مشاهده بیشتر
خدمات عمومی در تمام نقاط جهان، زیربنای توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جوامع محسوب میشود و از این رو، نحوه ارائه آنها از حساسیت بالایی برخوردار است. این موضوع سبب شده است تا دولتها به صورت مستقیم و غیرمستقیم و در ابعادی گسترده در امر توسعه زیرساختهای خدمات عمومی مداخله کنند و بازار محصولات خدمات عمومی را به مکانیسم بازار نسپارند. برآوردهای صورتگرفته نشان میدهد که دولتها طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲، تقریبا حدود ۳۱ تریلیون و ۲۰۰ میلیارد دلار در توسعه زیرساختهای خدمات عمومی جهان سرمایهگذاری کردهاند که این مسئله افزایش قابل توجه در مصرف فلزات فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال داشته است.
امروزه باتریها به عنوان اجزایی ضروری در وسایل نقلیه الکتریکی، تجهیزات الکترونیکی مصرفی و سیستمهای ذخیره انرژی شناخته میشوند که این امر تقاضای جهانی برای باتری را در سراسر جهان برانگیخته است. به جرات میتوان گفت، تجارت بینالمللی باتری، عاملی حیاتی برای انتقال انرژی جهانی به سمت سیستمهای پاکتر و پایدارتر است. کشورهایی که از قابلیتهای پیشرفته تولید باتری برخوردار هستند، اغلب باتریها را در راستای پاسخگویی به تقاضای روبهرشد کشورهای دیگر که ممکن است ظرفیت تولید محدودی داشته باشند، صادر میکنند. آمارها نیز حاکی از آن است که مجموع ارزش تجارت بینالمللی باتری در سال ۲۰۲۲ به بیش از ۱۴۱.۳ میلیارد دلار میرسد.
نقشی که صنایع معدنی در زنجیرههای تامین دارند، سبب شده است تا سرمایهگذاری در این زمینه از اهمیت ویژهای برخوردار شود. در این میان، در صنایع فولاد و آلومینیوم به دلیل حجم تولید و دامنه گسترده تقاضا، طی سالهای گذشته پروژهای متعددی با صرف دهها میلیارد دلار مخارج سرمایهای اجرایی شدهاند. شرکتهای آرسلورمیتال و شوگانگ پکن در سال ۲۰۲۳ به ترتیب ۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار و ۵۷۴ میلیون دلار در تولید فولاد سرمایهگذاری کردهاند. شرکتهای آلومینیوم چین و هونگکیائوگروپ که از جمله بزرگترین تولیدکنندگان آلومینیوم در جهان به حساب میآیند در سال ۲۰۲۳ به ترتیب حدود ۹۳۴ میلیون دلار و ۸۵۵ میلیون دلار در تولید آلومینیوم سرمایهگذاری کردهاند.
دو فلز سرب و روی از پرکاربردترین و باارزشترین فلزات غیرآهنی شمرده میشوند و در زمره منابع معدنی اثرگذار بر اقتصاد جهانی هستند. با توجه به ذخایر بالقوه معدنی سرب و روی ایران و همچنین پیشبینی افزایش تقاضای جهانی این دو فلز ارزشمند به سبب کاربردهای وسیع، بررسی فرصتها و ابعاد مختلف حرکت به سوی بهرهبرداری از ظرفیتها بیش از پیش نمایان میشود. در چنین شرایطی، با پیادهسازی یک استراتژی مناسب به منظور استفاده از این فرصتها، میتوان با ایجاد ارزش افزوده به رشد اقتصاد کشور و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک قابلتوجهی کرد.
