• تحلیل
نگاهی به مهمترین چالش‌های توسعه صنعت فولاد ایران

سیاست‌های شرکت فولاد هرمزگان برای تامین پایدار

اسفند ۱۴۰۰
زمان مطالعه: 7 | شماره ماهنامه: 141
با توجه به پتانسیل بالای صنعت فولاد کشور، چشم‌اندازهایی برای ارتقای تولید این صنعت تعریف ‌شده است و برای دستیابی به این اهداف، تامین منابع و تکمیل زنجیره ارزش بسیار اهمیت دارد. از آنجایی که صنایع فولادی کشور با چالش‌های متعددی در تامین منابع مواجه‌اند، اتخاذ رویکردهای جدید در حوزه تامین پایدار منابع نقشی کلیدی خواهد داشت. شرکت فولاد هرمزگان یکی از بازیگران اصلی صنعت فولاد محسوب می‌شود که همواره برای حفظ و ارتقای جایگاه خود برنامه‌هایی را در دستور کار قرار داده است. این شرکت، برای افزایش بهره‌وری، به تامین هوشمند منابع اهتمام ویژه‌ای داشته است. همچنین شرکت فولاد هرمزگان بهره‌گیری از توانمندی داخلی برای بومی‌سازی فناوری‌های جدید را رویکردی راهبردی می‌داند.

مقدمه

مدیریت زنجیره تامین  یا SCM» (Supply Chain Management)» کنترل جریان مواد از تامین‌کننده مواد خام تا محصول برای مشتری نهایی محسوب می‌شود. امروزه بدون شک مقوله مدیریت زنجیره تامین به پرهزینه‌ترین فرایند سازمان‌ها مبدل شده است. علاوه بر این، رقابت بین کسب‌وکارها موجب شده است که نظارت و کنترل بر روند تولید و عرضه در قالب مدیریت تقاضا از اهمیت بالایی برخوردار باشد. اکنون مدیریت زنجیره تامین به پایه‌ای برای اجرای عملیات تبدیل شده و در قرن بیست‌ویکم به عنوان هسته کارکرد کسب‌وکار در نظر گرفته شده است. زنجیره‌های تامین ساختاریافته ابزارهایی راهبردی‌اند که به شرکت‌ها در تولید مزایای رقابتی در بازار امروز کمک می‌کنند.

بنابراین، در دنیای رقابتی امروز، توجه به تولید و بهره‌وری سازمان می‌تواند عاملی مهم برای سرعت بخشیدن به توسعه محسوب شود. به همین منظور، برای بررسی تاثیر منابع پایدار تولید بر واحدهای تولیدی، در ابتدا اشاره به مفهوم بهره‌وری نیاز است. بهره‌وری کل برابر نسبت ارزش خروجی‌های یک سازمان شامل محصولات و یا خدمات به ارزش ورودی‌ها و یا نهاده‌های تولید است. مفهوم بهره‌وری به نوعی دیگر نیز تعریف می‌شود. به عبارتی، بهره‌وری به کسب حداکثر سود از بهره‌گیری و استفاده بهینه از منابع مختلف نظیر مواد اولیه و مصرفی و نیروی کار نیز اطلاق می‌شود.

