آینده صنعت فولاد تحت تاثیر عدمقطعیتها و ریسکهای زیرساختی

مقدمه
صنعت تولید فولاد در ایران با مجموعهای از مشکلات داخلی و خارجی مواجه است که بهرهبرداری پایدار و رقابتپذیری از ظرفیتهای آن را به چالش کشیده است. یکی از موانع رشد و رونق این صنعت فرسودگی و قدیمی بودن تجهیزات است. بسیاری از واحدهای فولادسازی کشور از تجهیزات و فناوریهای قدیمی استفاده میکنند که این مسئله کاهش راندمان، افزایش هزینههای نگهداری و تولید و کاهش کیفیت محصولات را به دنبال دارد. این در حالی است که عدم سرمایهگذاری کافی در نوسازی و بهروزرسانی خطوط تولید نیز این مشکل را تشدید کرده است. از دیگر چالشهای موثر بر عملکرد زنجیره فولاد کشور میتوان به مشکلات لجستیک و حملونقل، ناترازی انرژی، تحریمهای بینالمللی، محدودیتهای دسترسی به منابع مالی و تکنولوژی، محدودیتهای صادراتی و بحرانهای منطقهای اشاره کرد.
تاثیرپذیری صنعت فولاد از سیاستهای کنونی
تحقق توسعه صنعتی در هر کشور مستلزم توجه به توسعه زیرساختها متناسب با رشد تقاضا است. این در حالی است که امروز ناترازی برق در کشور به بیش از ۱۷ هزار مگاوات رسیده است. در این میان، صنعت فولاد که 12 درصد از برق و تنها 5 درصد از گاز کشور را مصرف میکند، با محدودیتهای قابل ملاحظهای در تامین این حاملهای انرژی مواجه شده است. نخستین و مهمترین اخطار کمبود انرژی نیز در تابستان ۱۴۰۰ به صنایع بزرگ کشور اعلام شد. اساسا عدم پیروی از الگوی جهانی تولید فولاد منجر به افزایش ۷۰ درصدی مصرف برق در این صنعت شده است. سهم روش کوره بلند-کنورتور در تولید فولاد در دنیا ۷۴ درصد است، در حالی که در ایران سهم این روش تنها ۱۷ درصد است و ۸۳ درصد از فولاد کشور به روش کوره قوس الکتریکی تولید میشود. محدودیتهای تامین برق در صنعت فولاد ایران باعث کاهش تولید شده و نگرانیهای قابل توجهی را در خصوص پیامدهای اقتصادی و اجتماعی آن ایجاد کرده است. کاهش تولید فولاد همچنین میتواند باعث افزایش قیمتها در بازار داخلی شود و به طور غیرمستقیم بر هزینههای ساختوساز، خودروسازی و سایر صنایع مرتبط تاثیر منفی بگذارد. در این شرایط، فعالان صنعت فولاد و برخی از کارشناسان اقتصادی بر لزوم اندیشیدن تدابیر ویژهای توسط دولت تاکید دارند. به گفته آنها، اگرچه سیاستهای کنونی توزیع انرژی ممکن است کوتاهمدت باشند، اما در بلندمدت میتوانند آسیبهای بیشتری را به این صنعت وارد کنند.
بازارهای بینالمللی و صادرات راه خروج صنعت فولاد از وضعیت رکود فعلی محسوب میشوند و این در حالی است که چالش تامین انرژی این فرصت را از فولادسازان ایرانی گرفته است
صنعت فولاد به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه صنعتی و زیرساختی هر کشور، نقشی حیاتی در اقتصاد ملی ایفا میکند. با این حال، صنعت فولاد ایران در سالهای اخیر با چالشهای متعددی ناشی از قطعی برق، به ویژه در فصل تابستان مواجه بوده است. این قطعیها منجر به زیانهای مالی هنگفت، کاهش تولید و تهدید جایگاه ایران به عنوان یکی از بازیگران اصلی در زنجیره تامین فولاد شده است. چالش قطعی برق در صنعت فولاد نهتنها نیازمند راهحلهای عمومی مانند بهینهسازی مصرف انرژی و مدیریت زمانبندی تولید است، بلکه به اتخاذ راهکارهای تخصصی و مبتنی بر دادههای علمی نیز احتیاج دارد. از جمله راهکارهای پیشرفته و تجربهشدهای که برای حل این مشکل در صنعت فولاد جهان مورد استفاده قرار گرفتهاند میتوان به سرمایهگذاری در نیروگاههای اختصاصی با راندمان بالا، ادغام منابع انرژی تجدیدپذیر، استفاده از سیستمهای ذخیره انرژی، بهرهگیری از فناوری شبکه هوشمند و مدیریت بار اشاره کرد.
