- تحلیل
بررسی مصرف فلزات در ساخت قطعات یدکی صنایع شیمیایی
مقدمه
توسعه چشمگیر صنایع شیمیایی کشور طی سالهای گذشته به عنوان عاملی برای ساخت و تامین ماشینآلات و تجهیزات مورد استفاده در این صنایع شناخته میشود. در شرایطی که در سالهای اخیر بسیاری از پروژهها و کارخانهها در برقراری ارتباط با سازندگان اصلی تجهیزات، بهویژه تجهیزات دوار، با محدودیت مواجه بودهاند و یا امکان ارتباط مستقیم با دفاتر این کارخانهها میسر نبوده است، بسیاری از تجهیزات اصلی واحدهای تولیدکننده، به دلیل کمبود لوازم یدکی، از کارکرد صحیح بازایستادهاند. کمبود این لوازم و تجهیزات یدکی در خصوص اقلام خاص یدکی تجهیزات دوار مانند پمپها و کمپرسورها، توربو کمپرسورها، مولدهای برق، دیزل ژنراتورها، تجهیزات و شیرهای کنترلی و موتوری، ابزارهای دقیق، تجهیزات فرایندی و ماشینآلات خاص صنعتی تاثیری بسزا بر سودآوری تاسیسات صنعتی داشته و حتی در خیلی از موارد باعث تعطیلی واحدهای تولیدی شده است. بنابراین شرکتهای داخلی با بهرهمندی از نیروهای متخصص و بهکارگیری پتانسیل شرکتهای بزرگ قطعهسازی و صنعتگران ایرانی، توانایی تامین قطعات مورد نیاز مجموعههای صنایع شیمیایی را فراهم آوردهاند. در حال حاضر، شرکتهای زیادی در زمینه تأمین ماشینآلات، تجهیزات و قطعات یدکی مورد نیاز این صنعت توانمند شدهاند.
بازار عرضه این تجهیزات و ماشینآلات نهتنها از محل تولید و ساخت آنها بلکه از محل تعمیر و نگهداریشان نیز تقاضایی برای فلزات ایجاد میکند. آنچه در این گزارش بررسی میشود بررسی مصرف فلزات مصرفی در قطعات یدکی مورد استفاده در صنایع شیمیایی است؛ همچنین با توجه به عملکرد مورد انتظار این صنایع در آینده، تخمینی از مصرف فلزات در آینده را ارائه میدهد.
توسعه صنایع تولید قطعات یدکی
تعمیر و نگهداری ماشینآلات و تجهیزات صنایع شیمیایی، همانند بسیاری از صنایع دیگر، ضروری است. بخش مهمی از هزینههای تعمیر و نگهداری هر واحد صنعتی برای خرید و تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی مورد نیاز برای تعمیر و اورهال کردن تجهیزات و ماشینآلات صرف میشود. مطابق آمار مرکز آمار ایران، نرخ رشد میانگین سالانه هزینههای پرداختی واحدهای شیمیایی برای تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی از سال 1384 تا سال 1397 برابر 10 درصد بوده است. شرکتهای فعال در این زمینه، با دانش فنی لازم، اصول طراحی و ساخت قطعات یدکی را رعایت کردهاند و همراه با استاندارهای بینالمللی، باعث بهرهوری بیشتر و کاهش هزینههای تولید شدهاند.
در نمودار 1، هزینههای پرداختی واحدهای فعال در حوزه صنایع شیمیایی برای تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی بر اساس پایه قیمت ثابت 1390 از سال 1384 تاکنون و پیشبینی هزینههای این بخش در سالهای آینده نشان داده شده است. بررسی دادههای مذکور حاکی از آن است که هزینههای قطعات یدکی و لوازم مصرفی طی سالهای گذشته روندی افزایشی داشته است. همچنین با افزایش حجم تولیدات واحدهای شیمیایی و افزایش کارکرد تجهیزات و ماشینآلات، نیاز به تعمیر و نگهداری نیز افزایش مییابد.
نمودار 1. پرداختیهای صنایع شیمیایی برای تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی
میزان هزینهکرد صنایع شیمیایی در تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی در ابتدای دوره مورد بررسی از حدود 349 میلیارد و 932 میلیون ریال (ثابت سال 1390) به حدود یک هزار و 191 میلیارد ریال در سال 1397 رسیده است. افزایش ظرفیت واحدهای تولیدکننده صنایع شیمیایی و افزایش تولیدات این بخش از صنعت کشور در سال 1390 باعث رشد میزان هزینهکرد صنعت برای تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی در آن سال شده است. همانطور که در نمودار مشاهده میشود، در سال 1396 نیز ارزش تولیدات این بخش از صنعت جهش داشته است. در ادامه، در سال 1397 تولید صنایع شیمیایی کاهش یافت که کاهش هزینههای مربوط به تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی را نیز به همراه داشت. با توجه به عملکرد مورد انتظار صنایع شیمیایی، پیشبینی میشود که کل هزینهکرد این صنعت برای تامین قطعات یدکی و لوازم مصرفی در سال 1405 به بیش از یک هزار و 346 میلیارد ریال (ثابت سال 1390) برسد.
