- تحلیل
سیاستهای شرکت فولاد هرمزگان برای تامین پایدار

مقدمه
مدیریت زنجیره تامین یا SCM» (Supply Chain Management)» کنترل جریان مواد از تامینکننده مواد خام تا محصول برای مشتری نهایی محسوب میشود. امروزه بدون شک مقوله مدیریت زنجیره تامین به پرهزینهترین فرایند سازمانها مبدل شده است. علاوه بر این، رقابت بین کسبوکارها موجب شده است که نظارت و کنترل بر روند تولید و عرضه در قالب مدیریت تقاضا از اهمیت بالایی برخوردار باشد. اکنون مدیریت زنجیره تامین به پایهای برای اجرای عملیات تبدیل شده و در قرن بیستویکم به عنوان هسته کارکرد کسبوکار در نظر گرفته شده است. زنجیرههای تامین ساختاریافته ابزارهایی راهبردیاند که به شرکتها در تولید مزایای رقابتی در بازار امروز کمک میکنند.
بنابراین، در دنیای رقابتی امروز، توجه به تولید و بهرهوری سازمان میتواند عاملی مهم برای سرعت بخشیدن به توسعه محسوب شود. به همین منظور، برای بررسی تاثیر منابع پایدار تولید بر واحدهای تولیدی، در ابتدا اشاره به مفهوم بهرهوری نیاز است. بهرهوری کل برابر نسبت ارزش خروجیهای یک سازمان شامل محصولات و یا خدمات به ارزش ورودیها و یا نهادههای تولید است. مفهوم بهرهوری به نوعی دیگر نیز تعریف میشود. به عبارتی، بهرهوری به کسب حداکثر سود از بهرهگیری و استفاده بهینه از منابع مختلف نظیر مواد اولیه و مصرفی و نیروی کار نیز اطلاق میشود.
از عمدهترین و پرهزینهترین نهادههای تولید میتوان به کالاها و مواد اولیه مورد نیاز تولید اشاره کرد. بنابراین تحلیل هزینههای سازمان نقش مهمی در کاهش و انتخاب تصمیمات مطلوب دارد. مدیریت موجودی به روش «ABC» رویکردی به منظور شناسایی و بهینهسازی کالاهاست که میتواند محصولات پرفروش از لحاظ اهمیت و ارزش اقتصادی را دستهبندی کند. با تحلیل «ABC» هزینههای سازمان، میتوان نشان داد که بیش از 79 درصد از هزینههای یک سازمان برای ورودیها در فرایند تامین کالاها و خدمات رخ میدهد. این نهاده وزین میتواند تاثیرات زیادی در افزایش و یا کاهش بهرهوری سازمان داشته باشد. به همین منظور، لازم است فرایند تامین هوشمند باشد و با تحلیل زنجیره و بازار و همچنین در سفارشگذاری و یا خرید متغیرهای اصلی مد نظر قرار داده شود. بعضی از متغیرهای اصلی عبارتاند از زوالپذیری کالا به منظور جلوگیری از کاهش عملکرد کالا در آینده، کاهش و یا افزایش قیمت کالا در آینده، تحلیل مناسب از لحاظ در دسترس بودن و یا نبودن کالا، توجه همزمان به کلیه هزینههای خرید شامل هزینههای کمبود، تخفیفات، حمل، مازاد سرمایه و یا خواب سرمایه، توجه به کیفیت عملکردی کالاهای اصلی و مشابه و بهروزرسانی کالاهای از خط تولید خارجشده در قالب مدیریت تکنولوژی.
با توجه به اهمیت موارد گفتهشده، توجه به آنها میتواند مولفه بهرهوری را تحت تاثیر قرار دهد و به طوری اثربخش موجب افزایش آن شود. همچنین بیتوجهی به متغیرهای اصلی دستاوردی جز اتلاف منابع نخواهد داشت.
نقش نهادهای بالادستی در تامین پایدار منابع
با توجه به اینکه اغلب صنایع فولادی ایران برای تولید فولاد از روش کوره قوس الکتریکی استفاده میکنند، با تحلیل زنجیره ارزش صنعت فولاد کنونی و چشمانداز آن در افق سال 1404، به نظر میرسد این صنعت با کمبود آهناسفنجی مواجه خواهد شد که ماده اصلی تولید فولاد به روش قوس الکتریکی است.
از آنجایی که صنایع فولادی به منابعی دیگر همچون گاز، آب و انرژی نیاز دارند، تامین نشدن پایدار گاز در زمستان و برق و آب در تابستان کمبودی همیشگی است که در همهجا به آن اشاره میشود. با این حال، چالشها و کمبودهای صنعت فولاد فقط به این موارد ختم نمیشود و در بخش تامین قطعات و سایر مواد مصرفی نیز گاهی این محدودیتها چالشهایی بزرگ ایجاد میکنند.
