مشاهده بیشتر
برخورداری از منابع آب تجدیدپذیر و دسترسی آسان به منابع آب در جهان امروز به عنوان یک شاخص قدرت ملی کشورها محسوب میشود، چرا که فقدان این ماده حیاتی و یا عدم توانایی برای دسترسی به آن سبب میشود تا بسیاری از فعالیتها از جمله تولید غذا که رکن اساسی امنیت بسیاری از جوامع است به چالش کشیده شود. با این حال میزان برخورداری مناطق مختلف جهان از منابع آب تجدیدپذیر تحت تاثیر شرایط اقلیمی و ساختار فیزیوگرافیک خاص هر منطقه، متفاوت است. بر اساس آخرین آمارهای ارائهشده از سوی «FAO» ، حدود ۴۶ درصد از منابع آب تجدیدپذیر جهان در قاره آمریکا قرار داشته است و برزیل با دارا بودن ۸ هزار و ۶۴۷ میلیارد متر مکعب منابع آب تجدیدپذیر جهان، پرآبترین کشور جهان محسوب میشود. همچنین به لحاظ مصرف آب نیز، آسیا بیشترین سرانه مصرف آب شیرین را در میان قارههای جهان دارا است.
در اغلب موارد به آب به عنوان منبعی که برای وجود ما حیاتی است، به طور بدیهی نگریسته میشود. سهم آب در اقتصاد از کشاورزی گرفته تا حملونقل و صنعت، غیر قابل اندازهگیری است. بدون تامین پایدار آب، احتمال رخداد فجایع اقتصادی دور از ذهن نیست. مشکلی که هماکنون نیز برخی از کشورهای جهان با آن روبهرو هستند. کاهش عرضه آب در بلندمدت بر جمعیت و نیروی کار اثرات نامطلوبی به دنبال دارد که دامنه آن از کندی رشد اقتصادی تا گرسنگی را شامل میشود. بدون دسترسی به آب، کسب و کارها از مزارع خانوادگی گرفته تا شرکتهای بزرگ، با مشکلات متعددی از جمله هزینه تولید بالاتر مواجه خواهند بود. هزینههای که در نهایت به مصرفکنندگان منتقل خواهد شد و بر رفاه جامعه اثر میگذارد.
در سرزمین ایران از دیرباز به دلیل خشکی آب و هوای بخش عمدهای از وسعت آن و عدم بارش کافی باران در بیش از نیمی از سال و همچنین فصلی بودن آب رودخانهها و در نتیجه عدم دسترسی به آب، چارهاندیشیهای گوناگونی برای تامین آب شیرین در فصول خشک سال شده است. احداث بندها، قنات و آبانبارها نمونههایی از زیرساختهای سنتی توسعه پایدار هستند که نخستین مبدعان آن در تاریخ، ساکنان فلات ایران بودهاند. اما چند دههای است که در کشور به سبب سوء مدیریت منابع آبی، رشد سریع و الگوی استقرار نامناسب جمعیت و کشاورزی ناکارآمد، بحران آب که در گذشته زنگ خطری در پهنه ایران محسوب نمیشد، امروز در برخی استانهای کشور با گوشت و پوست و استخوان در حال درک شدن است.
سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای آب به دلیل اهمیتی که تامین این ماده حیاتی در ارتقای سطح کیفیت زندگی و پیشرفت اقتصادی جوامع دارد، طی چند سال اخیر صرف نظر از میزان توسعهیافتگی و ثروت کشورها در دستور کار برنامهریزان و سیاستگذاران قرار گرفته است و برخی کشورها نیز برای توسعه آنها در بلندمدت برنامههایی را تدوین و بودجههای کلانی را اختصاص دادهاند. ایالات متحده آمریکا با تخصیص حدود ۵۰ میلیارد دلار که تاریخیترین میزان بودجه تخصیصیافته به حوزه زیرساختهای آب در این کشور است، قصد دارد تا تحولی اساسی در زیرساختهای هیدرولوژیکی این کشور ایجاد کند. همچنین قاره آفریقا که سالهاست تحت تاثیر کمبود چشمگیر سرمایهگذاری در زیرساختهای آب با معضل بحران آب دستوپنجه نرم میکند، قصد دارد تا طی برنامه سرمایهگذاری آب قاره آفریقا این میزان شکاف را در راستای تحقق اهداف توسعه پایدار کاهش دهد.
