مشاهده بیشتر
فناوری هستهای به عنوان زمینهای نوین در دنیای علم و تکنولوژی، تا به امروز دستاوردهای چشمگیری داشته و طی یک قرن اخیر دچار تغییر و تحولات قابل توجهی شده است که این فناوری را از حوزه علوم پایه، به فضای اقتصاد جهانی کشانده است، به گونهای که کانسنگهای فلزی اورانیوم و توریوم به عنوان سوختهای اصلی فناوریهای هستهای و همچنین تجهیزات این صنعت اعم از سانتریفیوژ و راکتورهای اتمی، به کالاهایی استراتژیک و تعیینکننده در فضای تجارت بینالملل تبدیل شدهاند. بررسی آمارها نیز نشان میدهد که ارزش تجارت بینالمللی کانسنگهای معدنی عناصر اورانیوم و توریوم و نیز تجهیزات هستهای در سالهای اخیر افزایش یافته است.
گذار از اقتصادهای مبتنی بر کشاورزی به اقتصادهای صنعتی در کشورهای نوظهور، هرچند با تاخیر اما با شتاب بیشتری در مقایسه با اقتصادهای توسعهیافته در مسیر تحقق است. در واقع از آنجایی که اغلب کشورهای توسعهیافته، متنوعسازی ساختار اقتصادی و فعالیتهای خدماتی را در دستور کار خود قرار دادهاند و در حال برونسپاری فعالیتهای تولیدی خود هستند، برخی اقتصادهای نوظهور از جمله چین در کمتر از چند دهه به کارخانه تولید جهان تبدیل شدهاند که همچنان نقش شایان توجهی در زنجیره تامین جهانی ایفا میکنند. بخش عمده فعالیتهای اقتصادی کشورهای توسعهیافته به بخش خدمات تعلق دارد، اما این روند در بازارهای نوظهور بسیار متفاوت است و فعالیتهای تولیدی و خدماتی در این کشورها تقریبا سهمی یکسان از اقتصاد آنها را به خود اختصاص میدهند.
بیش از چند دهه است که بازارهای نوظهور به دلیل پتانسیل بهرهوری بالا در سرمایهگذاری، به مقاصدی جذاب برای اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شدهاند. در حالی که بخش قابل توجهی از جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی سالانه به کشورهای بزرگ و با رشد اقتصادی سریع از جمله برزیل، چین و هندوستان وارد میشود و این کشورها به ترتیب ۷، ۵ و ۳ درصد از جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به خود اختصاص میدهند، باید توجه داشت که در برخی اقتصادهای نوظهور کوچک از جمله سنگاپور و هنگکنگ جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی فراتر نیز رفته است. در واقع موقعیت استراتژیک این کشورها به عنوان دروازههایی تجاری به بازارهای آسیایی منجر شده است تا این کشورها در حال حاضر به تنهایی یکسوم از جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهان را به خود اختصاص دهند.
در گیرودار صنعتی شدن جوامع، افزایش دمای کره زمین و تغییرات اقلیمی که مهمترین ماحصل زیستمحیطی همین روند صنعتی شدن به حساب میآید، به یک چالش جدی برای ادامه حیات بشر تبدیل شده است. از این رو، سیاستگذاران کشورها در راستای همسوسازی اهداف صنعتی خود با پایداری زیستمحیطی، هدفگذاری و سناریوبندیهایی کردهاند که همگی آنها بر ضرورت کاهش انتشار گازهای گلخانهای حداقل در حد ظرفیت جذب این گازها در محیط طبیعی تاکید دارند. در افق زمانی ۲۰۵۰، بر اساس سناریوی «انتشار صفر خالص»، سهم سوختها و انرژیهای دوستدار محیطزیست از سبد انرژی بخش حملونقل به حدود ۹۰ درصد افزایش خواهد یافت. همچنین، طبق این سناریو انتظار میرود تا حدود ۳ دهه آتی در زیربخشهای جادهای و ریلی حملونقل، کربنزدایی تقریبا به صورت کامل انجام شود، در حالی که شدت کربنزدایی در زیربخشهای هوایی و دریایی کمتر باشد.
