مشاهده بیشتر
ایران از نظر جاذبههای گردشگری یک کشور غنی به حساب میآید و در سطح جهانی نیز از جایگاه مطلوبی برخوردار است. این درحالی است که عملکرد گردشگری ایران در مقیاس جهانی هیچگونه تناسبی با پتانسیلهای موجود در آن ندارد. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، تعداد گردشگران خارجی واردشده به ایران طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ کمتر از نصف گردشگران خارجی واردشده به کشورهای مصر، امارات متحده عربی و ترکیه در مدت مشابه بوده است. همچنین بالغ بر نیمی از گردشگران خارجی واردشده به ایران، حدود ۷۸ درصد، طی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ از چهار کشور عراق، افغانستان، آذربایجان و ترکیه بودهاند. این آمارها نشاندهنده شکافی عمیق میان پتانسیلهای موجود و عملکرد گردشگری کشور است که توجه نهادهای مسئول را برای کاهش این شکاف و توسعه گردشگری کشور میطلبد.
صنعت ساختمان نمادی از سطح توسعهیافتگی، پیشرفتهای تکنولوژیکی و رشد اقتصادی کشورها به شمار میآید. این صنعت با توجه به پیوند عمیقی که با بخشهای بالادستی از جمله فولاد، سیمان و مصالح ساختمانی دارد و همچنین با تاثیرگذاری گسترده بر اشتغال و تکمیل حلقههای پاییندستی و وابسته، نقشی کلیدی در جذب سرمایه، بهبود و ارتقای کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی و رشد اقتصادی جهان ایفا میکند. اگرچه سرمایهگذاری در صنعت ساختمان تحت تاثیر عوامل مختلف فرازونشیب بسیاری داشته، اما همچنان یکی از ارکان کلیدی اقتصاد جهانی به شمار میآید. در شرایطی که تغییرات اقلیمی، ارتقای بهرهوری و دیجیتالیسازی محوریت توسعه صنایع جهان قرار گرفتهاند، این صنعت نیز در مسیر تحولات چشمگیری قرار گرفته است که بازتاب آن را میتوان در رشد اقتصادی جهان مشاهده کرد.
در سالهای اخیر، نیروگاههای حرارتی بار اصلی تامین برق کشور را بر دوش کشیدهاند. با این حال، توسعه نیافتن ظرفیتهای این نیروگاهها همگام با روند رشد تقاضا موجب شده است که صنعت برق در زمان پیک مصرف قادر به تامین کامل نیاز کشور نباشد. گفتنی است که بخش عمده توسعه ظرفیتهای نیروگاهی در کشور به احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی اختصاص داشته است که دلیل این مسئله بهرهوری بالاتر این نیروگاهها از انواع بخاری و گازی است. به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در حوزه توسعه ظرفیتهای برق کشور در دستور کار نهادهای بالادستی قرار گیرد تا صنعت برق، که ایران از مزیتهای بسیاری برای توسعه آن برخوردار است، به شرایطی پایدار برسد.
صنعت ساختمانسازی یکی از استراتژیکترین صنایع حال حاضر جهان محسوب میشود. فعالیتهای مرتبط با احداث انواع ساختمانها بسیار گسترده هستند که این موضوع سبب شده است تا این صنعت به عنوان یک پیشران اقتصادی در نظر گرفته شود. بر اساس گزارشهای ارائهشده، ارزشافزودهای که هر ساله به واسطه صنعت ساختمانسازی در جهان ایجاد میشود، حدود ۳ تا ۴ درصد از کل حجم اقتصاد است. علیرغم چنین جایگاهی، صنعت ساختمانسازی به شدت از بهرهوری پایین رنج میبرد که این مسئله سبب شده است تا طی سالهای گذشته همواره بخشی از منابع سرمایهگذاریشده در این حوزه هدر برود. راهکارهای متفاوتی برای ارتقای بهرهوری در صنعت ساختمانسازی ارائه شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به پیادهسازی الگوی فرآیند تولید انبوه بخش تولیدات کارخانهای «Manufacturing» در صنعت ساختمانسازی اشاره کرد که در اصطلاح به آن صنعتیسازی احداث ساختمان گفته میشود.
