مشاهده بیشتر
صنعت حملونقل به واسطه نقش زیربناییای که به عهده دارد، یکی از اجزای مهم اقتصاد و تعیینکنندههای اصلی رشد اقتصادی به حساب میآید. این صنعت شامل چهار زیربخش جادهای، ریلی، دریایی و هوایی است که از میان آنها صنایع هوایی به دلیل حریم جداگانه حرکت، پایینتر بودن زمان سفر و ایمنی بالاتر در مقایسه با سایر روشها، از اهمیت ویژهای برخوردار است. صنایع هوایی موجبات افزایش حجم تجارت، تولید و اشتغال را با تسریع فرایند جابجایی افراد و کالا فراهم آورده است که این مسئله باعث میشود تا صنایع هوایی مورد توجه بسیاری از برنامهریزان اقتصادی و سرمایهگذاران قرار بگیرد که ماحصل این مسئله، روند روبهرشد این صنعت در سالهای اخیر است.
حملونقل هوایی و کاوشهای فضایی یکی از مهمترین دستاوردهای بشر در صد سال اخیر به شمار میآید که به واسطه محقق شدن بزرگترین آرزوی بشر، یعنی پرواز به دست آمده است. اختراع اولین هواپیما که مدت زمان طولانی میتوانست در هوا پرواز کند، سرآغاز شکلگیری صنعتی جدید در جهان بود. امروزه صنعت هوافضا که به دو بخش هوایی و فضایی تقسیم میشود، طراحی، ساخت، آزمایش، فروش و نگهداری انواع هواپیما، بالگرد، موشک، ماهواره، فضاپیما و قطعات و زیرساختهای آنها را شامل میشود. این صنعت در حیات کوتاهمدت خود تحولات مختلفی را تجربه کرده است و هماکنون نیز روند توسعه را پرشتاب طی میکند.
توسعه و فعالیت صنایع هوافضا در ایران از قدمتی در حدود نیم قرن برخوردار است. در طول دو دهه گذشته، به دنبال معطوفشدن توجهها و افزایش سرمایهگذاریها در صنایع هوافضا، عملکرد این صنایع رشد چشمگیری یافت که نتیجه آن، ثبت دستاوردهایی مانند پرتاب ماهوارههای متعدد به فضا و طراحی و ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین بود. با این حال، صنایع هوافضا در چند سال اخیر، متاثر از تحریمها و کاهش شدید سرمایهگذاریها و بودجه این صنایع در اثر شرایط نامناسب اقتصاد کشور با رکود بزرگی مواجه شدهاند. تصویر موشک کاغذی روی جلد، نمادی از شرایط صنایع هوافضای کشور است که از حرکت همگام با آخرین پیشرفتهای جهان جا مانده و در اصطلاح گرفتار یک «چاله هوایی» شده که روند حرکت این صنایع را کند کرده است. تجربه نشان داده است توجه بیشتر به صنایع هوافضا، افزایش سرمایهگذاریها در این صنایع و تکیه بر توان متخصصان داخلی میتواند فرصت دوبارهای را برای برونرفت صنایع هوافضا از شرایط کنونی و درخشش دوباره در جهان فراهم آورد.
ایران از دیرباز یکی از تمدنهای نقشآفرین و تعیینکننده در مناسبات و تحولات جهان بوده است. با این حال، نگاهی به آمارها نشان میدهد در طول نیمقرن گذشته، سرعت توسعه اقتصاد ایران از روند رشد جهانی عقب مانده است که دلیل اصلی این مسئله را باید تحریمهایی دانست که موانع بزرگی را بر سر راه مراودات تجاری و دسترسی به تکنولوژیهای روز ایجاد کردهاند. همچنین وابستگی بیش از حد درآمدهای ایران به نفت و کمتوجهی به توسعه و ارتقای سایر بخشهای اقتصادی و صنعتی نیز دیگر چالشی محسوب میشود که موجب آسیبهایپذیری اقتصاد ایران در مقابل تکانهها و عوامل خارجی شده است. تصویر «ماشین تحریر» روی جلد، سمبلی از بیتوجهی به مفهوم توسعه و عقب ماندن از سیر پیشرفت فناوری دنیا محسوب میشود که سبب شده است اقتصاد ایران به عنوان کشوری دیرینه و کهنهکار، نتواند در بازارهای رقابتی جهان نقشآفرینی کند.
