مشاهده بیشتر
در عصری که بازاندیشی در کارکردها و پایداری زیستمحیطی سنگبنای پیشروی در بخش معدن به شمار میآید، هوش مصنوعی همچون نیرویی جهتبخش و همهجانبه وارد عمیقترین لایههای این صنعت شده و از درون، سازوکارهای بهرهبرداری، ایمنی و زیستمحیطی را دستخوش تحولاتی بنیادین کرده است؛ تحولاتی که نه فقط در فناوریهای تحلیلی و دادهمحور، بلکه در روندهای سرمایهگذاری، رقابتهای ژئوپلیتیک و نیاز فزاینده به پاسخگویی به الزامات زیستمحیطی نیز معنا مییابند. بررسی این روند در دل خود، مسیر توسعه شرکتهای پیشگامی را روایت میکند که با جسارت تمام به استقبال این تحولات فناورانه رفته و پرده از چالشها، مقاومتها و پیچیدگیهایی برمیدارد که در مسیر ادغام این فناوری با بخش معدن رخ نمودهاند. آمارهای جهانی، روندهای نوآورانه، سهم مناطق مختلف، نقش بازیگران صنعتی و تحولات آتی بازار همچون قطعاتی از یک پازل بزرگ کنار هم قرار گرفتهاند تا تصویری روشن، جامع و تحلیلی را از آینده حوزهای ترسیم کنند که در افقهای پیشرو، بیش از سیستمهای مکانیکی بر واحدهای پردازش هوشمند استوار خواهد بود.
با افزایش جمعیت جهان، میزان استفاده از انرژي و منابع طبيعي زمين نیز افزایش یافته که این مسئله رویکرد تکنولوژی را به سمت توسعه پایدار سوق داده است. خودروی الکتریکی به عنوان فناوریای نوین برای بهبود و اصلاح استفاده بهینه انرژی و کاهش گرمای کره زمین شناخته میشود. بنابراین، در سالهای اخیر، تجارت بینالمللی خودروهای برقی رشد بسیار قابل توجهی را تجربه کرده است. با توجه به چشماندازهای تعریفشده در خصوص استفاده از خودروهای الکتریکی، انتظار میرود که در آیندهای نزدیک، صنعت تولید وسایل نقلیه برقی در زمره مهمترین بخشهای اقتصاد جهان قرار گیرد.
در سالهای اخیر، همواره از موضوع برخورداری ایران از ذخایر انرژی فسیلی به عنوان مزیتی ویژه برای تامین انرژی پایدار کشور یاد شده است؛ با این حال، نگرانیهای بسیاری نیز در خصوص منفی شدن تراز تولید و مصرف گاز به عنوان منبع اصلی تامین انرژی اولیه ایران و به دنبال آن در مخاطره قرار گرفتن تامین انرژی مطرح شده است، زیرا توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، همگام با رشد تقاضا و مصرف، به سرمایهگذاریهای قابل توجهی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی کشور منطقی به نظر نمیرسد. در چشمانداز ۱۴۰۴، هدفگذاری انجامشده برای حوزه انرژی، تبدیل شدن ایران به دومین تولیدکننده بزرگ نفت، رسیدن به جایگاه دوم در بازار جهانی گاز و ارتقای ظرفیت نیروگاهی کشور به ۱۲۰ هزار مگاوات است که تحقق آن میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات ایجاد کند.
هوش مصنوعی مفهومی است که در طول دهههای اخیر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته و به یک ابزار کاربردی و مهم برای پاسخ به پرسشها، حل چالشها و معضلات و خلق مسیرهای نوآورانه در حوزههای مختلف تبدیل شده است. تکنولوژیهای مبتنی بر هوش مصنوعی در زمینههای پزشکی و سلامت، تولید صنعتی و معدنی، آموزش، امور مالی، امنیت سایبری، انرژیهای پاک و ...، در دهه اخیر زمینهساز تحولات چشمگیری شدند. این تحولات، از طریق تسهیل امور، افزایش دقت، سرعت، کیفیت و همچنین کاهش هزینهها، مسیر حرکت و رویکردهای اتخاذی جوامع را تا به امروز تحت تاثیر قرار دادهاند؛ تاثیری که انعکاس آن را در بهبود نسبی سبک زندگی انسانها و ارتقای سطوح رفاه اجتماعی میتوان دید.