در جهانی که شهرها هر روز وسیعتر، زیرساختها گستردهتر و انتظارات مهندسی پیچیدهتر میشوند، مس به مثابه عنصری حیاتی و چندوجهی، جایگاه خود را در قلب صنعت ساختمان بیش از هر زمان دیگری به رخ کشیده؛ فلزی که به واسطه رسانایی در سیستمهای الکتریکی، شکلپذیری در طراحیهای پیچیده، دوام بینظیر، مقاومت در برابر عوامل محیطی و سازگاری با اصول اقتصاد چرخشی، به انتخابی هوشمندانه در عصر پایداری بدل شده است. در حقیقت، تحلیل جایگاه مس در ساختمانسازی معاصر، از سهم چشمگیر آن در تقاضای جهانی و تمرکز جغرافیایی مصرف گرفته تا نقش بیبدیل بازیافت آن در پاسخگویی به نیازهای روزافزون و مزایای فنی و زیباشناختی این فلز در برابر سایر مصالح، تصویری جامع و دقیق از پیوند روزافزون میان مس و صنعت ساختمان ترسیم میکند؛ پیوندی که نه فقط آینده بازار این فلز، بلکه مسیر توسعه شهرها و سیاستگذاریهای صنعتی را نیز تحت تاثیر قرار خواهد داد.
ارزش مصرف فلزات شاخصی کلیدی برای سنجش حجم منابع مالی جریانیافته در زنجیره تولید، توزیع و مصرف است و کاهش آن میتواند ناشی از افت فعالیت واقعی در صنعت، تغییر قیمتها یا تغییر فناوریهای ساخت باشد. صنعت ساختمان به سبب سهم قابل توجهی که از مصرف فلزات دارد، به طور مستقیم بر روند میزان و ارزش مصرف فلزات نیز تاثیرگذار است. کاهش ارزش مصرف فلزات به ویژه فولاد در حوزه ساختمان در کشور، عمدتا از رکود اقتصادی و تورم در فضای تولید و کسبوکار نشات میگیرد و دامنه تاثیرات آن به حوزههای خارج از ساختمان نظیر زنجیرههای شغلی و صنایع پاییندستی نیز تسری یافته است.
صنعت ساختمانسازی از جمله صنایعی محسوب میشود که مشارکت بالایی در حجم اقتصاد جهانی دارد. مروری بر گزارشهای ارائهشده نشان میدهد که این صنعت تقریبا بزرگترین مصرفکننده فلزات آهنی و غیرآهنی، سیمان و بتن و همچنین محصولات شیمیایی است و از این رو، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر قابل توجهی بر بازار انرژی و محصولات معدنی دارد. این موضوع، باعث شده است تا صنعت ساختمانسازی اثرات فزاینده «Multiplier Effects» بسیار گستردهای داشته باشد و تحولات آن بخش قابل توجهی از اقتصادها را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی جهان، یکی از بهترین راهکارهای برونرفت از رکود و بحرانهای اقتصادی را سرمایهگذاری در حوزه ساختمانسازی عنوان میکنند.
در سالهای اخیر، همواره از موضوع برخورداری ایران از ذخایر انرژی فسیلی به عنوان مزیتی ویژه برای تامین انرژی پایدار کشور یاد شده است؛ با این حال، نگرانیهای بسیاری نیز در خصوص منفی شدن تراز تولید و مصرف گاز به عنوان منبع اصلی تامین انرژی اولیه ایران و به دنبال آن در مخاطره قرار گرفتن تامین انرژی مطرح شده است، زیرا توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، همگام با رشد تقاضا و مصرف، به سرمایهگذاریهای قابل توجهی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی کشور منطقی به نظر نمیرسد. در چشمانداز ۱۴۰۴، هدفگذاری انجامشده برای حوزه انرژی، تبدیل شدن ایران به دومین تولیدکننده بزرگ نفت، رسیدن به جایگاه دوم در بازار جهانی گاز و ارتقای ظرفیت نیروگاهی کشور به ۱۲۰ هزار مگاوات است که تحقق آن میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات ایجاد کند.
