مشاهده بیشتر
صنعت کشاورزی یکی از زیرساختهای مهم اقتصادی کشورها به شمار میرود. تجربه نشان داده است که بهرهگیری از سیستمهای مکانیزه در بخش زراعت و تجهیزات مناسب در سایر بخشهای صنعت کشاورزی نقش بسزایی را در توسعه این بخش ایفا میکند. با توجه به رشد جمعیت و پیشرفتهای سریع تکنولوژی، تجهیزات و ماشینآلات صنعت کشاورزی نیز به سرعت متحول میشود و همواره تجهیزات جدیدتری برای سهولت در انجام فعالیتهای کشاورزی، دامپروری، پرورش آبزیان و جنگلداری مورد استفاده قرار میگیرد. در ساخت واحدهای پرورش حیوانات، تجهیزات، ماشینآلات و ملزومات کشاورزی، فلزات نقش پررنگی را ایفا میکنند. ویژگیهایی نظیر استحکام و مقاومت در برابر خوردگی، ضربه و سایش موجب شدهاند تا فلزات در این بخش مورد توجه قرار بگیرند که این مسئله از جنبههای مختلفی بر بازار فلزات کشور اثرگذار است.
در سالهای اخیر، به سبب لزوم بهداشت و سلامت دام و طیور برای تامین غذای سالم، به مکانیزه کردن فرایند تولید محصولات پروتئینی و گوشتی بسیار توجه شده است. یکی از ملزومات اساسی برای مکانیزاسیون فرایند تولید این محصولات استفاده از تجهیزات و ماشینآلات مرغداری و دامداری مناسب است تا با استفاده از آنها بهرهوری و تولید دام و طیور نیز افزایش یابد. با توجه به این مسئله، لازم است که توسعه ظرفیتها و تولید این نوع ماشینآلات و تجهیزات در کشور مورد توجه قرار گیرد. احداث این واحدها و تولید ماشینآلات و تجهیزات صنایع دامپروری و مرغداری بیشک موجب مصرف فلزات در کشور خواهد شد.
تاریخچه رشد اقتصادی کشور دانمارک به قرن ۱۷ میلادی باز میگردد. زمانی که کشاورزی و زراعت حرفه اصلی ساکنین این کشور بود اما اهمیت لجستیکی دانمارک برای سایر کشورهای اروپایی نظیر هلند، که به دنبال تجارت و راهیابی به حوزه اسکاندیناوی و دریای بالتیک بودند، زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم کرد. همچنین همسایگی با قدرتهای بزرگ اروپا از جمله آلمان، انگلستان و هلند نیز به عنوان مزیدی بر علت توسعه اقتصادی این کشور تلقی میشود. همسویی با انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی برای دانمارک، با پیشرفتهای شگرفی در تولید ناخالص داخلی همراه بود و سبب شد تا این کشور از یک کشور مبتنی بر اقتصاد زراعتی، به کشوری صنعتی تبدیل شود. در نیمه نخست قرن بیستم، به دنبال جنگهای جهانی اول و دوم، اقتصاد دانمارک متاثر از شرایط وخیم منطقه یورو دچار رکود شد. اما در دوران پساجنگ، اقدامات مهمی در جهت اطلاحات اقتصادی انجام شده که به تولید ثروت انجامیده است.
با گسترش بیسابقه فناوریهای هوشمند و حرکت به سوی دنیایی که در آن هوش مصنوعی نهتنها به رکن اساسی زیرساختهای مدرن بدل شده، بلکه در پیکره توسعه اقتصادی و تحول دیجیتال نیز رخنه کرده است، ضرورت تحلیل فرصتها و چالشهای این عرصه به شکلی بیچونوچرا برجسته میشود، چراکه همزمان با پیشرفتهای حیرتانگیز در بهرهوری سیستمها، ایجاد شبکههای هوشمند و یکپارچه، چالشهای نوینی همچون مدیریت دادههای کلان، ارتقای ایمنی سایبری در برابر تهدیدات پیچیده و مهار پیچیدگیهای فنی، معضلاتی گریزناپذیر را برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران به بار آوردهاند. در سوی دیگر این معادله، رشد چشمگیر و پرشتاب بازار زیرساختهای هوش مصنوعی نمایان است که در سال ۲۰۲۳ به ارزش خیرهکننده ۳۸ میلیارد دلار رسید؛ پدیدهای که حکایت از عزم راسخ و تلاش بیوقفه دولتها، شرکتها و ارائهدهندگان خدمات ابری در جهت توسعه و بهرهبرداری از ظرفیتهای نوظهور دیجیتال دارد. این ظرفیتها در پرتو مشارکتهای استراتژیک و بهرهگیری از زیرساختهای پیشرفته، نهتنها به ارتقای رقابتپذیری در عرصه جهانی انجامیده است، بلکه چشماندازی روشن از آیندهای هوشمند، پیچیده و پرچالش را ترسیم کرده است که با مدیریت هوشمندانه و اتخاذ راهبردهای نوآورانه، میتواند به نقطه عطفی در تحول زیرساختهای مدرن بدل شود.
