مشاهده بیشتر
آلومینیوم به عنوان عنصری نسبتا سبک و با رسانایی بالا از مدتها قبل در توسعه شبکههای برق جهان ایفای نقش کرده است. با این حال تسریع روند برقیشدن جهان به ویژه در چند دهه گذشته تقاضا برای این فلز نقرهای را بیش از پیش افزایش داده است. به طور مثال، مقادیر آلومینیوم مورد نیاز در توسعه شبکههای انتقال برق جهان در یک دهه گذشته به طور متوسط ۱۱ میلیون تن تخمین زده شده است و به نظر میرسد ادامه روند برقیشدن تقاضای این فلز را بیش از ۲ برابر تا سال ۲۰۵۰ افزایش دهد. البته از آنجایی که برقیشدن صنعت خودرو نیز بخش قابل توجهی از تقاضای آلومینیوم را به خود اختصاص میدهد، به نظر میرسد با ورود بیشتر خودروهای الکتریکی به ناوگان خودرو تقریبا ۱۰ میلیون تن آلومینیوم توسط این صنعت در سال ۲۰۳۰ به مصرف برسد.
اهمیت مس به عنوان یک عنصر اساسی در روند برقیشدن جهان بر کسی پوشیده نیست. در حالی که پیشرفتهای تکنولوژیکی و توسعه شبکههای برق در جهان بخش قابل توجهی از تقاضای جهانی مس را به خود اختصاص میدهد، ضرورت مصرف مس را به عنوان یکی از اجزای جداییناپذیر سیستمهای الکتریکی در جهان با توسعه بیشتر روند برقیسازی به ویژه از طریق گسترش شبکههای برق (انتقال، توزیع و ترانسفورماتورها) و توسعه گستردهتر صنعت خودروهای الکتریکی تقاضای این فلز را بیش از پیش افزایش داده است. اگرچه به نظر میرسد مقادیر فعلی مس جهان برای پاسخگویی به روند برقیشدن جهان کافی باشد، اما با توجه به محدودیت ذخایر معدنی و افزایش قیمتها در بازارهای جهانی، به نظر میرسد عرضه مس در آینده با چالش مواجه باشد.
«انرژی» موضوعی است که در دنیای امروز به یکی از مفاهیم استراتژیک و تعیینکننده در فضای تعاملات اقتصادی، تجاری و حتی سیاسی جهان تبدیل شده است. الکتریسیته به عنوان یکی از حاملهای انرژی، نقشی محوری در توسعه زیرساخت شهری و صنعتی داشته و از آنجا که بخش غالب تولید برق جهان به سوختهای فسیلی متکی است، تولید آن مهمترین عامل انتشار گازهای گلخانهای تلقی میشود. از این رو سرمایهگذاری در حوزه زیرساختهای نیروگاههای تجدیدپذیر از جمله خورشیدی، بادی و برقآبی راه حلی برای جلوگیری از ادامه این روند خواهد بود. مطالعات نشان میدهند که در دهه گذشته توجه مضاعفی به توسعه ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر در جهان صورت گرفته است که نتیجه این مسئله کاهش میزان انتشار کربن به ازای تولید هر کیلوواتساعت برق بوده است، روندی که انتظار میرود در سالهای آینده نیز تداوم یابد.
نگاه جدید دنیای امروز به مقوله انرژی و پررنگتر شدن نقش برق به عنوان محور تولید، صنعت و خدمات، نگاه کشورها را به سمت استفاده از پتانسیلهای ذاتی خود برای توسعه صنعت برق با توجه به الزام به کاهش انتشار کربن جلب کرده است. در دهههای اخیر تولید برق جهان عمدتا با تکیه بر استفاده از منابع انرژی فسیلی صورت گرفته است، اما در عصر حاضر موضوعاتی مانند الزام به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، محدودیت منابع سوختهای فسیلی و توسعه فناوریهای زنجیره انرژی، موجب شده است تا کشورهای مختلف براساس مزیتهای خود، به ایجاد تحول در سبد برق و توسعه نیروگاههای برق تجدیدپذیر بپردازند.
