مشاهده بیشتر
بررسی وضعیت موجود در برخی از صنایع فلزات غیرآهنی حاکی از بهرهمندی کشور از مزیتهای بسیار است. با این حال، برخی از این صنایع در کشور آنطور که انتظار میرود توسعه نیافتهاند که علل این مسئله را باید در محدودیتها و موانعی جستوجو کرد که بر سر راه تولید این دسته از فلزات قرار دارند. در این میان، صنعت مس، با توجه به پیشینه آن در کشور و اقدامات صورتگرفته، شرایط مطلوبتری را تجربه میکند. امید میرود که راهکارهای لازم در خصوص توسعه هر چه بیشتر سایر فلزات غیرآهنی نیز در دستور کار قرار گیرد، زیرا در غیر این صورت، دستیابی به چشماندازهای معینشده برای این فلزات بسیار دشوار خواهد بود.
در حال حاضر، صنعت فولاد یکی از استراتژیکترین صنایع جهان به شمار میآید و بسیاری از کشورها برای توسعه این صنعت و تولید فولاد خام گام برداشتهاند. در ایران نیز داشتن مزیتهای رقابتی فراوان موجب شد تا توسعه این صنعت یکی از اولویتهای اصلی توسعه قرار بگیرد و ایران هماکنون جزو ده تولیدکننده فولاد برتر جهان قرار داشته باشد. با توجه به توسعه این صنعت، در سند چشمانداز ۱۴۰۴، افزایش ظرفیت تولید فولاد به ۵۵ میلیون تن پیشبینی شده، اما به سبب عدم توازن در زنجیره و مشکلات و چالشهای فراوانی که گریبانگیر این صنعت استراتژیک شده است، نمیتوان به تولید فولاد با این ظرفیت در سالهای آتی امیدوار بود.
فلزات لیتیوم، کبالت و نیکل، با توجه به نقش پررنگی که در تولید باتریهای لیتیوم یون ایفا میکنند، بیتردید در آینده صنایعی همچون الکترونیک و خودروهای برقی اثرگذار خواهند بود. از آنجا که این باتریها گستره وسیعی از کاربرد در وسایل مورد نیاز روزمره شامل موبایل و لپتاپ تا انواع خودروهای برقی را شامل میشوند، از نقش مهم فلزات مصرفی در تولید آنها نمیتوان چشمپوشی کرد. شاید خودروهای برقی را بتوان بزرگترین عامل محرک بازار این فلزات دانست، بهخصوص که با توجه به سرعت توسعه این صنعت، چشمانداز بسیار روشنی برای آنها قابل تصور است. علت این مسئله را باید در ضرورت دستیابی به اهداف کربن صفر در سال ۲۰۵۰ جستوجو کرد که بهتنهایی محرکی قدرتمند برای رشد تقاضا در بازار اینگونه فلزات محسوب میشود.
فلزات گرانبها از جمله فلزاتی به شمار میآیند که همواره میتوان چشماندازی روشن را برای آنها متصور بود. علت این امر، گستره وسیع کاربرد این فلزات است. برای مثال، استفاده از این فلزات به منظور سرمایهگذاری، از گذشته تاکنون، مرسوم بوده است. از این رو، به نظر میرسد تقاضای این دسته از فلزات، به رغم ارزش اقتصادی بالا، روندی روبهرشد را در سالهای آینده نیز داشته باشد. باید توجه داشت که محرک تقاضای فلزات گرانبها نهتنها کاربرد عملی، بلکه نقش پررنگ آنها در بخش سرمایهگذاری و ذخیره ارزش است.
با توجه به چشمانداز بلندمدت تعیینشده برای جهانی با کربن صفر، ایجاد تغییراتی در الگوی مصرف و پیشرفتهایی در حوزه تکنولوژی ضروری به نظر میرسد. در این مسیر، فلزات نیز نقشی پررنگ برای تحقق اهداف تعیینشده ایفا میکنند. اگرچه برای برخی از فلزات با توجه به ماهیت آنها نمیتوان چشمانداز روشنی را متصور بود، از نقش حیاتی بسیاری از آنها در آینده نیز نمیتوان چشمپوشی کرد. سرب فلزی است که با توجه به ماهیت سمی و خطرناک آن، به نظر نمیرسد که نقشی پررنگ در آینده داشته باشد. از طرف دیگر، از فلز روی حتی به عنوان جایگزین مناسبی برای برخی دیگر از فلزات نیز یاد میشود و میتوان نقش مهم آن را در آینده تضمینشده دانست.
در سالهای اخیر، همگام با توسعه صنایع مختلف، استفاده از آلومینیوم نیز افزایش یافته است، به طوری که امروز از این فلز نقرهایرنگ به عنوان فلز قرن بیستویکم یاد میشود. آلومینیوم، به سبب ویژگیهایی نظیر سبکوزنی، چکشخواری و شکلپذیری مناسب، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه و هدایت الکتریکی بالا، در صنایع خودروسازی، شبکههای توزیع و انتقال برق، ساختوساز و ... به شکلهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. با توجه به اینکه در سالهای اخیر دمای جهانی بهشدت افزایش یافته است و استفاده از انرژیهای پاک خصوصا انرژی الکتریکی یکی از مهمترین سیاستهای مقابله با این معضل جهانی به شمار میآید، پیشبینی میشود که در سالهای آتی، با توسعه این بخش، ساخت خودروهای الکتریکی، ایجاد زیرساختها و ...، تقاضای فراوانی برای آلومینیوم در جهان ایجاد شود.