بررسی روند بازارهای جهانی فلزات غیرآهنی از جمله مس، آلومینیوم، سرب و روی، از همبستگی میان تقاضای این فلزات و شرایط کلی حاکم بر اقتصاد جهانی حکایت دارد که این مسئله متاثر از نقش ویژه فلزات غیرآهنی به عنوان ماده اولیه در تولید کالاهای صنعتی و الکترونیکی و توسعه زیرساختها است که موجب میشود همگام با رونق اقتصاد جهانی، تقاضای این فلزات نیز افزایش یابد. در کنار کاربردهای گذشته، ظهور تحولات نوینی مانند حرکت جهان به سمت انرژیهای تجدیدپذیر، انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی، خودروهای الکتریکی و ... در سالهای آینده بازار جهانی فلزات غیرآهنی را با تقاضای مضاعفی مواجه میکند. به جرات میتوان فلزاتی مانند آلومینیوم، مس و روی را پایه و اساس توسعه اقتصادی جهان دانست.
از گذشته تا کنون، رشد و توسعه اقتصادی جوامع با فولاد گره خورده است. ضرورت توسعه زیرساختهایی مانند حملونقل و انرژی، و همچنین رشد روز افزون بسیاری از صنایع از جمله خودرو، ساختمان و زیرساخت در جهان، بر اهمیت بالای صنعت فولاد در سالهای اخیر افزوده است. غیرقابل جایگزین بودن فولاد و گسترش روزافزون کاربردهای این فلز در صنایع مختلف موجب شده تا تولید و مصرف فولاد در چند دهه گذشته با نرخ بالایی افزایش یابد. اهمیت فولاد در توسعه اقتصادی جهان به حدی افزایش یافته است که امروز مصرف این فلز یکی از شاخصههای مهم توسعه یافتگی کشورها محسوب میشود. به نظر میرسد با تداوم روند رشد اقتصاد جهان و افزایش تقاضا برای کالاهای مصرفی، مصرف فولاد دنیا در سالهای آینده نیز با نرخ فزایندهای افزایش یابد.
تحولات سیاسی، جنگ، تحریمها و فشارهای اقتصادی در طول صد سال گذشته موجب شده تا اقتصاد ایران فراز و فرودهای بزرگ و شگرفی را تجربه کند. اغلب کارشناسان اقتصادی بر این باورند که وابستگی ایران به درآمدهای حاصل از فروش نفت خام پاشنه آشیل و مهمترین دلیل ضعف و آسیبپذیری اقتصاد کشور در مقابل تکانهها و عوامل داخلی و بینالمللی در یک قرن اخیر بوده است. به نظر میرسد راهکار اصلی قطع این وابستگی و بهبود شرایط اقتصادی کشور، مستلزم تنوع بخشی به ساختار اقتصادی و استفاده از سایر پتانسیلهای غیرنفتی مانند بخش معدن، لجستیک و گردشگری است که میتواند موجب پایداری و رشد بیشتر اقتصاد کشور در سالهای آتی باشد.
سنگاپور، مالزی، تایوان و ویتنام، چهار کشور جنوبشرق آسیا که تا اواسط قرن بیستم، مستعمره و محل تامین منابع تولید و به عنوان بازار مصرفی کشورهای اروپایی شناخته میشدند، امروز به عنوان اقتصادهایی پیشرو در جهان طلوع کردهاند. تجربه رشد اقتصادی این چهار کشور که با اصطلاح معجزه کشورهای آسیایی از آن یاد میشود، در عصر حاضر به عنوان الگو و نقشهراه در سایر کشورهای توسعهنیافته دنبال میشود. صنعت این کشورها که در اواسط قرن بیستم متکی بر کشاورزی و رانت منابع طبیعی از نفس ایستاده بود، امروز تامینکننده کالاهای استراتژیک در بازارهای جهانی است، به طوری که در حدود یکپنجم از تقاضای صنایع الکترونیک در سطح بینالملل از سوی این کشورها تامین میشود.
