مشاهده بیشتر
زیرساختهای انرژی، شریانهای حیاتی یک جامعه مدرن به شمار میروند و نقشی انکارناپذیر در فعالیتهای صنعتی، تجاری و ... دارند. برخورداری از زیرساختهای مناسب و کارآمد، علاوه بر ایجاد رفاه عمومی جامعه، موجب تامین انرژی صنایع مختلف و به گردش درآمدن چرخ صنعت کشور میشود. توسعه ظرفیت زیرساختهای آب، برق و گاز از سه جنبه تولید، انتقال و توزیع انرژی قابل بررسی است و هریک از این زیرساختها در هر مرحله تجهیزات و تاسیسات مورد نیاز خود را میطلبند که با توجه به نوع انرژی، متفاوتاند. با توجه به اینکه زیرساختهای انرژی باید از دوام و استقامت بالایی برخوردار باشند، توسعه ظرفیتهای این بخش در هریک از حوزههای انرژی به نوعی بر بازار فلزات کشور اثرگذار خواهد بود.
تاثیر سیاستهای دولت در تقویت و توسعه صنعت ساختمان بر کسی پوشیده نیست. اجرای طرحهای توسعه زیرساختی از جمله تاسیسات انرژی، زیربنای لازم را برای توسعه پروژههای ساختمانی و مشارکتهای دولتی- خصوصی، امکان همکاری بین دولت و ذینفعان این بخش و تسهیل سرمایهگذاری در پروژههای بزرگ فراهم میکند. صدور پروانههای ساختمانی نیز به عنوان یک اقدام دولتمحور، نه تنها موانع بوروکراتیک را کاهش میدهد، بلکه برنامه زمانی پروژه را سرعت میبخشد و سرمایهگذاران بیشتری را جذب میکند. علاوه بر این، طرحهای مسکن مقرونبهصرفه با ارائه مشوقهای مالی و حمایت از توسعهدهندگان برای ساخت خانههای مقرونبهصرفه، نیازهای مسکن جوامع را برطرف میکند و دسترسی همه شهروندان را به مسکن مناسب تضمین میکند که این اقدامات در مجموع، منجر به توسعه صنعت ساختمان میشود.
تجارت، اساس و بنیان رشد و پیشرفت هر جامعه به شمار میآید و از دو بخش مهم صادرات و واردات تشکیل شده است. در بازارهای امروز، فرایند فراهم کردن کالاها و محصولات از درگاههای وارداتی نقش مهمی را در توسعه اقتصادی کشورها، خصوصا کشورهای کمتر توسعهیافته، ایفا میکند. اگرچه در بسیاری موارد از آثار نامطلوب واردات بر صنعت و شرایط اقتصادی سخن به میان میآید، با پایش و برآورد صحیح کالاهای وارداتی، میتوان از واردات به عنوان راهی برای توسعه صنایع و رشد تولید ناخالص داخلی استفاده کرد. واردات کالاهایی که بیشتر در خط تولید به کار گرفته میشوند، از جمله کالاهای سرمایهای و واسطهای، موجب کاهش هزینههای تولید، ایجاد فضای رقابتی و افزایش بهرهوری میشود. با این حال، بررسی آمارهای محصولات وارداتی کشور در سالهای اخیر نشاندهنده واردات کالاها با ارزش افزوده بالاتر است.
رشد جمعیت و توسعه صنعتیشدن، طی دهههای گذشته موجب رشد تقاضای برق در ایران شده است. گسترش کاربردهای برق در بخشهای مختلف فرایندهای صنعتی و کشاورزی، بهرهوری تولید را تا سطوح قابل توجهی افزایش داده، توسعه و کاربرد فناوریهای پیشرفته را تسهیل کرده و در حوزه خانگی و عمومی نیز، با فراهم آوردن برق مطمئن برای جمعیت، زندگی روزمره را متحول ساخته است. البته با توجه به این که اقتصاد ایران در مسیر برقیشدن با چالشهایی از جمله ناترازی تولید و مصرف مواجه است، بنابراین باید از طریق سرمایهگذاری در توسعه و نوسازی زیرساختهای شبکه برق و توسعه ظرفیت نیروگاههای برق تجدیدپذیر تقاضای فزاینده برق کشور را برآورده کرد. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۱ تقریبا ۳۱۶.۵ تراوات ساعت برق در ایران مصرف شده که بخشهای صنعتی، خانگی، کشاورزی و عمومی به ترتیب بیشترین مصرفکنندگان برق در کشور بودهاند.
