بررسی تاثیر توسعه خطوط لوله انتقال گاز بر بازار فولاد

مقدمه
بسیاری از کارشناسان معتقدند که صنعت گاز، آینده جهان را متعلق به خود خواهد کرد. تا زمانی که فناوریهای تولید، انتقال و مصرف گاز همانند امروز توسعه نیافته بود، این ماده به عنوان منبع انرژی باارزش شناخته نمیشد. اما امروز بخش بزرگی از انرژی جهان توسط گاز طبیعی تامین میشود.
ذخایر گاز طبیعی، بر خلاف ذخایر نفت، در جهان وجود دارند؛ بنابراین انتقال صحیح، مطمئن و اقتصادی به محل مصرف مسئلهای مهم و اساسی است. انتقال گاز از چاههای تولید به پالایشگاهها و محل مصرف یا صادرات آن عموما به وسیله خطوط لوله انجام میگیرد.
حمل گاز توسط خطوط لوله
تاریخچه انتقال گازها مسیری طولانی را طی کرده است. در ابتدا چینیها، نهصد سال قبل از میلاد مسیح، متان مردابها را با نی بامبو به محل مصرف منتقل میکردند. پس از آن، در شهرهای اروپایی، گاز حاصل از زغالسنگ با لوله های چوبی انتقال مییافت.
اکتشاف گاز طبیعی در ابتدا تحول قابلتوجهی را در تکنولوژی انتقال گازها ایجاد نکرد، تا اینکه در سال 1891 برای اولین بار خطوط لوله فلزی با طول 198 کیلومتر در شیکاگو برای انتقال گاز مورد استفاده قرار گرفت. پس از آن و با اختراع لولههای بدون درز در سال 1920، تحولی گسترده در انتقال گازها به وجود آمد. امروزه لولههای انتقالدهنده عمدتا از جنس فولاد هستند.
با توجه به اهمیت گاز طبیعی به عنوان منبع مهم انرژی و روند روبهرشد آن در ایران و جهان و نیز با در اختیار داشتن ذخایر گسترده گاز طبیعی، اهمیت لزوم ساخت و توسعه تجهیزات تولید، فرآوری و انتقال گاز به محل مصرف افزایش پیدا کرده است. بهعلاوه، با توجه به این واقعیت که بسیاری از منابع گاز طبیعی دور از محلهای مصرف و تقاضا هستند، برنامهریزی مناسب برای حمل، فروش و رساندن گاز به محل مصرف بخش بسیار مهمی از صنعت نفت و گاز به شمار میآید. توسعه صنعتی و گسترش شهرنشینی در دهههای اخیر و نیاز بیشتر به گاز موجب شده است تا خطوط انتقال گاز نقشی بسیار کاربردی و مهم در زندگی امروز داشته باشند. استفاده از خط لوله مهمترین و آسانترین روش انتقال گاز طبیعی محسوب میشود. برای افزایش بازدهی در نقاط مصرف و همچنین توسعه شبکههای شهری و خطوط صادرات گاز، از ایستگاههای تقویت فشار در طول خط لوله استفاده میشود.
در ایران، اکثر میدانهای گاز طبیعی در جنوب کشور واقع شدهاند، در صورتی که احداث پالایشگاهها در طول زمان، در نقاط مختلف کشور صورت گرفته است. این فاصله بین چاههای تولید گاز و محل مصرف موجب اهمیت یافتن توسعه و احداث شبکههای گازرسانی در تمام سطح کشور شده است.
در نمودار 1، میزان گاز طبیعی جابهجاشده توسط خطوط لوله از میدانهای گازی به پالایشگاهها نشان داده شده است. گفتنی است که در نمودار مذکور، میزان گازِ انتقالیافته توسط خط لوله پنجم سراسری به میدانهای نفتی به منظور تزریق گاز و استخراج نفت آورده شده است. چنانکه دیده میشود، مجموع گاز منتقلشده توسط خطوط لوله در سالهای اخیر همواره از روندی افزایشی برخوردار بوده است، به طوری که از 123 میلیارد و 100 میلیون متر مکعب در سال 1384 به 248 میلیارد و 100 میلیون متر مکعب در سال 1396 افزایش یافت که این مسئله نشان از توسعه بخش پالایشگاهی و نیز شبکه انتقال گاز کشور به این واحدها در سالهای اخیر دارد. گفتنی است که حجم گاز منتقلشده توسط خطوط لوله در پایان سال 1397، با افتی نسبی در مقایسه با سال قبل از آن، به 247 میلیارد و 700 میلیون متر مکعب رسید. چنانکه گفته شد، باید توجه داشت که مقادیر بیانشده، میزان انتقال گاز از محل استخراج به سمت پالایشگاهها هستند و با توجه به نبود چشمانداز مناسب در عرصه پالایشگاهی کشور و نیز افت نسبی حجم گاز منتقلشده توسط خط لوله در سال 1397، به نظر میرسد که این عدد در سالهای پیشِرو تغییر قابلتوجهی نکند. بر اساس محاسبات، مجموع گاز ورودی به پالایشگاهها و گاز منتقلشده توسط لوله پنجم سراسری در سال 1405 به 254 میلیارد و 800 میلیون متر مکعب خواهد رسید.