از عمده‌ترین و پرهزینه‌ترین نهاده‌های تولید می‌توان به کالاها و مواد اولیه مورد نیاز تولید اشاره کرد. بنابراین تحلیل هزینه‌های سازمان نقش مهمی در کاهش و انتخاب تصمیمات مطلوب دارد. مدیریت موجودی به روش «ABC» رویکردی به منظور شناسایی و بهینه‌سازی کالاهاست که می‌تواند محصولات پرفروش از لحاظ اهمیت و ارزش اقتصادی را دسته‌بندی کند. با تحلیل «ABC» هزینه‌های سازمان، می‌توان نشان داد که بیش از 79 درصد از هزینه‌های یک سازمان برای ورودی‌ها در فرایند تامین کالاها و خدمات رخ می‌دهد. این نهاده وزین می‌تواند تاثیرات زیادی در افزایش و یا کاهش بهره‌‍وری سازمان داشته باشد. به همین منظور، لازم است فرایند تامین هوشمند باشد و با تحلیل زنجیره و بازار و همچنین در سفارش‌گذاری و یا خرید متغیرهای اصلی مد نظر قرار داده شود. بعضی از متغیرهای اصلی عبارت‌اند از زوال‌پذیری کالا به منظور جلوگیری از کاهش عملکرد کالا در آینده، کاهش و یا افزایش قیمت کالا در آینده، تحلیل مناسب از لحاظ در دسترس بودن و یا نبودن کالا، توجه همزمان به کلیه هزینه‌های خرید شامل هزینه‌های کمبود، تخفیفات، حمل، مازاد سرمایه و یا خواب سرمایه، توجه به کیفیت عملکردی کالاهای اصلی و مشابه و به‌روزرسانی کالاهای از خط تولید خارج‌شده در قالب مدیریت تکنولوژی.

با توجه به اهمیت موارد گفته‌شده، توجه به آن‌ها می‌تواند مولفه بهره‌وری را تحت تاثیر قرار دهد و به طوری اثربخش موجب افزایش آن شود. همچنین بی‌توجهی به متغیرهای اصلی دستاوردی جز اتلاف منابع نخواهد داشت.

نقش نهادهای بالادستی در تامین پایدار منابع

با توجه به اینکه اغلب صنایع فولادی ایران برای تولید فولاد از روش کوره قوس الکتریکی استفاده می‌کنند، با تحلیل زنجیره ارزش صنعت فولاد کنونی و چشم‌انداز آن در افق سال 1404، به نظر می‌رسد این صنعت با کمبود آهن‌اسفنجی مواجه خواهد شد که ماده اصلی تولید فولاد به روش قوس الکتریکی است.

از آنجایی که صنایع فولادی به منابعی دیگر همچون گاز، آب و انرژی نیاز دارند، تامین نشدن پایدار گاز در زمستان و برق و آب در تابستان کمبودی همیشگی است که در همه‌جا به آن اشاره می‌شود. با این حال، چالش‌ها و کمبودهای صنعت فولاد فقط به این موارد ختم نمی‌شود و در بخش تامین قطعات و سایر مواد مصرفی نیز گاهی این محدودیت‌ها چالش‌هایی بزرگ ایجاد می‌کنند.

بومی‌سازی فناوری‌های نوین مقوله‌ای اساسی در زنجیره تولید به حساب می‌آید. از این رو، یکی از چشم‌اندازهای شرکت فولاد هرمزگان در خصوص توسعه ظرفیت‌ها برای تامین مواد اولیه و مصرفی خود، توسعه دانش بومی‌سازی و ایجاد فرصت همکاری برای شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب پروژه‌های تحقیقاتی و یا اجرایی است

کالاها بر اساس استراتژیک بودن، گلوگاهی، اهرمی و روتین نیز دسته‌بندی می‌شوند که این دسته‌بندی‌ها از روش‌هایی به حساب می‌آیند که می‌توانند کالاهایی با ریسک تامین بالا و یا گلوگاهی را برای هر سازمانی از پیش مشخص کنند.

نهادهای بالادستی، با سیاست‌گذاری بهینه، قطعا نقش بسزایی را در تسهیل و چابک‌سازی فرایند تامین پایدار شرکت‌ها دارند که از جمله این موارد، سرمایه‌گذاری و توسعه زیرساخت‌ها همگام با رشد صنعت در کشور است. برخی از این سیاست‌گذاری‌ها عبارت‌اند از:

  • استراتژی‌های ادغام تولیدکنندگان فولاد (تکمیل زنجیره ارزش/ مشترک‌المنافع کردن شرکت‌های فولادی در طول زنجیره ارزش/ توسعه ظرفیت)؛
  • یکپارچه‌سازی استراتژی‌های تامین در شرکت‌های وابسته به هلدینگ‌ها و جلوگیری از بخشی‌نگری؛
  • مدیریت انرژی (آب، گاز و برق) برای تامین به‌موقع مواد در زنجیره ارزش؛
  • توسعه زیرساخت‌های حمل.

