مشاهده بیشتر
با توجه به تاریخ زمینشناسی، فجایع ناشی از بلایای طبیعی به هیچ وجه پدیدههای جدیدی نیستند، اما درک ارتباط آنها با توسعه و رشد اقتصادی هنوز در مراحل اولیه خود است. در مواجه با این مصائب، کشورها و بنگاههای اقتصادی به دلیل از میان رفتن زیرساخت، سرمایه و داراییهای مشهود، آسیبهای زیادی را متحمل میشوند. بنابراین درک این مسئله که چگونه شرکتها و صنایع پس از این وقایع بهبود مییابند و با این تخریب سرمایه سازگار میشوند، نگرانی درجه اول اقتصاددانان و سیاستگذاران است. اما آنچه در این میان آشکاراست، اثرات مثبت یا منفی بلایای طبیعی، بر کشورهای در حال توسعه قویتر از کشورهای ثروتمند است چرا که بدنه ضعیف اقتصادهای کم درآمد که خود در رنجش است توانایی مواجهه با شوک این بلایا را ندارد.
اثرات بلایای طبیعی از طریق چهار کانال اصلی از دست دادن زندگی، تخریب سرمایه فیزیکی، جابهجایی جمعیت و وقفه و اختلال در فعالیتهای اقتصادی تحقق مییابد. شدت کلی تاثیر اولیه سوانح طبیعی جدای از نوع فاجعه به شدت و قدرت تخریب رویداد و ویژگیهای منطقه آسیبدیده بستگی دارد. هیچ راهی وجود ندارد که بتوان یک فاجعه زیستمحیطی را از نظر اقتصادی به عنوان خبری خوب و رویدادی سازنده تلقی کرد، حتی اگر تولید ناخالص داخلی را در نتیجه فرآیند بازسازی برای چند فصل افزایش دهد. از این رو کشورهای جهان همواره در پی اقدامات یا سیاستگذاریهایی در راستای کاهش آسیب این بلایا و خطرات ناشی از آن هستند.
از زمان انقلاب صنعتی، مصرف انرژی به عنوان یکی از محرکهای اصلی رشد و توسعه اقتصادی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. استفاده از منابع انرژی سنتی و سوختهای فسیلی به دلایل مختلفی از جمله انتشار گازهای گلخانهای، گرم شدن کره زمین و تغییرات شدید اقلیمی و همچنین سدسازیهای بیرویه، چرخههای طبیعت را به طور فاجعهباری مختل کرده است. متوسط تعداد بلایای در صد سال گذشته، ۳۳.۴ برابر افزایش یافته است. تخریب محیطزیست بر شاخصهای مختلف رفاهی جوامع و اقتصاد کلان مانند بهرهوری نیروی کار و رشد پایدار تأثیر منفی می گذارد.
بلایای طبیعی هر سال خسارات و تلفات جانی و مالی بسیاری را ایجاد میکنند. یکی از مهمترین راهکارها در دنیای امروزی به منظور کاهش یا جلوگیری از آثار مخرب ناشی از وقوع بلایای طبیعی، بهکارگیری تکنولوژی در راستای پیشبینیپذیر کردن بلایای طبیعی و مقاومسازی سازهها در مناطق پرریسک از نظر وقوع بلایای طبیعی است. اینترنت اشیا، هوش مصنوعی، شبکههای نسل پنجم، بتنهای فرمپذیر، الیافهای کربنی عملآوریشده با رزین اپوکسی نمونههایی از تکنولوژیهایی هستند که در حال حاضر به منظور مدیریت بلایای طبیعی و مقابله با آنها در کشورهای مختلف به کار گرفته میشوند. نتایج بررسی آمارها گویای آن است که بهرهگیری از تکنولوژیها در حوزه مدیریت بلایای طبیعی در کاهش خسارتهای جانی ناشی از آنها موثر بوده است.
