مشاهده بیشتر
ایران با یک میلیون و ۶۳۵ هزار کیلومترمربع مساحت، تقریبا یک درصد از جمعیت جهان را در خود جای داده و تنها مالک ۱/۰ درصد از کل ثروت جهان، معادل ۲۵۰ هزار میلیارد دلار است. کشور ما با توجه به منابع و پتانسیلهایی که از آنها برخوردار است، بیش از ۶۰ سال سابقه برنامهریزی دارد. در این مدت، فرآیند برنامهریزی تحتتاثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی با تغییر و تحولاتی روبهرو شده و فراز و نشیبهای زیادی داشته است. میتوان گفت آمایش سرزمین بهطور خاص و برنامهریزی بهطور عام در قبل و بعد از انقلاب در کشور اجرایی شده است. در این گزارش تاریخچه برنامهریزی و آمایش سرزمین در ایران را بررسی میکنیم.
کشور ترکیه بیش از ۷۸۳ هزار کیلومترمربع مساحت و جمعیتی افزون بر ۸۲ میلیون نفر از ۸۱ استان و ۱۳۹۷ محدوده شهری دارد؛ بنابراین بهمنظور بهرهمندی درست و مطلوب از منابع موجود در این کشور و همچنین پاسخگویی به نیازهای جامعه، برنامهریزی برای تخصیص منابع براساس داراییهای موجود، امری ضروری و مستلزم تمهیداتی است. گزارش حاضر آمایش سرزمین در کشور ترکیه را مورد بررسی قرار داده است.
در سال ۲۰۱۹ موضوع آمایش سرزمین در کشور چین با بیش از ۸۰ برنامه در دستور کار قرار گرفت که بیش از ۲۰ برنامه از آنها براساس قوانین مصوب دنبال میشود. برنامهریزیهای یادشده شامل برنامهریزیهایی برای بخش راهآهن این کشور ازسوی وزارتخانه خطوط ریلی، برنامهریزی برای جنگلها و مراتع ازسوی اداره ملی آن و همچنین برنامههایی برای حملونقل دریایی چین بود. در کشور چین برنامهریزی تمام سازمانها، وزارتخانهها و ادارات ازسوی بخشهای مربوطه انجام میشود و هر بخش به زیرمجموعههای خود خدمترسانی میکند.
کشور آسیایی کرهجنوبی با دارا بودن سه سطح دولتی و ۱۷ زیرمجموعه متشکل از ۹ استان، ۶ کلانشهر و ۲ منطقه ویژه با بهرهمندی از برنامهریزی درست و مطلوب توانسته است در بین بیست کشور نخست اقتصادی جهان قرار گیرد. این کشور با وجود مساحت اندک و منابع محدود، در امر برنامهریزی و آمایش سرزمینی عملکرد موفقی داشته است و الگوی مناسبی برای دیگر کشورها بهشمار میرود. یکی از دلایل موفقیت این کشور در امر برنامهریزی، شناسایی صنایع ارجح بوده است که بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند. گزارش حاضر به بررسی برخی ویژگیهای عمومی و برنامهریزیهای این کشور میپردازد.
بررسی دادههای تاریخی نشان میدهد انجام مطالعات آمایش سرزمین در کشور ما از قدمتی طولانی و قابل توجه برخوردار است، بهگونهای که پیشینه آن از بسیاری از کشورهای توسعهیافته کنونی نیز بیشتر است. با این حال خروجی این مطالعات، خصوصا در چند سال اخیر، هیچگاه نتوانسته است بر چالشهای نظیر توسعه نامتعادل نواحی و عدم توزیع متناسب جمعیت در کشور غلبه کند که دلیل اصلی این مسئله عدم توجه مقتضی به اجرای مناسب و لحاظ کردن مطالعات آمایش سرزمین در برنامهریزیها و سیاستهای توسعه است. چنانکه گویی این مطالعات پرقدمت در گوشهای مغفول مانده و خاک میخورد.