• تحلیل
بررسی مولفه‌های مختلف مسیر توسعه برند

مروری بر مفهوم توسعه برند سازمانی و عوامل موثر بر آن

مهر ۱۴۰۱
زمان مطالعه: 8 دقیقه | شماره ماهنامه: 148
بی‌تردید از جمله مهم‌ترین اهداف هر سازمانی، سودآوری بیشتر است و امروزه داشتن برندی موفق در فضای کسب‌و‌کارها، ارتباطی مستقیم با پیشبرد اهداف سازمانی دارد. توسعه برند سازمانی با ایجاد برندی که همواره و به‌صورت بلند‌مدت در ذهن مخاطبان نقش می‌بندد سبب تغییرات مثبتی در درون سازمان و همچنین در دیدگاه مشتریان آن می‌شود. از این رو، سازمان‌ها برای داشتن توان رقابت نیاز به توسعه برند سازمانی خود دارند که این طراحی تحت‌تاثیر عوامل مختلفی از جمله نوع فعالیت و مخاطبان هدف قرار می‌گیرد. تعریف صحیح برند سازمانی و توسعه آن از یک سو فرایندهای درون سازمانی را تسهیل می‌کند و از سویی دیگر باعث ایجاد پیوندی محکم میان سازمان با مخاطبان هدف خود می‌شود.

مقدمه

توسعه برند سازمانی (Organizational brand development) نوعی استراتژی است که با هدف افزایش درآمد و رشد سازمان اجرا می‌شود. این امر از طریق شناسایی بیشتر و بهتر سازمان توسط مشتریان و همچنین ایجاد تصویر ذهنی مثبت از سازمان، محصولات و خدمات در ذهن آن‌ها انجام می‌شود. در واقع توسعه برند به مفهوم خلق شخصیتی برای سازمان است که برای مشتریان قابل شناسایی و به ذهن‌سپاری باشد تا با ایجاد این مزیت رقابتی، سازمان را در موقعیتی برتر در مقایسه با رقبای خود قرار دهد. از جمله عوامل موثر در این زمینه می‌توان به فرهنگ، رفتار، ماموریت و اهداف سازمانی اشاره کرد. گفتنی است که طبق برخی مطالعات انجام‌شده، بیش از 50 درصد از مصرف‌کنندگان در سطح جهان، خریدهای خود را بر اساس ارزش‌های برند و تاثیرات آن انجام می‌دهند. این مسئله به وضوح اهمیت برندسازی و توسعه آن را در جامعه امروزی آشکار می‌کند.

اهمیت ارتباط با مشتری

استراتژی‌های بازاریابی به لحاظ تمرکز زمانی، به دو دسته استراتژی‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت تقسیم می‌شوند. رویکرد بازاریابی کوتاه‌مدت بر دریافت داده‌های فروش محصولات و خدمات تمرکز دارد، در حالی که رویکرد بازاریابی بلندمدت بر برندسازی تاکید می‌کند. در واقع رویکرد بلند‌مدت را می‌توان به نوعی سرمایه‌گذاری برای آینده تشبیه کرد. به اعتقاد کارشناسان این حوزه، بهترین سیاست ممکن برای سازمان‌ها، اتخاذ هر دو استراتژی کوتاه‌مدت و بلند‌مدت به طور همزمان است.

برند هر بنگاه اقتصادی توسط درک و احساس کلی مشتری از آن کسب‌و‌کار تعریف می‌شود و موفقیت هر برند را می‌توان برآیندی از تصویر مثبت ایجاد‌شده در ذهن مشتری و تمایز آن با رقبا دانست. توسعه برند به عنوان فرایند استراتژیک ایجاد و تمایز تصویر سازمان، محصولات و خدمات آن نسبت به رقبا تعریف می‌شود. این فرایند شامل همسو کردن برند با اهداف کسب‌و‌کار، ارتباط برند با بازار هدف و به‌روز‌رسانی یا ارتقای آن در صورت لزوم است. استراتژی توسعه برند بر تمامی جنبه‌های کسب‌و‌کار تاثیر می‌گذارد و به‌صورت مستقیم با نیازهای مشتری و فضای رقابتی نیز در ارتباط است. این استراتژی اجزای گوناگونی از جمله هدف، ثبات، انعطاف‌پذیری، مشارکت کارکنان، وفاداری و آگاهی رقابتی را شامل می‌شود.

