مشاهده بیشتر
با باز شدن فضای کسبوکار و تسهیل تجارت بینالملل، امکان صدور فناوریها و کالاهای مرتبط با بخشهای مختلفی از جمله کشاورزی و برخی صنایع استراتژیک (الکترونیک، خودروسازی، هوافضا و ...) که از حیاتیترین بخشهای اقتصاد مدرن به شمار میروند، به خارج از مرزها فراهم شد. با این وجود کشورهای درگیر در جنگهای تجاری و اقتصادی از اعمال تعرفههای وارداتی به عنوان ابزاری برای کاهش صادرات و افزایش هزینه برای فعالان بخش کشاورزی استفاده کردهاند که این مسئله به طور قابل توجهی امنیت غذایی را به ویژه در کشورهایی که به واردات محصولات غذایی متکی هستند، تحت تاثیر قرار داده است. علاوه بر این، امروزه موانع تجاری ایجادشده توسط کشورهای عمدتا پیشرفته، مانع از نوآوری و سرمایهگذاری در صنایع شده و زنجیره تامین جهانی را به طور قابل توجهی مختل کرده است.
گذار به اقتصاد هیدروژنی که تغییر بزرگی از سوختهای فسیلی به هیدروژن سبز به عنوان منبعی برای تامین انرژی پاک به شمار میآید، به سرمایهگذاری قابل توجهی در زیرساختهای تولید، ذخیره و توزیع هیدروژن نیاز دارد. از این رو کشورها با اتخاذ سیاستها، استراتژیها و مشوقهای حمایتی برای ترویج فناوریهای هیدروژنی قدم برداشتهاند. این در حالی است که کشورها در مسیر انتقال به اقتصاد هیدروژنی با چالشهایی از جمله هزینههای بالای تولید و زیرساختهای محدود برای ذخیرهسازی مواجه هستند. از این رو تحقق پتانسیل کامل اقتصاد هیدروژنی و غلبه بر این چالشها مستلزم کاهش هزینههای برق تجدیدپذیر و افزایش تقاضا برای انرژیهای پاک است.
مخارج نظامی در طول تاریخ، کاتالیزور مهمی در تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی بودهاند. به طور مثال، در طول جنگهای جهانی، هزینههای نظامی نقش شایان توجهی در شکلدهی استراتژیها و نتایج درگیریها بر جای گذاشتند و کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان و شوروری بودجه نظامی خود را تا سطوح قابل توجهی افزایش دادند. در حالی که ایالات متحده آمریکا از اوایل قرن جدید، مقادیر قابل توجهی از بودجه نظامی خود را به جنگ علیه تروریسم در افغانستان و عراق اختصاص داده است. با این حال، هزینههای نظامی توسط کشورهای ناتو، طی چندسال گذشته منعکسکننده یک پاسخ استراتژیک به تهاجم نظامی روسیه است و اگرچه به نظر میرسد که هدف آن تقویت قابلیتهای دفاعی باشد، اما در واقع آتش جنگ را شعلهورتر و حلوفصل دیپلماتیک را به تعویق میاندازد.
جهان در سالهای اخیر با تحولات تکنولوژیکی مختلفی عجین شده است؛ تحولاتی که رشد روزافزون آنها از تداوم و تشدید این روند در سالهای آتی حکایت دارد. توسعه شهرنشینی، برقیسازی، دیجیتالی شدن و گذار انرژی از جمله تحولاتی به شمار میآیند که روز به روز بر شدت آنها افزوده خواهد شد. از این رو، ترسیم چشماندازی مناسب از شرایط در سالهای آینده و آمادگی هر چه بیشتر برای آن، ضروری به نظر میرسد. نگاهی به تحولات یادشده، حاکی از اهمیت جایگاه فلز مس در تحقق آنها و بیانگر روند رشد تقاضای این فلز است. اگرچه این مسئله دغدغههای بسیاری را برای امکان تامین مس به میزان کافی در سالهای آینده ایجاد کرده است، اما به نظر میرسد که با توسعه معدنکاری و همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک، جهان حداقل در چند دهه آینده با توقف و یا کمبود عرضه مس روبهرو نخواهد شد.
