مشاهده بیشتر
نقشی که صنایع معدنی در زنجیرههای تامین دارند، سبب شده است تا سرمایهگذاری در این زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار شود. در این میان، در صنایع فولاد و آلومینیوم به دلیل حجم تولید و دامنه گسترده تقاضا، طی سالهای گذشته پروژهای متعددی با صرف دهها میلیارد دلار مخارج سرمایهای اجرایی شدهاند. شرکتهای آرسلورمیتال و شوگانگ پکن در سال ۲۰۲۳ به ترتیب ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار و ۵۷۴ میلیون دلار در تولید فولاد سرمایهگذاری کردهاند. شرکتهای آلومینیوم چین و هونگکیائوگروپ که از جمله بزرگترین تولیدکنندگان آلومینیوم در جهان به حساب میآیند در سال ۲۰۲۳ به ترتیب حدود ۹۳۴ میلیون دلار و ۸۵۵ میلیون دلار در تولید آلومینیوم سرمایهگذاری کردهاند.
ریسکهای ژئوپلیتیکی به یکی از عارضههای پر تکرار در فضای اقتصاد جهانی تبدیل شدهاند، به طوری که هر از چندگاهی بازارهای مختلف را در مقیاسهای محلی و جهانی تحتالشعاع قرار میدهند. بررسیها نشان میدهد که از ابتدای سال ۱۹۷۱ تا کنون، هر بار که ریسکهای ژئوپلیتیکی بروز کردهاند، بازار فلزات گرانبها به نحوی متفاوت از خود واکنش نشان دادهاند. به عنوان نمونه طی سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۰، تحت تاثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی در منطقه خاورمیانه، قیمت جهانی طلا و نقره به صورت قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرد، به طوری که در سالهای بعد علیرغم آن که همچنان سایه ریسکهای ژئوپلیتیکی (به دلیل جنگ میان ایران و عراق) بر اقتصاد وجود داشت، بازار فلزات گرانبها در رکود به سر میبرد. در سالهای اخیر که روند «De-Globalization» در جهان شکل گرفته، اعتقاد بر این است که تنش میان کشورها در سالهای پیشرو افزایش مییابد؛ موضوعی که سبب شده است تا تقاضا برای طلا به خصوص از سوی بانکهای مرکزی، افزایش قابل ملاحظهای پیدا کند و قیمت این کامودیتی به اوج خود در سال ۱۹۸۰ بسیار نزدیک شود.
رشد اقتصادی جهان با بهرهبرداری از منابع طبیعی گرهخورده است. البته باید توجه داشت که تقاضای بیحدوحصر بشر برای استخراج و بهرهبرداری از منابع تنها در طول چند دهه گذشته جهان را با بحران کمبود منابع مواجه کرده است، به طوری که پیشبینیها حاکی از آن هستند که بسیاری از منابع طبیعی جهان طی دهههای آتی به پایان خود نزدیک میشوند. اگرچه تاثیر ناشی از بحران کمبود منابع در اقتصادهای توسعهیافته و دارای منابع محدود کمتر است با این حال به نظر میرسد پیامدهای جبرانناپذیری برای اقتصادهای در حال توسعه و متکی به منابع طبیعی برجای بگذارد.
سلاحهای هستهای به عنوان یکی از تهدیدآمیزترین دستاوردهای بشر از همان روزهای اولیه معرفی در اواسط قرن بیستم در جهان (بمباران هستهای هیروشیما) سروصدا به پا کرد و با وجود اقدامات سازمانهای صلح جهانی برای جلوگیری از گسترش بیشتر آن در جهان، امروز به عصای قدرت و تهدیدات نظامی ۹ کشور جهان از جمله ایالات متحده آمریکا، چین، روسیه و ... تبدیل شده است که با نقض پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT)، به طور مستمر فعالیتهای هستهای خود را دنبال میکنند. براساس آمارها سالانه بیش از ۹۱ میلیارد دلار توسط قدرتهای هستهای جهان برای نوسازی و گسترش زرادخانههای هستهای هزینه میشود که بیش از نیمی از آن تنها به ایالات متحده آمریکا تعلق دارد.