بخش عمده واردات ایران را محصولات نهایی و ساختهشدهای تشکیل میدهند که ماده اولیه تولید آنها فلزات اساسی هستند. به همین دلیل، سالانه حجم قابل توجهی از فلزات اساسی در قالب محصولات ساختهشده به صورت غیرمستقیم به کشور وارد میشود. تحقق چشماندازهای ۱۴۰۴ توسعه کشور موجب میشود تا حد زیادی از نیاز کشور به محصولات وارداتی کاسته شود که این مسئله نیز موجب کاهش میزان واردات غیرمستقیم فلزات اساسی خواهد شد. در این گزارش، سناریوهای مختلف پیشِروی واردات غیرمستقیم فلزات اساسی کشور بر اساس میزان تحقق اهداف چشمانداز ۱۴۰۴ کشور ترسیم میشوند.
در دهههای گذشته، به دلیل افزایش جمعیت، مبارزه با کاهش فقر و اهمیت تضمین امنیت غذایی، تولید و تجارت محصولات کشاورزی با تحولات چشمگیری روبهرو بوده است. با توجه به اینکه کمبود منابع آبی یکی از اساسیترین چالشهای حال حاضر جهان است، در سالهای اخیر اغلب مناطق کشاورزی با محدودیت منابع آب مواجه شدهاند. همچنین وابستگی سایر صنایع کلیدی نظیر صنعت غذایی به محصولات کشاورزی اهمیت این محصولات را دوچندان کرده است. بنابراین افزایش تجارت بینالمللی محصولات کشاورزی تاثیر قابل توجهی بر تامین امنیت غذایی جهان خواهد داشت. با توجه به وابستگی شدید تولید محصولات کشاورزی به آب و نیز کمبود ذخایر آب زیرزمینی کشور، احتمال میرود که کشاورزی در کشور با بحران کمآبی روبهرو شود. از این رو، اتخاذ برنامههای راهبردی تولید و توسعه انواع محصولات کشاورزی و توجه به آنها برای کشور بسیار مهم خواهد بود.
پراکندگی نامتوازن پتانسیلهای کشاورزی و غذایی موجب میشود تا هر ساله سهم قابل توجهی از تجارت جهانی به محصولات صنایع غذایی و آشامیدنی اختصاص یابد. آمار تجارت این محصولات، به دنبال رشد جمعیت جهان و گسترش تنوع این محصولات، دائما در حال افزایش است. ایران از پتانسیلهای غذایی و کشاورزی متنوع و قابل توجهی برخوردار است. با این حال، کماکان در سالهای اخیر حجم قابل توجهی از محصولات غذایی و آشامیدنی به کشور وارد میشود، مسئلهای که سبب میگردد با توجه به کاربرد فولاد و آلومینیوم در بستهبندی این محصولات، سالانه میزان قابل ملاحظهای از این فلزات به صورت غیرمستقیم وارد کشور شود.
اقتصاد جهان در سالهای اخیر تحولات عجیبی را تجربه کرده است. عواملی مانند تحولات و بحرانهای سیاسی و شیوع ویروس کرونا موجب شدهاند که شاخصهای اقتصادی جهان روندی پرفرازونشیب را طی کنند. البته میزان تاثیرپذیری اقتصاد هر کشور از تکانهها و عوامل بیرونی، بسته به ساختارهای تشکیلدهنده و منابع اصلی درآمد، متفاوت است. ایران نیز، به عنوان کشوری درحالتوسعه، اقتصادی وابسته به نفت و درآمدهای حاصل از فروش آن دارد و عرضه و تقاضای نفت در جهان به سبب رخداد بحران یا رونق تولید میتواند رشد اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار دهد. این مسئله موجب آسیبپذیری و شرایط پرنوسان اقتصاد ایران در سالهای اخیر شده است.
