مشاهده بیشتر
تجارت جهانی محصولات زنجیره فولاد طی دو دهه اخیر دستخوش تغییرات اساسی شده و مرکز ثقل آن از اروپا و منطقه دریای سیاه بهتدریج به سمت آسیا و خاورمیانه منتقل شده است. افزایش سهم ASEAN، خاورمیانه و APTA در صادرات شمش و حرکت این مناطق بهسوی تولید محصولات نهایی با ارزش افزوده بالا نشاندهنده شکلگیری قطبهای جدید فولادی است. در مقابل، سهم اروپا و BSEC بهدلیل هزینههای بالا، مقررات سختگیرانه و ناپایداریهای ژئوپلیتیکی کاهش یافته است. این تحولات بیانگر بازآرایی زنجیره ارزش فولاد و نقش فزاینده تجارت منطقهای در تعیین مسیر آینده صنعت فولاد جهان است.
با شتاب گرفتن گذار جهانی به سمت انرژیهای پاک و فناوریهای نوین، آلومینیوم به یکی از فلزات کلیدی آینده تبدیل شده است. پیشبینیها نشان میدهد که تقاضای جهانی این فلز تا سال ۲۰۳۰ به طور قابل توجهی افزایش خواهد یافت و بیشترین رشد آن در بخشهای نوین صنعتی و انرژیهای پاک متمرکز است. خودروهای برقی به دلیل کاهش وزن و افزایش راندمان باتریها، بخش عمدهای از رشد مصرف را به خود اختصاص خواهند داد. توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و شبکههای برق هوشمند، مصرف آلومینیوم را به شدت افزایش میدهد. بخشهای سنتی مانند ساختمانسازی و بستهبندی نیز سهمی از تقاضا دارند، اما رشد اصلی از بخشهای نوین خواهد بود. از نظر جغرافیایی، بیشترین افزایش تقاضا در چین و پس از آن در کشورهای آسیایی غیر از چین، آمریکای شمالی و اروپا رخ خواهد داد. روندهای برقیشدن، گذار انرژی و توسعه صنعتی نقش اصلی را در شکلدهی به تقاضای آینده آلومینیوم ایفا خواهند کرد.
اهمیت بالای صنعت فولاد و نقش پررنگ آن در وضعیت اقتصادی جوامع، قابل چشمپوشی نیست. اگرچه مسائل زیستمحیطی مربوط به تولید این ماده به موضوعی جدی در میان جوامع بدل شده است، تصور حذف فولاد در آیندهای نزدیک امری دشوار به نظر میرسد. با این حال، محققان در تلاش برای یافتن رویکردهایی به منظور کاهش آلایندگی فولادند و حتی برای انتخاب مواد جایگزین آن نیز جستوجو کردهاند. شرایط حاکم بر بسیاری از مناطق درحالتوسعه جهان محرکی برای افزایش تقاضا در بازار فولاد محسوب میشود و به نظر میرسد حذف فولاد دستکم در چند دهه آینده امکانپذیر نباشد
ایران، همانند اغلب کشورهای جهان، در سالهای اخیر با کاهش متوسط جمعیت خانوارها مواجه بوده است؛ پدیدهای که عوامل اصلی آن عبارتاند از تحولات اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقتصادی، تمایل به استقلال و کاهش نرخ فرزندآوری. پدیده کاهش جمعیت خانوار میتواند تاثیری قابل توجه بر رشد بازار مصرف بسیاری از کالاها و محصولات، از جمله خودرو، لوازم خانگی و مسکن، داشته باشد که این امر تقاضای بالقوهای را برای مصرف فلزات ایجاد میکند. بر همین اساس و با توجه به نرخ تغییرات جمعیت خانوار در سالهای اخیر، میتوان سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی تاثیر موضوع کوچک شدن خانوار بر بازار فلزات ترسیم کرد.
