مشاهده بیشتر
در بازار در حال توسعه، رقابتی و پرچالش کمپانیهای هواپیماسازی، پیشرفتهای چشمگیری در حوزه فناوری و ارائه محصولات کارآمدتر رقم خورده، به طوری که از دهه ۱۹۶۰ بازده این صنعت با ضریب بیش از ۳۰ برابر افزایش یافته است. علاوه بر آن افزایش بهرهوری صنعت هواپیماسازی و ظهور ناوگانهای مدرن و بهینهتر با کاهش مدام در هزینههای حملونقل هوایی محرکی کلیدی در توسعه صنعت هوانوردی بوده و سفر هوایی که زمانی به عنوان کالای لوکس و متعلق به طبقه مرفه جامعه به حساب میآمد، امروز به بخشی از زندگی طبقه متوسط جامعه تبدیل کرده است.
صنعت هوافضا، از دیرباز به استفاده از فلزات مختلف متکی بوده است. از آنجایی که در این صنعت وزن پایین وسیله، یکی از فاکتورهای اصلی برای پرواز سریع و ایمن به شمار میآید، آلومینیوم بیش از سایر فلزات مورد توجه قرار گرفته است. در ابتدای ساخت ماشینهای پرنده، این فلز کمتر مورد استفاده قرار میگرفت، اما به مرور بخشهای مختلف وسایل حملونقل هوایی از آلومینیوم ساخته شد. در پروژه پرتاب اولین ماهواره نیز آلومینیوم تنها فلز مقاوم به اصطکاک و تغییرات دمایی بود. امروزه آلیاژهای آلومینیوم برای ساخت هرگونه هواپیمای مسافربری، نظامی، شاتل، موشک، ماهواره و ... از مواد اولیه اصلی به شمار میآید. حتی به جرئت میتوان گفت ارتقای صنعت هوایی و پیشرفت کاوشهای فضایی بدون این فلز امکانپذیر نبود. با این حال، ورود برخی مواد مقاوم در ساخت و تولید هواپیماها، فضاپیماها و ... میتواند در سالهای آتی موجب رشد کمشتاب تقاضای آلومینیوم در صنعت هوافضا شود.
صنایع هوایی به هرگونه فعالیتی که دسترسی بشر را به محدوده جو زمین امکان پذیر میسازد، اطلاق میشود و به طور کلی صنعت هواپیماسازی، حملونقل و توسعه خطوط هوایی و احداث فرودگاهها را شامل میشود. در دنیای مدرن امروزی صنایع هوانوردی به عنوان یکی از محرکهای توسعه اقتصادی شناخته میشوند که با ارزش بازار ۳ هزار و ۵۰۰ میلیارد دلاری معادل ۴.۱ درصد از اقتصاد جهانی را تشکیل میدهند و از بیش از ۸۷.۷ میلیون شغل در سراسر جهان پشتیبانی میکنند. گفتنی است بالغ بر یک سوم تجارت جهانی (از نظر ارزش) از طریق ناوگان هوایی صورت میپذیرد که این مسئله صنایع هوانوردی را به بخش کلیدی تجارت در سراسر جهان تبدیل کرده است.
از زمان شروع ساخت خودروهای بنزینی و استفاده از آنها، ایده تولید اتومبیلهایی که با انرژی الکتریکی کار کنند مطرح بوده است و در همان زمان، نسخههای مختلفی از خودروهای الکتریکی نیز عرضه شدند که به دلیل ظرفیت پایین باتریها و مسافت بُرد کم، چندان مورد توجه قرار نگرفتند. اما در چند دهه اخیر، صنعت تولید خودروهای الکتریکی در جهان بسیار متحول شده است و بِرندهای مختلفی در این حوزه شکل گرفتهاند. شرکت تسلا اولین بِرند ارائهدهنده خودروی تمامالکتریک در جهان به شمار میآید که در گام نخست توانست خودرویی با برد ۳۲۰ کیلومتر در هر بار شارژ به بازار عرضه کند. در حال حاضر نیز این شرکت از پیشتازان بزرگ این عرصه به شمار میآید و فعالیت خود را بر تولید خودروهای الکتریکی جدیدتر و ارزانتر متمرکز کرده است. برخی از خودروسازان بزرگ دنیا که در زمینه ساخت خودروی الکتریکی فعالیت میکردند، با ورود به این عرصه، توانستند خودروهای الکتریکی مدرن را به بازار عرضه کنند. با توجه به اهمیت خودروهای الکتریکی، پیشبینی میشود که این خودروها آینده صنعت خودروسازی را متحول کنند.