در سطح محلی، ملی و بین المللی، گردشگری از نظر اقتصادی و زیست محیطی بازیگر مهمی است که قدرت زیادی برای تأثیرگذاری بر توسعه آینده دارد. اما علیرغم تمامی اثرات اقتصادی مثبت و رو به رشد آن در چند دهه اخیر که یکی از پررونقترین بخشهای اقتصاد جهانی محسوب میشود؛ روی دیگر چهره این صنعت، همراه با آثار خارجی منفی متعدد در جنبههای مختلف زیست محیطی، رفاهی و فرهنگی برای جوامع است. صنعت گردشگری در شکل نوین و کنونی خود با کاهش فزاینده منابع طبیعی از طریق استفاده غیربهینه از منابع آبی، جنگلزدایی و کمک به فرسایش خاک، گرمتر شدن کره زمین از طریق انتشار آلایندهها و همچنین از بین بردن تنوع زیستی و زیستگاههای طبیعی در سراسر جهان تاثیرات نامطلوب خود را بر جای گذاشته است.
اهمیت دسترسی به برق به عنوان عامل محرکی در رشد اقتصادی برکسی پوشیده نیست و تجربه تاریخی نشان میدهد که هیچ کشوری در جهان نتوانسته است بدون بهرهوری و مصرف قابل توجه الکتریسیته در چارچوب اقتصادی خود، شرایط رفاهی استاندارد و مناسبی را برای جمعیت خود فراهم کند. طی چند دهه گذشته افزایش جمعیت و سطوح صنعتیشدن در جهان تقاضا برای برق را به عنوان یک ورودی حیاتی به فعالیتهای اقتصادی و صنعتی برانگیخته و رشد اقتصادی جهان را سرعت بخشیده است. آمارها نیز حاکی از آن هستند که سرانه تولید برق در مقابل تولید ناخالص داخلی در جهان از ۲.۲ مگاوات ساعت و ۹.۷ هزار دلار به ازای هر نفر در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۳.۶ مگاوات ساعت و ۱۷.۴ هزار دلار به ازای هر نفر افزایش یافته است.
تجارت جهانی برای مدتها نقش شایان توجهی در شکلگیری زنجیرههای تامین و جهانیشدن ایفا کرده و به عنوان سنگ بنایی برای توسعه اقتصادی کشورها معرفی شده است. البته بررسیها نشان میدهد که هرگونه اختلال در تجارت جهانی در طول درگیریهای نظامی تاثیرات عمیق و گستردهای بر اقتصادها، زنجیره تامین و روابط بینالمللی برجای گذاشته است. به طور مثال، تخریب زیرساختها و ظهور اقتصادهای جدید در طول جنگهای جهانی اول و دوم تاثیرات قابل توجهی بر روند تجاری بسیاری از کشورها به وجود آورد و بسیاری از کشورها برای تامین کالاهای حیاتی خود با چالشهایی مواجه شدند. علاوه بر این در چند سال اخیر نیز، درگیری ژئوپلیتیکی روسیه و اوکراین که منجر به اختلالاتی در زنجیره تامین شده، آسیبپذیری سیستم تجارت جهانی را برجستهتر از قبل کرده است.
حفظ رابطه بهینه بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم برای تقویت توسعه اقتصادی ضروری است. در حالت ایدهآل، حفظ سطح متعادلی از تورم برای توسعه اقتصادی مطلوب است. با این حال، اگر تورم بیش از حد افزایش یابد، میتواند منجر به عدم اطمینان، کاهش قدرت خرید و اختلال در اقتصاد شود. یافتن تعادل مناسب میان این دو پدیده نیازمند سیاست پولی موثر بانکهای مرکزی مانند نرخ بهره و تنظیم عرضه پول است که برای مدیریت تورم و در عین حال ترویج رشد اقتصادی پایدار استفاده میشود. میتوان گفت رویکرد خاص در ایجاد تعادل بین رشد اقتصادی و تورم در کشورهای مختلف بر اساس شرایط منحصر به فرد آنها از جمله در دسترس بودن منابع، سیاستهای مالی و روابط تجاری خارجی متفاوت است.