نمودار 1. تولید فعلی، ظرفیت ایجادشده و برنامه 1404 زنجیره فولاد ایران

رویکردهای فولاد هرمزگان برای تحقق توسعه پایدار

منبع‌یابی و برقراری ارتباط موثر با تامین‌کنندگان یکی از ابزارهای مهم در تامین پایدار کالاها و خدمات به حساب می‌آید. این موضوع در قالب سامانه ارتباط با تامین‌کنندگان اجرا می‌شود و برای اجرای آن، بانک اطلاعاتی جامعی از تامین‌کنندگان با زمینه‌های کاری مختلف در این سامانه ثبت شده است و در بستر آن پروژه‌های خرید به تامین‌کنندگان با رتبه‌بندی‌های مشخص برون‌سپاری می‌شود. تدوین سناریوهای برخورد با تامین‌کنندگان از دیگر مواردی است که در فولاد هرمزگان به‌دقت به آن توجه می‌شود، زیرا آن‌ها بازوهای اجرای شبکه تامین شرکت‌های داخلی و خارجی به حساب می‌آیند. چند نمونه از سناریوهایی که شرکت فولاد هرمزگان به آن‌ها توجه می‌کند عبارت‌اند از ایجاد فرصت برای تامین‌کنندگان و مشارکت معاملات، همکاری در حمایت‌های تامین مالی مانند واریز پیش‌پرداخت، مدیریت موثر ارتباط با تامین‌کننده از طریق برگزاری جلسات منظم بازرگانی/ فنی، حمایت از بومی‌سازی یا مشارکت در آن و دعوت از تامین‌کننده‌ها به سمینارها، نمایشگاه‌ها و جلسات و همکاری با آن‌ها.

با توجه به اینکه اغلب صنایع فولادی ایران برای تولید فولاد از روش کوره قوس الکتریکی استفاده می‌کنند، با تحلیل زنجیره ارزش صنعت فولاد کنونی و چشم‌انداز آن در افق سال 1404، به نظر می‌رسد این صنعت با کمبود آهن‌اسفنجی مواجه خواهد شد که ماده اصلی تولید فولاد به روش قوس الکتریکی است

صنعت فولاد را می‎توان یکی از صنایع پیشتاز در اشتغال‌زایی، درآمدزایی و ارزآوری برای کشور دانست. به منظور بهره‌وری بالای این صنعت در تولید، تدوین استراتژی‌های راهبردی مختلفی نیاز است. شرکت فولاد هرمزگان، به عنوان یکی از نقش‌آفرینان بزرگ در این عرصه، همواره برای توسعه کمّی و کیفی این صنعت به عنوان پیش‌شرطی لازم برای دستیابی به توسعه پایدار کشور تلاش کرده است. روشن است با توجه به شرایط اقتصادی کنونی کشور، افزایش قدرت رقابت‌پذیری صنعت فولاد در عرصه بین‌المللی مستلزم دستیابی به فناوری‎های جدید است. بومی‌سازی فناوری‌های نوین مقوله‌ای اساسی در زنجیره تولید به حساب می‌آید. از این رو، یکی از چشم‌اندازهای شرکت فولاد هرمزگان در خصوص توسعه ظرفیت‌ها برای تامین مواد اولیه و مصرفی خود، توسعه دانش بومی‌سازی و ایجاد فرصت همکاری برای شرکت‌های دانش‌بنیان در قالب پروژه‌های تحقیقاتی و یا اجرایی است. از دیگر چشم‌اندازهای این شرکت در این زمینه می‌توان به ایجاد مشارکت و همکاری پایدار در سطح عالی هلدینگ (ادغام و خرید بخشی از سهام شرکت‌های تامین‌کننده)، عقد قراردادهای بلندمدت یا توسعه مشارکت با تامین‌کنندگان توانمند و توسعه شبکه‌های تامین در داخل و خارج از کشور با منبع‌یابی هدفمند اشاره کرد.