در بستر تحولات چشمگیر و شتابانی که صنعت خودروسازی در دهههای اخیر پشت سر نهاده است، بازتعریف مفاهیم تولید، مصرف و نوآوری به مثابه ضرورتهایی اجتنابناپذیر جلوه میکنند؛ روندی که به واسطه سیاستهای راهبردی و سرمایهگذاریهای هدفمند در حوزه فناوریهای نوین، افزون بر آن که ساختارهای سنتی این صنعت را به چالش کشیده، تقاضا برای منابع معدنی و فلزی را نیز به گونهای بیسابقه افزایش داده است. در این میان، تقابل میان رویکردهای متفاوت اقتصادهای توسعهیافته و اقتصادهای نوظهور، دامنهای از سیاستهای مالی و غیرمالی را رقم زده است که هر کدام در مسیر شکلدهی به آینده خودروسازی، نقشی انکارناپذیر را بر عهده گرفتهاند. آشنایی با این سیاستها و بازتابهای عمیق آنها بر زنجیرههای تامین، به ویژه تقاضا برای فلزاتی که تا چندی پیش سهمی ناچیز در این صنعت داشتند، پنجرهای تازه به سوی درک پیچیدگیهای تحولات صنعتی گشوده است و ضرورت توجهی فراگیر به راهکارهای نوآورانه و پایدار را برجسته میسازد؛ موضوعاتی که تنها محدود به دنیای فناوری و اقتصاد نمیشوند و به نوعی راه مقابله با دغدغههای زیستمحیطی و اجتماعی در جهان امروز را پیشروی تولیدکنندگان میگذارند.
ایران، همانند اغلب کشورهای جهان، در سالهای اخیر با کاهش متوسط جمعیت خانوارها مواجه بوده است؛ پدیدهای که عوامل اصلی آن عبارتاند از تحولات اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقتصادی، تمایل به استقلال و کاهش نرخ فرزندآوری. پدیده کاهش جمعیت خانوار میتواند تاثیری قابل توجه بر رشد بازار مصرف بسیاری از کالاها و محصولات، از جمله خودرو، لوازم خانگی و مسکن، داشته باشد که این امر تقاضای بالقوهای را برای مصرف فلزات ایجاد میکند. بر همین اساس و با توجه به نرخ تغییرات جمعیت خانوار در سالهای اخیر، میتوان سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی تاثیر موضوع کوچک شدن خانوار بر بازار فلزات ترسیم کرد.
دهههاست که شرکتهای پیشرو در حوزه صنایع دفاعی تنها در دو گروه متمایز میشوند؛ نخست ابرکمپانیهای ایالات متحده آمریکا و دوم کمپانیهایی که در کشورهای اروپای غربی مستقر هستند که این مسئله، کشورهای یاد شده را به قدرتهایی نظامی قوی با دانش فنی و ابزارهای پیشرفته برای توسعه سیستمهای تسلیحاتی تبدیل کرده است. تمامی شرکتهای دفاعی آمریکایی و غالب حاضرین در صنعتِ دفاع اروپای غربی را بنگاههای خصوصی تشکیل میدهند. از این رو ساختار بازار نقش تعیینکنندهای در سطوح تدارکات نظامی و سیاستهای دفاعی دولتها دارد.
امروزه با توجه به این که کشورها با انواع تهدیدات داخلی و خارجی مواجه هستند، برخورداری از توان نظامی مناسب و مطلوب یک ضرورت محسوب میشود. تا پیش از چند دهه گذشته، تسلیحات نظامی ایران عمدتا وارداتی بود و به همین دلیل کشور دستاورد تکنیکی خاصی در حوزه صنایع نظامی نداشت. این در حالی است که پس از انقلاب و به دنبال آن تحریمها، وقوع جنگ تحمیلی و تهدیدهای پی در پی نظامی شکلگیری گفتمان «خودکفایی» و جریان نخبهگرایی فضای صنعت نظامی کشور را در طول چهار دهه به کلی متحول ساخت، به طوری که اگر در سالهای پیش از انقلاب بخش عمدهای از نیازهای نظامی کشور از طریق واردات برطرف میشد، امروزه نهتنها واردات تسلیحات نظامی ایران به حداقل ممکن رسیده بلکه ایران قادر به صدور تسلیحات خود است.
