مشاهده بیشتر
فلزات لیتیوم، کبالت و نیکل، با توجه به نقش پررنگی که در تولید باتریهای لیتیوم یون ایفا میکنند، بیتردید در آینده صنایعی همچون الکترونیک و خودروهای برقی اثرگذار خواهند بود. از آنجا که این باتریها گستره وسیعی از کاربرد در وسایل مورد نیاز روزمره شامل موبایل و لپتاپ تا انواع خودروهای برقی را شامل میشوند، از نقش مهم فلزات مصرفی در تولید آنها نمیتوان چشمپوشی کرد. شاید خودروهای برقی را بتوان بزرگترین عامل محرک بازار این فلزات دانست، بهخصوص که با توجه به سرعت توسعه این صنعت، چشمانداز بسیار روشنی برای آنها قابل تصور است. علت این مسئله را باید در ضرورت دستیابی به اهداف کربن صفر در سال ۲۰۵۰ جستوجو کرد که بهتنهایی محرکی قدرتمند برای رشد تقاضا در بازار اینگونه فلزات محسوب میشود.
طی دهههای گذشته، صنعت مس در مقیاس جهانی رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. آمارها نشان میدهد که همگام با این رشد، فرایندهای تولید کاتد مس تا حدی در راستای توسعه پایدار و اقتصاد چرخشی حرکت کرده است. در سال ۱۹۸۰، سهم مس ثانویه از کل تولید کاتد مس در جهان تقریبا ۱۶ درصد بود. تا سال ۲۰۲۲، این رقم در بدترین و بهترین حالت خود به ۱۴ درصد و ۱۸ درصد تغییر کرده است. در واقع، طی ۴ دهه گذشته، بازیافت قراضه مس در مقیاس جهانی همگام با افزایش میزان تولید کاتد، رشد کرده است. مروری بر گزارشها و آمارهای ارائهشده حکایت از آن دارد که تغییرات اساسی صنعت مس معطوف به تغییر رویکرد در تولید مس اولیه بوده است. در این راستا میتوان به رشد بیش از ۱۰ برابری تولید مس اولیه با استفاده از فناوری استخراج با حلال و الکترووینینگ اشاره کرد که در مقایسه با رویکردهای سنتی، شدت انرژی و انتشار و همچنین رهاسازی پسماند در محیط را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد.
غذا یکی از نیازهای اولیه انسان به شمار میآید و تامین پایدار و مطلوب غذا همواره یکی از اولویتها در جوامع بشری بوده است. با این حال، صنعت غذا در هر کشور، بسته به ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی و سلایق مردم، شرایط مخصوص به خود را دارد. در سالهای اخیر، تحولات اجتماعی و اقتصادی در ساختار خانواده و پررنگتر شدن حضور زنان در زمینه اشتغال و کسب درآمد موجب رشد شدید تقاضا برای غذاهای آماده شده است که این امر میتواند تاثیری قابل توجه بر صنعت غذا و روند توسعه آن داشته باشد.
در جهانی که تقاضای فزاینده برای فضاهای شهری، فشار بر زیرساختها را به سطحی بیسابقه رسانده و صنعت ساختمانسازی را به میدان رقابت برای دوام، بهرهوری و سازگاری محیطزیستی بدل ساخته، فولاد همچنان در جایگاه مادهای بنیادین، با بازتعریف کارکردها و همگرایی با فناوریهای نوین، به بازیگری چندبعدی در مسیر آینده ساختوسازهای مدرن تبدیل شده است. به عبارتی، ردپای فولاد در ساختار سازههای عظیم و سنگین، روکشهای سبک و قابل بازیافت سازگار با الگوهای سبز و نیازهای مهندسی، همچنان پررنگ، تطبیقپذیر و در حال گسترش باقی مانده است، به گونهای که شتاب شهرنشینی، تمایل به سبکسازی ساختمانها و پیشروی تکنولوژی، آن را بیش از پیش به نقطه کانونی تحولات آینده بدل ساختهاند.
انرژی بادی دومین گزینه امیدبخش کشور پس از منابع برقآبی برای توسعه تولید و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر است. به این امر باید به چشم فرصتی برای رشد اقتصادی کشور نگاه کرد تا بتوان هر چه زودتر وابستگی بالای کشور به منابع انرژی فسیلی را از بین برد. این مسئله موجب میشود که کشور از تکانههای غیرمنتظره و بعضا سنگینی که با آن روبهرو خواهد شد آسیب چندانی نبیند. از طرف دیگر، برای ساخت توربینهای بادی به حجم بزرگی از فلزات بهخصوص فولاد نیاز است. از این رو، توسعه نیروگاههای بادی میتواند نقشی موثر در مصرف فلزات در کشور داشته باشد و از این طریق به بهبود شرایط اقتصادی نیز کمک کند. بنابراین مطلوب است که سیاستهایی حمایتی در این خصوص اتخاذ شود و سرمایهگذاریهای انجامشده در این بخش را نه هزینه بلکه سرمایهای بلندمدت در نظر گرفت.
انرژی برقآبی تنها انرژی تجدیدپذیری به شمار میرود که در کشور نگاهی جدی به آن شده است. اگرچه بهرهبرداری از این انرژی نیازمند منابع گسترده طبیعی است، تاثیر سیاستگذاریها را در توسعه هر چه بیشتر این بخش نباید نادیده گرفت. با توجه به مشکلات پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق در کشور بهخصوص در فصلهای گرم سال، میتوان از این انرژی تجدیدپذیر بهره برد که طبیعتا تاثیرات زیانبار انرژیهای فسیلی را ندارد. در احداث و تجهیز این نیروگاهها، فلزات بهویژه فولاد نقشی جداییناپذیر دارند و مطلوب است که از این امر به عنوان فرصتی برای بهبود شرایط اقتصادی و مصرف فلزات در داخل کشور به بهترین شکل استفاده کرد. در واقع، با توسعه یافتن این نیروگاهها، نهتنها مشکلات توزیع برق و عدم پاسخگویی به تقاضا برطرف میشود، بلکه بازار مصرف مناسبی نیز برای فلزات در داخل کشور فراهم میآید.