نمودار 1. میزان گاز حملشده توسط خطوط لوله در سالهای اخیر
مصرف فولاد
در صنعت انتقال گاز از انواع لوله فولادی بدون درز، لوله جوشکاریشده با روش مقاومتی الکتریکی و لوله جوشکاریشده با روش قوسی زیرپودری استفاده میشود. لوله فولادی بدون درز نوعی از لوله است که از شمش بیلت فولادی ساخته میشود. برای ساخت لولههای انتقال گاز میتوان از گریدهای مختلف فولادهای زنگنزن، فولاد کربنی دما بالا و دما پایین و یا فولادهای آلیاژی کروم ـ مولیبدن استفاده کرد. برای پیشگیری از احتمال خوردگی خطوط لوله انتقال گاز از حفاظت کاتدی و انواع پوششهای عایق استفاده میشود. در نمودار 2، ارزش برآوردشده فولاد مصرفی در توسعه خطوط لوله انتقال از چاههای تولید تا پالایشگاه برای سالهای اخیر آورده شده است. چنانکه مشخص است، به موازات افزایش برداشت از میدانهای گازی و بیشتر شدن گاز ورودی به پالایشگاهها، لازم است تا ظرفیت انتقال گاز در نقاط مختلف کشور نیز افزایش یابد که این مسئله منجر به افزایش مصرف فلزات در احداث خطوط لوله جدید خواهد شد. بر اساس آمارها، بالا رفتن سرعت افزایش انتقال گاز به پالایشگاهها در سال 1387 باعث رشد قابلتوجه ارزش فولاد مصرفی در احداث لولههای انتقال شده، به طوری که ارزش فولاد مصرفی در این بخش از 164 میلیون و 926 هزار دلار در سال 1384 به 689 میلیون و 870 هزار دلار در سال 1387 رسیده است. تغییرات نرخ رشد گاز منتقلشده توسط خطوط لوله در سالهای اخیر موجب شده است تا ارزش فولاد مصرفی در احداث خطوط لوله در سالهای اخیر روند پرنوسانی را طی کند. این میزان در سال 1397 به 483 میلیون و 611 هزار دلار رسیده است. با این حال، با توجه به پیشبینی توقف روند روبهرشد حجم گاز منتقلشده به پالایشگاهها تا سال 1405، به نظر میرسد که ارزش فولاد مصرفی در این عرصه بهشدت کاهش یابد، به طوری که بر اساس محاسبات، ارزش مصرف فولاد در توسعه خطوط لوله انتقال گاز از محل استخراج به پالایشگاهها تا سال 1405 به 160 میلیون و 307 هزار دلار خواهد رسید.
نمودار 2. ارزش فولاد مصرفی در توسعه خطوط لوله انتقال گاز

مطالب مرتبط

- تحلیل
- سنگآهن, معدن
در زنجیره فولاد کشور، چالشهای متعددی نظیر ناترازی انرژی، ضعف در توسعه زیرساختهای حملونقل و تامین پایدار مواد اولیه منجر به کاهش بهرهوری و افزایش آسیبها و عدمالنفع مالی و فنی شده است که تاثیرات منفی آن را میتوان در کاهش تولید محصولات زنجیره مشاهده کرد. شرکت صنعتی و معدنی اپال پارسیان سنگان نیز در سال ۱۴۰۳ با حدود ۱۶۰۰ ساعت توقف تولید در واحد گندلهسازی و ۳۰۰ ساعت توقف در واحد تولید کنسانتره به دلیل ناترازی انرژی روبهرو بوده و این عدم استفاده از ظرفیت تولید، موجب از دست رفتن ارزش افزوده قابل توجهی شده است. این شرکت به منظور مدیریت مصرف انرژی و آب و توسعه زیرساختها در پروژههای زیربنایی مختلفی سرمایهگذاری کرده است تا بتواند با بهینهسازی مصرف منابع، عملکرد خود را بهبود ببخشد.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا, زیرساخت
