مشاهده بیشتر
اکتشاف نفت در قرن نوزدهم، گسترش کاربردها و تقاضای آن و متعاقبا ظهور مناطق عمده تولیدکننده نفت از جمله کشورهای خاورمیانه، منجر به شکلگیری بازار گستردهای برای عرضه نفت در سراسر جهان شد. در همین راستا، سازمانهایی از جمله اوپک که در اواسط قرن بیستم تشکیل شد، سطح تولید و قیمت نفت را کنترل میکرد و بازار جهانی نفت را بیشتر شکل میداد. رویدادهای ژئوپلیتیکی در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۹۰ نوسانات قابل توجهی را در بازار جهانی نفت به وجود آورد. با این حال، پیشرفتهای فناوری در تکنیکهای استخراج منجر به افزایش تولید از منابع غیر سنتی از جمله نفت شیل شد و پویایی عرضه و تقاضا را برای این منبع به وجود آورد. البته باید در نظر داشت، نگرانیهای فزاینده اخیر در مورد تغییرات آبوهوایی منجر به تغییر رویکرد به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر شده است که تسلط نفت در ترکیب انرژی جهانی را به چالش میکشد.
سنگآهن نخستین حلقه زنجیره تولید فولاد است. در سالهای اخیر، توسعه ظرفیتهای صنعت فولاد یکی از گفتمانهای مهم و اساسی اقتصاد کشور بوده است، اما به نظر میرسد که سرمایهگذاری در عرصه معادن سنگآهن آنچنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. چالشهای فعلی فولادسازان در زمینه تامین مواد اولیه نیز از همین موضوع حکایت دارد. روشن است که تحقق چشماندازهای صنعت فولاد بدون توسعه و رشد معادن سنگآهن کشور ممکن نخواهد بود که لازمه این امر سیاستگذاریهای مناسب در این بخش و اصلاح دستورالعملهای دولتی است.
انرزی هستهای اگرچه نوظهور، اما به سرعت به یکی از اجزای جداییناپذیر سبد انرژی ایران تبدیل شده است. در حالی که ایران با تنوع بخشیدن به سبد انرژی خود با استفاده از انرژی هستهای، به طور موثری تقاضای فزاینده برای انرژی اولیه در داخل کشور را برآورده کرده، نقش انرژی هستهای در تضمین امنیت انرژی و گذار به آینده کمکربن نیز حائز اهمیت است. براساس آمارها، نیروگاه اتمی بوشهر در حال حاضر با ظرفیتی بالغ بر یک هزار مگاوات و تولید انرژی اولیه بیش از ۷.۴ تراوات ساعت بخش قابل توجهی از تقاضای انرژی اولیه ایران را برآورده میکند. در حالی که ۳ نیروگاه اتمی دیگر نیز در مرحله احداث قرار دارند، سازمان انرژی اتمی ایران در تلاش است تا در یک چشمانداز گستردهتر ظرفیت هستهای خود را به بیش از ۲۰ هزار مگاوات در سال ۲۰۴۰ افزایش دهد.
نفت و گاز به عنوان مرسومترین حاملهای انرژی جهان، به طرق مختلف اقتصاد تقریبا تمامی کشورها را تحت تاثیر قرار میدهند. طبق مطالعات و برآوردهای صورتگرفته، در شرایط رونق بازار جهانی نفت، کشورهایی که واردکننده نفت محسوب میشوند به طور متوسط با فشار هزینه در مصرف و سرمایهگذاری به عنوان ارکان تولید ناخالص داخلی مواجه میشوند که البته شدت این افزایش هزینه تا حد زیادی به بهرهوری مصرف و جایگاه نفت در ساختار تولیدی بنگاههای اقتصادی آن کشورها بستگی دارد. در مقابل، کشورهای صادرکننده نفت، در شرایط رونق بازار جهانی این کامودیتی حیاتی، عموما از محل افزایش ارزش پول ملی و مخارج دولتی سطوح بالاتری از نرخ رشد اقتصادی را تجربه میکنند. با این حال، آمارها نشان میدهند که طی تقریبا ۳ دهه گذشته، نقش نفت و گاز در اقتصاد جهانی کمرنگتر شده است که از جمله دلایل آن میتوان به بهبود بهرهوری انرژی در بخشهای مصرفی و تولیدی و همچنین توجه بیشتر به بخش خدمات در مقایسه با بخش صنعت اشاره کرد.