برند هر بنگاه اقتصادی توسط درک و احساس کلی مشتری از آن کسب‌و‌کار تعریف می‌شود و موفقیت هر برند را می‌توان برآیندی از تصویر مثبت ایجاد‌شده در ذهن مشتری و تمایز آن با رقبا دانست. توسعه برند به عنوان فرایند استراتژیک ایجاد و تمایز تصویر سازمان، محصولات و خدمات آن نسبت به رقبا تعریف می‌شود

پثبات یکی از مهم‌ترین اجزای استراتژی توسعه برند به حساب می‌آید که در شناخت آن توسط مشتری نقش به‌سزایی را ایفا می‌کند. اگرچه ممکن است در ظاهر، دو بحث ثبات و انعطاف‌پذیری ناقض یکدیگر به نظر برسند اما در عمل یکدیگر را تکمیل می‌کنند. باید توجه داشت که هدف از ایجاد ثبات، تنظیم استانداردهایی برای شناخت هر چه بهتر برند از سوی مشتری است، در حالی که انعطاف‌پذیری، امکان انجام اقداماتی که باعث بهبود عملکرد سازمان و تمایز رویکرد آن با رقبا می‌شود را نیز فراهم می‌کند.  قابلیت جذب و حفظ مشتری عاملی است که موفقیت و یا شکست هر کسب‌و‌کار را تعیین می‌کند. هدف اصلی هر سازمان را می‌توان در رضایت بلند‌مدت مشتری، حفظ و ایجاد وفاداری در او خلاصه کرد. یک برند قدرتمند در زندگی مشتریان و کارکنان، تفاوت ایجاد می‌کند و ارزش خود را در تجربیات مشتریان، تعهد برند و کارکنان متعهد خود می‌داند. این سه عامل به طور ویژه‌ای سبب جذب مشتریان به سمت برندهای قدرتمند و رشد آن‌ها می‌شود. از دیگر عواملی که در موفقیت سازمان در برندسازی نقش دارند می‌توان به منحصر‌به‌فرد بودن، ارتباط با مشتریان، داشتن ثبات در رویکردها و جسارت پذیرش ریسک در مواقع لزوم اشاره کرد. گفتنی است که تمامی برندهای موفق، امنیت جایگاه برند خود را از طریق ارتباط موثر با مخاطبان هدف تضمین کرده‌اند. این مسئله توسط پایه‌گذاری برند بر مبنای ارزش‌های مشتریان، ایجاد رابطه بلند‌مدت به جای موفقیت کوتاه‌مدت، برقراری ارتباط با مخاطبان هدف برای کسب دانش بیشتر در خصوص رفتار آن‌ها و در مجموع ایجاد رابطه‌ای ارزشمند و پایدار با مشتریان حاصل شده است.

گام‌های توسعه برند سازمانی

با توجه به شرایط رقابتی محیط کسب‌و‌کارها، توسعه برند سازمانی اهمیت ویژه‌ای دارد. این مسئله نه تنها در رفتار مشتریان بلکه در داخل سازمان نیز نمود پیدا می‌کند. از جمله نتایج مهم توسعه برند سازمانی در رفتار مشتریان می‌توان به افزایش اعتماد و شناخت آن‌ها از برند، ایجاد وفاداری و کاهش حساسیت به قیمت اشاره کرد. همچنین باید توجه داشت که حفظ مشتری فعلی بسیار ساده‌تر و کم هزینه‌تر از جستجو برای یافتن مشتری جدید است. این مسئله در مورد خود سازمان نیز موجب افزایش انگیزه کارکنان و ارتقای بهره‌وری، افزایش سودآوری، افزایش قیمت و جبران هزینه‌های بالای تولید، رشد سهم بازار از طریق افزایش فروش و سهولت معرفی محصولات جدید می‌شود. ایجاد و تقویت برند همچنین نتایجی مانند تمرکز بیشتر بر اهداف اصلی سازمان، ایجاد تمایز با رقبا و پر‌رنگ بودن سازمان برای مخاطبان هدف را برای سازمان به دنبال دارد.

انجام تحقیقات بازار را می‌توان اولین و اساسی‌ترین گام برای ورود به فرایند توسعه برند سازمانی دانست، زیرا موجب آگاهی یافتن از جایگاه فعلی برند، جهت‌گیری‌های لازم برای به حداکثر رساندن پتانسیل‌های آن و انتظارات و خواسته‌های مشتریان می‌شود. جمع‌آوری این داده‌های ارزشمند، انجام تبلیغاتی با اثرگذاری بیشتر را از طریق ایجاد کمپین‌های تبلیغاتی منطبق بر خواسته‌های مشتریان تسهیل می‌کند. علاوه بر آن با استفاده از داده‌های حاصل از تحقیقات بازار، آمارهای فروش موجود و یا مطالعه سازمان‌های مشابه می‌توان مخاطبان هدف سازمان را نیز شناسایی کرد. عواملی از جمله تولید محتوای مرتبط و کاربردی، تبلیغات هدفمند و جمع‌آوری بازخورد مشتریان نیز در یافتن مخاطبان هدف اثرگذار هستند. مخاطبان هدف در واقع مشتریانی هستند که احتمال خریداری محصول یا خدمت ارائه‌شده از سوی سازمان توسط آن‌ها بالاتر است. در واقع این افراد دارای ویژگی‌های مشترکی هستند که آن‌ها را به سمت برند به‌خصوصی سوق می‌دهد. عوامل موثر بر گوناگونی مخاطبان هدف را می‌توان در علایق، جنس، سن، فرهنگ، درآمد و … جستجو کرد.