در حال حاضر، حجم اقتصاد جهان به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار میرسد و برآورد میشود در افق زمانی ۲۰۵۰، این رقم رشد ۱۱۷ درصدی را تجربه کند. بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد در ۳ دهه آتی، آسیا و آمریکای لاتین در مقایسه با مناطق توسعهیافته و پیشرفته جهان به طور متوسط رشد اقتصادی سالانه بالاتری را تجربه خواهند کرد. انتظار میرود در افق زمانی ۲۰۷۵، چین، هندوستان و ایالات متحده آمریکا به ترتیب با ارزش تولید ناخالص داخلی حقیقی ۵۷ تریلیون دلار، ۵۲ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار و ۵۱ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار بزرگترین اقتصادهای جهان باشند. رشد اقتصادی هندوستان تا افق زمانی یادشده، قابل توجه است، چرا که کمتر کشوری را میتوان یافت که علیرغم سهم ۳.۵ درصدی از اقتصاد جهان، بتواند در کمتر از ۳ دهه، تقریبا به ۶ برابر افزایش پیدا کند.
در طول چند دهه گذشته، همواره رقابت گستردهای میان کشورها برای کسب میزبانی رویدادهای بزرگ ورزشی در جریان بوده است. مطمئنا میزبانی از رخدادهایی مانند جامهای جهانی فوتبال و مسابقات المپیک، میتواند منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی مختلفی را برای کشورهای برگزارکننده به ارمغان بیاورد. از پیامدهای اجتماعی سازندهای چون احساس غرور ملی و افزایش مشارکت مدنی گرفته تا آثار اقتصادی مثبت و توسعه و احیای زیرساختهای عمومی که افزایش سطح رفاه در جامعه را به دنبال خود دارد، همگی نتایج بالقوه میزبانیاند که دستیابی به آن نیازمند ایجاد چارچوبی هدفمند و کارا در ارزیابی منافع هرگونه هزینهکرد است.
ایران با یک میلیون و ۶۳۵ هزار کیلومترمربع مساحت، تقریبا یک درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده و تنها مالک ۱/۰ درصد از کل ثروت جهان، معادل ۲۵۰ هزار میلیارد دلار است. کشور ما با توجه به منابع و پتانسیلهایی که از آنها برخوردار است، بیش از ۶۰ سال سابقه برنامهریزی دارد. در این مدت، فرآیند برنامهریزی تحتتاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با تغییر و تحولاتی روبهرو شده و فراز و نشیبهای زیادی داشته است. میتوان گفت آمایش سرزمین بهطور خاص و برنامهریزی بهطور عام در قبل و بعد از انقلاب در کشور اجرایی شده است. در این گزارش تاریخچه برنامهریزی و آمایش سرزمین در ایران را بررسی میکنیم.
امروزه مدیریت پسماند و اقتصاد چرخشی به واسطه اقدامات آنها برای کاهش اثرات زیستمحیطی پسماندها در هم تنیده شدهاند. در حالی که مدیریت سنتی و ضعیف پسماند منجر به مصرف خطی منابع و در نتیجه به تخلیه مواد طبیعی و افزایش آلودگی منجر میشود. در مقابل، اقتصاد دایرهای با هدف به حداقل رساندن تولید پسماند با ترویج استفاده مجدد، بازیافت و استفاده مجدد از مواد، در نتیجه کاهش نیاز به استخراج منابع خام و به حداقل رساندن تخریب محیطزیست مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین با ادغام اصول اقتصاد چرخشی در شیوههای مدیریت پسماند، میتوان تاثیرات مخرب زیستمحیطی پسماند را به میزان قابل توجهی کاهش داد. این رابطه همزیستی بین مدیریت پسماند و اقتصاد چرخشی در نهایت به رویکردی پایدارتر و سازگار با محیطزیست برای مدیریت پسماند کمک میکند.