مشاهده بیشتر
فرآیند شهرنشینی و حرکت به سمت بلندمرتبهسازی در ایران طی دهههای گذشته، روند نسبتا پایداری را شاهد بوده است. تا پیش از سال ۱۳۸۶، تراکم ساختمانی در کشور کمتر از ۱۰۰ درصد بود و سهم پروانههای احداث ساختمانهای یک و دو طبقه تقریبا دو برابر سهم پروانه احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر بود. اما از این سال به بعد، همزمان با اجرایی شدن پروژه مسکن مهر، رویکردها در این حوزه تغییر یافت. آمارها نشان میدهد که تا سال ۱۴۰۰، میزان تراکم ساختمانی در کشور به حدود ۱۴۰ درصد افزایش یافت و سهم پروانههای احداث ساختمانهای سه طبقه و بیشتر نیز به ۴۷ درصد رسید که این موضوع به وضوح در دستور کار قرار گرفتن توسعه عمودی شهرها را آشکار میکند. علاوه بر این، توسعه شهرنشینی طی سالهای گذشته، مصرف گسترده فلزات فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال داشته است. برآوردها حاکی از آن است که طی سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۴۰۰، سالانه به طور متوسط حدود ۴ میلیارد دلار فولاد، ۴۰۲ میلیون دلار آلومینیوم و ۲۲۶ میلیون دلار مس در صنعت ساختمانسازی کشور به مصرف رسیده است.
بخش عمدهای از محصولات ساختهشده فلزی غیرآهنی به روش ریختهگری تولید میشوند. از مزایای قطعات ساختهشده به روش ریختهگری میتوان به قابلیت عملیات حرارتی، قابلیت ماشینکاری و جوشپذیری خوب با استحکام بالا اشاره کرد. قطعات ریختهگریشده حلقههای نهایی زنجیره ارزش تولید محصولات فلزی هستند. از آنجا که بسیاری از ابزارآلات و تجهیزات مورد استفاده در بخشهای مختلف صنعت به این روش تولید میشوند، با سرمایهگذاری در حوزه توسعه ظرفیتهای ریختهگری فلزات غیرآهنی، میتوان نیاز صنایع داخلی به این قطعات را حد امکان تامین کرد که این مسئله کشور را از واردات این قطعات بینیاز میسازد و از خروج ارز از کشور جلوگیری میکند.
بازار جهانی سرب و روی به دلیل کاربردهای صنعتی وسیعی که این دو فلز دارند، نسبت به چرخههای تجاری و تغییرات شاخصهای کلان اقتصادی واکنش نشان میدهد. تورم، یکی از مهمترین این شاخصها است که تغییرات آن میتواند منجر به تغییر در روند عرضه و تقاضای فلزات سرب و روی و در نتیجه قیمت آنها شود. بررسیها نشان میدهد که سطح پایینی از نرخ تورم به دلیل آن که قیمتها و هزینههای تولید از ثبات نسبی برخوردار هستند، معمولا شکلگیری روندی صعودی در میزان تولید سرب و روی را به دنبال دارد. این در حالی است که سطوح بالای نرخ تورم بسته به منشا ایجاد تورم و همچینین با توجه به نااطمینانیهای ناشی از آن، آثار متفاوتی میتواند بر قیمت و میزان تولید و مصرف فلزات سرب و روی داشته باشد. علاوه بر این، بررسیها نشان میدهد که میزان تجارت سرب و روی در بلندمدت، بعضا به تغییرات نرخ داخلی تورم کشورها در مقایسه با نرخ جهانی تورم واکنش نشان میدهد.
فولاد از مهمترین و استراتژیکترین کامودیتیهای جهان محسوب میشود. ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد فولاد و همچنین خواص مشابه با بتن از جمله ضریب انبساط حرارتی تقریبا یکسان، آن را به پرکاربردترین متریال در صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است. مروری بر آمارهای مرتبط با حوزه ساختمانسازی برخی از کشورها گویای آن است که انواع محصولات فولادی، بالغ بر نیمی از مواد و مصالح به کاررفته در فرآیند اجرای پروژههای ساختمانی را تشکیل میدهند. بر این اساس، تحولات صنعت ساختمانسازی، اصلیترین محرک بازار فولاد محسوب میشود. بیشترین سهم از صنعت ساختمانسازی جهان به چین اختصاص دارد. از این رو، پروژههای ساختمانی این کشور، بزرگترین بازار مصرف فولاد در جهان به حساب میآید. در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۵۰ میلیون تن فولاد در صنعت ساختمانسازی چین به مصرف رسید که این رقم معادل ۵۴ درصد از فولاد به کاررفته در صنعت ساختمانسازی جهان و ۲۰ درصد از کل فولاد مصرفشده در جهان است.
فولاد از جمله استراتژیکترین کامودیتیهایی محسوب میشود که کاربردهای گستردهای در بخشهای مختلف صنعت پیدا کرده است. این موضوع، بازار جهانی فولاد را به تحولات صنعتی و چرخههای تجاری گره زده است. مروری بر ادبیات اقتصاد و بازار کامودیتیها گویای آن است که بازار جهانی فولاد به دلیل آن که صنعت ساختمان و کالاهای بادوام اصلیترین مصرفکنندگان فولاد هستند، به شدت میتواند تحت تاثیر سطوح نامتعارف نرخ تورم قرار گیرد. آمارهای ارائهشده نیز موید این موضوع است. در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۲ که نرخ جهانی تورم از مرز ۸ درصد عبور کرد، میزان تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی بر خلاف روند سالهای قبل خود، کاهش یافت، این در حالی است که میزان کاهش در مصرف بسیار شدیدتر از کاهش در میزان تولید بوده است.
