مشاهده بیشتر
در حال حاضر، حجم اقتصاد جهان به بیش از ۱۰۰ تریلیون دلار میرسد و برآورد میشود در افق زمانی ۲۰۵۰، این رقم رشد ۱۱۷ درصدی را تجربه کند. بررسیهای صورتگرفته نشان میدهد در ۳ دهه آتی، آسیا و آمریکای لاتین در مقایسه با مناطق توسعهیافته و پیشرفته جهان به طور متوسط رشد اقتصادی سالانه بالاتری را تجربه خواهند کرد. انتظار میرود در افق زمانی ۲۰۷۵، چین، هندوستان و ایالات متحده آمریکا به ترتیب با ارزش تولید ناخالص داخلی حقیقی ۵۷ تریلیون دلار، ۵۲ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار و ۵۱ تریلیون و ۵۰۰ میلیارد دلار بزرگترین اقتصادهای جهان باشند. رشد اقتصادی هندوستان تا افق زمانی یادشده، قابل توجه است، چرا که کمتر کشوری را میتوان یافت که علیرغم سهم ۳.۵ درصدی از اقتصاد جهان، بتواند در کمتر از ۳ دهه، تقریبا به ۶ برابر افزایش پیدا کند.
امروزه رسوخ دانش و فناوری در محیط کسبوکار، ساختار و شکل جدیدی را به مفهوم توسعه صنعتی بخشیده و فضای اقتصادی جهان را به سمت تحولات تکنولوژیک و رقابتیترشدن سوق داده است. به جرات میتوان گفت در حال حاضر، تحقق رشد اقتصادی در هر کشوری به محوریت فناوری در ساختارهای مختلف اقتصادی آن، به ویژه در بخش صنعت و ارائه محصولاتی همگام با آخرین تحولات بازار مصرف وابسته است. در ایران نیز به عنوان کشوری در حال توسعه، موضوع توسعه صنعتی در چند دهه اخیر یکی از مفاهیم پرتکرار بوده است. با این حال، تحقق این مهم امروز با گلوگاههایی مانند تحریمها، محدودیتهای دسترسی به تامینکنندگان فناوری و تجهیزات و نرخ ناکافی سرمایهگذاری مواجه است که نتیجه این مسئله، فاصله گرفتن بخش صنعت از چشماندازها و هدفگذاریهای اسناد بالادستی است. تصور «چرخ خیاطی قدیمی» روی جلد، سمبلی از سطوح ناکافی فناوریهای بخش صنعت است که موجب کاهش توان این بخش برای ارائه محصولات نوآورانه و پیشرفته میشود. امید میرود در آیندهای نزدیک، بخش صنعت کشور، به ویژه صنایع معدنی و فلزی با تکیه بر پتانسیلهای دانش و فناوری داخلی به عنوان تاروپود ساختارهای اقتصادی، از موانع بیرونی عبور کنند و نقش پررنگتری را در ارزشآفرینی برای اقتصاد ایران داشته باشند.
از زمان حفر نخستین چاه نفتی در سال ۱۲۸۷ تا کنون، برخی زیرساختهای صنعت نفت و گاز در کشور علیرغم تمامی محدودیتهای بینالمللی، پیشرفت قابل توجهی را تجربه کرده است. طبق آمارهای ارائهشده، حوزه اکتشاف و حفاری به منظور توسعه میادین جدید نفتی و گازی، از عملکرد مناسبی برخوردار نبوده، در حالی که وضعیت حفاریهای تعمیراتی و تکمیلی نسبتا با ثبات بوده است. مجموع طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز کشور حدود ۱۷ هزار کیلومتر گزارش شده که تقریبا معادل ۱.۳ درصد از طول کل خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان است. همچنین، ایران از ۵ پایانه نفتی و گازی در مناطق شمالی و جنوبی کشور برخوردار است که این مسئله ضمن ایجاد پویایی برای بخش انرژی کشور، امکان بهرهبرداری از فرصت سوآپهای نفتی و گازی را فراهم آورده است.
ایران به لحاظ برخورداری از ذخایر نفت و گاز، جزو برترین کشورهای جهان محسوب میشود. مروری بر آمار مربوط به تجارت و تولید ناخالص داخلی بیانگر آن است که نفت و گاز سهم قابل توجهی از اقتصاد ایران دارند. در سال ۱۳۸۳، تقریبا ۷۷ درصد از حجم صادرات کشور مربوط به نفت خام و فرآوردههای آن و همچنین گاز طبیعی بوده که این رقم تا سال ۱۳۹۹ به حدود ۴۱ درصد کاهش یافته است. همچنین سهم گروه نفت از حجم اقتصاد ایران در فاصله زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹ با کاهش ۱۴.۵ واحد درصدی به ۱۳.۵ درصد رسیده است. این آمارها نشان میدهد علیرغم اقدامات صورتگرفته، نفت و گاز همچنان نقش تعیینکنندهای در اقتصاد کشور دارد. وابستگی اقتصاد ایران به ذخایر طبیعی، کشور را به صورت بالقوه و بالفعل در معرض ابتلا به بیماری هلندی قرار داده است. بر این اساس، با توجه به این که درآمدهای نفتی از طریق بودجه عمومی دولت به اقتصاد تزریق میشود، لازم است تا در بودجهریزیهای سالانه توجه ویژهای به این موضوع شود.