ایران با یک میلیون و ۶۳۵ هزار کیلومترمربع مساحت، تقریبا یک درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده و تنها مالک ۱/۰ درصد از کل ثروت جهان، معادل ۲۵۰ هزار میلیارد دلار است. کشور ما با توجه به منابع و پتانسیلهایی که از آنها برخوردار است، بیش از ۶۰ سال سابقه برنامهریزی دارد. در این مدت، فرآیند برنامهریزی تحتتاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با تغییر و تحولاتی روبهرو شده و فراز و نشیبهای زیادی داشته است. میتوان گفت آمایش سرزمین بهطور خاص و برنامهریزی بهطور عام در قبل و بعد از انقلاب در کشور اجرایی شده است. در این گزارش تاریخچه برنامهریزی و آمایش سرزمین در ایران را بررسی میکنیم.
سرمایهگذاری در حوزه معادن و صنایع فلزی از جمله فولاد، آلومینیوم و فلزات حیاتی همچون مس، لیتیوم، کبالت، نیکل و... یکی از مهمترین مولفههای رشد اقتصادی و افزایش تولید صنعتی در مقیاس منطقهای و جهانی به شمار میرود. البته حمایتهای مالی از عملیات معدنکاری و همچنین صنایع فلزی با توجه به ریسکهای موجود از جمله تامین انرژی و مسائل ژئوپلیتیکی، در سالهای اخیر با عدم قطعیتهایی همراه بوده، اما به هرحال، روند فراگیر برقی شدن و تاکید بر کربنزدایی از فعالیتهای انسانی، تقاضا برای تولیدات صنعتی و معدنی را افزایش داده و این مسئله منجر به رویکرد جدیدی در میزان جذب سرمایه در این بخش شده است. تامین مالی بخش معدن و صنایع فلزی، بازده تولید و بهرهوری نیروی کار را افزایش خواهد داد و در بلندمدت، رشد اقتصادی و تولید ثروت قابل توجهی را برای عمده کشورهای دنیا در پی خواهد داشت.
از زمان حفر نخستین چاه نفتی در سال ۱۲۸۷ تا کنون، برخی زیرساختهای صنعت نفت و گاز در کشور علیرغم تمامی محدودیتهای بینالمللی، پیشرفت قابل توجهی را تجربه کرده است. طبق آمارهای ارائهشده، حوزه اکتشاف و حفاری به منظور توسعه میادین جدید نفتی و گازی، از عملکرد مناسبی برخوردار نبوده، در حالی که وضعیت حفاریهای تعمیراتی و تکمیلی نسبتا با ثبات بوده است. مجموع طول خطوط لوله انتقال نفت و گاز کشور حدود ۱۷ هزار کیلومتر گزارش شده که تقریبا معادل ۱.۳ درصد از طول کل خطوط لوله انتقال نفت و گاز جهان است. همچنین، ایران از ۵ پایانه نفتی و گازی در مناطق شمالی و جنوبی کشور برخوردار است که این مسئله ضمن ایجاد پویایی برای بخش انرژی کشور، امکان بهرهبرداری از فرصت سوآپهای نفتی و گازی را فراهم آورده است.
نفت و گاز طبیعی را میتوان اجزای لاینفک سبد انرژی جهانی برشمرد که سهم قابل توجهی از تامین انرژی جهانی را برعهده دارند. در حالی که نفت عمدتا با مقاصد تامین انرژی در بخش حملونقل به مصرف میرسد، گاز طبیعی بخش عمدهای از تامین انرژی در تولید برق، گرمایش و فرایندهای صنعتی را پوشش میدهد. علیرغم تلاشها برای انتقال به سمت منابع انرژی پاکتر و پایدارتر، نفت و گاز طبیعی به دلیل قابلیت اطمینان، مقرونبهصرفهبودن و فراوانی، همچنان اجزای اصلی ترکیب انرژی جهانی باقی ماندهاند. آمارها حاکی از آن است که نفت ۲۸ درصد و گاز طبیعی ۲۲ درصد از ترکیب سبد انرژی اولیه دنیا را در سال ۲۰۲۲ به خود اختصاص میدهند.