شرط اصلی استفاده از فرصتها در صنعت فولاد
چالش تامین گاز نیز زنگ خطری جدی برای صنعت فولاد کشور در نیمه دوم سال محسوب میشود. در واقع در فصل زمستان، تامین گاز مورد نیاز صنایع فولادی با مشکلات عدیدهای همراه است، زیرا دولت تنها قادر به تامین ۵ میلیون متر مکعب از ۲۰ میلیون متر مکعب گاز مورد نیاز این صنعت است. این بحران نه تنها باعث کاهش تولید و افزایش هزینهها شده، بلکه بر صادرات، اشتغال و محیطزیست نیز تاثیر منفی گذاشته است. در چنین شرایطی، تولیدکنندگان ناگزیر به استفاده از سوختهای جایگزین و گرانقیمتی مانند نفت و زغالسنگ میشوند که این مسئله، قیمت محصولات فولادی را افزایش میدهد و بازار این محصولات را کوچکتر میکند. از سوی دیگر، طبیعتا کاهش تولید فولاد بر صادرات آن نیز تاثیر منفی دارد. فولاد به عنوان یکی از اقلام صادراتی مهم، نقش پررنگی در کسب درآمدهای ارزی کشور ایفا میکند و هرگونه کاهش در صادرات آن، تراز تجاری و درآمدهای ارزی کشور را تحت تاثیر قرار میدهد. در سال گذشته حدود ۲۰ درصد از واحدهای تولید فولاد به دلیل کمبود گاز با کاهش تولید مواجه شدند و این در حالی است که امسال محدودیتهای زودهنگام و شدیدتری نیز اعمال شده است. این محدودیتها نهتنها روند تولید فولاد را مختل کرده، بلکه موجب افزایش هزینههای تولید، کاهش صادرات و افزایش قیمت آهنآلات شدهاند.
شرکت فولاد شرق کاوه نیز برای ارتقای بهرهوری و کاهش تاثیرپذیری عملکرد خود از مواجهه با محدودیتهای انرژی، اقدامات متعددی انجام داده است که بهینهسازی مصرف انرژی در فرایندهای تولید، انعقاد قراردادها و تفاهمنامههایی برای تامین برق و گاز، کاهش هزینههای مواد اولیه و مصرفی و همچنین تمرکز بر تولید پایدار و کاهش بهای تمامشده از آن جملهاند
در حال حاضر با توجه به رکود در بخش مسکن و ساختوساز، بازار داخلی محصولات فولادی نیز در رکود سنگینی به سر میبرد و میزان تقاضا برای میلگرد به عنوان یکی از محصولات نهایی زنجیره فولاد کاهش یافته است. از طرف دیگر، در ابتدای زنجیره نیز قطعی گاز و برق موجب شده است تا حجم تولید و عرضه آهناسفنجی و شمش فولادی کاهش یابد. بنابراین میتوان گفت که عرضه و تقاضا در چرخه معیوبی به دام افتادهاند و عملا وضعیت صنعت فولاد از حالت عادی خارج شده است. در چنین شرایطی، بازارهای بینالمللی و صادرات راه خروج صنعت فولاد از وضعیت رکود فعلی محسوب میشوند و این در حالی است که چالش تامین انرژی این فرصت را از فولادسازان ایرانی گرفته است. صادرات شمش و اسلب به کشورهایی مانند ترکیه و عراق، یک فرصت طلایی برای ایران به حساب میآید. گفتنی است که با آغاز به کار دونالد ترامپ و اعمال تحریمها علیه چین، فرصت مناسب دیگری نیز برای صنعت فولاد ایران به وجود میآید که برای استفاده از آن لازم است مسیرهای صادراتی تقویت شوند و همچنین از صدور قوانین خلقالساعه نیز جلوگیری به عمل آید. در واقع چین در بازسازی دو کشور عراق و سوریه به صورت مستقیم و غیرمستقیم نقش دارد و از اینرو، تحریمهای آمریکا علیه چین میتواند فرصتی برای صنعت فولاد ایران تلقی شود. البته باید توجه داشت که این موضوع به شرطی محقق میشود که وضعیت انرژی در کشور به حالت عادی خود بازگردد.
