مشاهده بیشتر
مصرف عناصر پرتوزا و شکافتپذیر نقش مهمی در شکل دادن به آینده انرژیهای پاک و توسعه نیروگاههای هستهای ایفا خواهد کرد. به طور مثال، اورانیوم به عنوان پرکاربردترین سوخت هستهای شناخته میشود که بیش از ۹۰ درصد از سوخت راکتورهای هستهای را تشکیل میدهد و منابع اصلی آن عمدتا در استرالیا، قزاقستان و کانادا واقع شدهاند. در حالی که توریوم در مقایسه با اورانیوم در مقیاس کمتری به مصرف میرسد، به دلیل مقادیر فراوانی آن به ویژه در کشورهای هندوستان، برزیل و استرالیا مورد توجه قرار گرفته است. در مورد پلوتونیوم شرایط کمی متفاوت است و این عنصر علیرغم ماهیت طبیعی خود، اغلب به عنوان یک محصول جانبی در راکتورهای هستهای یا از طریق بازفرآوری سوختهای هستهای مصرفشده تولید میشود.
انرژی هستهای به عنوان یکی از اجزای حیاتی برای افزایش امنیت انرژی از اواسط قرن بیستم در جهان معرفی شد و سهم آن از سبد انرژی به تدریج افزایش یافت. اگرچه افزایش نگرانیهای مرتبط با حوادث هستهای در طول قرن اخیر به عنوان مانعی برای توسعه زیرساختهای هستهای در جهان ظاهر شده و به کاهش سرمایهگذاری در این بخش دامن زده اما ضرورت تنوع بخشیدن به سبد انرژی پس از همهگیری کرونا و رویدادهای ژئوپلیتیکی حال حاضر در اروپا اهمیت این بخش را در حفظ امنیت انرژی بیش از پیش افزایش داده است. انرژی هستهای به عنوان دومین منبع انرژی کمکربن نقش قابل توجهی در انتقال به آینده انرژی ایفا میکند و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی نیز حاکی از آن هستند که در حال حاضر این بخش از انتشار ۲۴.۴ و ۲۱.۴ گیگاتن دیاکسیدکربن در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی جلوگیری میکند.
از مدتها قبل انرژی هستهای به عنوان یک منبع انرژی قابل اعتماد و مقرونبهصرفه پذیرفته شده و از آن موقع تاکنون به عنوان مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر نقش شایان توجهی را در رشد اقتصادی پایدار جهان به نمایش گذاشته است. اگرچه در نگاهی اجمالی به نظر میرسد که توسعه نیروگاههای هستهای به دلیل هزینههای سرمایهای بالا برای احداث آنها تقریبا دشوار باشد اما از آنجایی که اتکا به منابع انرژی وارداتی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد به انتخابی ارجح در اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شده است و این کشورها همواره برآنند تا استراتژیهای توسعه نیروگاههای هستهای قابل اعتماد و پایدار را در اهداف کربنزدایی خود بگنجانند. البته بررسیها نشان میدهد که در برخی اقتصادهای کوچک، پتانسیل مالی محدود، روند توسعه نیروگاههای هستهای را برای آنها چالشبرانگیز کرده است.
پس از چندین دهه آزمایش و اکتشاف، دانشمندان در نهایت واکنش شکافت هستهای را با موفقیت در سال ۱۹۳۸ به پایان رساندند. اگرچه کشف پتانسیل واکنش زنجیری اتم و در نتیجه تولید بمبهای هستهای منجر شد تا در ابتدا انرژی هستهای برای کاربردهای نظامی مورد توجه قرار گیرد، با این حال این روند با اقدامات جهانی از جمله معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) نیز همراه بود که منجر به گسترش کاربردهای غیرنظامی فناوری هستهای از جمله تولید الکتریسیته شد. در حالی که موضوع امنیت انرژی در طول دهه ۱۹۷۰ اهمیت انرژی هستهای در سبد انرژی جهانی را افزایش میداد، بیش از چند دهه است که انرژی هستهای به دلیل محدودیتهای تولید و ریسکهای محیطزیستی سهم زیادی را از سبد انرژی دنیا به خود اختصاص نمیدهد.
موقعیت جغرافیایی استراتژیک و قرارگیری بر روی پهنهای عظیم از منابع و ذخایر طبیعی از جمله انرژی، ایران را به بازیگری محوری در چشمانداز انرژی جهان تبدیل کرده است. به رغم برخورداری از بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در جهان، اما بهرهبرداری از این منابع تحت تاثیر تحریمها و محدودیت سرمایهگذاری در توسعه صنایع نفت و گاز قرار گرفته است. در واقع افت جریان سرمایهگذاری داخلی و خارجی و دشواری دسترسی به تامینکنندگان تکنولوژی، علاوه بر این که ایران را به واردات فراوردههای نفتی سبک از جمله بنزین و نفت کوره متکی کرده، روند عرضه گاز طبیعی را نیز برای مصارف داخلی و اجرای تعهدات صادراتی چالشبرانگیز کرده است.
ایران که حدود ۱.۱ درصد از مساحت خشکی و یک درصد از کل جمعیت جهان را به خود اختصاص میدهد، یکی از کشورهای ثروتمند جهان در زمینه برخورداری از ذخایر معدنی به شمار میآید و برخی از کارشناسان اظهار دارند که نزدیک به ۷ درصد از پتانسیلهای معدنی جهان در ایران قرار گرفتهاند. با این حال به نظر میرسد جایگاه بخش معدن که از پتانسیلهای قابل توجهی برای فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی و ایجاد رشد در آن برخوردار است، کماکان با ظرفیتهای واقعی خود فاصله دارد. عوامل متعددی در این بین قابل بررسی و ارزیابی هستند که از جمله مهمترین آنها، میتوان به محدودیت جذب سرمایهگذاریها و عدم توازن آنها و دسترسی نداشتن به تامینکنندگان تکنولوژی اشاره کرد.