  • icon
  • تحلیل
  • سنگ‌آهن, معدن
آسیب‌های گسترده فنی و اقتصادی صنعت فولاد از ناترازی‌های انرژی برنامه‌ها و اقدامات زیربنایی در شرکت اپال پارسیان سنگان

در زنجیره فولاد کشور، چالش‌های متعددی نظیر ناترازی انرژی، ضعف در توسعه زیرساخت‌های حمل‌ونقل و تامین پایدار مواد اولیه منجر به کاهش بهره‌وری و افزایش آسیب‌ها و عدم‌النفع مالی و فنی شده است که تاثیرات منفی آن را می‌توان در کاهش تولید محصولات زنجیره مشاهده کرد. شرکت صنعتی و معدنی اپال پارسیان سنگان نیز در سال ۱۴۰۳ با حدود ۱۶۰۰ ساعت توقف تولید در واحد گندله‌سازی و ۳۰۰ ساعت توقف در واحد تولید کنسانتره به دلیل ناترازی انرژی روبه‌رو بوده و این عدم استفاده از ظرفیت تولید، موجب از دست رفتن ارزش افزوده قابل توجهی شده است. این شرکت به منظور مدیریت مصرف انرژی و آب و توسعه زیرساخت‌ها در پروژه‌های زیربنایی مختلفی سرمایه‌گذاری کرده است تا بتواند با بهینه‌سازی مصرف منابع، عملکرد خود را بهبود ببخشد.

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا, زیرساخت
چشم‌انداز توسعه زیرساخت‌های هوش مصنوعی در نواحی مختلف جهان راهبرد کشورهای مختلف برای توسعه زیرساخت‌های هوش مصنوعی

با گسترش بی‌سابقه فناوری‌های هوشمند و حرکت به سوی دنیایی که در آن هوش مصنوعی نه‌تنها به رکن اساسی زیرساخت‌های مدرن بدل شده، بلکه در پیکره توسعه اقتصادی و تحول دیجیتال نیز رخنه کرده است، ضرورت تحلیل فرصت‌ها و چالش‌های این عرصه به شکلی بی‌چون‌وچرا برجسته می‌شود، چراکه همزمان با پیشرفت‌های حیرت‌انگیز در بهره‌وری سیستم‌ها، ایجاد شبکه‌های هوشمند و یکپارچه، چالش‌های نوینی همچون مدیریت داده‌های کلان، ارتقای ایمنی سایبری در برابر تهدیدات پیچیده و مهار پیچیدگی‌های فنی، معضلاتی گریزناپذیر را برای سرمایه‌گذاران و سیاست‌گذاران به بار آورده‌اند. در سوی دیگر این معادله، رشد چشمگیر و پرشتاب بازار زیرساخت‌های هوش مصنوعی نمایان است که در سال ۲۰۲۳ به ارزش خیره‌کننده ۳۸ میلیارد دلار رسید؛ پدیده‌ای که حکایت از عزم راسخ و تلاش بی‌وقفه دولت‌ها، شرکت‌ها و ارائه‌دهندگان خدمات ابری در جهت توسعه و بهره‌برداری از ظرفیت‌های نوظهور دیجیتال دارد. این ظرفیت‌ها در پرتو مشارکت‌های استراتژیک و بهره‌گیری از زیرساخت‌های پیشرفته، نه‌تنها به ارتقای رقابت‌پذیری در عرصه جهانی انجامیده است، بلکه چشم‌اندازی روشن از آینده‌ای هوشمند، پیچیده و پرچالش را ترسیم کرده است که با مدیریت هوشمندانه و اتخاذ راهبردهای نوآورانه، می‌تواند به نقطه عطفی در تحول زیرساخت‌های مدرن بدل شود.

