مشاهده بیشتر
آمارها نشان میدهد که بخش قابل توجهی از انتشار گازهای گلخانهای ناشی از فعالیتهای مرتبط با بخش انرژی است. این موضوع باعث شده است تا در سیاستگذاریهای اقلیمی اکثر کشورها، بخش انرژی به خصوص ترکیب سبد عرضه انرژی، در کانون توجه قرار گیرد. «انتشار صفر خالص» از جمله مهمترین سناریوهایی است که مسیر پیشروی انتشار گازهای گلخانهای را به نحوی مشخص میکند تا تراز انتشار و جذب آنها در اتمسفر برقرار شود. بر اساس این سناریو، میزان تقاضای زغالسنگ، نفت و گاز تا سال ۲۰۵۰ به ترتیب باید حدود ۹۰ درصد، ۷۵ درصد و ۵۰ درصد کاهش یابد. در مقابل میزان تقاضای سوختهای زیستی مایع کمآلاینده و برق نیز باید به ترتیب حدود ۱۸۵ درصد و ۱۵۸ درصد افزایش یابد.
توسعه عمودی شهرها به ساخت ساختمانهای بلند و آسمان خراشها اشاره دارد و توسعه افقی شامل گسترش جغرافیایی مرزهای شهر است. طبیعتا هر دو شکل توسعه برای انطباق با جمعیت رو به رشد و تضمین استفاده کارآمد از زمین ضروری به نظر میرسند، به طوری که توسعه عمودی به شهرها اجازه میدهد تا کارایی فضاهای محدود را به حداکثر برسانند و گسترش مرزهای شهری را کاهش دهند. در مقابل، توسعه افقی، شهرها را قادر میسازد تا امکانات رفاهی، فضاهای سبز، پارکها و مناطق تفریحی را فراهم کند که به کیفیت زندگی بالاتر کمک میکند. با ایجاد توازن در توسعه عمودی و افقی، شهرها میتوانند به ترکیبی هماهنگ از تراکم، دسترسی و زیستپذیری دستیابند که برای موفقیت بلندمدت آنها ضروری است.
تحولات جمعیتی و اجتماعی جوامع بشری در طول چند دهه گذشته، تاثیرات قابل توجهی را بر میزان و ساختار تقاضای بخش ساختمان و مسکن داشتهاند. با گسترش بیامان و رشد نرخ شهرنشینی، نیاز به گزینههای مسکن مقرونبهصرفه برای انطباق با ورود افرادی که به دنبال فرصتها و سبک زندگی شهری بودهاند، افزایش یافته است. به طور همزمان، رشد جمعیت به عنوان محرکهای انکارناپذیر عمل کرده و نیاز به مسکنهای مناسب برای پاسخگویی به جمعیت روبه رشد را افزایش داده است. علاوه بر این تغییرات در ساختار خانوار، از جمله افزایش خانوادههای تکنفره یا خانوارهای چندنسلی تاثیرات قابل توجهی را بر ساختار بازار مسکن به دنبال داشته است. در نهایت میتوان گفت مهاجرت عامل محوری دیگری برای افزایش تقاضای بازار مسکن به شمار میآید، زیرا اغلب مهاجران به دنبال سرپناهی مناسب برای زندگی در کشورهای پذیرفته شده هستند که این مسئله به افزایش تقاضا برای مسکن کمک میکند.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
اهمیت دسترسی به برق به عنوان عامل محرکی در رشد اقتصادی برکسی پوشیده نیست و تجربه تاریخی نشان میدهد که هیچ کشوری در جهان نتوانسته است بدون بهرهوری و مصرف قابل توجه الکتریسیته در چارچوب اقتصادی خود، شرایط رفاهی استاندارد و مناسبی را برای جمعیت خود فراهم کند. طی چند دهه گذشته افزایش جمعیت و سطوح صنعتیشدن در جهان تقاضا برای برق را به عنوان یک ورودی حیاتی به فعالیتهای اقتصادی و صنعتی برانگیخته و رشد اقتصادی جهان را سرعت بخشیده است. آمارها نیز حاکی از آن هستند که سرانه تولید برق در مقابل تولید ناخالص داخلی در جهان از ۲.۲ مگاوات ساعت و ۹.۷ هزار دلار به ازای هر نفر در سال ۱۹۹۰ به بیش از ۳.۶ مگاوات ساعت و ۱۷.۴ هزار دلار به ازای هر نفر افزایش یافته است.
یکی از نیازهای مهم و ضروری جوامع امروز یادگیری و آموزش است و سالانه بسیاری از افراد زمان زیادی را صرف آموزش علم و تحصیل میکنند. امروزه مراکز آموزشی در مقاطع مختلف مانند مهدکودک، مدرسه و دانشگاه در کشور وجود دارند که بستر مناسبی را برای تحصیل فراهم کردهاند. با توجه به نقش مهم تحصیلات، موفقیت افراد در زندگی شخصی و بالابردن سطح سواد عمومی، احداث مراکز آموزشی در کشور از اهمیت بالایی برخوردار است و در حال حاضر مدارس و دانشگاهها یکی از مهمترین مراکز آموزشی در کشور به شمار میروند. اگرچه با رشد جمعیت، تقاضا برای مراکز آموزشی در کشور افزایش یافته است، به نظر میرسد سرعت رشد احداث این مراکز در کشور چندان قابل توجه نیست.