در سالهای اخیر، همواره از موضوع برخورداری ایران از ذخایر انرژی فسیلی به عنوان مزیتی ویژه برای تامین انرژی پایدار کشور یاد شده است؛ با این حال، نگرانیهای بسیاری نیز در خصوص منفی شدن تراز تولید و مصرف گاز به عنوان منبع اصلی تامین انرژی اولیه ایران و به دنبال آن در مخاطره قرار گرفتن تامین انرژی مطرح شده است، زیرا توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، همگام با رشد تقاضا و مصرف، به سرمایهگذاریهای قابل توجهی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی کشور منطقی به نظر نمیرسد. در چشمانداز ۱۴۰۴، هدفگذاری انجامشده برای حوزه انرژی، تبدیل شدن ایران به دومین تولیدکننده بزرگ نفت، رسیدن به جایگاه دوم در بازار جهانی گاز و ارتقای ظرفیت نیروگاهی کشور به ۱۲۰ هزار مگاوات است که تحقق آن میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات ایجاد کند.
مس از مهمترین فلزات به شمار میرود و مصرف آن، همگام با رشد و توسعه اقتصادی جهان، افزایش یافته است. بررسی روند تقاضای این فلز ارزشمند در سالهای اخیر نشان میدهد که در زمانهایی که اقتصاد جهانی در شرایط رکود بوده، تقاضای مس نیز در بازارهای جهانی با نوساناتی همراه بوده است. از آنجایی که در سالهای اخیر صنایع مختلف حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک و کمکربن را آغاز کردهاند، میتوان آینده روشنی را برای این فلز ارزشمند متصور بود، زیرا مس رسانای خوب جریان الکتریکی است و ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نظیر خاصیت شکلپذیری، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه دارد. این امر موجب شده است که از مس در صنایعی نظیر خودروهای برقی و ساختوساز استفاده شود.
«اقتصاد چرخشی»، مفهومی است که در راستای ایجاد پایداری زیستمحیطی-اقتصادی شکل گرفته است. این مفهوم بر ساماندهی فعالیتهای اقتصادی کنونی به منظور حفظ ذخایر و منابع طبیعی در بلندمدت برای نسلهای آتی، به نحوی که خللی در وضعیت موجود ایجاد نشود، تاکید دارد. مفهوم «اقتصاد چرخشی» بر اصول چهارگانهای استوار است که از میان آنها، بازیافت پسماندها عنصر کلیدی محسوب میشود. صنعت فولاد از جمله صنایعی است که پتانسیل فوقالعاده بالایی برای ایفای نقش در حرکت جهان به سمت یک اقتصاد چرخشی دارد. آمارها نشان میدهد که در حال حاضر، تقریبا ۳۰ درصد فولاد جهان با استفاده از قراضه و مابقی با بهکارگیری سنگآهن تولید میشود. با این حال برآورد میشود که سهم قراضه در صنعت فولاد تا سال ۲۰۵۰، رشد کند و در بهترین حالت خود به نزدیک ۵۰ درصد برسد.
غذا یکی از نیازهای اولیه انسان به شمار میآید و تامین پایدار و مطلوب غذا همواره یکی از اولویتها در جوامع بشری بوده است. با این حال، صنعت غذا در هر کشور، بسته به ویژگیهای فرهنگی و اقتصادی و سلایق مردم، شرایط مخصوص به خود را دارد. در سالهای اخیر، تحولات اجتماعی و اقتصادی در ساختار خانواده و پررنگتر شدن حضور زنان در زمینه اشتغال و کسب درآمد موجب رشد شدید تقاضا برای غذاهای آماده شده است که این امر میتواند تاثیری قابل توجه بر صنعت غذا و روند توسعه آن داشته باشد.