بخش معدن و صنایع معدنی از این پتانسیل برخوردار است که به پیشران اقتصاد هر کشور معدنخیز تبدیل شود. با توجه به چشمانداز رشد تقاضای فلزاتی از جمله طلا، آلومینیوم، کروم و منگنز، رشد سرمایهگذاریها در استخراج و بهرهبرداری از این منابع طبیعی میتواند چشمانداز روشنی را برای رشد اقتصادی و رهایی کشور از وابستگی به صادرات نفت به تصویر بکشد؛ مسئلهای که امروز با چالشهای بسیاری مواجه است و ضرورت دارد که سیاستگذاری مناسبتری در این عرصه صورت پذیرد.
حملونقل یکی از شاهرگهای حیاتی هر اقتصادی است که علاوه بر ایجاد ارزش افزوده مستقیم و تقاضای القایی که در اقتصاد دارد، با تسهیل تجارت، نقش عمدهای در شکوفایی سایر صنایع ایفا میکند؛ به طوری که سرمایهگذاری در زیرساختهای این صنعت منجر به افزایش بهرهوری تمامی صنایع یک کشور بین ۰.۲ تا ۰.۴ درصد میشود. در حقیقت دستیابی به یک نرخ رشد اقتصادی بالا، نیازمند توسعه زیرساختهای حمل و نقل است، چرا که اگر این بخش متناسب با هدفگذاری رشد اقتصادی توسعه پیدا نکند، قطعا گلوگاهی برای رشد اقتصادی خواهد بود.
نفت از زمانی که برای اولین بار توسط بشر به بهرهبرداری رسید تاکنون، انرژی بخشهای مختلف اقتصادهای جهان از جمله نیروگاهها، صنایع و حملونقل را تامین کرده، با این حال از مدتها قبل، پیشبینیها مبنی بر این که تولید نفت به اوج خود نزدیک شده، ترس از به پایان رسیدن این منبع حیاتی را به جان جوامع انداخته است. اگرچه با وجود منابع قابل استحصال جهان در ابتدا به نظر میرسید که این پیشبینی از واقعیت به دور باشد، اما برخی نقاط جهان از جمله اروپا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه و آمریکای لاتین پیک نفت خود را از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد پشت سر گذاشتهاند. در حالی که به نظر میرسید روند برقی شدن منجر به کاهش تقاضای نفت شود، سرمایهگذاریها در تولید منابع غیر متعارف نفت را نیز کاهش داده است. پیشبینیها حاکی از آن هستند که آخرین قطرههای نفت متعارف در چاههای نفتی خاورمیانه قابل استحصالاند.
نظر به روند کربنزدایی از فعالیتهای اقتصادی در جهان، گسترش استفاده از هیدروژن سبز به جای سایر عوامل کاهنده مبتنی بر کربن در تولید آهناسفنجی، به عنوان یک راهکار برای کربنزدایی از صنعت فولاد دنبال میشود. آمارها نشان میدهند که سالانه حدود ۵ میلیون و ۳۰۰ هزار تن هیدروژن در صنعت فولاد به مصرف میرسد که البته به دلیل سهم بالای سوختهای فسیلی در تولید هیدروژن در شرایط فعلی، نمیتوان آن را چندان در راستای کربنزدایی از صنعت فولاد در نظر گرفت. تحقق صنعت فولاد سبز بر پایه هیدروژن مستلزم آن است که هیدروژن مصرفی در صنعت فولاد با استفاده از فناوری الکترولیز تولید شده و برق مورد نیاز آن نیز به صورت کامل از نیروگاههای تجدیدپذیر تامین شده باشد، موضوعی که تا زمان بالا بودن هزینههای تولید و عرضه هیدروژن الکترولیتی و برق تولیدشده از منابع تجدیدپذیر میسر نخواهد بود.