گذار از جوامع کشاورزی به اقتصادهای صنعتی به عنوان تحولی شگرف، ابتدا توسط اقتصادهای توسعهیافته اروپا و ایالات متحده آمریکا و کمی با تاخیر در اقتصادهای در حال توسعه از جمله چین و هندوستان آغاز شده است. در حالی که ورود به عصر هوشمند طی دو دهه گذشته با تکامل پیشرفتهای تکنولوژیکی در اقتصادهای پیشرفته همراه بوده، تقاضای فزاینده برای کالاهای الکترونیکی، اقتصادهای نوظهور را به سمت توسعه فعالیتهای تکنولوژیکی به ویژه از طریق جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) سوق داده است. به طور مثال، اقتصاد نوظهور چین با پیشرفت روزافزون در نوآوری، از بسیاری از اقتصادهای پیشرفته پیشی گرفته و به رهبری جهانی به ویژه در فناوریهای کمکربن تبدیل شده است. به طور مشابه برخی اقتصادهای نوظهور دیگر از جمله هندوستان، برزیل و ویتنام در حال توسعه بخشهای تولید خود با استفاده از پیشرفتهای تکنولوژی هستند.
توسعه فعالیتهای صنعتی در برخی نقاط جهان از جمله ایالات متحده آمریکا وکشورهای اروپایی حتی با وجود سهم اندک این کشورها از جمعیت جهانی منجر به انتشار مقادیر قابل توجهی از کربن شد، با این حال این روند با ظهور برخی کشورهای در حال توسعه مانند چین و هندوستان تغییر کرد. اگرچه شاید به نظر برسد که تداوم کندی نرخ رشد جمعیت جهان مقادیر انتشار کربن را کاهش خواهد داد، اما از آنجایی که رشد جمعیت به تنهایی عامل اصلی انتشار آلایندهها نبوده است، کندی نرخ رشد جمعیت نیز راه حل اصلی برای کنترل و مقابله با تغییرات آبوهوایی جهان نخواهد بود و این امر مستلزم ارائه رویکردی پایدار از جمله تامین تقاضای انرژی از طریق منابع انرژی تجدیدپذیر است.
توسعه کسبوکارها و سرمایهگذاری روی پروژههای مختلف، دوران گذار از نسل قدیم به نوین را طی میکند؛ به طوری که در طول دو دهه اخیر، شرکتهای نفتی و بازرگانی دارای بیشترین ارزش سرمایه در بازارهای جهانی بودند اما امروز، فعالیت و تجارت بزرگترین کمپانیهای سرمایهدار دنیا به حوزههای تکنولوژیک و فناوریهای نوآورانه معطوف میشود. ایالات متحده آمریکا به عنوان طلایهدار این حوزه، بستر مناسبی در راستای جذب سرمایه در استارتآپها و شرکتهای فعال در زمینههای مختلف از جمله هوش مصنوعی، امنیت سایبری، تولید تجهیزات پیشرفته الکترونیکی، نیمههادیها و ... بوده است، اما کشورهایی همچون چین، هندوستان، سنگاپور و سوئد نیز از جمله بزرگترین سرمایهگذاران در این حوزه به شمار میروند.
هوش مصنوعی در قالب فناوری هوشمند و تحولآفرینی که همچون رکنی سرنوشتساز در گستره صنعت انرژی رخ نموده، با نفوذی گسترده و چندلایه در ابعاد گوناگون تولید، توزیع و بهینهسازی مصرف، در مسیر دگرگونی ساختاری این عرصه گام برداشته است؛ گامی که افزون بر گشودن افقهای تازهای از کارآمدی و پایداری در این حوزه، با چالشهای امنیتی و مخاطرات سایبری نیز دستوپنجه نرم میکند. در این میان، کشورهایی همچون آمریکا، چین، آلمان، هندوستان و حتی مناطق کمتر توسعهیافتهای مانند خاورمیانه و آفریقا، هر یک با رویکردهایی ویژه در تلاشاند تا از ظرفیتهای هوش مصنوعی برای بهبود مدیریت انرژی و ارتقای بهرهوری استفاده کنند، به نحوی که هر کدام در روند رشد چشمگیر بازار این فناوری در حوزه انرژی تا سال ۲۰۳۲، نقش انکارناپذیری خواهند یافت. واکاوی تحولات پیشرو، چالشهای بنیادین و فرصتهای نوظهور در این عرصه، تصویری دقیق و جامع را از مسیر خلق آیندهای سبز و پایدار ارائه میدهد.