صنعت فولاد که از مهمترین محرکهای رشد زیرساختی و همچنین تولید ثروت در دنیا محسوب میشود، تغییر و تحولات عمیقی را در چند دهه گذشته پشت سر گذاشته است. به این معنا که رشد تولید و توسعه صنایع فولاد از اواخر قرن بیستم بیش از آن که تحت تسلط فولادسازانی همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و ژاپن باشد، توسط فولادسازان جدیدی از جمله چین و هندوستان و سایر کشورهای درحال توسعه هدایت شد. به نوعی میتوان گفت که صنایع فولاد یک گذار جغرافیایی را از کشورهای توسعهیافته و پیشرفته به کشورهای در حال توسعه طی کرد که این انتقال، منجر به بروز تغییرات قابل توجهی در زنجیره ارزش فولاد شد که البته تبعات منفی اقلیمی و زیستمحیطی قابل ملاحظهای را متوجه بازارهای جدید این محصول کرد.
در حال حاضر، صنعت فولاد یکی از استراتژیکترین صنایع جهان به شمار میآید و بسیاری از کشورها برای توسعه این صنعت و تولید فولاد خام گام برداشتهاند. در ایران نیز داشتن مزیتهای رقابتی فراوان موجب شد تا توسعه این صنعت یکی از اولویتهای اصلی توسعه قرار بگیرد و ایران هماکنون جزو ده تولیدکننده فولاد برتر جهان قرار داشته باشد. با توجه به توسعه این صنعت، در سند چشمانداز ۱۴۰۴، افزایش ظرفیت تولید فولاد به ۵۵ میلیون تن پیشبینی شده، اما به سبب عدم توازن در زنجیره و مشکلات و چالشهای فراوانی که گریبانگیر این صنعت استراتژیک شده است، نمیتوان به تولید فولاد با این ظرفیت در سالهای آتی امیدوار بود.
طی قرن اخیر، نقش صنعت خودرو در اقتصاد جهان بسیار پررنگ شده و میزانی قابل توجه از مجموع تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. هرچه نیازها و ترجیحات افراد تغییر میکند، میزان و نحوه استفاده و انتظارات آنها از خودروها نیز متفاوت میشود. از آنجاییکه خانوارها عامل تعیینکننده تقاضا در بازار خودرو هستند، تحولات ساختار خانواده میتواند تاثیر بهسزایی بر میزان و سمتوسوی تقاضای خودرو در جامعه داشته باشد. در چنین شرایطی، سیاستگذاری مناسب برای رونق صنعت خودروسازی و ارتقای توان این صنعت برای پاسخگویی به تقاضای یادشده میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات در کشور ایجاد کند.
امروزه پديده کوچک شدن خانوارها يا به عبارتی کاهش جمعيت آنها بهخصوص در شهرهای بزرگ کشور بهوضوح مشاهده میشود. اين پدیده دو وضعیت متفاوت را در بر میگيرد: تمايل به داشتن تعداد فرزندان کمتر و همچنين شکلگيری خانوارهای يکنفره. هر دو عامل، با کمتر شدن تعداد افراد خانوار، باعث کاهش جمعيت خانوارها میشوند. فارغ از علل آن، اين مساله تاثیرات متعددی بر بسياری از حوزهها، از جمله صنايع گوناگون کشور و اوضاع اقتصادی آنها، خواهد داشت. بازار لوازم خانگی نيز يکی از حوزههای متاثر از اين پدیده است. در اين گزارش، نگاهی به تاثیرات کوچک شدن خانوارها بر اين بازار کشور شده است.
بررسی روند بازارهای جهانی فلزات غیرآهنی از جمله مس، آلومینیوم، سرب و روی، از همبستگی میان تقاضای این فلزات و شرایط کلی حاکم بر اقتصاد جهانی حکایت دارد که این مسئله متاثر از نقش ویژه فلزات غیرآهنی به عنوان ماده اولیه در تولید کالاهای صنعتی و الکترونیکی و توسعه زیرساختها است که موجب میشود همگام با رونق اقتصاد جهانی، تقاضای این فلزات نیز افزایش یابد. در کنار کاربردهای گذشته، ظهور تحولات نوینی مانند حرکت جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی، خودروهای الکتریکی و ... در سالهای آینده بازار جهانی فلزات غیرآهنی را با تقاضای مضاعفی مواجه میکند. به جرات میتوان فلزاتی مانند آلومینیوم، مس و روی را پایه و اساس توسعه اقتصادی جهان دانست.
بررسی وضعیت موجود در برخی از صنایع فلزات غیرآهنی حاکی از بهرهمندی کشور از مزیتهای بسیار است. با این حال، برخی از این صنایع در کشور آنطور که انتظار میرود توسعه نیافتهاند که علل این مسئله را باید در محدودیتها و موانعی جستوجو کرد که بر سر راه تولید این دسته از فلزات قرار دارند. در این میان، صنعت مس، با توجه به پیشینه آن در کشور و اقدامات صورتگرفته، شرایط مطلوبتری را تجربه میکند. امید میرود که راهکارهای لازم در خصوص توسعه هر چه بیشتر سایر فلزات غیرآهنی نیز در دستور کار قرار گیرد، زیرا در غیر این صورت، دستیابی به چشماندازهای معینشده برای این فلزات بسیار دشوار خواهد بود.