حملونقل دریایی شریان حیات اقتصاد جهان محسوب میشود و توسعه زیرساختهای حمل دریایی و بندری در هر کشور، به منزله ایجاد فرصتی ارزشمند برای گسترش مراودات تجاری و اقتصادی و حتی کسب درآمد از طریق ارائه خدمات حملونقل است. نگاهی به آمارها نیز نشان میدهد قدرتهای اقتصادی جهان، از جمله چین و ایالات متحده آمریکا، از بیشترین ظرفیتهای زیرساختهای حملونقل دریایی نیز بهره میبرند. باید توجه داشت توسعه زیرساختهای یاد شده، از جنبههای مختلفی مانند احداث ساختمانها و تاسیسات و تجهیزات سبک و سنگین بارگیری و باربرداری، موجب مصرف فلزات مختلف، به ویژه فولاد میشوند.
همگام با توسعه و ساخت اولین وسایل نقلیه موتوری در جهان، آغاز تجارت بینالمللی خودرو نیز مورد توجه قرار گرفت. در واقع نیاز مبرم بشر به حملونقل و جابهجایی، خودرو را به یک عنصر مهم و حیاتی در مراودات تجاری طی دو قرن گذشته تبدیل کرده است. تاریخنگاریها نشان میدهد اغلب کشورهایی که از توانمندی بالایی در ساخت و توسعه خودروها برخوردار بودهاند، بیشترین حضور را در عرصه بینالمللی خوردو به ثبت رساندهاند. آمارها نیز حاکی از آن هستند که کشورهایی مانند آلمان، چین، ژاپن، کرهجنوبی و ایالات متحده آمریکا بیشترین سهم از درآمدهای صادراتی صنعت خودروی جهانی را به خود اختصاص میدهند. به نظر میرسد افزایش جمعیت جهان، تغییر در ترجیحات مصرفکنندگان و معرفی خودروهای الکتریکی به رشد تجارت بینالمللی خودرو در دهههای آتی کمک کنند.
جنگهای اقتصادی (Economic Warfare)، دامنه گستردهای از نااطمینانیها را با خود به همراه دارند که منجر به ایجاد اخلال در بازارها میشوند. بازار فلزات گرانبها به خصوص طلا و نقره، عموما در طول تنشهای اقتصادی رونق پیدا میکنند که مهمترین دلیل آن را میتوان به افزایش میل سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در داراییهای امن نسبت داد. نمونهای از جنگهای اقتصادی در سالهای ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ به دنبال اعمال تعرفههای وارداتی سنگین میان چین و ایالات متحده آمریکا به وقوع پیوست. بازار طلا، نقره، پلاتین و پالادیوم، کموبیش از جنگ اقتصادی یادشده تاثیر پذیرفتند و رشد پیدا کردند. در سالهای اخیر نیز به دنبال افزایش فشارهای اقتصادی ایالات متحده آمریکا از کانال دلار، روند دلارزدایی و جایگزین کردن طلا به جای دلار در ذخایر بانکهای مرکزی شکل گرفته است و از این رو، چشمانداز مثبتی را میتوان برای بازار جهانی طلا متصور بود.
درگیریهای ژئوپلیتیکی ارتباط نزدیکی با بازار صنایع معدنی به عنوان سنگبنای توسعه اقتصادی کشورها دارند و کشورهای غنی از منابع در جریان رویدادهای ژئوپلیتیکی با اعمال تحریمهای تجاری، اختلالاتی در زنجیره تامین جهانی به وجود میآورند. به طور مثال روسیه به عنوان یکی از کشورهای غنی برخوردار از پتانسیلهای معدنی از جمله زغالسنگ و نیکل شناخته شده است. با این حال در چند سال گذشته متاثر از تحریمهای تجاری اتحادیه اروپا در پاسخ به تنش میان این کشور و اوکراین نوساناتی در بازارهای صادراتی صنایع معدنی خود از جمله زغالسنگ و نیکل تجربه کرده است. این مساله موجب شده است تا روسیه عرضه مواد معدنی خود را به بازارهای جایگزین از جمله آسیا هدایت کند، به طور مشابه اتحادیه اروپا نیز همواره در تلاش است تا شکاف تامین صنایع معدنی خود را از طریق ایالات متحده آمریکا و سایر کشورهای غنی از منابع پر کند.