ایران در طول سالهای اخیر با توجه به اهمیت ارتقای توان نظامی در جهان امروز به خصوص در منطقه خاورمیانه، تولید تجهیزات نظامیای که در عرصههای عملیاتی از کارایی بالایی برخوردار باشد را در دستور کار خود قرار داده است. تولید تسلیحات نظامی کارا مستلزم آن است که در ساخت آنها از مواد اولیهای استفاده شود تا ضمن کاهش هزینههای تولید، از قدرت مانور، استحکام و دوام بالایی در طول عملیاتهای نظامی برخوردار باشد. فولادها و آلیاژهای پایهآلومینیوم از جمله مهمترین مواد فلزیای هستند که در صنعت دفاعی کشور مورد استفاده قرار میگیرند. مس نیز دیگر فلزی است که با توجه به رشد تولید تجهیزات نظامی الکترونیکی به صورت گسترده در صنعت دفاعی کشور مورد استفاده قرار میگیرد.
صنعت نظامی از جمله بخشهایی به شمار میآید که همواره با پیچیدگیها و حساسیتهای زیادی عجین بوده است. از این رو، طبیعتا فرایند انتخاب مواد مورد استفاده در این صنعت نیز، به طور متقابل حساسیتهای بالایی را میطلبد. فلزات از پرکاربردترین مواد در این حوزه به شمار میآیند که این مسئله، به دلیل تطابق خواص آنها با لازمههای سختگیرانه این بخش و همچنین امکان بهبود خواص و پارامترهای موجود به واسطه فرایندهایی همچون آلیاژسازی از فلزات است. فلزات مختلف با توجه به مشخصههای متفاوتی که از خود ارائه میدهند، در شرایط محیطی مختلف و کاربردهای گوناگون در این حوزه مورد استفاده قرار میگیرند.
تجارت بینالمللی تسلیحات نظامی و جنگی یکی از پویاترین و پرسودترین بخش های تجارت بینالمللی است. بر اساس یک تخمین از سوی موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم، انتقال جهانی تسلیحات از سال ۲۰۰۴ به طور مداوم در حال افزایش بوده است و بین سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ به بالاترین میزان خود پس از جنگ سرد رسیده است. به طور کلی فروش تسلیحات علاوه بر آن که تجارتی پر سود بوده، یک فشارسنج برای کنترل کیفیت روابط میان دولتهاست و وابستگی متقابلی را ایجاد میکند که به دولتهای دریافتکننده تسلیحات انگیزههایی برای همکاری با تامینکنندگان تسلیحات در آینده میدهد.
صنایع نظامی از جمله صنایعی به شمار میآید که از جنبههای گوناگونی بر جوامع تاثیرگذار است. گستره اثربخشی این حوزه، طیف وسیعی را از ایجاد اشتغال برای افراد، تا توسعه تکنولوژی، رشد اقتصادی به واسطه افزایش درآمدها و افزایش قدرت در شرایط ناپایدار سیاسی را در بر میگیرد. از این رو، کشورها همواره به دنبال توسعه صنایع نظامی و افزایش قدرت خود در این حوزه هستند. این مسئله، از یک طرف با اختصاص بخش قابل توجهی از بودجه کشورها به صنایع نظامی و فعالیتهای متعاقب آن محقق میشود، و از طرف دیگر به واسطه واردات تسلیحات و تجهیزات مورد نیاز از کشورهای اصلی در این حوزه به دست میآید. از این رو، توسعه صنایع نظامی را علاوه بر نقش انکارناپذیر آن در افزایش قدرت سیاسی کشورها، میتوان عاملی برای رشد اقتصادی و افزایش درآمدها در کشورهای صادرکننده این حوزه نیز به شمار آورد.