشدی در میزان سرمایهگذاریها در بخش معدن کشور قابل مشاهده است. در سال ۱۴۰۰، مجموع سرمایهگذاریها در بخش معدن حدود ۷ هزار و ۲۶۶ میلیارد ریال بود (ثابت سال ۱۳۹۰) که نسبت به سال ۱۳۸۵ حدود ۸۶ درصد بیشتر بوده است. با این حال، کارشناسان بر این باورند که میزان سرمایهگذاریهای صورتگرفته کماکان با ظرفیتهای معدنی کشور همخوانی ندارد و برای رسیدن به اهدافی نظیر رشد دو رقمی بخش معدن، لازم است تا جذابیتهای بیشتری برای میزان سرمایهگذاریها در این بخش ایجاد شود.
جهان در مسیر رشد اقتصادی و تامین کالاها و زیرساختهای مورد نیاز بشر به شدت به تامین مواد اولیه وابسته است. نیازی که با توجه به روند فزاینده جمعیت و تقاضا و تغییر الگوهای مصرف در سالهای آینده، بیشتر نیز خواهد شد. استرالیا، شیلی، چین، کانادا، ایالات متحده آمریکا و برزیل از جمله قدرتهای معدنی جهان به حساب میآیند که بخش مهمی از مواد معدنی مورد نیاز جهان را تامین میکنند. با این حال، در برخی از کشورهای یادشده از جمله استرالیا، در سالهای اخیر سرمایهگذاری در عرصه توسعه فعالیتهای معدنکاری به صورت چشمگیری کاهش یافته؛ موضوعی که نگرانیهایی را در خصوص تحقق برخی از چشماندازها نظیر اقتصاد سبز و توسعه پایدار برانگیخته است.
نگرانیهای مرتبط با گرمایش کرهزمین جریان سرمایهگذاری در بخش انرژی را متحول ساخته است و در حالی که به لحاظ تاریخی عمده سرمایهگذاری به سوختهای فسیلی تعلق داشته است در حال حاضر سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که شتاب روبهرشد سرمایهگذاری در انرژیهای پاک بین کشورها یکسان نیست و کشورهای توسعهیافته بیش از دوسوم از سرمایهگذاری در این بخش را به خود اختصاص میدهند. البته باید توجه داشت که جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز در راستای پر کردن شکاف تامین مالی برای برخی کشورها و تسهیل انتقال فناوری انرژی پاک بین کشورها ظاهر شده است و نقش بیبدیلی در پروژههای سرمایهگذاری انرژی جهانی ایفا میکند.
با رشد فزاینده اقتصاد جهانی و تقاضای در حال تغییر مصرفکنندگان، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان رویکردی استراتژیک در گسترش فعالیت شرکتها، دسترسی به بازارهای جدید، کاهش هزینهها و انتقال فناوری مورد توجه قرار گرفت. اگرچه جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی بخشهای مختلف اقتصاد از جمله منابع معدنی و انرژی، کشاورزی، صنایع خدماتی و صنایع تولیدی را در برمیگیرد، اما برخی بخشهای خدماتی از جمله امور مالی و بیمه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و املاک و مستغلات و صنایع تولیدی از جمله صنایع الکترونیکی و الکتریکی، صنعت خودروسازی و ماشینآلات و تجهیزات، اغلب، تعداد پروژههای «FDI» گرینفیلد و ادغام و اکتساب (M&A) بیشتری را به خود اختصاص میدهند.
رشد اقتصاد جهانی تقاضا برای انرژی را در بخشهای مختلف اقتصاد برانگیخته است، با این حال، جنگها و درگیریهای ژئوپلیتیکی که اغلب از ترکیبی از عوامل، از جمله رقابت برای دسترسی به منابع ارزشمند و کنترل مسیرهای استراتژیک تامین انرژی تشکیل میشوند، عرضه نفت و گاز طبیعی را مختل کرده و منجر به افزایش یا کاهش قیمتها و نوسانات در بازار جهانی انرژی شده است. در همین راستا، رقابت مداوم بین کشورهای عمده تولیدکننده نفت از جمله عربستان سعودی، روسیه و ایالات متحده آمریکا و همچنین جنگ تجاری بین ایالات متحده آمریکا و چین به عنوان بزرگترین واردکننده نفت، تاثیرات قابل توجهی بر قیمت و سطح عرضه جهانی نفت برجای گذاشته و نوساناتی را در بازار جهانی انرژی به وجود آورده است.