همواره در اخبار مربوط به وقوع بلایای طبیعی، نام برخی کشورها بیشتر به گوش میرسد. سیر تاریخی وقوع بلایای طبیعی نشان میدهد بسته به شرایط اقلیم و جغرافیا، احتمال و ریسک وقوع این رخدادها در مناطق مختلف کره خاکی متفاوت است. اگر آمار تلفات جانی بلایای طبیعی نیز به تفکیک کشورها مورد مطالعه قرار گیرد، نتیجه حاصل خود صحهای بر این ادعاست. ۴۸.۷ درصد و ۴۳.۲ درصد از تلفات جانی بلایای طبیعی در سال ۲۰۲۱ به ترتیب در دو قاره آسیا و آمریکا رخ داده و اروپا و آفریقا به ترتیب با ۲.۹ و ۵.۱ درصد کمترین زیان را دیدهاند.
اگرچه واضحترین پیامدهای بلایای طبیعی تلفات جانی و خسارات فیزیکی ناشی از آن است، اما نباید از ابعاد آثار اقتصاد کلان آن غافل بود. در واقع عرضه، تقاضا و توزیع درآمد، سه وجه مهم از اقتصاد محسوب میشوند که تکانه بلایای طبیعی به دامن آنها نیز میرسد. در واقع بلایای طبیعی را میتوان به عنوان رویدادهایی طبیعی تعریف کرد که با اختلال در عملکرد سیستمهای اقتصادی، تأثیر منفی قابل توجهی بر دارایی ها، عوامل تولید، تولید، اشتغال یا مصرف دارند.
بلایای طبیعی شامل مجموعهای از حوادث زیانباری هستند که منشا انسانی ندارند و به واسطه تغییرات آبوهوایی و حرکات تکتونیکی زمین ایجاد میشوند. این بلایا اغلب غیر قابل پیشبینی هستند و ممکن است رخداد یک بلای طبیعی مانند زلزله منجر به رویدادهای ناگوار دیگری همچون سیل، طوفان و شیوع بیماری شوند که این رویدادها نیز خسارتهای مالی و جانی مضاعفی را ایجاد میکنند. در طول تاریخ وقوع برخی حوادث طبیعی با تلفات بالایی همراه بودهاند و یک کشور یا حتی کشورهای دیگری نیز به واسطه این حوادث درگیر شدهاند. مروری بر رخداد حوادث طبیعی نشان میدهد که اغلب آنها در مناطقی خاص تکرار شدهاند که جلوگیری از این حوادث به برنامهریزی و سازگاری بیشتر با طبیعت نیاز دارد.
صنعت نظامی از جمله بخشهایی به شمار میآید که همواره با پیچیدگیها و حساسیتهای زیادی عجین بوده است. از این رو، طبیعتا فرایند انتخاب مواد مورد استفاده در این صنعت نیز، به طور متقابل حساسیتهای بالایی را میطلبد. فلزات از پرکاربردترین مواد در این حوزه به شمار میآیند که این مسئله، به دلیل تطابق خواص آنها با لازمههای سختگیرانه این بخش و همچنین امکان بهبود خواص و پارامترهای موجود به واسطه فرایندهایی همچون آلیاژسازی از فلزات است. فلزات مختلف با توجه به مشخصههای متفاوتی که از خود ارائه میدهند، در شرایط محیطی مختلف و کاربردهای گوناگون در این حوزه مورد استفاده قرار میگیرند.