چندین دهه است که تجارت جهانی فراتر از کشورهای پیشرفته، نقش متحولکنندهای در رشد اقتصادهای نوظهور داشته است که البته در خط مقدم این تحولات، چین قرار دارد که پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) به بازیگری کلیدی در شبکه تجارت جهانی تبدیل شد. باید توجه داشت افزایش فعالیتهای تجاری در چین نه تنها به توسعه اقتصادی این کشور کمک کرده بلکه فرصتهایی را برای رشد فعالیتهای تجاری در سایر بازارهای نوظهور از جمله هندوستان، برزیل، مکزیک و... نیز فراهم آورده است. آمارها نیز حاکی از هستند که امروزه اقتصادهای نوظهور با شرکت در زنجیره تامین جهانی بیش از ۳۵ درصد از جریان صادرات و ۳۰ درصد از جریان واردات کالا را تشکیل میدهند.
دیاکسیدکربن به عنوان یک گاز گلخانهای اولیه، نقش بسزایی در به دام انداختن گرما و گرمایش جهانی دارد. در حالی که منابع انتشار کربن در جهان متنوع است، اما در درجه اول از فعالیتهای انسانی مانند سوزاندن سوختهای فسیلی (زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی) برای تولید انرژی، حملونقل و فرآیندهای صنعتی نشئت میگیرد. گفتنی است که جنگلزدایی نیز تاثیر قابل توجهی را بر وارد شدن دیاکسیدکربن به جو دارد. این انتشارات تعادل طبیعی سطح دیاکسیدکربن را مختل میکند و منجر به افزایش اثرات گازهای گلخانهای میشود که گرمای بیشتری را به دام میاندازد. گرمایش کرهزمین، پیامدهای گستردهای از جمله بالا آمدن سطح آب دریاها، رویدادهای شدید آبوهوایی، از دستدادن تنوع زیستی و اختلال در اکوسیستمها و جوامع انسانی را به دنبال دارد.
حدود ۱۵ سال از وقوع بحران مالی جهانی ۲۰۰۸ که تأثیرات بسیار قوی و گستردهای بر نظام مالی جهانی و اصلاحات آن داشته است، میگذرد. این بحران در کنار همه آسیبها و خسارات مالی و اقتصادی، تجارب بزرگی را در اختیار کشورها قرار داد تا به کمک آن ساختارهای اقتصادی خود را متحول و مقاوم کنند. تقویت نظارت و کنترل جهانی بر روی بانکها و موسسات مالی ریسکپذیر، مهمترین دستاورد و پند این بحران برای نظام اقتصاد جهانی بود. این پدیده همچنین نشان داد، تأکید بر سود و سودآوری کوتاه مدت بدون توجه به پایداری مالی در بلندمدت تا چه حد میتواند منجر به چه عدمتوازن و شکافهای گسترده در بازارهای مالی شود.
بسیاری از سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، ترکیه را به عنوان کشوری توسعهیافته قلمداد میکنند. این در حالی است که برخی دیگر از سازمانها، ترکیه را همچنان کشوری در حال توسعه میدانند. با این حال، نرخ بالای توسعه و رشد اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر قابل چشمپوشی نیست، به طوری که میتوان گفت این کشور طی حدود ۲۵ سال خود را از میان کشورهای توسعهنیافته جدا کرده است. از جمله سیاستهایی که سبب تبدیل ترکیه از کشوری توسعهنیافته به ترکیه امروزی شده است میتوان به نوسازی و ایجاد اصلاحات در این کشور با الگوبرداری از غرب، خصوصیسازی، جذب سرمایههای داخلی و خارجی، توسعه صادرات و ... اشاره کرد.