بهرهوری و کارایی الکتریسیته به عنوان یک حامل انرژی، در مقایسه با سوختهای فسیلی موجب شده است که روند جهانی سریعی در خصوص گسترش کاربردهای آن در بخش صنعت و ساختمان شکل بگیرد و امروز، تغییر فرایندهای صنعتی و تجهیزات ساختمانی با هدف کاهش اتکا به سوختهای فسیلی و در مقابل استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر، یکی از راهبردهای کلیدی جهان در مسیر کاهش انتشار دیاکسید کربن و پایداری زیستمحیطی تلقی میشود. براساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) و مطابق با سناریوی انتشار صفر خالص (NZE)، به نظر میرسد سهم برق از کل مصرف انرژی نهایی در بخشهای صنعت و ساختمان از ۲۲.۴ و ۳۴.۳ درصد فعلی به ۲۲.۹ و ۴۷.۳ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت.
بازار مصرف آلومینیوم به عنوان یکی از فلزات پایه استراتژیک در دنیا، به طور روزافزونی در حال توسعه است. بخشی از این افزایش ناشی از افزایش جمعیت جهان و فعالیتهای صنعتی و بخش دیگر این افزایش مصرف نیز به دلیل ظهور قدرتهای صنعتی بزرگ از جمله چین، هندوستان و سایر کشورهای جنوب شرق آسیا بوده است که مطالعه عملکرد اخیر این کشورها و همچنین وضعیت فعلی آنها، دید روشنی از آینده مصرف این فلز خواهد داد. از طرفی، با مطرح شدن تکنولوژی ساخت خودروهای برقی و همچنین پیشتازی نیروگاههای تجدیدپذیر در صنعت برق بسیاری از نقاط دنیا روند صعودی مضاعفی را برای مصرف این فلز به وجود آورده است که در آینده نیز تداوم خواهد داشت.
ابرروندهای حاکم بر فضای اقتصادی و صنعتی جهان و بروز تحولاتی مانند گسترش خودروهای الکتریکی، توسعه زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر و مدرنیزاسیون جوامع موجب شده است که رابطه مستقیمی میان سطوح پیشرفت کشورها و بازارهای مصرف مس آنها برقرار باشد که این مسئله زمینه توسعه روزافزون زنجیره مس را در جهان ایجاد میکند. با این حال، موضوع کلیدی در این بین، عدم توازن در توزیع ذخایر معدنی این فلز است که موجب شده است تا بخش عمدهای از جریانهای تجاری جهان به محصولات زنجیره مس اختصاص داشته باشد.
در میانه تحولی عمیق و شتابنده که مرزهای سنتی سرمایهگذاری را درمینوردد و ساختار اقتصاد جهانی را از درون بازتعریف میکند، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی با نگاهی تازه به اولویتهای راهبردی، مسیر خود را از صنایع اشباعشده و پرریسک به سوی حوزههایی نوگرا و آیندهساز تغییر داده است، جریانی که سرمایهگذاران در آن در سال ۲۰۲۴ نه بر کمیت پروژهها، بلکه بر عظمت و اثرگذاری آنها متمرکز شدند و با اعطای میلیاردها دلار به زیرساختهای سبز، فناوریهای پاک، فلزات حیاتی، مراکز داده، ارتباطات و صنعت تولید محصولات نیمههادی، چیدمانی نو از رقابت ژئوپلیتیک را ترسیم کردند. در این میان، در حالیکه صنایع شیمیایی برای نخستینبار در یک دهه گذشته از جمع ده مقصد برتر سرمایهگذاری کنار زده شد، حیطههایی نظیر انرژیهای پاک، ارتباطات، فلزات و خودروهای الکتریکی جایگاهی برتر را احراز کردند. شایان توجه است که سرمایهگذاران در حوزه سوختهای فسیلی نیز با تمرکز بر توسعه ظرفیت تولید گازهای طبیعی مایع و فشرده، فصل تازهای از حیات این بخش را در عرصه سرمایهگذاری خارجی رقم زدند، تحولی که نشانههای روشن آن، حکایتی نوین را از چرخه نوظهور جریان سرمایه در جهان فردا روایت میکند.
مسیر تحولات صنایع مس در دنیا به سمتی رفته است که علاوه بر تغییرات تکنولوژیک و مولفههای مرتبط با ارزش تولید و میزان عرضه و تقاضا برای این فلز، یک گذار جغرافیایی نیز در این حوزه در طول یک قرن اخیر رخ داده است. به گونهای که صنایع تولید مس در این بازه زمانی، از کشورهای توسعهیافتهای همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و اقتصادهای پیشرفته آسیا نظیر ژاپن، به کشورهایی با اقتصاد در حال توسعه که چین، هندوستان، شیلی، پرو و کشورهای منطقه «ASEAN» منتقل شده است. نظر به تداوم روندهایی همچون برقیشدن و تکامل تکنولوژیهای دیجیتال به خصوص در این اقتصادهای نوظهور درحال توسعه، روند تولید مس در چنین کشورهایی به شکلی روزافزون در حال رشد است و به نظر میرسد که روندهای آتی در مورد صنایع تولید مس توسط کشورهای درحال توسعه هدایت شود.