با توجه به شرایط رقابتی محیط کسب‌و‌کارها، توسعه برند سازمانی اهمیت ویژه‌ای دارد. این مسئله نه تنها در رفتار مشتریان بلکه در داخل سازمان نیز نمود پیدا می‌کند

از جمله گام‌های بعدی در توسعه برند سازمانی می‌توان به انتخاب یک پیام یا شعار اشاره کرد، به طوری که کوتاه، قابلِ به ذهن‌سپاری و در بر گیرنده کلیتِ برند سازمان باشد. برای انجام بهتر این امر نیز می‌توان از داده‌های حاصل از شناسایی مخاطبان هدف استفاده کرد. ساخت لوگو که در واقع تجلی نمادینی از شعار سازمان به حساب می‌آید، گام دیگری است که با هدف ایجاد جذابیت بصری و افزایش قابلیت تشخیص برند انجام می‌شود.

تدوین استراتژی بازاریابی، طراحی وب‌سایت، استفاده از تبلیغات هدفمند و جمع‌آوری بازخوردهای مشتریان نیز از دیگر فرايندهای مهم در توسعه برند سازمانی محسوب می‌شوند. استراتژی بازاریابی با هدف انتخاب مسیری برای رساندن پیام و لوگوی سازمان به مخاطبان هدف صورت می‌گیرد. از جمله رویکردهای مختلف در این استراتژی می‌توان به تبلیغات آنلاین، تبلیغات در مجلات، بروشور، فلایر و … اشاره کرد. طراحی وبسایت قابل دسترسی که شامل محتوا در خصوص ماموریت، اهداف و تاریخچه سازمان باشد نیز از جمله موارد مهم در این استراتژی محسوب می‌شود. در خصوص تبلیغات هدفمند نیز باید توجه داشت که اگرچه تعداد کمتری از مخاطبان را با خود همراه می‌کند، اما به طور همزمان احتمال تبدیل آن‌ها به مخاطبان هدف سازمان را افزایش می‌دهد. دریافت بازخورد مشتریان نیز ارزیابی مناسبی را از تمامی گام‌های موجود در فرایند توسعه برند به دست می‌دهد و امکان منطبق ساختن آن‌ها با علایق و خواسته‌های مشتریان را فراهم می‌کند.

بسیاری از کسب و کارها و بنگاه‌های اقتصادی به دلیل نداشتن افقی بلند‌مدت که لازمه اساسی تدوین استراتژی برندسازی است، در تداوم جایگاه خود با شکست مواجه می‌شوند. لازم است که برای توسعه بهتر برند سازمانی به چند نکته توجه داشت که از آن جمله می‌توان به شناسایی تفاوت و تمایز برند خود با سایر برندها، چگونگی انطباق برند با زندگی مشتریان، مشکلی که توسط این برند حل می‌شود، چشم‌انداز بلند‌مدت، چرایی علاقه مشتریان به این برند و دلیل انتخاب آن‌ها به رغم وجود سایر برندها اشاره کرد.

  • icon
  • تحلیل
  • حمل‌ونقل، انبارداری و ارتباطات, زیرساخت
نقش هیمکو در احداث زیرساخت‌های مکانیزه حمل‌و‌نقل برای محصولات صنایع معدنی و فلزی رویکرد شرکت همراه جاده، ریل، دریا برای توسعه زیرساخت‌های دریایی

بخش معدن و صنایع معدنی کشور سال‌هاست که با چالش‌های گلوگاهی در حوزه حمل‌ونقل دست‌وپنجه نرم می‌کند که این مسئله علاوه بر کاهش بهره‌وری لجستیک و زنجیره‌های تامین، آثار منفی زیست‌محیطی ناشی از استفاده از سیستم‌های ناکارآمد را افزایش داده است. در این میان، شرکت مدیریت بین‌المللی همراه جاده، ریل، دریا (هیمکو) به عنوان یکی از شرکت‌های برجسته در حوزه توسعه زیرساخت‌های لجستیک، در مسیر ایجاد پایانه‌های مکانیزه و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین در حوزه حمل‌ونقل گام برداشته است. در این راستا، پروژه کلیدی اسکله و پایانه مکانیزه بارگیری مواد فله معدنی واقع در بندر شهید رجایی در دستور کار این شرکت قرار گرفته‌ است که علاوه بر توسعه ظرفیت حمل‌ونقل و مدیریت بهینه هزینه‌های تولید، با کاهش انتشار آلایندگی‌ها، الگوی موفقی از توسعه پایدار را در صنایع معدنی و فلزی کشور ارائه می‌دهد.