امروزه نفت و فراوردههای آن یکی از منابع مهم تامین انرژی و مواد اولیه اساسی در صنایع پتروشیمی و شیمیایی برشمرده میشوند و به همین دلیل از نقشی استراتژیک در جهان برخوردار هستند. آمارها نشان میدهند مصرف نفت در طول چند دهه گذشته به شکل قابل توجهی افزایش یافته است که البته بخش زیادی از این افزایش مصرف به کشورهای در حال توسعهای مانند هندوستان و چین وابسته است. نگاهی به آمارها نیز نشان میدهد میزان مصرف نفت و فراوردههای نفتی در کشورها ارتباط مستقیمی با میزان توسعهیافتگی و سطوح رشد صنعتی آنها دارد و بر همین اساس، امروز کشورهای ایالات متحده آمریکا و چین بزرگترین مصرفکنندگان نفت جهان برشمرده میشوند و حدود یکسوم از مصرف نفت دنیا را به خود اختصاص میدهند. انتظار میرود با تداوم مسیر رشد صنعتی، اقتصادی و افزایش جمعیت جهان، مصرف و تقاضای آن نیز با هدایت کشورهای توسعهیافته افزایش یابد.
تقاضای فزاینده برای انرژی و مواد شیمیایی مصرفی در صنایع مختلف، همگام با رشد جمعیت جهان شکل گرفت. از آنجایی که تاسیسات پالایشگاهی و پتروشیمیایی، نقشی تعیینکننده در فرآوری و تبدیل نفت خام و گاز طبیعی به مواد پراهمیت از جمله سوخت مصرفی بخش حملونقل و مواد شیمیایی خام برای فرایندهای صنعتی را برعهده دارند، میتوان از آنها به عنوان اجزای ثابت زنجیره تامین یاد کرد که جریان ثابت محصولات پالایششده به مصرفکنندگان و صنایع را در سراسر جهان تضمین میکنند. بدون وجود پتروشیمی و پالایشگاه، صنعت نفت وگاز قادر به فرآوری و توزیع کارآمد محصولات خود نیست، که این موضوع در نوع خود اختلال گستردهای را در روند اقتصاد جهانی به دنبال دارد.
در حال حاضر، نفت و گاز سهم قابل توجهی از سبد انرژی اولیه دارند. همچنین، این دو حامل انرژی به صورت مستقیم و گستردهای در صنایع مختلف مورد استفاده قرار میگیرند. از این رو، سرمایهگذاری در زیرساختهای اکتشاف و تولید، انتقال و ذخیرهسازی نفت و گاز، از اهمیت استراتژیکی برخوردار است. برآورد میشود طی سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۳، سالانه حدود ۶۰۰ میلیارد دلار در صنایع بالادستی و میاندستی صنعت نفت و گاز سرمایهگذاری شده باشد. این موضوع، رشد قابل توجه در مصرف فلزات آهنی و غیر آهنی را به دنبال داشته است. طبق تخمینهای صورتگرفته، هر ساله حدود ۱۴۰ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دلار فولاد، ۴ میلیارد و ۸۸۳ میلیون دلار آلومینیوم و یک میلیارد و ۷۰۳ میلیون دلار نیز مس در توسعه زیرساختهای صنعت نفت خام و گاز طبیعی جهان مصرف میشود.
روند مصرف گاز طبیعی در جهان، متاثر از عواملی مانند رشد اقتصادی، توسعه صنعتی و گذار به سمت منابع انرژی پاکتر، در چند دهه گذشته به طور پیوسته افزایش یافته و بر اساس گزارشهای منتشرشده به بیش از ۴ تریلیون مترمکعب در سال ۲۰۲۱ رسیده است. از آنجایی که گاز طبیعی به طور فزایندهای به عنوان جایگزین پاکتر برای سایر منابع سوختی تلقی میشود پیشبینی میشود، سهم تقاضای آن در تامین انرژی نیروگاههای برق و بخش حملونقل روندی افزایشی را دنبال کند. به دنبال کاهش ردپای کربن و پیروی از مقررات انتشار گازهای گلخانهای، انتظار میرود سهم گاز طبیعی از تامین انرژی ساختمانها (مسکونی و تجاری) و واحدهای صنعتی روندی نزولی را در بلندمدت سپری کند.
در چند دهه گذشته، با ادامه روند افزایش مصرف انرژی، ناشی از رشد جمعیت جهانی، صنعتیشدن و شهرنشینی، تقاضای جهانی نفت بیش از پیش افزایش یافت و گسترش استفاده از این منبع در تامین انرژی بخشهای مختلف از جمله حملونقل، ساختمانها، صنایع و ... به این سیر صعودی تقاضا کمک کرد، به طوری که در حال حاضر بیش از ۴۰ درصد از انرژی جهانی توسط نفت تامین میشود. انتظار میرود حرکت جهان به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر، که به کاهش مصرف سوختهای فسیلی منجر میشود، چشمانداز رو به رشد تقاضای جهانی نفت را در آینده تحت تاثیر قرار دهد. با این حال آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی میکند تقاضای جهانی نفت در دهه پیش رو به اوج خود برسد و عدد ۱۰۷.۵ میلیون بشکه در روز را در سال ۲۰۲۸ به ثبت برساند.