ذخایر آبی یکی از دردسترسترین منابع طبیعی است که از مدتها قبل مورد استفاده بشر قرار گرفته است. با این وجود رشد جمعیت و افزایش شهرنشینی به ویژه از زمان انقلاب صنعتی به بهرهبرداری بیش از حد و کاهش سطوح آبی در سراسر جهان منجر شده است. در حالی که به نظر میرسید بحران کمبود آب مناطق خشک و نیمهخشک جهان از جمله آفریقای جنوبی، آسیای جنوبی و مرکزی را درگیر کرده باشد، امروزه کشورهای اروپا و آمریکای شمالی که بیشترین ذخایر آبی جهان را در اختیار دارند نیز با کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند. براساس آمارها بحران کمبود آب به طور عمده بخشهای کشاورزی، صنعت و انرژی را تحت تاثیر قرار میدهد. با این حال کشورها برآنند تا رشد بخشهای مختلف اقتصاد را از مصرف آب متمایز کنند.
گاز طبیعی از زمان اکتشاف در طول قرن نوزده تاکنون سهم قابل توجهی از ترکیب انرژی جهان را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سوخت پاک و راهحلی برای انتقال به انرژی پاک مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس تقاضای جهانی برای آن همواره وجود دارد. روسیه و خاورمیانه بزرگترین ذخایر گاز طبیعی متعارف جهان را در خود جای دادهاند با این حال اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر گاز طبیعی غیرمتعارف، ایالات متحده آمریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی جهان تبدیل کرده است. اگرچه ذخایر گاز طبیعی در بسیاری از نقاط جهان از جمله آفریقا، آمریکای جنوبی و اروپا به دلیل توزیع نامناسب آن رو به اتمام است، با این حال به نظر میرسد خاورمیانه با توجه به جغرافیای غنی از گاز طبیعی خود محرک اصلی انتقال به سمت انرژی پاک در آینده باشد.
نفت از زمانی که برای اولین بار توسط بشر به بهرهبرداری رسید تاکنون، انرژی بخشهای مختلف اقتصادهای جهان از جمله نیروگاهها، صنایع و حملونقل را تامین کرده، با این حال از مدتها قبل، پیشبینیها مبنی بر این که تولید نفت به اوج خود نزدیک شده، ترس از به پایان رسیدن این منبع حیاتی را به جان جوامع انداخته است. اگرچه با وجود منابع قابل استحصال جهان در ابتدا به نظر میرسید که این پیشبینی از واقعیت به دور باشد، اما برخی نقاط جهان از جمله اروپا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه و آمریکای لاتین پیک نفت خود را از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد پشت سر گذاشتهاند. در حالی که به نظر میرسید روند برقی شدن منجر به کاهش تقاضای نفت شود، سرمایهگذاریها در تولید منابع غیر متعارف نفت را نیز کاهش داده است. پیشبینیها حاکی از آن هستند که آخرین قطرههای نفت متعارف در چاههای نفتی خاورمیانه قابل استحصالاند.
مواد معدنی حیاتی از زمان معرفی آنها در طول انقلاب صنعتی تا کاربرد امروزی آنها در ساخت باتری خودروهای الکتریکی، کالاهای الکترونیکی و سیستمهای ذخیرهسازی انرژی نقش قابل توجهی در پیشرفت جوامع بشری ایفا کردهاند. اگرچه به نظر میرسد، لیتیوم، نیکل و کبالت در میان فراوانترین عناصر موجود در زمین قرار دارند، با این حال افزایش چشمگیر تقاضا منجر شده است تا بسیاری از منابع معدنی متعارفی که تاکنون به بهرهبرداری رسیدهاند به پایان خود نزدیک شوند و عرضه این فلزات دچار چالش گردد. این در حالی است که انتظار میرود اقدامات مرتبط با بازیافت مواد معدنی و اقتصاد چرخشی، نقش برجستهای در پر کردن شکاف مرتبط با کمبود مواد معدنی در آینده بر عهده داشته باشد.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
جهان در سالهای اخیر با تحولات تکنولوژیکی مختلفی عجین شده است؛ تحولاتی که رشد روزافزون آنها از تداوم و تشدید این روند در سالهای آتی حکایت دارد. توسعه شهرنشینی، برقیسازی، دیجیتالی شدن و گذار انرژی از جمله تحولاتی به شمار میآیند که روز به روز بر شدت آنها افزوده خواهد شد. از این رو، ترسیم چشماندازی مناسب از شرایط در سالهای آینده و آمادگی هر چه بیشتر برای آن، ضروری به نظر میرسد. نگاهی به تحولات یادشده، حاکی از اهمیت جایگاه فلز مس در تحقق آنها و بیانگر روند رشد تقاضای این فلز است. اگرچه این مسئله دغدغههای بسیاری را برای امکان تامین مس به میزان کافی در سالهای آینده ایجاد کرده است، اما به نظر میرسد که با توسعه معدنکاری و همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک، جهان حداقل در چند دهه آینده با توقف و یا کمبود عرضه مس روبهرو نخواهد شد.