مشاهده بیشتر
در بستر تحولات چشمگیر و شتابانی که صنعت خودروسازی در دهههای اخیر پشت سر نهاده است، بازتعریف مفاهیم تولید، مصرف و نوآوری به مثابه ضرورتهایی اجتنابناپذیر جلوه میکنند؛ روندی که به واسطه سیاستهای راهبردی و سرمایهگذاریهای هدفمند در حوزه فناوریهای نوین، افزون بر آن که ساختارهای سنتی این صنعت را به چالش کشیده، تقاضا برای منابع معدنی و فلزی را نیز به گونهای بیسابقه افزایش داده است. در این میان، تقابل میان رویکردهای متفاوت اقتصادهای توسعهیافته و اقتصادهای نوظهور، دامنهای از سیاستهای مالی و غیرمالی را رقم زده است که هر کدام در مسیر شکلدهی به آینده خودروسازی، نقشی انکارناپذیر را بر عهده گرفتهاند. آشنایی با این سیاستها و بازتابهای عمیق آنها بر زنجیرههای تامین، به ویژه تقاضا برای فلزاتی که تا چندی پیش سهمی ناچیز در این صنعت داشتند، پنجرهای تازه به سوی درک پیچیدگیهای تحولات صنعتی گشوده است و ضرورت توجهی فراگیر به راهکارهای نوآورانه و پایدار را برجسته میسازد؛ موضوعاتی که تنها محدود به دنیای فناوری و اقتصاد نمیشوند و به نوعی راه مقابله با دغدغههای زیستمحیطی و اجتماعی در جهان امروز را پیشروی تولیدکنندگان میگذارند.
پیشرفت هوش مصنوعی در دهه اخیر زمینهساز تحولات و شکلگیری روندهای مختلفی بوده است. روند تحولات زنجیرههای ارزش فلزاتی همچون فولاد و آلومینیوم از جمله موضوعاتی هستند که متاثر از فناوری هوش مصنوعی دچار تغییر و دگرگونی شدهاند. ابزارهای مبتنی بر این فناوری از یک سو، با افزایش میزان تولید، بهرهوری و سرعت کار و همچنین با کاهش هزینهها و میزان مصرف انرژی نقش مهمی در تکامل صنایع فلزی و بازار آنها ایفا میکنند. از سوی دیگر، بهکارگیری این ابزارها در راستای بهبود کیفیت تولید و برخورداری از مزایای آنها نیازمند مصرف فولاد و آلومینیوم است که در ساخت تجهیزات و سختافزارهای اجراکننده الگوریتمها به کار میروند. بنابراین میتوان گفت هر دو حوزه با تاثیرات متقابلی که بر هم دارند، میتوانند مسیر حرکت جهان و سایر روندهای اقتصادی، صنعتی و ... را با خود همسو کنند.
تاریخچه رشد اقتصادی کشور دانمارک به قرن ۱۷ میلادی باز میگردد. زمانی که کشاورزی و زراعت حرفه اصلی ساکنین این کشور بود اما اهمیت لجستیکی دانمارک برای سایر کشورهای اروپایی نظیر هلند، که به دنبال تجارت و راهیابی به حوزه اسکاندیناوی و دریای بالتیک بودند، زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم کرد. همچنین همسایگی با قدرتهای بزرگ اروپا از جمله آلمان، انگلستان و هلند نیز به عنوان مزیدی بر علت توسعه اقتصادی این کشور تلقی میشود. همسویی با انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی برای دانمارک، با پیشرفتهای شگرفی در تولید ناخالص داخلی همراه بود و سبب شد تا این کشور از یک کشور مبتنی بر اقتصاد زراعتی، به کشوری صنعتی تبدیل شود. در نیمه نخست قرن بیستم، به دنبال جنگهای جهانی اول و دوم، اقتصاد دانمارک متاثر از شرایط وخیم منطقه یورو دچار رکود شد. اما در دوران پساجنگ، اقدامات مهمی در جهت اطلاحات اقتصادی انجام شده که به تولید ثروت انجامیده است.
دانمارک یکی از اقتصادهای توسعهیافته و پیشرفته جهان به شمار میآید که از حیث سرانه تولید ثروت از شرایط مناسبی برخوردار بوده و در ردههای بالاتر از کشورهایی نظیر فرانسه و آلمان قرار میگیرد. اقتصاد این کشور تا قرن هجدهم متکی بر بخش کشاورزی بود اما تحولات ساختارهای سیاسی و اقتصادی و تقویت ساختار تکنولوژیک و دانشی موجب شد تا این کشور با تکیه بر بخش خدمات و صنعت در زمره کشورهای پیشرفته جهان قرار گیرد. موضوعی که تاثیر آن بر رشد بازار مصرف فلزات این کشور نیز مشهود است. در همین راستا در گزارش حاضر به بررسی و تحلیل بازارهای مصرف فلزات اساسی این کشور پرداخته شده و روندهای آتی آنها براساس سه سناریو مورد مطالعه قرار گرفته است.