توسعه صنایع پاییندستی و حرکت به سمت حلقههای انتهایی زنجیره ارزش، یکی از الزامات اساسی برای خلق ارزش افزوده و تحقق رشد پایدار و موثر در ساختارهای اقتصادی است. در ایران نیز با توجه به وفور پتانسیلهای معدنی و انرژی، لزوم حرکت به سمت تولید محصولات نهایی در زنجیره ارزش فلزات اساسی کشور احساس میشود. البته اقداماتی قابل توجه در خصوص توسعه حلقههای پاییندستی زنجیره تولید فولاد، آلومینیوم و مس در دهه اخیر صورت گرفته که تداوم این تلاشها و اقدامات، مسیر دستیابی به رشد پایدار و خلق ثروت را در شرایط اقتصادی فعلی هموارتر خواهد کرد.
ایران در زمره ثروتمندترین کشورهای جهان به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژیهای فسیلی قرار دارد و در دهههای اخیر، سوختهای فسیلی بهخصوص نفت و گاز همواره نقش پررنگی را در تامین انرژی کشور داشتهاند. با این حال، بررسی وضعیت حال حاضر ظرفیتهای تولید این منابع انرژی، بهویژه در حوزه گاز، حاکی از روند نامطلوب سرمایهگذاریها در این عرصه است، زیرا در حالی که اغلب کشورهای برخوردار از ذخایر گاز در مسیر رشد بازار و نقشآفرینی پررنگتر در تامین نیاز جهان حرکت میکنند، امروز تولید گاز ایران بهسختی پاسخگوی نیاز کشور است و به نظر میرسد لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در این عرصه اتخاذ شود. با توجه به حجم بالای فلزات مصرفی در توسعه ظرفیتهای صنعت نفت و گاز، این امر میتواند محرکی قدرتمند برای بازار فلزات کشور باشد.
در تجارت بینالمللی، از کشورهای دارای مرز مشترک به عنوان محور توسعه یاد میشود. بررسیها نیز نشان میدهند که استفاده از پتانسیلهای این بخش موجب بهبود شرایط اقتصادی و توسعه صادرات کشورها میشود. ایران با کشور افغانستان حدود هزار کیلومتر مرز زمینی مشترک دارد. با توجه به اینکه این کشور کمتر از تکنولوژیهای صنعتی بهرهمند شده و چرخ اقتصاد آن نیز غالبا حول بخش کشاورزی و خدمات میچرخد، فرصت مناسبی برای حضور و نقشآفرینی ایران در بازارهای این کشور فراهم آمده است. در سالهای اخیر نیز استفاده از فرصتهای بهوجودآمده موجب شده است تا سهم صادرات کشور به افغانستان افزایشی چشمگیر یابد. با این حال، شرایط بحرانی این کشور و همچنین موانع صادراتی در داخل کشور میتوانند به عواملی برای از دست رفتن پتانسیلهای صادراتی این کشور تبدیل شوند.
انرژی از یک طرف بخش جدانشدنی زندگی بشر به حساب میآید و از طرف دیگر، نحوه تامین آن مقوله مهمی است که تاثیرات مثبت و منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی انسان میگذارد. از این رو، تامین انرژی و انتخاب منابع درست برای این کار بسیار اهمیت دارد. پیامدهای انتخاب نادرست از میان منابع انرژی موجود، نهتنها باعث آسیب به سلامت نسل حال حاضر جامعه میشود، بلکه شرایط زندگی را برای نسلهای آتی نیز پیچیدهتر میکند. اتمام منابع انرژی فسیلی، آلودگیهای زیستمحیطی، پدیده گرم شدن روز افزون کره زمین و همچنین آلودگی هوا، که سبب مرگومیر سالانه افراد زیادی میشود، نمونههایی از این پیامدها هستند که بیتردید، برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر، نیازمند توجهی ویژهاند.