با گسترش بیسابقه فناوریهای هوشمند و حرکت به سوی دنیایی که در آن هوش مصنوعی نهتنها به رکن اساسی زیرساختهای مدرن بدل شده، بلکه در پیکره توسعه اقتصادی و تحول دیجیتال نیز رخنه کرده است، ضرورت تحلیل فرصتها و چالشهای این عرصه به شکلی بیچونوچرا برجسته میشود، چراکه همزمان با پیشرفتهای حیرتانگیز در بهرهوری سیستمها، ایجاد شبکههای هوشمند و یکپارچه، چالشهای نوینی همچون مدیریت دادههای کلان، ارتقای ایمنی سایبری در برابر تهدیدات پیچیده و مهار پیچیدگیهای فنی، معضلاتی گریزناپذیر را برای سرمایهگذاران و سیاستگذاران به بار آوردهاند. در سوی دیگر این معادله، رشد چشمگیر و پرشتاب بازار زیرساختهای هوش مصنوعی نمایان است که در سال ۲۰۲۳ به ارزش خیرهکننده ۳۸ میلیارد دلار رسید؛ پدیدهای که حکایت از عزم راسخ و تلاش بیوقفه دولتها، شرکتها و ارائهدهندگان خدمات ابری در جهت توسعه و بهرهبرداری از ظرفیتهای نوظهور دیجیتال دارد. این ظرفیتها در پرتو مشارکتهای استراتژیک و بهرهگیری از زیرساختهای پیشرفته، نهتنها به ارتقای رقابتپذیری در عرصه جهانی انجامیده است، بلکه چشماندازی روشن از آیندهای هوشمند، پیچیده و پرچالش را ترسیم کرده است که با مدیریت هوشمندانه و اتخاذ راهبردهای نوآورانه، میتواند به نقطه عطفی در تحول زیرساختهای مدرن بدل شود.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- صنایع الکترونیکی, صنایع خودروسازی, صنعت
در عصری که مرز میان فناوری و صنایع سنتی با سرعتی بیسابقه در حال محو شدن است، هوش مصنوعی نه در حاشیه، بلکه در بطن ساختار تولید، تصمیمگیری و نوآوری جای خوش کرده است؛ چنانکه در پیشرفتهای بینظیر در طراحی تراشههای نانومتری، شبیهسازی هوشمند فرمولاسیونهای دارویی جدید، سیستمهای پیشرفته در بهینهسازی تولیدات غذایی و پوشاک و خودروهای خودران که آینده حملونقل را متحول میسازند، رد پای الگوریتمهایی دیده میشود که نه فقط سرعت و دقت، بلکه قوه تخیل و قابلیت تطبیق را نیز به فرایندهای صنعتی تزریق کردهاند. بررسی چگونگی رسوخ هوش مصنوعی به تاروپود صنایع گوناگون، منظری جامع از اثر آن را در تحولات صنایعی چون خودروسازی، هوافضا، لوازم خانگی، صنایع دارویی و غذایی ترسیم میکند تا نشان دهد چگونه این فناوری با چهرههایی متفاوت و عملکردهایی بیشمار، در حال بازتعریف آینده تولید، مصرف و صنعت است.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
- تحلیل
- آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا
هوش مصنوعی همچون انقلابی فناورانه به گونهای بیسابقه الگوهای جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری خطرپذیر را دستخوش دگرگونی کرده و با شکستن ساختارهای پیشین و ایجاد قطبهای نوظهور فناوری به ویژه در سیلیکونولی، پکن و پاریس، مسیر سرمایههای کلان را به سوی خود معطوف ساخته است. این روند، نهتنها قطبهای دیرینهای را با چالشی دشوار در جذب سرمایه مواجه کرده، بلکه با ایجاد همگرایی میان قدرتهای فناوری، سیستمهای نوآوری را به شیوهای نوین سازماندهی کرده است؛ جریانی که ضمن تسریع در رشد درآمدی استارتآپهای هوش مصنوعی و تمرکز سرمایهگذاریهای کلان در تعداد محدودی از شرکتها، به سبب رویکرد همسوی سرمایهگذاران و ورود شرکتهای بزرگ فناوری به این عرصه با چالشهای پایداری بلندمدت، مسائل اخلاقی، مصرف انرژی و ضرورت یافتن جایگاههای خاص در رقابت با بازیگران بزرگ نیز دستوپنجه نرم میکند. با این همه، مهاجرت بنیانگذاران استارتآپها به کانونهای اصلی سرمایهگذاری و تداوم رقابت میان شرکتهای پیشرو، همچنان بر پیچیدگیهای این مسیر افزوده و دولتها را به بازاندیشی در سیاستهای خود برای بهرهبرداری از فرصتهای سرمایهگذاری در حوزه هوش مصنوعی وا داشته است.
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