«ساختارهای اقتصادی، تجاری و صنعتی کشور پس از گذشت حدود 50 سال از شروع صنعتیسازی کشور، در حال گذر از دوران سنتی به دوران پررقابت نوین است که بسیاری از مزایای گذشته نظیر دسترسی به بازار بکر و یا دسترسی آسان به منابع مالی، انرژی و مواد اولیه را با خود همراه ندارد. تغییر و تحولات دو دهه گذشته به همراه تغییرات داخلی و خارجی که پیشبینی میشود طی یکدهه آینده به وقوع خواهد پیوست، شرکتهای ایرانی را وارد محیطی به شدت رقابتی خواهد کرد که دوام، بقا و رشد آنها را منوط به داشتن شناخت از تهدیدها و فرصتهای دهه آینده و برنامهریزی دقیق برای مواجهه با آن میسازد. مطالب و تحلیلهای ما بر همین اساس، تهیه میشوند تا اطلاعات مورد نیاز شما را تامین کنند. »
بخش صنعت کشور در سالهای اخیر با چالشها و ناترازیهای عمیق و پیچیدهای مواجه بوده است که هر یک به تنهایی میتوانند عملکرد این بخش را با مشکلات جبرانناپذیری روبهرو کنند. در این میان، کمبود آب بیتردید یکی از مهمترین مسائل پیش روی بخش صنعت، به خصوص صنعت فولاد کشور است؛ موضوعی که در حال حاضر ابعادی بحرانی پیدا کرده است. این در حالی است که در سالهای اخیر و در پی تشدید تحریمهای اقتصادی و تضعیف اقتصاد نفتی ایران، صنعت فولاد به نوعی به چشم امید اقتصاد کشور تبدیل شده است. بحران آب که نه فقط از کمبود بارشها و خشکسالیهای پی در پی، بلکه از مدیریت نامناسب منابع ارزشمند آب ناشی میشود، هر سال ابعاد وسیعتری به خود میگیرد. در همین راستا، مدیریت و بهینهسازی مصرف آب به ضرورتی جدی در کشور تبدیل شده است. شرکت فولاد خوزستان نیز به عنوان یکی از برجستهترین نامها در صنعت فولاد ایران، به طور مستمر و پیوستهای در مسیر حفظ و کاهش مصرف منابع آب حرکت کرده است.
صنعت فولاد، بهعنوان یکی از پیشرانهای کلیدی اقتصاد ملی، نقشی حیاتی در تحقق توسعه صنعتی و ارتقای توان تولید داخلی ایفا میکند. توسعه متوازن زنجیره فولاد، از استخراج سنگآهن تا تولید محصولات نهایی، ضمن خلق ارزش افزوده، میتواند به افزایش بهرهوری، تنوع صادرات و کاهش وابستگی به خامفروشی منجر شود. با این حال، این زنجیره با چالشهایی جدی از جمله محدودیت منابع انرژی و آب، ناپایداری در تامین مواد اولیه، فرسودگی فناوری و مداخلات سیاستی مواجه است؛ چالشهایی که استمرار رشد و رقابتپذیری این صنعت را تهدید میکنند. در این چارچوب، اتخاذ راهکارهای جامع و آیندهنگر ضرورتی انکارناپذیر است.
آمایش سرزمینی به معنای توزیع منطقی و هماهنگ فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی در پهنه جغرافیایی کشور است تا بیشترین بهرهوری و کمترین آسیب زیستمحیطی حاصل شود. در خصوص زنجیره فولاد، انتخاب مکان مناسب برای احداث واحدهای تولیدی میتواند بهطور مستقیم بر کاهش هزینههای تولید، پایداری زیستمحیطی و بهرهوری منابع تاثیر بگذارد. شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر با توجه به موضوعات مهم آمایش سرزمینی، رویکرد هدفمندی داشته و در این راستا گامهای مثبتی برداشته است. دسترسی به معدن سنگآهن گلگهر و کارخانههای گندلهسازی یکی از مهمترین عوامل انتخاب موقعیت شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر بوده است. همچنین با توجه به نزدیکی این شرکت به دو محور مواصلاتی اصلی کشور، شامل راهآهن سراسری شمال به جنوب و مسیر جادهای، امکان حملونقل سریع و اقتصادی محصولات به مصرفکنندگان نهایی وجود دارد. افزون بر این، بهرهبرداری شرکت توسعه آهن و فولاد گلگهر از زیرساختهای مشترک سایر شرکتهای معدنی و فولادی فعال در منطقه گلگهر از عوامل اصلی کاهش هزینههای توسعه و نگهداری بوده که در پرتو جانمایی صحیح و آمایش سرزمین اصولی تحقق یافته است.