ارزش مصرف فلزات
تعمیر و نگهداری تجهیزات و ماشینآلات مورد استفاده در صنعت شیمیایی بخشی از تقاضای فلزات را تشکیل میدهد. پرکاربردترین فلزات بهکاررفته در بخش ساخت قطعات یدکی مورد نیاز در صنایع شیمیایی، فولاد، مس و آلومینیوم هستند. برآوردها نشان میدهند که با رشد صنایع شیمیایی، مصرف فلزات نیز در این بخش از صنعت افزایش یافته است. از بین سه فلز اساسی و پرکاربرد صنعتی، بیشترین سهم در مصرف به فولاد مربوط بوده است. در نمودار 2، برآورد ارزش فلزات مصرفشده برای ساخت قطعات یدکی و لوازم مصرفی صنایع شیمیایی نشان داده شده است.
ارزش فولاد مورد استفاده در ساخت قطعات یدکی و لوازم مصرفی واحدهای شیمیایی در سال 1384 حدود 3 میلیون و 420 هزار دلار بوده و در سال 1397 به حدود 11 میلیون و 272 هزار دلار رسیده است. روند ارزش فولاد بهکاررفته در این بخش از صنایع شیمیایی کشور در سالهایی با افتوخیز ولی نهایتا با رشد همراه بوده است
ارزش فولاد مورد استفاده در ساخت قطعات یدکی و لوازم مصرفی واحدهای شیمیایی در سال 1384 حدود 3 میلیون و 420 هزار دلار بوده است که در سال 1397 به حدود 11 میلیون و 272 هزار دلار رسیده است. روند ارزش فولاد بهکاررفته در این بخش از صنایع شیمیایی کشور در سالهایی با افتوخیز ولی نهایتا با رشد همراه بوده است. با توجه به پیشبینی تناژ مصرفشده در ساخت لوازم یدکی واحدهای تولیدی مواد شیمیایی، برآورد میشود که ارزش فولاد مصرفی در این صنعت به بیش از 12 میلیون دلار در سال 1405 برسد. پیشبینیها با فرض ثابت بودن و یا تداوم شرایط موجود انجام شده است.
در مورد مصرف مس مورد استفاده در این بخش از صنعت شیمیایی کشور نیز میتوان گفت که ارزش مس بهکاررفته در ساخت قطعات یدکی و لوازم مصرفی واحدهای شیمیایی از 471 هزار دلار در ابتدای دوره مورد بررسی به یک میلیون و 979 هزار دلار در سال 1397 رسیده است. روند ارزش مس مصرفی در این بخش از صنعت طی دوره مورد بررسی، افزایشی بوده است. مطابق پیشبینیها، ارزش مس مصرفی در ساخت لوازم یدکی واحدهای تولیدی مواد شیمیایی در سال 1405 به بیش از 2 میلیون و 122 هزار دلار خواهد رسید. ارزش آلومینیوم مورد استفاده در ساخت قطعات یدکی و لوازم مصرفی واحدهای شیمیایی از 469 هزار دلار در سال 1384 به یک میلیون و 273 هزار دلار در سال 1397 رسیده است. روند ارزش آلومینیوم مصرفشده در این صنعت طی دوره مورد بررسی، همانند روند ارزش مس، افزایشی بوده است. در صورت محقق شدن شرایط پیشبینیشده برای سالهای آینده، برآورد میشود که ارزش آلومینیوم مصرفی در ساخت لوازم یدکی واحدهای تولیدی مواد شیمیایی در سال 1405 به حدود یک میلیون و 364 هزار دلار برسد.