روند افزایش روزافزون نیاز بشر به آب شیرین و محدود بودن منابع آب قابل استفاده و با کیفیت در دنیا، همچنین توزیع نامتوازن منابع آبی و تغییرات اقلیمی در سطح جهان، سبب افزایش نگرانیها در خصوص موضوع تامین پایدار آب و شکلگیری مفهوم تنش آبی در سطح جهان شده است. بررسی آمارها نشان میدهد که طی چند دهه اخیر سطح تنش آبی در جهان به طور متوسط افزایش یافته است، به طوری که در حال حاضر بالغ بر یکچهارم جمعیت جهان با این معضل دست و پنجه نرم میکنند. این در حالی است که انتظار میرود طی ۳ دهه آتی با توجه به افزایش جمعیت و گسترش فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و توسعه شهرنشینی و همچنین تشدید پیامدهای منفی تغییرات اقلیمی در سطح جهان، موضوع تامین پایدار آب و دسترسی به آب کافی و پاکیزه در جهان با چالشهای جدیتری مواجه شود.
در دنیای امروز، موضوع دسترسی به آب پاک و تامین پایدار آن برای بسیاری از کشورها یک چالش و ریسک مهم و حیاتی به شمار میآید. ایران نیز به عنوان کشوری که بخش عمده مساحت آن را نواحی گرم و خشک تشکیل میدهد، از دیرباز با محدودیت تامین آب مواجه بوده است. این محدودیت در سالهای اخیر، متاثر از عوامل مختلفی مانند رشد جمعیت و افزایش تقاضای آب، توسعه ناکافی زیرساختها، مدیریت نامطلوب منابع آب و الگوهای نامناسب کشاورزی شکل جدیتر به خود گرفته است و در صورتی که در سالهای آینده اقدام جدیتری در خصوص بهبود مدیریت منابع آب و توسعه زیرساختهای آن در کشور صورت نپذیرد، در آیندهای نزدیک به بحرانی بزرگ تبدیل خواهد شد. توسعه و احداث زیرساختهای آب شامل سدها، خطوط لوله انتقال و توزیع و تصفیهخانههای آب و فاضلاب، محرک قدرتمندی برای بازار مصرف فلزات به ویژه فولاد است. تصویر «قمقمه» روی جلد نمادی از شرایط نابسامان و محدودیت منابع آبی در دسترس است که اگر در سالهای آتی فکری به حال آن نشود، بحران بزرگی را ایجاد خواهد کرد و حتی میتواند منجر به «کوچ» بسیاری از مردم از محل زندگی خود باشد.
مدت زیادی از شروع سال ۲۰۲۳ میلادی نگذشته بود که ورشکستگی بانک سیلیکون ولی و اعلام خبر احتمال ورشکستگی برخی از بانکهای دیگر ایالات متحده آمریکا، موجی از نگرانیها را در خصوص خطر بروز یک بحران مالی جهانی بزرگ به وجود آورد. تجربه سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ نشان میدهد وقوع یک بحران مالی در مقیاس جهانی به شدت میتواند بازار مصرف فلزاتی مانند فولاد و آلومینیوم را دچار رکود کند و تاثیر قابل ملاحظهای را بر ساختارهای اقتصادی جهان داشته باشد. با این حال شرایط بسته اقتصاد ایران و ارتباط حداقلی آن با ساختارهای مالی دنیا سبب میشود تا تاثیرپذیری اقتصاد کشور از چنین بحرانهایی بیشتر محدود به افت قیمت نفت و کامودیتیها در بازارهای جهانی و به دنبال آن کاهش ارزش صادرات باشد. تصویر «چراغ گردسوز» روی جلد، سمبلی از اهمیت توجه و داشتن نگاهی دقیق به محیط پرابهام اقتصاد دنیا و شناخت فرصتها و چالشهای ناشی از آن است تا به این ترتیب بتوان در صورت وقوع بحران مالی جهانی، اقتصاد کشور را در این فضای گرگ و میش دنیا در مسیر درست هدایت کرد.
بحران مالی نوعی عارضه اقتصادی است که به هنگام وقوع در یک کشور، بسته به تعامل اقتصادی آن کشور با اقتصاد جهانی میتواند به سایر کشورها سرایت کند. بحران مالی جهانی «GFC» که از آمریکا آغاز شد، به دلیل سطح نسبتا بالای تعامل این کشور با اقتصاد جهانی به سرعت به دیگر کشورها از طریق پخش در شبکه مالی جهانی و همچنین کانال تجارت گسترش یافت. ایران علیرغم این که به دلیل وجود تحریمهای بینالمللی تعامل چندانی با اقتصاد جهانی ندارد، به دلیل وابستگی شدید به درآمدهای حاصل از فروش نفت در بازارهای جهانی تحت تاثیر این بحران قرار گرفت. بررسی آمارهای ارائهشده گویای آن است که برخی متغیرهای کلان اقتصادی همچون حساب تراز پرداخت و بودجه دولت، به این بحران مالی به شدت واکنش منفی نشان دادند که علت اصلی آن میتواند کاهش بیسابقه درآمدهای حاصل از صادرات نفت در طول این بحران باشد.