در توسعه یک صنعت، مزیتهای جغرافیایی، لجستیکی، تامین پایدار انرژی و ... بیش از آنچه به نظر برسند دارای اهمیت هستند و توجه به این مزیتها برای صنعت انرژیبری همچون صنعت آلومینیوم، ضرورتی مضاعف مییابد. از این رو، جانمایی هوشمندانه و آمایش سرزمینی جهت احداث و توسعه واحدهای تولید آلومینیوم در کشور، انتخابی مهم و استراتژیک تلقی میشود. شرکت آلومینیوم المهدی، با جانمایی صحیح کارخانهها در منطقه ویژه خلیج فارس، از مزایای جغرافیایی کشور بهرهمند شده و از طریق لجستیک قوی، تامین پایدار انرژی، دسترسی سریعتر و ارزانتر به مواد اولیه و همچنین کاهش تبعات منفی زیستمحیطی، موفق به کاهش ریسکها و هزینههای تولید و توسعه صادرات محصولات خود شده است.
منطقه ویژه اقتصادی صنایع معدنی و فلزی خلیجفارس به عنوان یکی از مهمترین قطبهای توسعه صنعتی کشور، با برخورداری از مزیتهای سرزمینی برجسته و زیرساختهای پیشرفته، بستر مناسبی را برای جذب سرمایه داخلی و خارجی فراهم آورده است. موقعیت جغرافیایی ممتاز، دسترسی به منابع انرژی و زیرساختهای چندوجهی حملونقل و سیاستهای کارآمد و تسهیلکننده در حوزه امور گمرک، واردات و انتقال ارز، برخی از امتیازهای ویژه این منطقه ویژه محسوب میشوند که امکان توسعه پایدار صنایع معدنی و فلزی را فراهم آوردهاند. در حال حاضر طراحی مدل جدید برای جذب سرمایه بخش خصوصی، استراتژی راهبردی منطقه ویژه اقتصادی خلیجفارس برای خلق فرصتهای نو و توسعه صنایع فعال در آن به شمار میآید که این امر روزبهروز جایگاه آن را به عنوان قطب توسعه فراگیر صنایع معدنی و فلزی کشور برجستهتر میکند.
شرکت آلومینیوم المهدی به عنوان یکی از اصلیترین بازیگران صنعت آلومینیوم ایران در سالهای اخیر تلاش داشته است تا با غلبه بر همه موانع و چالشهای محیط کسبوکار، با سرعت در مسیر استفاده حداکثری از ظرفیتهای در دسترس و نیز رقم زدن یک توسعه پایدار صنعتی و زیرساختی حرکت کند. با این حال باید اذعان داشت که توانمندی این شرکت و سایر فعالان صنعت آلومینیوم کشور برای حضور در عرصه رقابت و تداوم حرکت در مسیر جهش تولید، مستلزم اتخاذ راهبردهایی موثر و کارآمد از سوی نهادهای بالادستی در حوزههای مختلف از جمله تامین تامین پایدار، توسعه زیرساختها و تکمیل زنجیرههای ارزش و رشد صنایع پاییندستی آلومینیوم در کشور است تا به این ترتیب بتوان در آیندهای نزدیک شاهد اعتلا و نقشآفرینی پررنگتر این صنعت استراتژیک در فضای اقتصادی کشور بود.