۲۴ آبان ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • صنعت
مولفه‌ها و پیش‌نیازهای تحقق یک توسعه تکنولوژیک در صنایع معدنی و فلزی مروری بر مفهوم توسعه فناورانه در حوزه کسب‌و‌کار

در عصر تحولات دیجیتال، توسعه فناورانه به عنوان زیربنای شکل‌گیری اقتصاد دانش‌بنیان، نیازمند ترکیب موثر زیرساخت‌های فیزیکی و دیجیتال، سرمایه انسانی توانمند و سیاست‌گذاری‌های کارآمد و هدفمند است. تجربه کشورهای پیشرو نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری هوشمندانه در تحقیق و توسعه، ارتباط موثر میان صنعت و دانشگاه و تمرکز بر توسعه اکوسیستم‌های نوآوری، نقشی کلیدی در عبور از چالش‌ها و حرکت به سوی آینده‌ای فناورانه دارد. ایران با وجود ظرفیت‌ بالای علمی و پژوهشی برای دستیابی به اکوسیستم فناورانه پویا، نیازمند اصلاح ساختارها، تمرکزگرایی، و ارتقای زیرساخت‌های نهادی و مالی است تا بتواند در مسیر رقابت‌پذیری تکنولوژی‌محور گام بردارد.

۳۰ مهر ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
تحلیل شاخص‌های بخش کشاورزی ایران و روند تغییرات آن‌ها بررسی تبعات ساختار ناکارآمد کشاورزی و الزامات اصلاحات آن

بخش کشاورزی ایران با وجود نقش اساسی در امنیت غذایی و اشتغال، سال‌هاست با چالش‌هایی همچون بهره‌وری پایین آب، الگوی نادرست کشت و ضعف در سیاست‌های حمایتی مواجه است. حدود ۹۰ درصد از منابع آب تجدیدپذیر کشور در این بخش به مصرف می‌رسد، در حالی‌که بهره‌وری آب در آن تنها حدود ۳۰ درصد برآورد می‌شود. فقدان الگوی کشت منطقه‌ای، تداوم یارانه‌های غیرهدفمند، کمبود صنایع تبدیلی، نوسان سیاست‌های صادراتی و نبود آموزش‌های ترویجی، موجب شده‌اند تا کشاورزان در بسیاری از مناطق خشک کشور محصولاتی آب‌بر مانند هندوانه و خربزه کشت کنند؛ محصولاتی که ارزش اقتصادی اندکی در برابر میزان آب مصرفی دارند. در نتیجه، تداوم این روند به تشدید ناترازی منابع، کاهش خودکفایی و اتلاف ثروت ملی منجر شده است. اصلاح الگوی کشت، بازتخصیص منابع و ارتقای بهره‌وری، راهی ضروری برای پایداری، رشد و بازگشت کشاورزی ایران به مسیر توسعه است.

۳۰ مهر ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • پرورش دام و طیور, پرورش ماهی و ماهیگیری, تولید، هزینه و درآمد ملی, زراعت و باغداری
روند تغییرات ارزش افزوده بخش کشاورزی ایران در طول سال‌های اخیر بررسی جایگاه و نقش بخش کشاورزی در اقتصاد ایران

ساختار بخش کشاورزی ایران در دهه‌های اخیر دچار دگرگونی‌های عمیقی شده است. این بخش که ستون اصلی امنیت غذایی، اشتغال روستایی و بخشی از تولید ناخالص داخلی کشور به شمار می‌آید، از نظام‌های سنتی تولید به‌تدریج به سوی شیوه‌های مکانیزه‌تر حرکت کرده، اما همچنان از نظر بهره‌وری، فناوری و مدیریت منابع فاصله قابل توجهی از استانداردهای جهانی دارد. محدودیت فزاینده منابع آب، تخریب خاک، خرد بودن اراضی و نوسانات سیاست‌های قیمتی از مهم‌ترین عوامل بازدارنده رشد در این بخش محسوب می‌شوند. در نتیجه، سهم کشاورزی از تولید ناخالص داخلی کاهش یافته و در مورد برخی محصولات اساسی، وابستگی به واردات افزایش یافته است. در مقابل، سیاست‌های توسعه‌ای جدید به ویژه در چارچوب برنامه هفتم توسعه، با هدف افزایش بهره‌وری، ارتقای ضریب خودکفایی و تحقق رشد سالانه ۵.۵ درصدی ارزش افزوده تدوین شده‌اند. با این حال، دستیابی به این اهداف در گرو اصلاح ساختار تولید، نوسازی فناوری، و مدیریت پایدار منابع طبیعی است.

۳۰ مهر ۱۴۰۴
فهرست