توسعه نیروگاههای خورشیدی را، با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی کشور، باید فرصتی مطلوب برای حرکت به سمت انرژیهای تجددیدپذیر و کاهش هر چه بیشتر استفاده از منابع فسیلی قلمداد کرد. این امر به دلیل پتانسیل طبیعی بالای کشور در استفاده از انرژی خورشیدی از یک سو، و همچنین تغییر سیاستگذاریهای دولت مبنی بر لزوم توسعه بهرهبرداری از انرژیهای تجدیددپذیر از سویی دیگر، میتواند کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از وابستگی به منابع فسیلی باشد. بنابراین لازم است که از پتانسیلهای طبیعی موجود به بهترین شکل استفاده شود تا مسائل گوناگون و غیرمنتظرهای همچون تغییرات ناگهانی قیمت سوختهای فسیلی و یا اِعمال تحریمها بر بخش نفت آسیبهای چندانی را در آینده نزدیک متوجه کشور نکند. علاوه بر آن، توسعه نیروگاههای خورشیدی باعث مصرف حجم بالایی از فلزات بهخصوص فولاد میشود که این امر نیز میتواند به خودی خود در رونق اقتصادی کشور اثر مثبت داشته باشد.
کشورهای آلمان، زیمبابوه، مجارستان و یوگسلاوی از جمله کشورهایی بودند که در مقاطع مختلف تاریخ خود با تورم شدید مواجه شدند. این کشورها با استفاده از استراتژیهای مختلف از جمله سیاستهای پولی، مالی و طرف عرضه، کنترل دستمزد و قیمتها، هدفگذاری تورم، آموزش و ارتباطات به نوعی این بحران اقتصادی را مدیریت کردند. در حالی که اجرای استراتژیهای مدیریتی در کاهش تورم کشورهای مختلف موثر بوده است، اما برخی کشورها نتوانستهاند با وجود این استراتژیها به نتایج مطلوب دست یابند. به طور مثال ونزوئلا که در سال ۲۰۱۸ مارپیچ تورمی را تجربه کرد، علیرغم استراتژیهای مدیریتی و مالی همچنان با تورم شدید مواجه است. ایالات متحده آمریکا و چین که بزرگترین اقتصادهای دنیا هستند نیز در برخورد با این بحران اقتصادی با اعمال استراتژیهای مدیریتی کارآمد، به اقتصادی پایدار دستیافتهاند.
ایران، همانند اغلب کشورهای جهان، در سالهای اخیر با کاهش متوسط جمعیت خانوارها مواجه بوده است؛ پدیدهای که عوامل اصلی آن عبارتاند از تحولات اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقتصادی، تمایل به استقلال و کاهش نرخ فرزندآوری. پدیده کاهش جمعیت خانوار میتواند تاثیری قابل توجه بر رشد بازار مصرف بسیاری از کالاها و محصولات، از جمله خودرو، لوازم خانگی و مسکن، داشته باشد که این امر تقاضای بالقوهای را برای مصرف فلزات ایجاد میکند. بر همین اساس و با توجه به نرخ تغییرات جمعیت خانوار در سالهای اخیر، میتوان سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی تاثیر موضوع کوچک شدن خانوار بر بازار فلزات ترسیم کرد.
طی دهههای گذشته، صنعت مس در مقیاس جهانی رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. آمارها نشان میدهد که همگام با این رشد، فرایندهای تولید کاتد مس تا حدی در راستای توسعه پایدار و اقتصاد چرخشی حرکت کرده است. در سال ۱۹۸۰، سهم مس ثانویه از کل تولید کاتد مس در جهان تقریبا ۱۶ درصد بود. تا سال ۲۰۲۲، این رقم در بدترین و بهترین حالت خود به ۱۴ درصد و ۱۸ درصد تغییر کرده است. در واقع، طی ۴ دهه گذشته، بازیافت قراضه مس در مقیاس جهانی همگام با افزایش میزان تولید کاتد، رشد کرده است. مروری بر گزارشها و آمارهای ارائهشده حکایت از آن دارد که تغییرات اساسی صنعت مس معطوف به تغییر رویکرد در تولید مس اولیه بوده است. در این راستا میتوان به رشد بیش از ۱۰ برابری تولید مس اولیه با استفاده از فناوری استخراج با حلال و الکترووینینگ اشاره کرد که در مقایسه با رویکردهای سنتی، شدت انرژی و انتشار و همچنین رهاسازی پسماند در محیط را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.