توسعه عمودی شهرها به ساخت ساختمانهای بلند و آسمان خراشها اشاره دارد و توسعه افقی شامل گسترش جغرافیایی مرزهای شهر است. طبیعتا هر دو شکل توسعه برای انطباق با جمعیت رو به رشد و تضمین استفاده کارآمد از زمین ضروری به نظر میرسند، به طوری که توسعه عمودی به شهرها اجازه میدهد تا کارایی فضاهای محدود را به حداکثر برسانند و گسترش مرزهای شهری را کاهش دهند. در مقابل، توسعه افقی، شهرها را قادر میسازد تا امکانات رفاهی، فضاهای سبز، پارکها و مناطق تفریحی را فراهم کند که به کیفیت زندگی بالاتر کمک میکند. با ایجاد توازن در توسعه عمودی و افقی، شهرها میتوانند به ترکیبی هماهنگ از تراکم، دسترسی و زیستپذیری دستیابند که برای موفقیت بلندمدت آنها ضروری است.
ساختمانسازی از قدیمیترین فعالیتهای بشر در جهان به شمار میآید که در طول زمان تحولات زیادی داشته است. این صنعت به طور ویژهای با محیطزیست سروکار دارد و از جنبههای گوناگونی بر آن تاثیر میگذارد. در سالهای اخیر که نگرانیهای جهانی در خصوص گرمایش زمین و پدیده تغییر اقلیم شدت گرفته، اهمیت روی آوردن به شیوههای پایدارتر در صنعت ساختمان بیش از گذشته روشن شده است. این مسئله باعث معرفی مواد و رویکردهای نوین و نوآورانهای شده است که زمینهساز مقاومتر شدن و افزایش عمر مفید ساختمانها، سازگاری بیشتر آنها با محیطزیست و کاهش آلایندگی صنعت ساختمانسازی خواهد شد.
در گیرودار صنعتی شدن جوامع، افزایش دمای کره زمین و تغییرات اقلیمی که مهمترین ماحصل زیستمحیطی همین روند صنعتی شدن به حساب میآید، به یک چالش جدی برای ادامه حیات بشر تبدیل شده است. از این رو، سیاستگذاران کشورها در راستای همسوسازی اهداف صنعتی خود با پایداری زیستمحیطی، هدفگذاری و سناریوبندیهایی کردهاند که همگی آنها بر ضرورت کاهش انتشار گازهای گلخانهای حداقل در حد ظرفیت جذب این گازها در محیط طبیعی تاکید دارند. در افق زمانی ۲۰۵۰، بر اساس سناریوی «انتشار صفر خالص»، سهم سوختها و انرژیهای دوستدار محیطزیست از سبد انرژی بخش حملونقل به حدود ۹۰ درصد افزایش خواهد یافت. همچنین، طبق این سناریو انتظار میرود تا حدود ۳ دهه آتی در زیربخشهای جادهای و ریلی حملونقل، کربنزدایی تقریبا به صورت کامل انجام شود، در حالی که شدت کربنزدایی در زیربخشهای هوایی و دریایی کمتر باشد.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
با پیشرفت جوامع، لزوم تامین پایدار انرژی الکتریکی در همه سطوح زندگی در محل زندگی و فعالیت افراد افزایش مییابد. خطوط انتقال نیرو پلهای ارتباطی میان نیروگاهها و شبکههای توزیع برق محسوب میشوند و برق تولیدشده از این طریق به دست مصرفکنندگان میرسد. انرژی الکتریکی از محل نیروگاهها به وسیله ترانسفورماتورها به ولتاژ بالا میرسد و سپس در خطوط کابلی فشار قوی برق جریان پیدا میکند. در تولید تجهیزات و کابلهای انتقال برق به میزان قابل توجهی از فلزات اساسی مختلف از جمله فولاد، آلومینیوم و مس استفاده میشود و به همین دلیل، توسعه زیرساختهای انتقال برق، از جنبه تاثیر آن بر مصرف فلزات، قابل بررسی است.