بومیسازی فناوریهای نوین مقولهای اساسی در زنجیره تولید به حساب میآید. از این رو، یکی از چشماندازهای شرکت فولاد هرمزگان در خصوص توسعه ظرفیتها برای تامین مواد اولیه و مصرفی خود، توسعه دانش بومیسازی و ایجاد فرصت همکاری برای شرکتهای دانشبنیان در قالب پروژههای تحقیقاتی و یا اجرایی است
کالاها بر اساس استراتژیک بودن، گلوگاهی، اهرمی و روتین نیز دستهبندی میشوند که این دستهبندیها از روشهایی به حساب میآیند که میتوانند کالاهایی با ریسک تامین بالا و یا گلوگاهی را برای هر سازمانی از پیش مشخص کنند.
نهادهای بالادستی، با سیاستگذاری بهینه، قطعا نقش بسزایی را در تسهیل و چابکسازی فرایند تامین پایدار شرکتها دارند که از جمله این موارد، سرمایهگذاری و توسعه زیرساختها همگام با رشد صنعت در کشور است. برخی از این سیاستگذاریها عبارتاند از:
- استراتژیهای ادغام تولیدکنندگان فولاد (تکمیل زنجیره ارزش/ مشترکالمنافع کردن شرکتهای فولادی در طول زنجیره ارزش/ توسعه ظرفیت)؛
- یکپارچهسازی استراتژیهای تامین در شرکتهای وابسته به هلدینگها و جلوگیری از بخشینگری؛
- مدیریت انرژی (آب، گاز و برق) برای تامین بهموقع مواد در زنجیره ارزش؛
- توسعه زیرساختهای حمل.
نمودار 1. تولید فعلی، ظرفیت ایجادشده و برنامه 1404 زنجیره فولاد ایران
رویکردهای فولاد هرمزگان برای تحقق توسعه پایدار
منبعیابی و برقراری ارتباط موثر با تامینکنندگان یکی از ابزارهای مهم در تامین پایدار کالاها و خدمات به حساب میآید. این موضوع در قالب سامانه ارتباط با تامینکنندگان اجرا میشود و برای اجرای آن، بانک اطلاعاتی جامعی از تامینکنندگان با زمینههای کاری مختلف در این سامانه ثبت شده است و در بستر آن پروژههای خرید به تامینکنندگان با رتبهبندیهای مشخص برونسپاری میشود. تدوین سناریوهای برخورد با تامینکنندگان از دیگر مواردی است که در فولاد هرمزگان بهدقت به آن توجه میشود، زیرا آنها بازوهای اجرای شبکه تامین شرکتهای داخلی و خارجی به حساب میآیند. چند نمونه از سناریوهایی که شرکت فولاد هرمزگان به آنها توجه میکند عبارتاند از ایجاد فرصت برای تامینکنندگان و مشارکت معاملات، همکاری در حمایتهای تامین مالی مانند واریز پیشپرداخت، مدیریت موثر ارتباط با تامینکننده از طریق برگزاری جلسات منظم بازرگانی/ فنی، حمایت از بومیسازی یا مشارکت در آن و دعوت از تامینکنندهها به سمینارها، نمایشگاهها و جلسات و همکاری با آنها.
با توجه به اینکه اغلب صنایع فولادی ایران برای تولید فولاد از روش کوره قوس الکتریکی استفاده میکنند، با تحلیل زنجیره ارزش صنعت فولاد کنونی و چشمانداز آن در افق سال 1404، به نظر میرسد این صنعت با کمبود آهناسفنجی مواجه خواهد شد که ماده اصلی تولید فولاد به روش قوس الکتریکی است
صنعت فولاد را میتوان یکی از صنایع پیشتاز در اشتغالزایی، درآمدزایی و ارزآوری برای کشور دانست. به منظور بهرهوری بالای این صنعت در تولید، تدوین استراتژیهای راهبردی مختلفی نیاز است. شرکت فولاد هرمزگان، به عنوان یکی از نقشآفرینان بزرگ در این عرصه، همواره برای توسعه کمّی و کیفی این صنعت به عنوان پیششرطی لازم برای دستیابی به توسعه پایدار کشور تلاش کرده است. روشن است با توجه به شرایط اقتصادی کنونی کشور، افزایش قدرت رقابتپذیری صنعت فولاد در عرصه بینالمللی مستلزم دستیابی به فناوریهای جدید است. بومیسازی فناوریهای نوین مقولهای اساسی در زنجیره تولید به حساب میآید. از این رو، یکی از چشماندازهای شرکت فولاد هرمزگان در خصوص توسعه ظرفیتها برای تامین مواد اولیه و مصرفی خود، توسعه دانش بومیسازی و ایجاد فرصت همکاری برای شرکتهای دانشبنیان در قالب پروژههای تحقیقاتی و یا اجرایی است. از دیگر چشماندازهای این شرکت در این زمینه میتوان به ایجاد مشارکت و همکاری پایدار در سطح عالی هلدینگ (ادغام و خرید بخشی از سهام شرکتهای تامینکننده)، عقد قراردادهای بلندمدت یا توسعه مشارکت با تامینکنندگان توانمند و توسعه شبکههای تامین در داخل و خارج از کشور با منبعیابی هدفمند اشاره کرد.