تجربه نشان میدهد بروز نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی میتواند شرایط متفاوتی را برای تعاملات کشورها و روند تحولات اقتصادی فراهم آورد و گاهی حتی به نقطه عطفی برای بروز تغییر مسیر رشد اقتصادی کشورها تبدیل شود. برای مثال پس از بحران مالی ۲۰۰۸ سبب شد نظام مالی و اقتصادی جهان جهتگیری جدیدی به سمت ترکیبی از نقشآفرینی دولت و بازار داشته باشد. همچنین، این بحران روند اقتصادی بسیاری از کشورها را بسته به تعامل و وابستگی آنها با اقتصاد جهانی دستخوش تغییرات قرار داد. به عنوان نمونه میتوان به کشورهای زیمبابوه و گینه اشاره کرد که اقتصاد آنها در سالهای پس از بحران نسبت به سالهای پیش از آن به صورت چشمگیری تغییر یافت که از جمله علتهای آن سیاستهای اقتصادی و تجاری این دو کشور در طول بحران مالی بود.
بحرانهای مالی به هنگام وقوع آثار مخربی را بر پیکره اقتصاد از خود بر جای میگذارند. بازار فلزات سرب و روی به دلیل کاربردهای وسیعی که در بخش صنعت دارند از این قاعده مستثنی نیستند. تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نیز نشان میدهد مولفههای بازار جهانی فلزات سرب و روی حساسیت نسبتا بالایی به وقوع یک بحران مالی دارند. با این حال انتظار میرود که بازار جهانی این دو فلز چندان تحت تاثیر بحران بانکی هفتههای اخیر آمریکا که تا حدی یادآور بحران مالی ۲۰۰۸ است، قرار نگیرد. زیرا این بحران بر خلاف بحران مالی ۲۰۰۸ بیش از آن که ریشه فاندامنتالی داشته باشد، ناشی از وحشت سپردهگذاران بوده است.
در سال ۲۰۲۳ همزمان با بحران مالی آمریکا و پیشبینی رکود اقتصادی پیشرو، بازار فلزات نیز روند متفاوتی را در پیش گرفته، به طوری که در این شرایط تجارت و معاملات بسیاری از آنها در شرایط مبهمی قرار گرفته و یا کاهش یافته است. این امر موجب شده است تا بسیاری از سرمایهگذاران روی فلزات گرانبهایی مانند طلا و نقره سرمایهگذاری کنند. در حال حاضر قیمت طلا در ماههای اخیر به بالاترین مقدار خود در بیست سال گذشته رسیده و نقره نیز با افزایش قیمت چشمگیری از سال ۲۰۱۵ مواجه بوده است. با این حال پلاتین و پالادیوم، دو فلز گرانبهای دیگر که اغلب در صنایع هایتک کاربرد دارند روند نزولی قیمت را در بازه بحران مالی آمریکا داشتهاند. به نظر میرسد که طلا و نقره به سبب ماهیت سرمایهای در زمان رکود، تقاضای بیشتری نسبت به سایر فلزات گرانبها دارند و روند متفاوتی را در پیش میگیرند.
آلودگیهای ناشی از سوختهای فسیلی، نگرانیهای ناشی از تخریب محیطزیست را در سالهای اخیر افزایش داده و مصرف انرژی در سالهای اخیر به سمت استفاده از منابع تجدیدپذیر انرژی تغییر کرده است. مس با توجه به ویژگیهای خاص و منحصربهفردی که دارد، فلزی مهم و پرکاربرد در توسعه زیرساختهای انرژی محسوب میشود. از این رو، مصرف مس جهان در سالهای اخیر به شدت افزایش یافته است و بهرغم تلاطمات فعلی در رشد اقتصاد جهانی و بحران مالی ۲۰۲۳ که گربیانگیر ایالات متحده آمریکا شده است، همچنان بازار پررونقی برای این فلز پیشبینی میشود. چین به عنوان بزرگترین مصرفکننده مس نقش بسزایی در بازار این فلز ایفا میکند، به طوری که پیشبینی میشود تقاضای این کشور بیش از بحرانهای مالی، بازار مس را در سالهای آینده تحت تاثیر قرار دهد.