فلز مس یکی ازکامودیتیهای استراتژیک اقتصاد جهان به شمار میرود که با توجه به روندهای حاکم بر حوزه صنعت و انرژی و روند برقی شدن، روز به روز بر اهمیت آن افزوده میشود. موضوع رشد جمعیت یکی از مولفههای کلیدی بر رشد و یا افت بازار این فلز به شمار میآید. البته این تاثیرگذاری در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه متفاوت است. کشورهای توسعهیافته، علیرغم این که با نرخ رشد جمعیت نزولی مواجه هستند، اما به سبب ظهور فناوریهای نوین از جمله خودروهای برقی، توسعه صنایع الکترونیکی و بهرهبرداری از انرژیهای تجدیدپذیر، با رشد تقاضا برای مصرف مس روبهرو شدهاند و این شرایط در سالهای آینده نیز تداوم خواهد داشت. در کشورهای درحال توسعه، نرخ رشد جمعیت بالاتر است، از این رو، میزان مصرف مس در راستای توسعه شهرها و زیرساختها فزاینده خواهد بود.
فولاد جزء لاینفک فرایند برقیشدن جهان است که به طور تاریخی در توسعه و ساخت زیرساختهای الکتریکی از تولید گرفته تا انتقال و توزیع مورد استفاده قرار گرفته است. به نظر میرسد گسترش بیشتر برقیشدن با تقاضای توسعه زیرساختهای برق قابل اطمینان و پایدار و نیز گسترش ظرفیت نیروگاههای انرژی تجدیدپذیر از جمله انرژی بادی و خورشیدی همراه باشد. با توجه به این که این نیروگاهها به تاسیسات فولادی برای توربینهای بادی و نصب پنلهای خورشیدی نیاز دارند، به نظر میرسد تقاضا برای فولاد در این بخش روندی رو به رشد را سپری کند. به طور مشابه در بخش خودرو، تغییر به سمت خودروهای الکتریکی، مصرف قابل توجهی از فولاد را به دنبال داشته است. همانطور که کشورهای بیشتری در جهان در مسیر برقیشدن قرار میگیرند، مقادیر بیشتری فولاد در صنعت خودروسازی به مصرف برسد.
فلز مس به عنوان یکی از فلزات پایه برای انواع صنایع و بخشهای مختلف یک جامعه از جمله زیرساختهای انرژی و حملونقل به شمار میرود. به دنبال گسترش شهرها و افزایش فعالیتهای صنعتی، میزان مصرف این فلز نیز طی دهههای اخیر روندی صعودی داشته است، اما آغاز برخی روندها در دو دهه اخیر از جمله تولید روزافزون خودروهای برقی و همچنین تولید برق با استفاده از منابع تجدیدپذیر، روند رو به رشد مصرف مس را به طور قابل توجهی افزایش داده است. همچنین قدرتهای جدید در جنوب شرق آسیا از جمله چین، هندوستان، تایوان، کره جنوبی، تایلند و سایر کشورهای شرقی، به دنبال توسعه مناطق و صنایع خود در دو دهه اخیر، به مصرفکنندگان عمده مس در جهان تبدیل شدهاند و این در حالی است که تا نیم قرن اخیر، بخش عمده بازار مصرف مس به کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی اختصاص داشت.
فلز مس، یکی از راهبردیترین مواد کاربردی در صنعت خودروسازی به حساب میآید. بهبود عملکرد و ظهور خودروهایی با امکانات و آپشنهای بیشتر (و به طور ویژه خودروهای برقی)، مهمترین روندهای حاکم بر صنعت خودروسازی جهان در سالهای اخیر بوده و در این میان، مس نقش بسیار مهمی را بر عهده داشته است، چرا که ساخت بسیاری از تجهیزاتی که در طول زمان به خودروها اضافه شده بر پایه گسترش مصرف مس صورت گرفته است. طبق آخرین گزارشهای ارائهشده، مصرف مس در صنعت خودروسازی حدود ۳ میلیون تن است و انتظار میرود که در طول یک دهه پیشرو تقریبا از ۶ میلیون تن در سال نیز گذر کند.
ساختمانسازی از قدیمیترین فعالیتهای بشر در جهان به شمار میآید که در طول زمان تحولات زیادی داشته است. این صنعت به طور ویژهای با محیطزیست سروکار دارد و از جنبههای گوناگونی بر آن تاثیر میگذارد. در سالهای اخیر که نگرانیهای جهانی در خصوص گرمایش زمین و پدیده تغییر اقلیم شدت گرفته، اهمیت روی آوردن به شیوههای پایدارتر در صنعت ساختمان بیش از گذشته روشن شده است. این مسئله باعث معرفی مواد و رویکردهای نوین و نوآورانهای شده است که زمینهساز مقاومتر شدن و افزایش عمر مفید ساختمانها، سازگاری بیشتر آنها با محیطزیست و کاهش آلایندگی صنعت ساختمانسازی خواهد شد.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
بحرانهای مالی به هنگام وقوع آثار مخربی را بر پیکره اقتصاد از خود بر جای میگذارند. بازار فلزات سرب و روی به دلیل کاربردهای وسیعی که در بخش صنعت دارند از این قاعده مستثنی نیستند. تجربه بحران مالی ۲۰۰۸ نیز نشان میدهد مولفههای بازار جهانی فلزات سرب و روی حساسیت نسبتا بالایی به وقوع یک بحران مالی دارند. با این حال انتظار میرود که بازار جهانی این دو فلز چندان تحت تاثیر بحران بانکی هفتههای اخیر آمریکا که تا حدی یادآور بحران مالی ۲۰۰۸ است، قرار نگیرد. زیرا این بحران بر خلاف بحران مالی ۲۰۰۸ بیش از آن که ریشه فاندامنتالی داشته باشد، ناشی از وحشت سپردهگذاران بوده است.