تحولات جمعیتی و اجتماعی جوامع بشری در طول چند دهه گذشته، تاثیرات قابل توجهی را بر میزان و ساختار تقاضای بخش ساختمان و مسکن داشتهاند. با گسترش بیامان و رشد نرخ شهرنشینی، نیاز به گزینههای مسکن مقرونبهصرفه برای انطباق با ورود افرادی که به دنبال فرصتها و سبک زندگی شهری بودهاند، افزایش یافته است. به طور همزمان، رشد جمعیت به عنوان محرکهای انکارناپذیر عمل کرده و نیاز به مسکنهای مناسب برای پاسخگویی به جمعیت روبه رشد را افزایش داده است. علاوه بر این تغییرات در ساختار خانوار، از جمله افزایش خانوادههای تکنفره یا خانوارهای چندنسلی تاثیرات قابل توجهی را بر ساختار بازار مسکن به دنبال داشته است. در نهایت میتوان گفت مهاجرت عامل محوری دیگری برای افزایش تقاضای بازار مسکن به شمار میآید، زیرا اغلب مهاجران به دنبال سرپناهی مناسب برای زندگی در کشورهای پذیرفته شده هستند که این مسئله به افزایش تقاضا برای مسکن کمک میکند.
آمارها نشان میدهد که بخش قابل توجهی از انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای مرتبط با بخش انرژی است. این موضوع باعث شده است تا در سیاستگذاریهای اقلیمی اکثر کشورها، بخش انرژی به خصوص ترکیب سبد عرضه انرژی، در کانون توجه قرار گیرد. «انتشار صفر خالص» از جمله مهمترین سناریوهایی است که مسیر پیشروی انتشار گازهای گلخانهای را به نحوی مشخص میکند تا تراز انتشار و جذب آنها در اتمسفر برقرار شود. بر اساس این سناریو، میزان تقاضای زغالسنگ، نفت و گاز تا سال ۲۰۵۰ به ترتیب باید حدود ۹۰ درصد، ۷۵ درصد و ۵۰ درصد کاهش یابد. در مقابل میزان تقاضای سوختهای زیستی مایع کمآلاینده و برق نیز باید به ترتیب حدود ۱۸۵ درصد و ۱۵۸ درصد افزایش یابد.
در سطح محلی، ملی و بین المللی، گردشگری از نظر اقتصادی و زیست محیطی بازیگر مهمی است که قدرت زیادی برای تأثیرگذاری بر توسعه آینده دارد. اما علیرغم تمامی اثرات اقتصادی مثبت و رو به رشد آن در چند دهه اخیر که یکی از پررونقترین بخشهای اقتصاد جهانی محسوب میشود؛ روی دیگر چهره این صنعت، همراه با آثار خارجی منفی متعدد در جنبههای مختلف زیست محیطی، رفاهی و فرهنگی برای جوامع است. صنعت گردشگری در شکل نوین و کنونی خود با کاهش فزاینده منابع طبیعی از طریق استفاده غیربهینه از منابع آبی، جنگلزدایی و کمک به فرسایش خاک، گرمتر شدن کره زمین از طریق انتشار آلایندهها و همچنین از بین بردن تنوع زیستی و زیستگاههای طبیعی در سراسر جهان تاثیرات نامطلوب خود را بر جای گذاشته است.