نمودار 2. مصرف داخلی فلزات در قطعات یدکی و لوازم مصرفی مورد استفاده در صنایع شیمیایی
مطالب مرتبط
- تحلیل
- حملونقل، انبارداری و ارتباطات, زیرساخت
بخش معدن و صنایع معدنی کشور سالهاست که با چالشهای گلوگاهی در حوزه حملونقل دستوپنجه نرم میکند که این مسئله علاوه بر کاهش بهرهوری لجستیک و زنجیرههای تامین، آثار منفی زیستمحیطی ناشی از استفاده از سیستمهای ناکارآمد را افزایش داده است. در این میان، شرکت مدیریت بینالمللی همراه جاده، ریل، دریا (هیمکو) به عنوان یکی از شرکتهای برجسته در حوزه توسعه زیرساختهای لجستیک، در مسیر ایجاد پایانههای مکانیزه و بهرهگیری از فناوریهای نوین در حوزه حملونقل گام برداشته است. در این راستا، پروژه کلیدی اسکله و پایانه مکانیزه بارگیری مواد فله معدنی واقع در بندر شهید رجایی در دستور کار این شرکت قرار گرفته است که علاوه بر توسعه ظرفیت حملونقل و مدیریت بهینه هزینههای تولید، با کاهش انتشار آلایندگیها، الگوی موفقی از توسعه پایدار را در صنایع معدنی و فلزی کشور ارائه میدهد.
۲۴ آبان ۱۴۰۴
- تحلیل
- صنعت
در عصر تحولات دیجیتال، توسعه فناورانه به عنوان زیربنای شکلگیری اقتصاد دانشبنیان، نیازمند ترکیب موثر زیرساختهای فیزیکی و دیجیتال، سرمایه انسانی توانمند و سیاستگذاریهای کارآمد و هدفمند است. تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد که سرمایهگذاری هوشمندانه در تحقیق و توسعه، ارتباط موثر میان صنعت و دانشگاه و تمرکز بر توسعه اکوسیستمهای نوآوری، نقشی کلیدی در عبور از چالشها و حرکت به سوی آیندهای فناورانه دارد. ایران با وجود ظرفیت بالای علمی و پژوهشی برای دستیابی به اکوسیستم فناورانه پویا، نیازمند اصلاح ساختارها، تمرکزگرایی، و ارتقای زیرساختهای نهادی و مالی است تا بتواند در مسیر رقابتپذیری تکنولوژیمحور گام بردارد.
۳۰ مهر ۱۴۰۴
- تحلیل
- پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
بخش کشاورزی ایران با وجود نقش اساسی در امنیت غذایی و اشتغال، سالهاست با چالشهایی همچون بهرهوری پایین آب، الگوی نادرست کشت و ضعف در سیاستهای حمایتی مواجه است. حدود ۹۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور در این بخش به مصرف میرسد، در حالیکه بهرهوری آب در آن تنها حدود ۳۰ درصد برآورد میشود. فقدان الگوی کشت منطقهای، تداوم یارانههای غیرهدفمند، کمبود صنایع تبدیلی، نوسان سیاستهای صادراتی و نبود آموزشهای ترویجی، موجب شدهاند تا کشاورزان در بسیاری از مناطق خشک کشور محصولاتی آببر مانند هندوانه و خربزه کشت کنند؛ محصولاتی که ارزش اقتصادی اندکی در برابر میزان آب مصرفی دارند. در نتیجه، تداوم این روند به تشدید ناترازی منابع، کاهش خودکفایی و اتلاف ثروت ملی منجر شده است. اصلاح الگوی کشت، بازتخصیص منابع و ارتقای بهرهوری، راهی ضروری برای پایداری، رشد و بازگشت کشاورزی ایران به مسیر توسعه است.
۳۰ مهر ۱۴۰۴
- تحلیل
- پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
ساختار بخش کشاورزی ایران در دهههای اخیر دچار دگرگونیهای عمیقی شده است. این بخش که ستون اصلی امنیت غذایی، اشتغال روستایی و بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور به شمار میآید، از نظامهای سنتی تولید بهتدریج به سوی شیوههای مکانیزهتر حرکت کرده، اما همچنان از نظر بهرهوری، فناوری و مدیریت منابع فاصله قابل توجهی از استانداردهای جهانی دارد. محدودیت فزاینده منابع آب، تخریب خاک، خرد بودن اراضی و نوسانات سیاستهای قیمتی از مهمترین عوامل بازدارنده رشد در این بخش محسوب میشوند. در نتیجه، سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کاهش یافته و در مورد برخی محصولات اساسی، وابستگی به واردات افزایش یافته است. در مقابل، سیاستهای توسعهای جدید به ویژه در چارچوب برنامه هفتم توسعه، با هدف افزایش بهرهوری، ارتقای ضریب خودکفایی و تحقق رشد سالانه ۵.۵ درصدی ارزش افزوده تدوین شدهاند. با این حال، دستیابی به این اهداف در گرو اصلاح ساختار تولید، نوسازی فناوری، و مدیریت پایدار منابع طبیعی است.
۳۰ مهر ۱۴۰۴