روند رشد مصرف و چشمانداز اتمام ذخایر نفتی جهان
مقدمه
تا پیش از انقلاب صنعتی و استفاده از نفت به عنوان یک حامل انرژی، جوامع بشری به منابع طبیعی از جمله چوب و منابع حیوانی برای تامین انرژی خود متکی بودند که این مسئله روند پیشرفت جوامع را تا حد قابل توجهی محدود میساخت. کشف نفت و استفاده از آن، جرقه یک انقلاب تکنولوژیکی تمامعیار را رقم زد، به طوری که جوامع را به کلانشهرهای گسترده تبدیل کرد، به پیشرفتهای صنعتی دامن زد و عصر جدیدی از نوآوری را به وجود آورد. در واقع این طلای سیاه به مایه حیات تمدن مدرن تبدیل شد و انرژی بخشهای مختلف را از وسایل نقلیه گرفته تا کارخانهها فراهم آورد. به لحاظ تاریخی، تحولات اقتصادی و شهرنشینی، مصرف نفت را در بخشهای حملونقل، صنعت و نیروگاهها افزایش داده و این روند تصاعدی به تخلیه ذخایر نفتی معمولی و غیرمتعارف (به نفت خامی اطلاق میشود که استخراج آن به دلیل ویژگیهای زمینشناسی دشوارتر و پرهزینهتر است) در جهان سرعت بخشیده است، به طوری که جوامع امروزی هماکنون در پرتگاه آیندهای خالی از این سوخت فسیلی قرار دارند و با این واقعیت تلخ مواجه هستند که وابستگی به نفت آسیبهای جبرانناپذیری را در سراسر جهان بر جای خواهد گذاشت. در حالی که اغلب کشورها برآنند تا اتکای خود را به روشهای استخراج گرانتر و چالش برانگیز (از نظر زیستمحیطی) از جمله حفاری در آبهای عمیق و شنهای قیر افزایش دهند. به نظر میرسد افزایش آگاهی از تغییرات آبوهوایی و تغییر به سمت منابع انرژی تجدیدپذیر به کاهش روند سرمایهگذاری در اکتشاف و تولید نفت دامن بزند و محدودیتهای عرضه را تشدید کند و چالشهای مهمی برای امنیت انرژی و ثبات اقتصادی در دهههای آینده ایجاد کند.
تئوری پیک نفت
نفت مایعی پرانرژی و همهکاره است که پس از بهرهبرداری از آن در اواسط قرن نوزدهم در مقیاس گسترده مورد توجه گرفته است. زمانی که بشر برای اولین بار شروع به بهرهبرداری از منابع نفتی کرد، در واقع نمیدانست که تولید این هیدروکربن در جهان احتمالا به زودی به اوج خود نزدیک میشود. منشا تئوری اوج تولید نفت (پیک نفت) را میتوان به 110 سال قبل در ایالات متحده آمریکا نسبت داد، یعنی زمانی که اداره زمینشناسی این کشور اعلام کرد که ذخایر نفت ایالات متحده آمریکا ظرف مدت زمان ده سال به پایان خود نزدیک میشوند. در حالی که مدتها از محقق نشدن این پیشبینی میگذشت، 25 سال بعد یعنی در سال 1939 وزارت کشور ایالات متحده آمریکا مجددا اعلام کرد که منابع نفتی این کشور تنها برای 13 سال دیگر کافی خواهد بود. در حالی که نشانههایی از کمبود منابع نفتی به چشم نمیخورد، این تفکر که ذخایر نفت به زودی به پایان میرسند، همچنان در ذهن مردم باقی مانده بود.
تئوری اوج تولید نفت، بار دیگر توسط زمینشناسی به نام هابرت مطرح شد. براساس استدال هابرت تولید نفت در اوایل دهه 1970 به اوج خود میرسد و پس از آن روندی نزولی را سپری میکند و تقریبا 40 تا 50 سال پس ازآن به پایان میرسد. اگرچه بحران اول نفت در طول دهه 1970 مهر تاییدی بر پیشبینیهای هابرت بود، اما با توجه به این که ذخایر اثباتشده جهانی در سال 1980 حدود 684 میلیارد بشکه برآورد شده بود و در آن زمان جهان سالانه بیش از 23 میلیارد بشکه نفت تولید میکرد، به طور ضمنی برای 30 سال نفت قابل استحصال در جهان باقیمانده بود. با این وجود و با گذشتن بیش از چند دهه از این پیشبینی، تولید نفت همچنان به روند افزایشی خود ادامه داده است. اگرچه پیشبینی افت تولید نفت در آستانه به اوج رسیدن تولید اشتباه به نظر میرسید، اما این واقعیت که منابع نفت جهان محدود هستند، تقریبا انکارناپذیر است، زیرا با افزایش اتکا به نفت به عنوان منبع انرژی اصلی در طول یک قرن گذشته و سهم آن از سبد انرژی جهان که بیش از یکسوم است، تمام پیشبینیها مبنی بر این که بشریت در شرف به پایان رساندن ذخایر محدود خود است تقریبا چند برابر شده است. به طور مثال بیش از 97 درصد از نفتی که امروزه تولید میشود در طول قرن بیستم کشف شده، با این حال تنها نیمی از ذخایر نفتی که توسط جهان به مصرف رسیده جایگزین شده است.