اقداماتی برای عبور از چالش ناترازی انرژی
معضل تامین گاز در صنعت فولاد موجب شده است که بسیاری از واحدهای تولیدی کوچک و متوسطمقیاس به حالت نیمهتعطیل درآیند. این مسئله همچنین سبب شده است تا هزینه تولید افزایش یابد و شرایط برای واحدهای تولیدی که با کمبود نقدینگی مواجه بودند، دشوارتر شود. در شرایطی که مصرف داخلی به حداقل رسیده است و صادرات نیز به سختی انجام میشود، آغاز به کار ترامپ برای هرگونه سرمایهگذاری در بخش مسکن نوعی تهدید به حساب میآید. به این ترتیب بهرغم افت تولید، حجم تقاضا نیز کاهش یافته است و میلگرد به عنوان یکی از محصولات نهایی مشتری ندارد. بنابراین حتی اگر تولیدکننده قادر به عبور از شرایط دشوار فعلی نیز باشد، همچنان سودی کسب نمیکند؛ زیرا محصول تولیدی در بازار خریدار ندارد.
در حال حاضر فعالان بازار در فضای موجود به انتظار نشستهاند تا نتیجه تغییر دولت آمریکا، افزایش نرخ مبادله به توافقی و کاهش تولید را مشاهده کنند و در نهایت نیز واحدهایی قادر به ادامه حیات خواهند بود که بتوانند با این قیمتها به فعالیت خود ادامه دهند. در چنین شرایطی، تشویق به استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی، بادی و آبی)، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه تکنولوژیهای جدید در حوزه انرژی و همچنین تشویق به کارایی و کاهش مصرف انرژی، میتوانند سیاستهای موثری برای برونرفت از وضعیت موجود تلقی شوند. صنایع فولادی برای رفع مشکل تامین انرژی به سمت استفاده از انرژیهای پاک در حرکت هستند و همچنین به ساخت و مشارکت در احداث نیروگاههای خود تامین میپردازند.
شرکت فولاد شرق کاوه نیز برای ارتقای بهرهوری و کاهش تاثیرپذیری عملکرد خود از مواجهه با محدودیتهای انرژی، اقدامات متعددی انجام داده است که بهینهسازی مصرف انرژی در فرایندهای تولید، انعقاد قراردادها و تفاهمنامههایی برای تامین برق و گاز، کاهش هزینههای مواد اولیه و مصرفی و همچنین تمرکز بر تولید پایدار و کاهش بهای تمامشده از آن جملهاند. در مجموع باید اذعان داشت که ناترازی انرژی چالش بزرگ تولید فولاد در سالهای آینده خواهد بود. این مسئله میتواند به افزایش بیکاری، افزایش قیمت تمامشده، کاهش تولید و در نهایت رکود در صنعت فولاد منجر شود.

مطالب مرتبط

- تحلیل
- سنگآهن, معدن
در زنجیره فولاد کشور، چالشهای متعددی نظیر ناترازی انرژی، ضعف در توسعه زیرساختهای حملونقل و تامین پایدار مواد اولیه منجر به کاهش بهرهوری و افزایش آسیبها و عدمالنفع مالی و فنی شده است که تاثیرات منفی آن را میتوان در کاهش تولید محصولات زنجیره مشاهده کرد. شرکت صنعتی و معدنی اپال پارسیان سنگان نیز در سال ۱۴۰۳ با حدود ۱۶۰۰ ساعت توقف تولید در واحد گندلهسازی و ۳۰۰ ساعت توقف در واحد تولید کنسانتره به دلیل ناترازی انرژی روبهرو بوده و این عدم استفاده از ظرفیت تولید، موجب از دست رفتن ارزش افزوده قابل توجهی شده است. این شرکت به منظور مدیریت مصرف انرژی و آب و توسعه زیرساختها در پروژههای زیربنایی مختلفی سرمایهگذاری کرده است تا بتواند با بهینهسازی مصرف منابع، عملکرد خود را بهبود ببخشد.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا, زیرساخت