توسعه نیروگاههای خورشیدی را، با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی کشور، باید فرصتی مطلوب برای حرکت به سمت انرژیهای تجددیدپذیر و کاهش هر چه بیشتر استفاده از منابع فسیلی قلمداد کرد. این امر به دلیل پتانسیل طبیعی بالای کشور در استفاده از انرژی خورشیدی از یک سو، و همچنین تغییر سیاستگذاریهای دولت مبنی بر لزوم توسعه بهرهبرداری از انرژیهای تجدیددپذیر از سویی دیگر، میتواند کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از وابستگی به منابع فسیلی باشد. بنابراین لازم است که از پتانسیلهای طبیعی موجود به بهترین شکل استفاده شود تا مسائل گوناگون و غیرمنتظرهای همچون تغییرات ناگهانی قیمت سوختهای فسیلی و یا اِعمال تحریمها بر بخش نفت آسیبهای چندانی را در آینده نزدیک متوجه کشور نکند. علاوه بر آن، توسعه نیروگاههای خورشیدی باعث مصرف حجم بالایی از فلزات بهخصوص فولاد میشود که این امر نیز میتواند به خودی خود در رونق اقتصادی کشور اثر مثبت داشته باشد.
صنعت نظامی از جمله بخشهایی به شمار میآید که همواره با پیچیدگیها و حساسیتهای زیادی عجین بوده است. از این رو، طبیعتا فرایند انتخاب مواد مورد استفاده در این صنعت نیز، به طور متقابل حساسیتهای بالایی را میطلبد. فلزات از پرکاربردترین مواد در این حوزه به شمار میآیند که این مسئله، به دلیل تطابق خواص آنها با لازمههای سختگیرانه این بخش و همچنین امکان بهبود خواص و پارامترهای موجود به واسطه فرایندهایی همچون آلیاژسازی از فلزات است. فلزات مختلف با توجه به مشخصههای متفاوتی که از خود ارائه میدهند، در شرایط محیطی مختلف و کاربردهای گوناگون در این حوزه مورد استفاده قرار میگیرند.
مسیر تحولات صنایع مس در دنیا به سمتی رفته است که علاوه بر تغییرات تکنولوژیک و مولفههای مرتبط با ارزش تولید و میزان عرضه و تقاضا برای این فلز، یک گذار جغرافیایی نیز در این حوزه در طول یک قرن اخیر رخ داده است. به گونهای که صنایع تولید مس در این بازه زمانی، از کشورهای توسعهیافتهای همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و اقتصادهای پیشرفته آسیا نظیر ژاپن، به کشورهایی با اقتصاد در حال توسعه که چین، هندوستان، شیلی، پرو و کشورهای منطقه «ASEAN» منتقل شده است. نظر به تداوم روندهایی همچون برقیشدن و تکامل تکنولوژیهای دیجیتال به خصوص در این اقتصادهای نوظهور درحال توسعه، روند تولید مس در چنین کشورهایی به شکلی روزافزون در حال رشد است و به نظر میرسد که روندهای آتی در مورد صنایع تولید مس توسط کشورهای درحال توسعه هدایت شود.
در سالهای اخیر، استفاده از تلفنهای همراه بیش از پیش افزایش یافته، به طوریکه بسیاری از فعالیتهای تجاری، اجتماعی، آموزشی و ... از طریق این وسایل الکترونیکی امکانپذیر شده است. این امر بهخوبی افزایش تقاضا برای گوشیهای تلفن همراه را به تصویر میکشد. در ساخت تلفن همراه از مواد مختلفی استفاده میشود که فلزات مهمترین آنها به شمار میآیند. در بدنه و قطعات داخلیای همچون مدارهای مجتمع، بلندگوها، حسگرها و باتری، انواع فلزات پایه و گرانبها مانند مس، آلومینیوم، طلا و نقره استفاده میشود. یکی از دلایل استفاده از فلزات در ساخت موبایل، پایداری و دوام آنها در برابر خوردگی و ضربه است. اما ویژگی مهمتر فلزات برای کاربرد در تلفنهای همراه خاصیت رسانندگی بالای آنها به شمار میآید.