با توجه به این که سالانه تقریبا 90 میلیارد بشکه نفت خام در جهان تولید میشود انتظار میرود ذخایر نفتی جهان تنها برای 17 سال دیگر کافی باشند. اگرچه نسبت ذخایر به تولید میتواند پیشبینی بلندمدتی ارائه دهد، اما با پیشرفت در تکنولوژی، تکیه بر برآوردها تقریبا دشوار میشود
براساس برخی آمارها از سال 1980 تاکنون بیش از 983 میلیارد بشکه نفت در جهان تولید شده است و ذخایر قابل استحصال نفت جهان نیز با رشدی 3 برابری از مرز 1.57 تریلیون بشکه عبور کردهاند. نسبت ذخایر به تولید (Reserves-to-Production) به عنوان یک شاخص نشان میدهد که چند سال از ذخایر طبیعی باقی مانده است. با توجه به این که سالانه تقریبا 90 میلیارد بشکه نفت خام در جهان تولید میشود انتظار میرود ذخایر نفتی جهان تنها برای 17 سال دیگر کافی باشند. اگرچه نسبت ذخایر به تولید میتواند پیشبینی بلندمدتی ارائه دهد، اما با پیشرفت در تکنولوژی، تکیه بر برآوردها تقریبا دشوار میشود.
وزیر نفت عربستان سعودی در اوایل دهه 2000 اعلام کرد که عصر حجر به پایان رسید، نه به این دلیل که کمبود سنگ وجود داشت، بلکه به این دلیل که کمبود نفت وجود دارد. حرکت به سمت اقتصاد انرژی پاک در حال حاضر سرعت بیشتری گرفته و انتظار میرود که اوج تقاضای جهانی نفت تا پایان این دهه و همزمان با پیشرفتها در انتقال به سمت خودروهای الکتریکی و سایر فناوریها اتفاق بیفتد. در یک چشمانداز واقعی، تولید نفت جهانی در سال 2030 به 108 میلیون بشکه در روز به اوج خود میرسد و تا سال 2050 به 55 میلیون بشکه در روز کاهش مییابد. این سناریوی واقعی که مبنی بر انتقال انرژی است، گرمایش زمین را به 1.9 درجه سانتیگراد بعد از انقلاب صنعتی محدود خواهد کرد. در حالی که نگرانیها در مورد برقیشدن وسایل نقلیه، روند سرمایهگذاری در تولید منابع جدید نفت را کاهش داده است، این احتمال وجود دارد که در صورت کند بودن روند انتقال به خودروهای الکتریکی، ذخایر باقیمانده نفت جهان برای پاسخگویی به تقاضای آن کافی نباشند.
نمودار 1. روند تولید نفت خام بر اساس مناطق مختلف جهان در سالهای اخیر
مواجهه با کمبود منابع نفتی
پیشبینیها مبنی بر این که تولید نفت جهان بعد از سالهای ابتدایی قرن جدید پس از به اوج رسیدن تولید دچار افت خواهد شد وحشتناک به نظر میرسید و انتظار میرفت که یک بحران کمبود منابع در آینده در حال به وقوع پیوستن باشد. در حالی که این پیشبینی با روند تولید نفت در برخی کشورها از جمله عربستان سعودی، روسیه وکانادا در تضاد بود. پیک نفت ایالات متحده آمریکا در اوایل دهه 2000 معادلات را بر هم زد و تولید نفت این کشور در حالی که از مرز 352 میلیون تن عبور کرده بود به حدود 299 میلیون تن در سال 2008 افت کرد. اگرچه تولید نفت در ایالات متحده آمریکا با سناریوی اوج تولید مطابق داشت و طی دورهای، افزایش فزاینده تقاضا موجب افزایش قیمت نفت و عبور آن از مرز 185 دلار به ازای هر بشکه شد، با این حال اکتشاف نفت شیل، بازار انرژی این کشور را متحول ساخت. گزارشهای Enerdata نیز حاکی از آن هستند که در حال حاضر ایالات متحده آمریکا با 823 میلیون تن، عربستان سعودی با 542 میلیون تن، روسیه 535 میلیون تن، کانادا 289 میلیون تن و عراق 212 میلیون تن، پنج کشوری هستند که بیشترین ذخایر نفت قابل استحصال جهان را در سال 2023 به خود اختصاص دادهاند. اگرچه ایالات متحده آمریکا منابع نفتی قابل توجهی را در خود جای داده است، اما باید توجه داشت تمام این منابع شرایط مساعدی برای استخراج ندارند و بسیاری از منابع این کشور به دلیل دشواریهای زمینشناسی قابل استحصال نیستند.