مس از مهمترین فلزات به شمار میرود و مصرف آن، همگام با رشد و توسعه اقتصادی جهان، افزایش یافته است. بررسی روند تقاضای این فلز ارزشمند در سالهای اخیر نشان میدهد که در زمانهایی که اقتصاد جهانی در شرایط رکود بوده، تقاضای مس نیز در بازارهای جهانی با نوساناتی همراه بوده است. از آنجایی که در سالهای اخیر صنایع مختلف حرکت به سمت استفاده از انرژیهای پاک و کمکربن را آغاز کردهاند، میتوان آینده روشنی را برای این فلز ارزشمند متصور بود، زیرا مس رسانای خوب جریان الکتریکی است و ویژگیهای منحصربهفرد دیگری نظیر خاصیت شکلپذیری، مقاومت در برابر خوردگی و ضربه دارد. این امر موجب شده است که از مس در صنایعی نظیر خودروهای برقی و ساختوساز استفاده شود.
اهمیت بالای صنعت فولاد و نقش پررنگ آن در وضعیت اقتصادی جوامع، قابل چشمپوشی نیست. اگرچه مسائل زیستمحیطی مربوط به تولید این ماده به موضوعی جدی در میان جوامع بدل شده است، تصور حذف فولاد در آیندهای نزدیک امری دشوار به نظر میرسد. با این حال، محققان در تلاش برای یافتن رویکردهایی به منظور کاهش آلایندگی فولادند و حتی برای انتخاب مواد جایگزین آن نیز جستوجو کردهاند. شرایط حاکم بر بسیاری از مناطق درحالتوسعه جهان محرکی برای افزایش تقاضا در بازار فولاد محسوب میشود و به نظر میرسد حذف فولاد دستکم در چند دهه آینده امکانپذیر نباشد
تصویرکردن آینده اقتصاد جهان، که رویدادها و تصمیمات مختلف کوچک و بزرگ هر عامل اقتصادی با حرکتی دومینووار منجر به نتایج عظیم و گستردهای در سطح جهان میشود، آسان نیست و هر پیشآمد غیرمنتظره، هرچند با محدوده تاثیر کوچک، میتواند با تاثیری پروانهای کل جهان را در بر بگیرد و اعتبار پیشبینیها و دورنماهای تلقیشده قبلی از آینده را زیر سوال ببرد. اما با وجود همه این عدم اطمینانها، بر اساس سیاستگذاریهای بلندمدت دولتها و شرکتهای بزرگ جهانی و استراتژیهای اقتصادی اتخاذشده از جانب آنها، میتوان سمتوسویی برای آینده اقتصاد جهان تصور کرد و تخمینی از چالشها و فرصتهای پیشِرو داشت.
ظهور و فراگیر شدن تکنولوژیهای مختلف و تغییر مسیر و حرکت به سوی تامین انرژی پاک دو عامل مهم تاثیرگذار بر آینده صنایع مختلف محسوب میشوند. همانگونه که تصور ظهور تکنولوژیهایی همچون هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در عصر حاضر برای انسان در سه دهه گذشته ناملموس و دور از ذهن بود، تصور تکنولوژیهای نوظهور در سی سال آینده نیز ناممکن است. با این حال، مسلما تکنولوژیهای نوظهور امروز در آینده فراگیر میشوند. اما در مورد تغییرات عامل محرک دیگر یعنی سبد انرژی، با توجه به سیاستگذاری دولتها و سازمانهای بینالمللی، با قطعیت بیشتری میتوان تغییرات پیشِرو را گمانهزنی کرد و با آنها هماهنگ شد.
تعدد بالای همسایگان ایران و ساختارهای منحصربهفرد اقتصادی و بازار مصرف این کشورها، فرصتهای مناسبی را برای توسعه مراودات تجاری با آنها ایجاد میکند. با این حال، آمارها نشان میدهند سهم ایران از تامین واردات حدود یک هزار و دویست میلیارد دلاری همسایگان خود، کمتر از ۲.۲ درصد است. تصویر نقش قلمو و رنگ روی جلد را میتوان سمبلی از نقشافرینی و سهم ایران در بازارهای کشورهای همسایه دانست. سهمی که بسیار کمتر از پتانسیلهای واقعی کشور بوده و اصطلاحا «کمرنگ» مانده است. بدیهی است، توجه به ظرفیتهای موجود و تولید و عرضه محصولات قابلرقابت در بازارهای جهانی، کلید و عامل اساسی نقشآفرینی پررنگتر ایران در بازار کشورهای همسایه محسوب میشود که فرصت مناسبی را برای رشد مصرف و صادرات غیرمستقیم فلزات اساسی در قالب محصولات ساختهشده و نهایی به کشورهای همسایه ایجاد میکند.
صادرات به کشورهای همسایه عنصر مهمی در تجارت خارجی ایران محسوب میشود. در این میان، صادرات به کشور عراق، با توجه به عوامل گوناگونی همچون موقعیت جغرافیایی این کشور و داشتن روابط سیاسی مناسب با ایران، همواره بخش مهمی از مبادلات خارجی کشور را شکل داده است. با توجه به مسائل و مشکلات حاصل از تحریمها، گسترش روابط تجاری با کشورهایی همچون عراق میتواند فرصتی مناسب برای بهبود شرایط اقتصادی کشور قلمداد شود. حجم بالای واردات عراق و همچنین فرصتهای ظهوریافته، که ناشی از عوامل مختلف از جمله مسائل سیاسیاند، سبب بروز موقعیتهای مناسبی برای توسعه صادرات به این کشور شدهاند. به طور کلی، به نظر میرسد که باید صادرات به عراق را بستری مناسب برای برونرفت کشور از وضع موجود دانست.