صنعت برق یکی از بنیادیترین زیرساختها در توسعه صنایع و افزایش سطح رفاه عمومی جامعه در کشورهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته به شمار میرود. توسعه این صنعت از چندین جنبه اهمیت دارد که مهمترین دلایل این اهمیت عبارتاند از رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه عمومی و افزایش تعداد مشترکان برق در کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی. صنعت برق نقش انکارناپذیری در رشد تولیدات صنعتی ایفا میکند و رونق اقتصادی کشور بسیار به تولید و تامین برق صنایع بستگی دارد. بنابراین نمیتوان از نقش زیرساختی برق در توسعه کشور چشمپوشی کرد. برق با استفاده از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر انرژی در نیروگاهها تولید میشود. با توجه به حجم بالای فلزات بهکاررفته در تجهیزات و ساختمان نیروگاههای برق، احداث این واحدها با مصرف گسترده فلزات همراه است.
احداث ساختمانهای مسکونی یکی از اساسیترین پایههای رشد و شکوفایی اقتصادی و افزایش سطح رفاه اجتماعی در جوامع امروزی به شمار میرود. ساخت منازل مسکونی بسیار متاثر از شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه است و با رکود و یا رونق اقتصادی کشور، ساخت مسکن میتواند کاهش و افزایش یابد. در حالی که در جهان این مسئله مهم بسیار مورد توجه قرار میگیرد، بررسی روند احداث ساختمانهای مسکونی کشور در چند دهه اخیر نشان میدهد که ساخت مسکن همواره با فرازونشیبهای فراوانی مواجه بوده و به نظر میرسد که لازم است چالشها و فرصتهای این صنعت بیشتر مورد توجه و موشکافی قرار گیرند. توسعه سرمایهگذاریها در پروژههای ساخت مسکن، به سبب ارتباط بسیار نزدیک آن با بخشهای مختلف صنعت، میتواند به حرکت چرخ اقتصاد کشور کمک شایانی کند. یکی از صنایع وابسته به ساخت مسکن صنعت فلزات اساسی است که توسعه این بخش مصرف فلزاتی نظیر فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال خواهد داشت.
آخرین زنجیره صنعت برق، توزیع آن در میان مصرفکنندگان است. در ابتدا، شبکههای توزیع برق بخشی از نیروگاهها بودند، اما با توجه به پیچیدگیهای بهوجودآمده در شبکههای توزیع، تقاضای فراوان مصرف برق و پیشرفتهای حاصلشده در این صنعت، رفتهرفته این شبکهها به یک سیستم منظم و مجزا تبدیل شدند. امروزه در طراحی و اجرای شبکههای توزیع، سیستمهای مختلفی به کار گرفته میشود که عواملی مانند افزایش تعداد مشترکان، تکنولوژیهای جدید و نوع مصرف بر آن اثرگذار است و با توجه به این عوامل، شبکه توزیعِ مناسب انتخاب میشود. زمانی که برق به ترانسفورماتورهای کاهنده منتقل میشود، در شبکه توزیع قرار گرفته است. توسعه شبکههای توزیع نیرو و برقرسانی به مناطق دوردست، صنایع و ... بر مصرف فلزات اساسی در کشور اثرگذار است.
هیدروژن کاربردهای گستردهای در بخش صنعت دارد. در حال حاضر صنایع مرتبط با محصولات پلیمری، بزرگترین بازارهای مصرف هیدروژن را تشکیل میدهند. در ایران فرایند تولید آمونیاک بزرگترین مصرفکننده هیدروژن است به طوری که برآورد میشود از بیش از ۲۰۰ هزار تن مصرف هیدروژن در صنایع مختلف کشور تقریبا ۸۶ هزار تن آن به تولید آمونیاک اختصاص داشته باشد. صنایع پالایشگاهی و متانول نیز به ترتیب سهم ۲۹ درصدی و ۱۴ درصدی از مصرف هیدروژن در ایران داشتهاند. با توجه به روندهای جهانی مبنی بر رشد صنایع پلیمری و نقش ایران در صنایع پتروشیمی جهان و زنجیره تامین محصولات این صنایع و همچنین گسترش استفاده از هیدروژن به عنوان یک حامل انرژی پاک در راستای کربنزدایی از صنایع، انتظار میرود تا بازار هیدروژن در ایران تا سال ۲۰۳۴ رشد ۳۳ درصدی را تجربه کند و به حدود ۲۸۰ هزار تن برسد.
همزمان با آغاز و تشدید روند برقیشدن در جهان، موضوع راندمان نیروگاهها، توسعه تکنولوژیکی آنها و نیز کاهش هزینههای سرمایهگذاری به یکی از موضوعات مهم و مورد بحث تبدیل شد. بررسیها نشان میدهد توسعه تکنولوژیها در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر از جمله خورشیدی و بادی، علاوه بر افزایش راندمان این نیروگاهها، از هزینه بهرهبرداری از آنها نیز کاسته و این مسئله به تازگی انگیزه سرمایهگذاران بخش انرژی را در حوزه تجدیدپذیر تقویت کرده است. بر همین مبنا، پیشبینیها حاکی از افزایش میزان سرمایهگذاری در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر هستند و بالعکس، برای نیروگاههای فسیلی روندی مبنی بر کاهش سرمایهگذاری دیده میشود.
خطوط توزیع آب و جمعآوری فاضلاب حلقه آخر زنجیره تامین آب محسوب میشوند و دسترسی مردم و واحدهای صنعتی به آب مورد نیازشان را میسر میسازند. با توجه به حساسیت تامین پایدار آب در حیات و فعالیت افراد، طراحی مناسب و انتخاب صحیح تجهیزات در احداث زیرساختهای توزیع آب از اهمیت بالایی برخوردار است. بخش عمده خطوط لوله و تجهیزات توزیع آب از جنس فولاد ساخته میشوند و به همین دلیل، توسعه زیرساختهای این حوزه میتواند تقاضای قابل توجهی را در بازار فولاد کشور ایجاد کند.