جهان حاوی مقادیر زیادی نفت غیرمتعارف است و در حالی که به نظر میرسد پیشرفتها در اکتشاف منابع نفتی غیرمتعارف به ویژه در خاورمیانه به تمام بحثها در مورد کمبود قریبالوقوع نفت جهان پایان دهد و جهانی را به وجود آورد که توسعه نفت غیرمتعارف کمبود آینده روند تولید نفت معمولی را جبران کند، اما با توجه به روند نزولی تولید نفت متعارف در سراسر جهان این احتمال وجود دارد که منابع غیرمتعارف نتوانند در زمان مناسب کمبود نفت متعارف را جبران کنند
گفتنی است سال 2000 همچنین اوج تولید نفت در اروپا بوده است و در حالی این قاره تولید 339 میلیون تنی را به ثبت رسانده بود که هماکنون این میزان به حدود نصف کاهش یافته است. به طور مشابه سایر نقاط جهان از جمله آفریقا، آسیا، اقیانوسیه، آمریکای لاتین و آفریقا نیز پیک نفت خود را تجربه کردهاند. البته باید توجه داشت که نرخ رشد تولید نفت در برخی کشورهای آمریکای لاتین نیز از جمله برزیل، مکزیک، آرژانتین، گویان و ونزوئلا همچنان مثبت به نظر میرسد. با توجه به این که ذخایر نفت قابل استحصال مناطق مزبور به پایان خود نزدیک میشوند، به جرات میتوان گفت هماکنون آخرین بشکههای باقیمانده نفت متعارف جهان در پربارترین چاههای نفتی خاورمیانه از جمله عربستان سعودی و ایران یافت میشوند.
علاوه بر این خوشبینانهترین برآوردها از زمان اوج فیزیکی تولید نفت متعارف در جهان، دو دهه آتی اعلام شده است. با این حال تاریخ اوج تولید نفت جهان و محدودیتهای تولید پس از آن نیز همچنان به میزان ذخایر نفت خاورمیانه بستگی دارد، ذخایری که تقریبا نامتعارف و یا غیر قابل اعتماد گزارش شدهاند. جهان حاوی مقادیر زیادی نفت غیرمتعارف است و در حالی که به نظر میرسد پیشرفتها در اکتشاف منابع نفتی غیرمتعارف به ویژه در خاورمیانه به تمام بحثها در مورد کمبود قریبالوقوع نفت جهان پایان دهد و جهانی را به وجود آورد که توسعه نفت غیرمتعارف کمبود آینده روند تولید نفت معمولی را جبران کند، اما با توجه به روند نزولی تولید نفت متعارف در سراسر جهان این احتمال وجود دارد که منابع غیرمتعارف نتوانند در زمان مناسب کمبود نفت متعارف را جبران کنند و در نتیجه جهان با کمبود قابل توجه نفت مواجه خواهد شد.