صنعت ساختمان بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی اقتصاد ایران، طی سالهای اخیر با چالشی جدی به نام رکود مواجه شده است؛ رکودی که نهتنها به کاهش سرمایهگذاری و افت تولید منجر شده، بلکه آثار آن در اشتغال، بازار مصالح، خدمات مهندسی و حتی رشد اقتصادی کشور نیز قابل مشاهده است. عوامل متعددی نظیر تورم فزاینده، بیثباتی در سیاستهای مالی و اعتباری، نوسانات بازار زمین و مسکن، و نبود رویکردهای توسعهمحور در سیاستگذاری کلان، از دلایل اصلی این وضعیت بهشمار میروند. در چنین شرایطی، اصلاح الگوی حکمرانی صنعت ساختمان و طراحی سیاستهایی نوین برای تحریک تقاضا، افزایش بهرهوری، بهبود زیرساختهای مالی و ارتقای کیفیت ساخت، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
در دهههای اخیر، اهمیت تجارت منطقهای و نقش توافقات تجاری در تقویت اقتصاد کشورها بیش از پیش آشکار شده است. تعداد پیمانهای تجاری از پنج دهه پیش تاکنون روندی صعودی را طی کرده و این افزایش، نقش موثری در گسترش تجارت درونمنطقهای و شکلگیری شبکههای تولید مشترک در مناطق مختلف جهان داشته است. تجربه اروپا و شرق آسیا نشان میدهد که همکاریهای تجاری میتواند انگیزهای برای ادغام اقتصادی، کاهش تنشها و افزایش رقابتپذیری کشورها باشد که این امر به نوبه خود بر رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال و رونق کسبوکارها در کشورها تاثیرات مثبتی خواهد داشت. همچنین توسعه همکاریهای منطقهای به طور قابل توجهی بر زنجیره تامین کالا و انرژی تاثیر خواهد داشت، برای مثال کشورهای عضو منطقه «ASEAN» به بازیگرانی مهم در تجارت فلزات حیاتی و کالاهای الکترونیکی تبدیل شدهاند. به همین ترتیب، خاورمیانه نیز با تکیه بر موقعیت ژئوپلیتیکی خود از پتانسیلهای قابل توجهی برای تبدیلشدن به قطب تجارت انرژی و کالا برخوردار است؛ این همکاریها میتوانند به عنوان ابزاری برای بازسازی و توسعه اقتصادی کشورهای این منطقه نیز تلقی شوند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، تامین پایدار غذا مهمترین مولفه برای تداوم بقا و توسعه جوامع بشری محسوب میشود و این امر اهمیت صنعت غذا در اقتصاد جهان را افزایش داده است. به همین دلیل، در دهههای گذشته، به سبب گسترش جمعیت و کمبود منابع اولیه در بسیاری از کشورها، تجهیزات و ماشینآلاتی کارآمد با هدف بهینهسازی روشهای تولید در صنایع غذایی پدید آمدهاند. امروزه ماشینآلات پیشرفته ابزار اصلی تولید محصولات غذایی به شمار میروند و نقشی اساسی در افزایش بازدهی فرایند تولید و کیفیت محصولات غذایی ایفا میکنند. بدیهی است که با گسترش صنایع غذایی در جهان، تقاضا برای این ماشینآلات نیز روندی روبهرشد خواهد داشت و افزایش تولید و توسعه ظرفیتهای تولید ماشینآلات صنایع غذایی از جنبههای گوناگون بر مصرف فلزات تاثیرگذار خواهد بود.
میزان تولید سالانه فلزات گرانبهای جهان تا سال ۲۰۲۰ برای طلا ۳ هزار و ۳۰۰ تن، نقره ۲۷ هزار تن، پالادیم ۱۲ هزار تن و پلاتین ۳ هزار و ۶۰۰ تن گزارش شده است. کشور چین با تولید سالانه ۴۲۰ تن طلا بزرگترین تولیدکننده در این عرصه برشمرده میشود. فلزات ارزشمند، همچون دیگر مواد معدنی در سطح جهان، تحت تاثیر خسارتهای مهمان ناخوانده یعنی کرونا قرار گرفتند. صنعت طلا و دیگر فلزات گرانبهای ایران نیز به دلیل ارتباط تنگاتنگ با بازارهای جهانی از تأثیرات این ویروس مصون نماندند. این گزارش رخدادهای جهانی و داخلی برخی فلزات گرانبها را مورد بحث و بررسی قرار داده و از نظرات فعالان این حوزه بهره گرفته است.