تامین انرژی، یکی از مهمترین مسائل روز جهان است. در این راستا، خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. مجموع طول خطوط انتقال نفت و گاز در جهان به حدود یک میلیون و ۸۲۸ هزار کیلومتر میرسد که بالغ بر سهچهارم آنها مربوط به انتقال گاز هستند. حیاتیترین خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان در میانه روسیه و اروپا و همچنین منطقه خاورمیانه قرار دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان به خط لوله انتقال گاز طبیعی یامال اروپا و همچنین «Nord Stram» و همچنین خط لوله انتقال نفت خام «Druzhba» اشاره کرد. آمارها حاکی از آن است که چین و هندوستان در سالهای اخیر در توسعه خطوط لوله انتقال نفت خام و گاز طبیعی در مقیاس جهانی پیشتاز بودهاند. بر اساس آخرین گزارشهای ارائهشده، طول پروژههای خط لوله انتقال نفت و گاز در دست ساخت چین و هندوستان به ترتیب حدود ۳۰ هزار و ۷۵۳ کیلومتر و ۱۶ هزار و ۹۱۳ کیلومتر است که برآورد میشود مجموعا معادل ۶۰.۴ درصد از طول کل پروژههای در دست ساخت انتقال نفت و گاز در جهان باشد.
از زمان شکلگیری موجهای انقلاب صنعتی در جهان، فعالیتهای مرتبط با اکتشاف و استخراج نفت خام و گاز طبیعی از اهمیت ویژهای برخوردار شده است. تا کنون حدود ۶ هزار و ۸۵۷ میدان گازی و ۹ هزار و ۲۸۰ میدان نفتی در مناطق مختلف جهان (اعم از خشکی و دریاها) به ثبت رسیده است. تا حدود ۴ دهه پیش، تولید نفت خام و گاز طبیعی عمدتا از منابع متعارف در خشکی صورت میگرفت. در سال ۱۹۸۰، تقریبا ۷۰ درصد نفت جهان از منابع متعارف (و تقریبا ۵ درصد از منابع نامتعارف) میادین نفتی واقع در خشکی به دست آمد. در این سال، حدود ۸۷.۳ درصد گاز طبیعی جهان نیز از منابع متعارف میادین گازی در خشکی و مابقی از میادین فراساحلی به دست آمد. بر اساس آخرین گزارشهای ارائهشده، جهان به سمت بهرهبرداری هر چه بیشتر از منابع نامتعارف و همچنین افزایش تولید از میادین فراساحلی رفته است. پیشبینی میشود تا در افق ۲۰۵۰، این روند ادامهدار باشد و سهم منابع نامتعارف از تولید کل نفت خام و گاز طبیعی در جهان به ترتیب به حدود ۲۷ درصد و ۳۳ درصد برسد.
صنعت نفت و گاز به عنوان مهمترین تامینکننده منابع انرژی و مواد اولیه صنعت، یکی از بنیانهای اساسی شکلگیری دنیای مدرن امروز محسوب میشود. در واقع در چند دهه گذشته، مصرف نفت و گاز ارتباط مستقیمی را با توسعه صنعتی و رشد اقتصادی کشورها و جهان داشته است. مصرف بیش از ۳۰ درصد از نفت جهان توسط دو کشور ایالات متحده امریکا و چین نیز خود مهر تاییدی بر این مسئله است. با این حال، تداوم این رابطه مستقیم متاثر از تحولات جهانی مانند پیشرفتهای حوزه فناوری و حرکت بشر با تردیدهای بسیاری مواجه شده است و انتظار میرود که روند رشد مصرف نفت و گاز در جهان کند شود یا حتی روندی معکوس به خود بگیرد. ایران یکی از کشورهای ثروتمند جهان به لحاظ بهرهمندی از ذخایر نفتوگاز تلقی میشود و اقتصاد و درآمدهای کشور در سالهای اخیر تا حد زیادی به این صنعت وابسته بوده است. با این حال، توسعه ناکافی زیرساختها به ویژه در حوزه گاز موجب شده است که این مزیت ارزشمند خود به پاشنه آشیل اقتصاد کشور تبدیل شود. تصویر «چراغ قوه قدیمی» روی جلد، سمبلی از ظرفیت و پتانسیل ناکافی زیرساختهای صنعت نفت و گاز برای تامین نیاز و روشنایی بخشیدن به اقتصاد ایران است. به نظر میرسد لازم است که در آیندهای نزدیک، «تجدید نظر» جدیتری در خطوط سیاستهای حوزه اقتصاد و انرژی و همچنین مسیر توسعه صنعت نفت و گاز انجام شود تا به این ترتیب زمینه لازم برای تعالی بخش صنعت کشور نیز که بخش عمدهای از آن متکی بر همین صنعت نفت و گاز شکل گرفته است، ایجاد شود.