مطالب مرتبط

- تحلیل
- آلومینیوم, ساختمانسازی
در حالی که چشمانداز جهانی بازار آلومینیوم تا میانه دهه آینده با نرخ رشدی پیوسته به مرزهای تازهای نزدیک میشود و در شرایطی که تولید و مصرف این فلز راهبردی به ویژه در چین به عنوان پیشران اصلی بازار آلومینیوم، از مقیاسهای پیشین عبور کرده، آنچه بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته، تعقیب دقیق مسیرهایی است که در آن کاربرد آلومینیوم نه فقط به نیاز مهندسی، بلکه به استراتژی توسعه شهری، بازآفرینی زیستپذیری و تحول در معماری مدرن گره خورده است. در همین راستا، این فلز سبک، پایدار و انعطافپذیر در حال بازیابی جایگاهی فراتر از گذشته در صنعت ساختمان است و در سازههای مدولار و سبز، پوستههای هوشمند شهری، پنجرهها و سقفهایی که اکنون باید مقاوم و همراستا با تحولات اقلیمی و معیارهای انرژیبرگشتپذیر باشند، جای خوش کرده است. در این میان، تقابل فرصتها با چالشهایی مانند بهینهسازی فرایند بازیافت و رقابت میان مصالح در بازار صنعت ساختمان، این صنعت را در نقطهای قرار داده که تحلیل آیندهنگرانه آن، بیتردید مستلزم درک همزمان منطق اقتصادی، ضرورتهای زیستمحیطی و دگرگونیهای اجتماعی معاصر در صنعت ساختمان است.
۳۱ تیر ۱۴۰۴
- تحلیل
- ساختمانسازی, محصولات میانی فولاد خام
در جهانی که تقاضای فزاینده برای فضاهای شهری، فشار بر زیرساختها را به سطحی بیسابقه رسانده و صنعت ساختمانسازی را به میدان رقابت برای دوام، بهرهوری و سازگاری محیطزیستی بدل ساخته، فولاد همچنان در جایگاه مادهای بنیادین، با بازتعریف کارکردها و همگرایی با فناوریهای نوین، به بازیگری چندبعدی در مسیر آینده ساختوسازهای مدرن تبدیل شده است. به عبارتی، ردپای فولاد در ساختار سازههای عظیم و سنگین، روکشهای سبک و قابل بازیافت سازگار با الگوهای سبز و نیازهای مهندسی، همچنان پررنگ، تطبیقپذیر و در حال گسترش باقی مانده است، به گونهای که شتاب شهرنشینی، تمایل به سبکسازی ساختمانها و پیشروی تکنولوژی، آن را بیش از پیش به نقطه کانونی تحولات آینده بدل ساختهاند.
۳۱ تیر ۱۴۰۴
- تحلیل
- ساختمانسازی
صنعت ساختمان نمادی از سطح توسعهیافتگی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رشد اقتصادی کشورها به شمار میآید. این صنعت با توجه به پیوند عمیقی که با بخشهای بالادستی از جمله فولاد، سیمان و مصالح ساختمانی دارد و همچنین با تاثیرگذاری گسترده بر اشتغال و تکمیل حلقههای پاییندستی و وابسته، نقشی کلیدی در جذب سرمایه، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی جهان ایفا میکند. اگرچه سرمایهگذاری در صنعت ساختمان تحت تاثیر عوامل مختلف فرازونشیب بسیاری داشته، اما همچنان یکی از ارکان کلیدی اقتصاد جهانی به شمار میآید. در شرایطی که تغییرات اقلیمی، ارتقای بهرهوری و دیجیتالیسازی محوریت توسعه صنایع جهان قرار گرفتهاند، این صنعت نیز در مسیر تحولات چشمگیری قرار گرفته است که بازتاب آن را میتوان در رشد اقتصادی جهان مشاهده کرد.
۳۱ تیر ۱۴۰۴
- تحلیل
- مس
مسیر تحولات صنایع مس در دنیا به سمتی رفته است که علاوه بر تغییرات تکنولوژیک و مولفههای مرتبط با ارزش تولید و میزان عرضه و تقاضا برای این فلز، یک گذار جغرافیایی نیز در این حوزه در طول یک قرن اخیر رخ داده است. به گونهای که صنایع تولید مس در این بازه زمانی، از کشورهای توسعهیافتهای همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و اقتصادهای پیشرفته آسیا نظیر ژاپن، به کشورهایی با اقتصاد در حال توسعه که چین، هندوستان، شیلی، پرو و کشورهای منطقه «ASEAN» منتقل شده است. نظر به تداوم روندهایی همچون برقیشدن و تکامل تکنولوژیهای دیجیتال به خصوص در این اقتصادهای نوظهور درحال توسعه، روند تولید مس در چنین کشورهایی به شکلی روزافزون در حال رشد است و به نظر میرسد که روندهای آتی در مورد صنایع تولید مس توسط کشورهای درحال توسعه هدایت شود.
۳۱ خرداد ۱۴۰۴