تحولات صنعت ساختمانسازی در طول چند دهه گذشته موجب شده است تا تغییرات قابل توجهی در متریال و مصالح مصرفی ایجاد شود و استفاده از فلزات غیرآهنی در بخشهای مختلف این صنعت گسترش یابد. در واقع اهمیت یافتن مفاهیمی مانند سبکسازی ساختمان، خانههای هوشمند، سبکهای نوین معماری و طراحی دکوراسیون و همچنین انبوهسازی از جمله روندهای حاکم بر صنعت ساختمان هستند که موجب شدهاند استفاده از فلزاتی مانند آلومینیوم، مس و روی در احداث ساختمانها افزایش یابد.
شکلگیری روند گذار انرژی در مقیاس جهانی، بازار بسیاری از منابع و حاملهای انرژی را دستخوش تغییر قرار داده و منجر به افت تقاضا برای منابع و حاملهای انرژی آلاینده و در طرف مقابل، افزایش تقاضا برای انرژیهای پاک شده است. این موضوع برای ایران از طرفی به عنوان تهدید و از طرفی به دلیل برخورداری از پتانسیلهای لازم برای تولید هیدروژن به عنوان فرصتی کمنظیر تلقی میشود. با این حال، گزارشها نشان میدهند که تا کنون اقدام جدیای برای پایهگذاری و توسعه صنعت هیدروژن در ایران صورت نگرفته است و تولید سالانه هیدروژن در کشور به هیدروژن تولیدشده به عنوان محصول جانبی صنایع پتروشیمی محدود میشود که از جمله مهمترین دلایل آن میتوان به بالا بودن هزینه تولید هیدروژن در کشور تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی اشاره کرد.
ادغام فناوریهای هستهای در بخشهای انرژی و غیرانرژی نقشی مهمی در دستاوردها و پیشرفتهای تکنولوژیکی ایران طی چند دهه گذشته ایفا کرده است، به طور مثال، تولید برق هستهای از نیروگاه اتمی بوشهر از روندهای روبهرشد تقاضا در طول یک دهه اخیر حمایت کرده است و علاوه بر این که مصرف سوختهای فسیلی از جمله نفت و گاز طبیعی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد انتشارات دیاکسیدکربن را نیز به حداقل میرساند. دستاوردهای هستهای ایران در حوزه غیرانرژی نیز حائز اهمیت است، به طور مثال، پیشرفت در تولید رادیوداروها امروزه از تقاضای یک میلیون بیمار سرطانی در داخل کشور حمایت میکند و بخش قابل توجهی از این رادیوداروها به بیش از ۵ قاره در جهان نیز صادر میشود.
قابلیتهای شناختهشده آلومینیوم از جمله نسبت استحکام به وزن و تطبیقپذیری، آن را به یک فلز استراتژیک در سطح جهانی تبدیل کرده، به طوری که تنها طی چند دهه گذشته تقاضای فزایندهای برای این فلز شکل گرفته است. با توجه به این که فرایند ذوب و پالایش آلومینا فرایندی انرژیبر و با انتشار قابل توجه کربن همراه است، حرکت به سمت تولید و عرضه آلومینیوم ثانویه به عنوان رویکردی در پاسخ به تقاضای روزافزون مطرح شده و شکاف مرتبط با عرضه آلومینیوم را تا حد قابل توجهی پر کرده است. در حالی سهم عرضه ثانویه از تولید آلومینیوم جهان امروز به ۳۶ درصد میرسد که انتظار میرود این سهم تا سال ۲۰۵۰ از مرز ۵۶ درصد نیز عبور کند. البته با توجه به این که بخش عمده آلومینیوم اولیه تنها در مناطق محدودی از جمله روسیه و چین تولید میشود، اختلال در جریانهای تجاری به کمبود عرضه آلومینیوم در مناطقی مانند اروپا و ایالات متحده آمریکا منجر شده است.