بهرهوری و کارایی الکتریسیته به عنوان یک حامل انرژی، در مقایسه با سوختهای فسیلی موجب شده است که روند جهانی سریعی در خصوص گسترش کاربردهای آن در بخش صنعت و ساختمان شکل بگیرد و امروز، تغییر فرایندهای صنعتی و تجهیزات ساختمانی با هدف کاهش اتکا به سوختهای فسیلی و در مقابل استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر، یکی از راهبردهای کلیدی جهان در مسیر کاهش انتشار دیاکسید کربن و پایداری زیستمحیطی تلقی میشود. براساس گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی (IEA) و مطابق با سناریوی انتشار صفر خالص (NZE)، به نظر میرسد سهم برق از کل مصرف انرژی نهایی در بخشهای صنعت و ساختمان از ۲۲.۴ و ۳۴.۳ درصد فعلی به ۲۲.۹ و ۴۷.۳ درصد در سال ۲۰۳۰ افزایش خواهد یافت.
برقیشدن صنعت حملونقل به عنوان گامی حیاتی برای ایجاد شبکه حملونقل پایدار و کارآمد که موازی با اهداف زیستمحیطی برای کاهش انتشار کربن حرکت میکند مورد توجه قرار گرفته است. شبکه ریلی، برقیترین بخش حملونقل به شمار میآید و بخش قابل توجهی از شبکههای ریلی جهان به ویژه در آسیا و اروپا هماکنون برقی شدهاند. در حالی که فرایند برقی شدن خودروها نیز به تازگی شروع شده و همچنان نابالغ است، اما به نظر میرسد بخش قابل توجهی از ناوگان وسایل نقلیه زمینی جهان را تا سال ۲۰۴۰ خودروهای الکتریکی پوشش دهند. به طور مشابه در مورد کشتیهای الکتریکی اگرچه بخش اندکی از ناوگان موجود را به خود اختصاص میدهند اما انتظار میرود، کشتیسازان جهان پروژههای کشتیهای الکتریکی را در آینده بیشتر توسعه دهند.
اهمیت دسترسی به برق به عنوان عامل محرکی در رشد اقتصادی برکسی پوشیده نیست و تجربه تاریخی نشان میدهد که هیچ کشوری در جهان نتوانسته است بدون بهرهوری و مصرف قابل توجه الکتریسیته در چارچوب اقتصادی خود، شرایط رفاهی استاندارد و مناسبی را برای جمعیت خود فراهم کند. طی چند دهه گذشته افزایش جمعیت و سطوح صنعتیشدن در جهان تقاضا برای برق را به عنوان یک ورودی حیاتی به فعالیتهای اقتصادی و صنعتی برانگیخته و رشد اقتصادی جهان را سرعت بخشیده است. آمارها نیز حاکی از آن هستند که سرانه تولید برق در مقابل تولید ناخالص داخلی در جهان از ۲.۲ مگاوات ساعت و ۹.۷ هزار دلار به ازای هر نفر در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۳.۶ مگاوات ساعت و ۱۷.۴ هزار دلار به ازای هر نفر افزایش یافته است.
روند توسعه صنعت برق بیش از یک قرن است که با الهام از پدیدههای اکتشافی اولیه شناخت الکتریسیته در جهان آغاز شده است. در واقع اکتشافات بنیادی الکتریسیته، راه را برای کاربردهای عملیتر و تکنولوژیهای مدرن و در نتیجه گسترش روند برقیسازی در جهان باز کرده است. در حالی که این روند زمینه بهرهوری بیشتری را در فرایندهای تولید و تسهیل ارتباطات در جهان ایجاد کرده، توسعه سیستمهای پیشرفته جدید، نحوه فعالیت صنایع و زندگی روزمره جوامع را نیز تا سطوح قابل توجهی متحول ساخته است. از زمان اکتشاف الکتریسیته تاکنون تحقیقات فزایندهای برای ورود بیشتر این حامل انرژی به بخشهای مختلف و سطوح در دسترس برق (نرخ برقرسانی) به جمعیت روبهرشد صورت گرفته که منجر به ظهور روشهای جدید تولید برق، صنایع جدید الکترونیک و فناوریهای هوشمند شده است.