در سالها و دهههای اخیر تحریمهای ظالمانه و کارشکنیهای شرکتهای تامینکننده تکنولوژی و تجهیزات سعی داشتهاند تا با تنگکردن عرصه بر صنایع و بنگاههای تولیدی ایران، مسیر توسعه صنعتی کشور را دچار وقفه کنند. طبعا در چنین شرایطی، موثرترین و کارآمدترین راهکار برای غلبه بر موانع و محدودیتها، اعتماد به پتانسیلهای داخلی، پرورش آنها و تکیه بر ظرفیتهای دانشی و فنی متخصصان کشور است تا از این رهگذر بتوان با تولید و تامین داخلی، زمینه رشد و توسعه پایدار صنعتی را فراهم آورد. با توجه به اهمیت این مسئله، شرکت آلومینیوم المهدی همواره تلاش داشته است که در مسیر ارتقای سطح توانمندیها در حوزه بومیسازی و داخلیسازی ساخت قطعات و تجهیزات گام بردارد که نتیجه این رویکرد را میتوان در دستاوردهای این شرکت در بومیسازی تجهیزات الکترونیک شامل برد کبرا 5272 مشاهده کرد. ساخت داخلی این تجهیزات با تکیه بر دانش فنی متخصصان داخلی در دستور کار قرار گرفت و پس از بررسی، تحقیق و انجام مطالعات میدانی منجر به نتایج مثمر ثمری شد، به طوری که با ساخت و تولید بردهای الکترونیکی، زمینه راهاندازی دیگهای احیای از مدار خارجشده و انجام علمیات نت بدون نیاز به متخصصان خارجی فراهم میشود.
جهان امروز در حال تجربه تحولات بنیادینی است و در این بین، با توجه به ابرروندهای حاکم بر جهان که جوامع را به سمت برقیشدن و هوشمندسازی فعالیتها هدایت میکند، مس عنصری کلیدی و تعیینکننده به شمار میآید. بررسی آمارهای تولید جهانی نشان میدهد که تولید این فلز استراتژیک در دهههای اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته، به طوری که تولید مس معدنی در سال 2023 به 22.3 میلیون تن و مس پالایششده به 26.5 میلیون تن رسیده است. ایران نیز به عنوان یکی از کشورهای برخوردار از ذخایر مس، میتواند یکی از بازیگران کلیدی زنجیره ارزش جهانی باشد، جایگاهی که رسیدن به آن نیازمند برنامهریزی جامع و هدفمند و شناخت فرصتها برای بهرهمندی از ظرفیتهای در دسترس در مسیر تکمیل زنجیره و خلق ارزش است. در این میان، شرکت صنایع مس شهید باهنر به عنوان بازیگر استراتژیک تولیدکننده محصولات مسی، با تکمیل زنجیره ارزش و رشد کمی و کیفی تولید در تلاش برای ارتقای جایگاه خود در بازارهای داخلی و جهانی است.
روند پرشتاب دیجیتالیشدن در دنیا و ظهور هوش مصنوعی و علوم مرتبط با دادهکاوی در دهه اخیر، منجر به بروز تحولات عمیقی در دستاوردهای صنعتی و خدماتی بشر شده، به طوری که دامنه کاربرد گسترده این تکنولوژی بخش معدن را نیز در بر گرفته است. استفاده از فناوری هوش مصنوعی و زیرشاخههای آن در فعالیتهای معدنکاری، دقت و سرعت اکتشافات و همچنین بهرهوری تولید را افزایش میدهد. این موضوع به حدی حائز اهمیت است که شرکتهای بزرگ معدنی در دنیا از جمله «BHP»، «Sandvik» و «XCMG Machinery» بخش قابل توجهی از تمرکز و سرمایه خود را به کاربرد تکنولوژیهای نوین در حوزه تولید و اکتشافات معدنی اختصاص دادهاند. در ایران نیز به عنوان یکی از کشورهایی که از پتانسیلهای معدنی قابل توجهی برخوردار است، لازم است که اقدامات لازم در حوزه بهکارگیری هوش مصنوعی، اینترنت اشیا و سیستمهای خودکار در عملیات معدنکاری در دستور کار قرار بگیرد تا بتوان توان رقابتپذیری و کارآمدی این صنعت استراتژیک را در سطوح مناسبی حفظ کرد.