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • صنایع الکترونیکی, صنایع خودروسازی, صنعت
میزان پذیرش مقوله هوش مصنوعی در میان صنایع مختلف جهان روند رسوخ هوش مصنوعی به تاروپود صنایع مختلف جهان

در عصری که مرز میان فناوری و صنایع سنتی با سرعتی بی‌سابقه در حال محو شدن است، هوش مصنوعی نه در حاشیه‌، بلکه در بطن ساختار تولید، تصمیم‌گیری و نوآوری جای خوش کرده است؛ چنان‌که در پیشرفت‌های بی‌نظیر در طراحی تراشه‌های نانومتری، شبیه‌سازی هوشمند فرمولاسیون‌های دارویی جدید، سیستم‌های پیشرفته در بهینه‌سازی تولیدات غذایی و پوشاک و خودروهای خودران که آینده حمل‌ونقل را متحول می‌سازند، رد پای الگوریتم‌هایی دیده می‌شود که نه‌ فقط سرعت و دقت، بلکه قوه تخیل و قابلیت تطبیق را نیز به فرایندهای صنعتی تزریق کرده‌اند. بررسی چگونگی رسوخ هوش مصنوعی به تاروپود صنایع گوناگون، منظری جامع از اثر آن را در تحولات صنایعی چون خودروسازی، هوافضا، لوازم خانگی، صنایع دارویی و غذایی ترسیم می‌کند تا نشان دهد چگونه این فناوری با چهره‌هایی متفاوت و عملکردهایی بی‌شمار، در حال بازتعریف آینده تولید، مصرف و صنعت است.

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
  • تحلیل
  • آسیا و اقیانوسیه, آمریکای شمالی و جنوبی, اتحادیه اروپا
رویکردهای جذب سرمایه‌ در حوزه هوش مصنوعی در نواحی مختلف جهان تاثیر هوش مصنوعی بر تحولات جریان‌های سرمایه‌گذاری

هوش مصنوعی همچون انقلابی فناورانه به گونه‌ای بی‌سابقه الگوهای جریان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و سرمایه‌گذاری خطرپذیر را دستخوش دگرگونی کرده و با شکستن ساختارهای پیشین و ایجاد قطب‌های نوظهور فناوری به ویژه در سیلیکون‌ولی، پکن و پاریس، مسیر سرمایه‌های کلان را به سوی خود معطوف ساخته است. این روند، نه‌تنها قطب‌های دیرینه‌ای را با چالشی دشوار در جذب سرمایه مواجه کرده، بلکه با ایجاد همگرایی میان قدرت‌های فناوری، سیستم‌های نوآوری را به شیوه‌ای نوین سازمان‌دهی کرده است؛ جریانی که ضمن تسریع در رشد درآمدی استارت‌آپ‌های هوش مصنوعی و تمرکز سرمایه‌گذاری‌های کلان در تعداد محدودی از شرکت‌ها، به سبب رویکرد همسوی سرمایه‌گذاران و ورود شرکت‌های بزرگ فناوری به این عرصه با چالش‌های پایداری بلندمدت، مسائل اخلاقی، مصرف انرژی و ضرورت یافتن جایگاه‌های خاص در رقابت با بازیگران بزرگ نیز دست‌وپنجه نرم می‌کند. با این همه، مهاجرت بنیان‌گذاران استارت‌آپ‌ها به کانون‌های اصلی سرمایه‌گذاری و تداوم رقابت میان شرکت‌های پیشرو، همچنان بر پیچیدگی‌های این مسیر افزوده و دولت‌ها را به بازاندیشی در سیاست‌های خود برای بهره‌برداری از فرصت‌های سرمایه‌گذاری در حوزه هوش مصنوعی وا داشته است.

۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴
فهرست