شکلگیری و توسعه فناوریهای هستهای، نقطه عطفی در تاریخ پیشرفتهای علمی و تکنولوژیکی جوامع بشری در طول یک قرن گذشته به شمار میآید. امروز حدود ۱۰ درصد از تولید برق جهان در نیروگاههای هستهای صورت میگیرد و دامنه کاربردهای فناوریهای هستهای در بخشهای مختلف صنعت، کشاورزی، معدن و پزشکی به شکل روزافزونی در حال گسترش است. با این حال، مزایا و معایب توسعه این فناوریها کماکان در جهان مورد بحث است؛ از طرفی قدرتهای اقتصادی جهان بخش قابل توجهی از انرژی خود را از نیروگاههای هستهای تامین میکنند و از طرف دیگر با استناد به معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی، محدودیتهای پیچیدهای برای توسعه این فناوریها به کشورها اعمال میشود. تصویر «متر خیاطی» روی جلد، سمبلی از معیارها و شاخصهای متضاد در خصوص توسعه فناوریها و ظرفیتهای تولید انرژی هستهای چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعهیافته است که موجب بروز ناترازی در تعاملات جوامع بشری و پیشرفتهای تکنولوژیکی میشود و مسیر توسعه فناورانه کشورها را دچار چالش میکند.
فناوری هستهای به عنوان زمینهای نوین در دنیای علم و تکنولوژی، تا به امروز دستاوردهای چشمگیری داشته و طی یک قرن اخیر دچار تغییر و تحولات قابل توجهی شده است که این فناوری را از حوزه علوم پایه، به فضای اقتصاد جهانی کشانده است، به گونهای که کانسنگهای فلزی اورانیوم و توریوم به عنوان سوختهای اصلی فناوریهای هستهای و همچنین تجهیزات این صنعت اعم از سانتریفیوژ و راکتورهای اتمی، به کالاهایی استراتژیک و تعیینکننده در فضای تجارت بینالملل تبدیل شدهاند. بررسی آمارها نیز نشان میدهد که ارزش تجارت بینالمللی کانسنگهای معدنی عناصر اورانیوم و توریوم و نیز تجهیزات هستهای در سالهای اخیر افزایش یافته است.
ادغام فناوریهای هستهای در بخشهای انرژی و غیرانرژی نقشی مهمی در دستاوردها و پیشرفتهای تکنولوژیکی ایران طی چند دهه گذشته ایفا کرده است، به طور مثال، تولید برق هستهای از نیروگاه اتمی بوشهر از روندهای روبهرشد تقاضا در طول یک دهه اخیر حمایت کرده است و علاوه بر این که مصرف سوختهای فسیلی از جمله نفت و گاز طبیعی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد انتشارات دیاکسیدکربن را نیز به حداقل میرساند. دستاوردهای هستهای ایران در حوزه غیرانرژی نیز حائز اهمیت است، به طور مثال، پیشرفت در تولید رادیوداروها امروزه از تقاضای یک میلیون بیمار سرطانی در داخل کشور حمایت میکند و بخش قابل توجهی از این رادیوداروها به بیش از ۵ قاره در جهان نیز صادر میشود.
پیشرفتهای چشمگیر در زمینه فناوری هستهای و کاربرد آن در حوزههای مختلف از جمله تامین انرژی، نگاه بسیاری از کشورهای دنیا را به این مقوله جلب کرده است، به طوری که در دهههای اخیر، بازار تجهیزات هستهای از جمله راکتورها و سانتریفیوژها با رونق قابل توجهی همراه بوده است. از آنجا که تولید این تجهیزات دانش و تکنولوژی بالایی را میطلبد، برخی از کشورهای توسعهیافته نظیر چین، روسیه، کانادا، فرانسه و ایالات متحده آمریکا بازار این تجهیزات را در دست گرفتهاند. توجه به نرخ فزاینده جمعیت و به دنبال آن چالش تامین انرژی و همچنین تاکید بر کاهش انتشار کربن در فعالیتهای صنعتی، انگیزه قابل توجهی را در کشورهای مختلف جهان برای کاربرد دانش هستهای ایجاد کرده است که طبق پیشبینیها، موجب رشد بازار راکتورها و تجهیزات تولید انرژی هستهای خواهد شد.