نمودار 2. چشمانداز تولید نفت جهان بر اساس مناطق مختلف
مطالب مرتبط
- یادداشت
- محصولات فولادی
ورقهـای گالوانیزه بـا توجه به دامنه گسـترده کاربرد در صنایع مختلـف پاییندسـتی، از جمله محصولات اسـتراتژیک فـولادی به شـمار میآینـد که افزایش تـوان تولیـد آنها در کشـور، ضمن آنکه میتواند بسترسـاز خلـق ارزش مضاعـف در صنعـت فـولاد و تکمیـل زنجیرههـای ارزش صنعتـی باشـد، فرصت مناسـبی را برای توسـعه صادرات غیرنفتی ایجاد میکند. شـرکت فولاد امیرکبیر کاشـان اولین و یکی از مهمترین تولیدکنندگان ورق گالوانیزه کشـور به شـمار میآید که در سـالهای اخیـر با تولیـد محصـولات باکیفیت نقش مهمـی در تامین بـازار داخلـی ایفا کرده و سـهم ۳۰ درصدی از حجـم معاملات ورق گالوانیزه بورس کالا را در نه ماهه نخست سال جاری به خود اختصاص داده اسـت. این شـرکت در حـوزه عرضـه ورق گالوانیـزه به بازارهـای منطقه نیز عملکرد موفقی داشـته، بـه طوری که صادرات این شرکت تا پایان آذرماه سـال جاری با رشـد ۷۰ درصدی نسـبت به مدت مشـابه سـال گذشـته به بیش از ۱۰ هزار تن رسـیده اسـت. ایـن دسـتاوردها در حالـی برای شـرکت فـولاد امیرکبیر کاشـان رقم خورده که در ماه هـای اخیـر بـازار ورق گالوانیزه کشـور تحت تاثیر واردات بیرویه دچار شـرایط نامطلوبی شـده و این شـرایط آسیبهای بسـیاری را به تولیدکنندگان و فعالان این صنعت وارد آورده است.
۳۰ دی ۱۴۰۳- یادداشت
- آلومینیوم
در دنیای مدرن امروز که روند گردش اطلاعات، به کمک تکنولوژیها و ابزارهای نوین سرعت فزایندهای یافته، نقش حوزه روابط عمومی به عنوان یکی از بازوهای موثر هر سازمان برای افزایش اثربخشی فعالیتها و نیز بهبود فضای فعالیت و کسبوکار بسیار پررنگتر از گذشته شده است. در واقع امروز حوزه روابط عمومی وظیفه دارد که ضمن انعکاس اخبار، رخدادها و دستاوردهای سازمان به مخاطبان عمومی و تخصصی محیط پیرامون خود، با جریانسازی مثبت و سازنده، فضای فکری مناسبی را در رابطه با زمینه فعالیت بنگاه اقتصادی در میان اذهان عمومی ایجاد کند و به این ترتیب بستر مناسبی را برای ادامه فعالیت و دور کردن حواشی از فرایندها، تصمیمگیران و رهبران سازمانها فراهم آورد.
۳۰ دی ۱۴۰۳- یادداشت
- سنگآهن
شرکت معدنی و صنعتی گهرزمین به عنوان یکی از مهمترین تامینکنندگان زنجیره ارزش فولاد در کشور، رویکردهای شایان توجهی را برای مبارزه با چالشهای احتمالیای که پیش روی صنایع فولادی هستند اتخاذ کرده است. راهبردهای نوین مدیریتی که عمدتا حوزه مدیریت استراتژی و فرایند را در برمیگیرند، تحولات نتیجهبخشی را برای عملکرد این شرکت به همراه خواهند داشت. تدوین یک برنامه همهجانبه استراتژیک در راستای تحلیل تمام مولفههای موثر بر رشد و یا رکود بازار، منجر به پیشبینی چالشها و چارهاندیشی برای آنها میشود، افزایش بهرهوری را به دنبال دارد و در نهایت بستر تحقق جهش تولید را فراهم خواهد آورد.
۳۰ دی ۱۴۰۳- یادداشت
- آهن اسفنجی
در عصر مدرن امروز، جایگاه روابط عمومی دیگر محدود به پایگاهی برای انتشار اخبار و اطلاعات نیست، بلکه این حوزه به عنوان نهادی تعریف میشود که از طریق جریانسازیهای سازنده و مثبت در افکار و اذهان عمومی، بستر حرکت سازمان را در مسیر اهداف و ماموریتهای خود فراهم میکند. آنچه در این بین اهمیت دارد، مدرنیزاسیون روابط عمومی و همگام شدن آن با تحولات فناورانه روز و نیز میزان استفاده از ابزارهای نوین است. در واقع ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی در میان اقشار و سطوح مختلف جامعه و توسعه کاربردهای هوش مصنوعی در عرصه روابط عمومی موجب شده است که موضوع بهروزرسانی فرایندها نه به عنوان راهکار بهبود، بلکه به عنوان یک الزام برای حفظ و افزایش تاثیرگذاری حوزه روابط عمومی در میان افکار عمومی، جامعه، ذینفعان و مشتریان مطرح شود.
۳۰ دی ۱۴۰۳