کشورهای حاشیه جنوبی خلیجفارس در طی چند دهه اخیر تحولات بزرگی را تجربه کردهاند. در سالهای گذشته اقتصاد این کشورها وابسته به درامدهای نفتی بود، اما برخی از آنها همانند قطر و امارات متحده عربی در سالهای اخیر توانستهاند با متنوعسازی منابع درآمدی، ایجاد زیرساختهای انرژی، توسعه بخش گردشگری و ... از میزان وابستگی خود به درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام و گاز طبیعی بکاهند. این کشورها با اتخاذ رویکرد متنوعسازی منابع درآمدهای ملی، توسعه همکاری مشترک و ایجاد بازاری واحد در منطقه در نظر دارند که در سالهای آینده نقش موثرتری را در اقتصاد جهانی ایفا کنند.
بسیاری از سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، ترکیه را به عنوان کشوری توسعهیافته قلمداد میکنند. این در حالی است که برخی دیگر از سازمانها، ترکیه را همچنان کشوری در حال توسعه میدانند. با این حال، نرخ بالای توسعه و رشد اقتصادی ترکیه در سالهای اخیر قابل چشمپوشی نیست، به طوری که میتوان گفت این کشور طی حدود ۲۵ سال خود را از میان کشورهای توسعهنیافته جدا کرده است. از جمله سیاستهایی که سبب تبدیل ترکیه از کشوری توسعهنیافته به ترکیه امروزی شده است میتوان به نوسازی و ایجاد اصلاحات در این کشور با الگوبرداری از غرب، خصوصیسازی، جذب سرمایههای داخلی و خارجی، توسعه صادرات و ... اشاره کرد.
درمیان اقتصادهای نوظهور، هندوستان یکی از سریعترین اقتصادهای در حال رشد است که به کانون توجه بسیاری از سرمایه گذاران در سراسر دنیا تبدیل شده است. ۲۵ سال اصلاحات اقتصادی اساسی در هندوستان این کشور را امروز به نقطهای رسانده است که بسیاری از تحلیلگران در آینده نزدیک آن را جلوتر از آمریکایی که برای بیش از یک قرن مسلط بر اقتصاد جهان بود، میبینند. از سال ۲۰۰۰ سطح بالای فعالیتهای صنعتی و تقاضای روزافزون دنیا برای کالاها و خدمات تولید هندوستان، یکی از سریعترین نرخهای رشد اقتصادی جهان را برای آن رقم زده است و امروز از این کشور به عنوان پنجمین اقتصاد جهان یاد میشود.
اتحادیه اروپا را میتوان بیتردید یکی از مهمترین نظامهای اقتصادی جهان معاصر دانست که در طول عمر شصت ساله خود به تدریج گامهای بلندی را در راستای همگرایی و گسترش قلمرو اقتصادی خود برداشته است. سنگبنای این اتحادیه با تأسیس جامعه ذغال و فولاد اروپا در سال ۱۹۵۱ با هدف حفظ وحدت و یکپارچگی در اروپا توسط برخی از کشورهای اروپایی بنا نهاده شد. روند وحدت و همگرایی در اروپا با امضای توافقنامه رم و ایجاد جامعه اقتصادی اروپا در سال ۱۹۵۷ قوت بیشتری یافت. اهداف اولیه جامعه اقتصادی اروپا که صرفا به حوزه تجارت و تعرفههای گمرکی محدود میشد، با گذر زمان گسترش یافت و زمینههای دیگری از جمله حوزه پولی و مالی را نیز در بر گرفت. همگرایی اقتصادی در بین کشورهای اروپایی و تشکیل اتحادیه اروپا منجر به شکوفایی اقتصادی و افزایش چشمگیر حجم تجارت کشورهای عضو شد به گونهای که در سال ۲۰۲۰ نسبت حجم تجارت به تولید ناخالص داخلی در این اتحادیه برابر با ۸۶ درصد بود که در مقایسه با سال ۱۹۷۰، ۱۱۵ درصد افزایش یافته است.