توسعه نیروگاههای خورشیدی را، با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی کشور، باید فرصتی مطلوب برای حرکت به سمت انرژیهای تجددیدپذیر و کاهش هر چه بیشتر استفاده از منابع فسیلی قلمداد کرد. این امر به دلیل پتانسیل طبیعی بالای کشور در استفاده از انرژی خورشیدی از یک سو، و همچنین تغییر سیاستگذاریهای دولت مبنی بر لزوم توسعه بهرهبرداری از انرژیهای تجدیددپذیر از سویی دیگر، میتواند کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از وابستگی به منابع فسیلی باشد. بنابراین لازم است که از پتانسیلهای طبیعی موجود به بهترین شکل استفاده شود تا مسائل گوناگون و غیرمنتظرهای همچون تغییرات ناگهانی قیمت سوختهای فسیلی و یا اِعمال تحریمها بر بخش نفت آسیبهای چندانی را در آینده نزدیک متوجه کشور نکند. علاوه بر آن، توسعه نیروگاههای خورشیدی باعث مصرف حجم بالایی از فلزات بهخصوص فولاد میشود که این امر نیز میتواند به خودی خود در رونق اقتصادی کشور اثر مثبت داشته باشد.
ایران در زمره ثروتمندترین کشورهای جهان به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژیهای فسیلی قرار دارد و در دهههای اخیر، سوختهای فسیلی بهخصوص نفت و گاز همواره نقش پررنگی را در تامین انرژی کشور داشتهاند. با این حال، بررسی وضعیت حال حاضر ظرفیتهای تولید این منابع انرژی، بهویژه در حوزه گاز، حاکی از روند نامطلوب سرمایهگذاریها در این عرصه است، زیرا در حالی که اغلب کشورهای برخوردار از ذخایر گاز در مسیر رشد بازار و نقشآفرینی پررنگتر در تامین نیاز جهان حرکت میکنند، امروز تولید گاز ایران بهسختی پاسخگوی نیاز کشور است و به نظر میرسد لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در این عرصه اتخاذ شود. با توجه به حجم بالای فلزات مصرفی در توسعه ظرفیتهای صنعت نفت و گاز، این امر میتواند محرکی قدرتمند برای بازار فلزات کشور باشد.
در حالی که چشمانداز جهانی بازار آلومینیوم تا میانه دهه آینده با نرخ رشدی پیوسته به مرزهای تازهای نزدیک میشود و در شرایطی که تولید و مصرف این فلز راهبردی به ویژه در چین به عنوان پیشران اصلی بازار آلومینیوم، از مقیاسهای پیشین عبور کرده، آنچه بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته، تعقیب دقیق مسیرهایی است که در آن کاربرد آلومینیوم نه فقط به نیاز مهندسی، بلکه به استراتژی توسعه شهری، بازآفرینی زیستپذیری و تحول در معماری مدرن گره خورده است. در همین راستا، این فلز سبک، پایدار و انعطافپذیر در حال بازیابی جایگاهی فراتر از گذشته در صنعت ساختمان است و در سازههای مدولار و سبز، پوستههای هوشمند شهری، پنجرهها و سقفهایی که اکنون باید مقاوم و همراستا با تحولات اقلیمی و معیارهای انرژیبرگشتپذیر باشند، جای خوش کرده است. در این میان، تقابل فرصتها با چالشهایی مانند بهینهسازی فرایند بازیافت و رقابت میان مصالح در بازار صنعت ساختمان، این صنعت را در نقطهای قرار داده که تحلیل آیندهنگرانه آن، بیتردید مستلزم درک همزمان منطق اقتصادی، ضرورتهای زیستمحیطی و دگرگونیهای اجتماعی معاصر در صنعت ساختمان است.
با توجه به مزایای قابل توجهی که توسعه بخش گردشگری برای جوامع به ارمغان میآورد، حرکت به سمت توسعه هر چه بیشتر این بخش، یکی از اولویتهای اساسی در اغلب کشورها محسوب میشود. آثار مثبت ارتقای بخش گردشگری در کشورها، در حوزههای گوناگونی از جمله شرایط اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آنها نمود پیدا میکند و سبب ترغیب جوامع به میزبانی از گردشگران مختلف میشود. اگرچه این مسئله، پیشنیازهای متعددی را در خود جای میدهد، اما شاید توسعه زیرساختها را بتوان از مهمترین آنها به شمار آورد. بدیهی است که وجود زیرساختهای کافی و بهروز، تاثیر قابل توجهی را بر انتخاب مقصد توسط گردشگران خواهد داشت و از این طریق، نقش بهسزایی را در توسعه اقتصادی کشورها نیز ایفا خواهد کرد.