با گسترش بیسابقه فناوریهای هوشمند و حرکت به سوی دنیایی که در آن هوش مصنوعی نهتنها به رکن اساسی زیرساختهای مدرن بدل شده، بلکه در پیکره توسعه اقتصادی و تحول دیجیتال نیز رخنه کرده است، ضرورت تحلیل فرصتها و چالشهای این عرصه به شکلی بیچونوچرا برجسته میشود، چراکه همزمان با پیشرفتهای حیرتانگیز در بهرهوری سیستمها، ایجاد شبکههای هوشمند و یکپارچه، چالشهای نوینی همچون مدیریت دادههای کلان، ارتقای ایمنی سایبری در برابر تهدیدات پیچیده و مهار پیچیدگیهای فنی، معضلاتی گریزناپذیر را برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران به بار آوردهاند. در سوی دیگر این معادله، رشد چشمگیر و پرشتاب بازار زیرساختهای هوش مصنوعی نمایان است که در سال ۲۰۲۳ به ارزش خیرهکننده ۳۸ میلیارد دلار رسید؛ پدیدهای که حکایت از عزم راسخ و تلاش بیوقفه دولتها، شرکتها و ارائهدهندگان خدمات ابری در جهت توسعه و بهرهبرداری از ظرفیتهای نوظهور دیجیتال دارد. این ظرفیتها در پرتو مشارکتهای استراتژیک و بهرهگیری از زیرساختهای پیشرفته، نهتنها به ارتقای رقابتپذیری در عرصه جهانی انجامیده است، بلکه چشماندازی روشن از آیندهای هوشمند، پیچیده و پرچالش را ترسیم کرده است که با مدیریت هوشمندانه و اتخاذ راهبردهای نوآورانه، میتواند به نقطه عطفی در تحول زیرساختهای مدرن بدل شود.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- صنایع الکترونیکی, صنایع خودروسازی, صنعت
در عصری که مرز میان فناوری و صنایع سنتی با سرعتی بیسابقه در حال محو شدن است، هوش مصنوعی نه در حاشیه، بلکه در بطن ساختار تولید، تصمیمگیری و نوآوری جای خوش کرده است؛ چنانکه در پیشرفتهای بینظیر در طراحی تراشههای نانومتری، شبیهسازی هوشمند فرمولاسیونهای دارویی جدید، سیستمهای پیشرفته در بهینهسازی تولیدات غذایی و پوشاک و خودروهای خودران که آینده حملونقل را متحول میسازند، رد پای الگوریتمهایی دیده میشود که نه فقط سرعت و دقت، بلکه قوه تخیل و قابلیت تطبیق را نیز به فرایندهای صنعتی تزریق کردهاند. بررسی چگونگی رسوخ هوش مصنوعی به تاروپود صنایع گوناگون، منظری جامع از اثر آن را در تحولات صنایعی چون خودروسازی، هوافضا، لوازم خانگی، صنایع دارویی و غذایی ترسیم میکند تا نشان دهد چگونه این فناوری با چهرههایی متفاوت و عملکردهایی بیشمار، در حال بازتعریف آینده تولید، مصرف و صنعت است.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا
هوش مصنوعی همچون انقلابی فناورانه به گونهای بیسابقه الگوهای جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری خطرپذیر را دستخوش دگرگونی کرده و با شکستن ساختارهای پیشین و ایجاد قطبهای نوظهور فناوری به ویژه در سیلیکونولی، پکن و پاریس، مسیر سرمایههای کلان را به سوی خود معطوف ساخته است. این روند، نهتنها قطبهای دیرینهای را با چالشی دشوار در جذب سرمایه مواجه کرده، بلکه با ایجاد همگرایی میان قدرتهای فناوری، سیستمهای نوآوری را به شیوهای نوین سازماندهی کرده است؛ جریانی که ضمن تسریع در رشد درآمدی استارتآپهای هوش مصنوعی و تمرکز سرمایهگذاریهای کلان در تعداد محدودی از شرکتها، به سبب رویکرد همسوی سرمایهگذاران و ورود شرکتهای بزرگ فناوری به این عرصه با چالشهای پایداری بلندمدت، مسائل اخلاقی، مصرف انرژی و ضرورت یافتن جایگاههای خاص در رقابت با بازیگران بزرگ نیز دستوپنجه نرم میکند. با این همه، مهاجرت بنیانگذاران استارتآپها به کانونهای اصلی سرمایهگذاری و تداوم رقابت میان شرکتهای پیشرو، همچنان بر پیچیدگیهای این مسیر افزوده و دولتها را به بازاندیشی در سیاستهای خود برای بهرهبرداری از فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی وا داشته است.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