تقویت قوای نظامی یکی از مولفههای اساسی و مهم برای حفظ امنیت و دفاع در مقابل تهدیدات خارجی برای هر کشور محسوب میشود. این موضوع برای ایران که در چند دهه گذشته به طور مداوم با تحریمها و محدودیتهای خرید تسلیحات و تجهیزات نظامی دست و پنجه نرم کرده و همواره در معرض تهدیدهای نظامی از سوی کشورهای دیگر بوده است، اهمیت دوچندانی مییابد. در همین راستا و در نتیجه اقدامات انجام شده در حوزه توسعه صنایع نظامی، ایران از کشوری که تا ۵۰ سال قبل حتی قادر به تعمیر سادهترین تجهیزات خود نبود، امروز به کشوری تبدیل شده است که محصولات صنایع نظامی آن از قابلیت صادرات به کشورهای دیگر و رقابت با تسلیحات ابرقدرتهای نظامی جهان برخوردار هستند. از طرف دیگر رشد تولید تسلیحات و تجهیزات نظامی در سالهای اخیر سبب شده است تا صنایع نظامی، خود به یکی از مصرفکنندگان بزرگ بازار فلزات کشور تبدیل شوند. تصویر «توپ جنگی» روی جلد، سمبلی از تجهیزات نظامی است که توسعه صنایع آن در ایران امنیت و خاکریز مطمئنی را برای حفظ کشور در مقابل تهدیدها و خطرات بیرونی ایجاد کرده است.
صنایع نظامی از جمله صنایعی در جهان محسوب میشوند که همواره با سرعت بالایی در حال رشد بودهاند. بدیهی است که با توجه به حساسیتهای بالای تجهیزات و محصولات این حوزه، ملاحظات بهخصوصی نیز برای مواد مورد استفاده در این صنعت وجود دارد. فولاد از جمله فلزاتی به شمار میآید که کاربردهای گستردهای را در این بخش پیدا کرده است. این مسئله، از تطابق بالای خواص گریدهای مختلف فولاد با نیازهای اساسی این حوزه حکایت دارد. گفتنی است که اهمیت بالای صنایع نظامی موجب تدوین استانداردهای ویژهای برای کاربرد مواد در این بخش شده است که تضمینی برای کارایی و کیفیت آنها در صنایع نظامی به حساب میآید.
جنگ و اقتصاد، دو پدیده جدانشدنی از هم در طول تاریخ بشریت هستند. مسلماً پیروزی در میدان جنگ، بدون پشتیبانی یک اقتصاد قوی میسر نیست اما در مورد تاثیر مقوله جنگ بر اقتصاد طرف مهاجم یا مدافع، تحلیلها و استنباطهای ضدونقیضی وجود دارد. نخستین و قطعیترین تبعات جنگ در حوزه اقتصاد، ایجاد فضایی پرپتانسیل همراه با عدماطمینانیها و ریسک است. در واقع آن چه که از تئوری رشد اقتصادی برمیآید، جنگ میتواند از طریق کانالهایی چون کاهش سرمایه انسانی و موجودی سرمایه فیزیکی، افزایش یا کندکردن روند توسعه فناوری، تقویت یا تضعیف نهادهای اجتماعی موجود، تورم و تأثیر بر قیمتها از طریق افزایش هزینه سرمایه، بر اقتصادها تأثیر بگذارد.
الگوی فناوریمحوری از زمان جنگ جهانی دوم با تلاش آمریکا و برخی کشورهای اروپایی وارد صنایع دفاعی شد و تا به امروز به دلیل افزایش رقابت تسلیحاتی و احتمال بروز جنگ میان قدرتهای برتر نظامی ادامه یافته است. واقعیت مجازی، اینترنت اشیا و هوش مصنوعی مهمترین فناوریهایی هستند که امروزه به طور گسترده با اهداف تاکتیکی و آموزشی در صنایع دفاعی مورد استفاده قرار میگیرند. شبیهسازی میدانهای نبرد، مدیریت تسلیحات نظامی از راه دور و توسعه تسلیحات نظامی خودمختار تنها نمونههایی از کاربرد فعلی این فناوریها در صنایع دفاعی است. با این حال انتظار میرود با پیشرفتهای آتی فناوری، صنایع دفاعی در سه حوزه اتصالات، کشندگی و خودمختارسازی بیش از پیش تحت تاثیر قرار بگیرد و منجر به توسعه هر چه بیشتر سیستمهای ماهوارهای گمراهکننده، تسلیحات نظامی مافوق صوت و رباتهای نظامی شود.