در دنیایی که با تقاضای فزاینده انرژی مواجه است، تحقق اهداف جهانی کاهش انتشار کربن نیز به عنوان محور فعالیتهای انسان امروز باید مورد توجه قرار گیرد که البته این مسئله نیازمند بهکارگیری مجموعهای از اقدامات راهگشا و مستمر است، توسعه و تقویت زیرساختهای ذخیرهسازی انرژی یکی از آنها به شمار میرود. با افزایش سهم نیروگاههای خورشیدی و بادی در سبد برق جهان، ماهیت متغیر و ناپایدار این منابع، پایداری شبکه و تامین برق پایدار را چالشبرانگیز میکند. سیستمهای پیشرفته ذخیرهسازی، قادرند تا شبکه را فعالانه ایجاد و کنترل و ولتاژ و فرکانس را تثبیت کنند و در راستای تضمین ثبات شبکه، جایگزین نیروگاههای سنتی شوند. سرمایهگذاری گسترده در این حوزه، همراه با توسعه شبکههای هوشمند و سیاستهای حمایتی، نه تنها امکان بهرهبرداری حداکثری از انرژیهای تجدیدپذیر را فراهم میکند، بلکه مسیر دستیابی به اهداف ۲۰۵۰ را نیز با اطمینان بیشتری هموار میسازد. بدون توجه به ذخیرهسازی و زیرساختهای مکمل، رشد سهم انرژیهای پاک در شبکه با ریسکهای جدی مواجه خواهد شد.
فضای تجارت در عراق تحت تاثیر ساختار اقتصادی نفتمحور و نیاز گسترده این کشور به واردات شکل گرفته است. بیش از ۹۹ درصد از ارزش صادرات عراق را نفت خام تشکیل میدهد و همین وابستگی شدید باعث شده است تا اقتصاد این کشور در برابر نوسانات بازار جهانی نفت بسیار آسیبپذیر باشد. در مقابل، سبد واردات عراق شامل ماشینآلات صنعتی، تجهیزات حملونقل، مصالح ساختمانی، کالاهای مصرفی و مواد غذایی است که این امر نشان از ضعف ظرفیت تولید داخلی و کمبود زیرساختهای صنعتی دارد. سالها جنگ و درگیریها و تخریب زیرساختها در این کشور موجب شده است تا بازار عراق به مقصدی جذاب برای بسیاری از صادرکنندگان جهانی بهویژه در حوزههایی مانند ساختوساز، تجهیزات فنی و کالاهای اساسی تبدیل شود. مجموع این شرایط، عراق را به اقتصادی وابسته به واردات و نیازمند سرمایهگذاری خارجی تبدیل کرده است. در چنین فضایی، کشورهای همسایه نظیر ایران نیز نقش پررنگی در تامین بخش قابل توجهی از نیازهای تجاری عراق ایفا میکنند.
اگرچه اختراع خودروهای برقی تقریبا همزمان با اختراع خودروهای احتراق داخلی بوده است، با توجه به نرخ بسیار ارزان سوختهای فسیلی و ضعفهای موجود در خودروهای الکتریکی، در گذشته خودروهای احتراق داخلی مورد استقبال قرار گرفتند و به تولید انبوه رسیدند. با گذشت زمان، پیشرفتهای بسیاری در ساخت و تولید خودروهای الکتریکی صورت گرفت، اما هزینه بالای ساخت، بهخصوص در مورد باتری این خودروها، مانع از گسترش آنها شد. در سالهای اخیر و به دنبال تحولات تکنولوژیکی جهان، با افزایش سرمایهگذاری برخی شرکتهای معتبر در این صنعت و تولید باتریهایی بسیار ارزانتر از گذشته، رشد و تحول چشمگیری در تولید و عرضه خودروهای الکتریکی رخ داده؛ تحولی که امروز موجب شده است تا خودروهای الکتریکی قدرت رقابت با خودروهای دارای موتور احتراق داخلی و حتی مزیتهای پرشماری نسبت به آنها داشته باشند.