مشاهده بیشتر
در سالهای اخیر، نیروگاههای حرارتی بار اصلی تامین برق کشور را بر دوش کشیدهاند. با این حال، توسعه نیافتن ظرفیتهای این نیروگاهها همگام با روند رشد تقاضا موجب شده است که صنعت برق در زمان پیک مصرف قادر به تامین کامل نیاز کشور نباشد. گفتنی است که بخش عمده توسعه ظرفیتهای نیروگاهی در کشور به احداث نیروگاههای سیکل ترکیبی اختصاص داشته است که دلیل این مسئله بهرهوری بالاتر این نیروگاهها از انواع بخاری و گازی است. به نظر میرسد که لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در حوزه توسعه ظرفیتهای برق کشور در دستور کار نهادهای بالادستی قرار گیرد تا صنعت برق، که ایران از مزیتهای بسیاری برای توسعه آن برخوردار است، به شرایطی پایدار برسد.
منابع انرژی تجدیدپذیر منابعی تمامنشدنی و دائمی برای تامین انرژی به حساب میآیند. از این رو، اهمیت ویژه آنها در سبد انرژی مقولهای انکارناپذیر است. علاوه بر آن، با توجه به تبعات جدی زیستمحیطی استفاده از انرژیهای فسیلی، انتظار میرود که هر چه بیشتر در مسیر استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر که مشکلات یادشده را در پی ندارند گام برداشته شود. استفاده گسترده از این منابع انرژی، باعث کاهش قابل توجه انتشار دیاکسید کربن، که امروزه به نگرانی بزرگی در جهان تبدیل شده است، خواهد انجامید و بنابراین نقش مهمی را در بهبود شرایط زیستمحیطی و همچنین سلامت انسانها خواهد داشت. این مسئله بهتنهایی اهمیت بالای گذر از انرژیهای فسیلی و استفاده از منابع تجدیدپذیر را روشن میکند.
خاصیت پرتوزایی مواد رادیواکتیو را اولین بار هنری بکرل در سال ۱۸۹۶ کشف کرد، اما استفاده تجاری از مواد رادیواکتیو به عنوان منبعی برای تامین انرژی اولین بار در سال ۱۹۵۰ میلادی رخ داد. در یک فرایند هستهای، با شکافته شدن هسته اتم مواد رادیواکتیو، انرژی قابل توجهی آزاد میشود که از آن میتوان به عنوان منبعی برای تامین انرژی استفاده کرد. در ابتدا تصور میشد که انرژی هستهای به سبب منتشر نکردن آلایندههای کربنی جایگزین مناسبی برای سوختهای فسیلی باشد؛ به همین سبب، استفاده از آن در جهان افزایش یافت. اما در سالهای بعد که تاثیرات نامطلوب انرژی هستهای نمایان شد، استفاده از آن اندکی محدود شد. با توجه به اینکه هماکنون امکان برطرف کردن تاثیرات نامطلوب استفاده از انرژی هستهای وجود ندارد و دسترسی به تکنولوژی دفن و نگهداری زبالههای رادیواکتیوی برای بسیاری از کشورهای جهان میسر نیست، به نظر نمیرسد که استفاده از انرژی هستهای در سبد انرژی جهانی در سالهای آتی تغییر چندانی داشته باشد.
در عصری که سرعت تحول فناوری از ظرفیت واکنش سیاستگذاران اقتصاد نیز پیشی گرفته، ورود بیمحابای هوش مصنوعی به بطن صنایع گوناگون، نهتنها قواعد بازار کار جهانی را از نو تعریف کرده، بلکه موازنههای دیرپای میان تولید، بهرهوری و اشتغال را نیز در معرض دگرگونیهایی عمیق و گاه برگشتناپذیر قرار داده است. از تاثیر این فناوری بر رشد تولید ناخالص داخلی کشورهای پیشرفته و نوظهور گرفته تا بازتابهای نابرابر آن بر نرخ بیکاری در اقشار و جغرافیاهای مختلف، آنچه پیش روی ماست، فراتر از نوآوری و یک بازآرایی ساختاری است که اقتصاد قرن بیستویکم را بازنویسی میکند. به عبارتی، این تحول نهتنها چارچوبی تازه را برای نقش و جایگاه لایههای مختلف اشتغال و سهم صنایع در رشد GDP ترسیم میکند، بلکه سیاستگذاران اقتصادی را نیز به واکنشی سنجیده، دقیق و بر پایه دادههای آیندهنگر فرامیخواند، چراکه غفلت از فهم عمق این تغییر، بیتردید به شکافهای اجتماعی و اقتصادی ابعادی تازه خواهد بخشید.
صنعت ساختمانسازی یکی از استراتژیکترین صنایع حال حاضر جهان محسوب میشود. فعالیتهای مرتبط با احداث انواع ساختمانها بسیار گسترده هستند که این موضوع سبب شده است تا این صنعت به عنوان یک پیشران اقتصادی در نظر گرفته شود. بر اساس گزارشهای ارائهشده، ارزشافزودهای که هر ساله به واسطه صنعت ساختمانسازی در جهان ایجاد میشود، حدود ۳ تا ۴ درصد از کل حجم اقتصاد است. علیرغم چنین جایگاهی، صنعت ساختمانسازی به شدت از بهرهوری پایین رنج میبرد که این مسئله سبب شده است تا طی سالهای گذشته همواره بخشی از منابع سرمایهگذاریشده در این حوزه هدر برود. راهکارهای متفاوتی برای ارتقای بهرهوری در صنعت ساختمانسازی ارائه شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به پیادهسازی الگوی فرآیند تولید انبوه بخش تولیدات کارخانهای «Manufacturing» در صنعت ساختمانسازی اشاره کرد که در اصطلاح به آن صنعتیسازی احداث ساختمان گفته میشود.
صنعت ساختمانسازی از جمله صنایعی محسوب میشود که مشارکت بالایی در حجم اقتصاد جهانی دارد. مروری بر گزارشهای ارائهشده نشان میدهد که این صنعت تقریبا بزرگترین مصرفکننده فلزات آهنی و غیرآهنی، سیمان و بتن و همچنین محصولات شیمیایی است و از این رو، به صورت مستقیم و غیرمستقیم تاثیر قابل توجهی بر بازار انرژی و محصولات معدنی دارد. این موضوع، باعث شده است تا صنعت ساختمانسازی اثرات فزاینده «Multiplier Effects» بسیار گستردهای داشته باشد و تحولات آن بخش قابل توجهی از اقتصادها را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که بسیاری از سیاستگذاران اقتصادی جهان، یکی از بهترین راهکارهای برونرفت از رکود و بحرانهای اقتصادی را سرمایهگذاری در حوزه ساختمانسازی عنوان میکنند.
توسعه نیروگاههای خورشیدی را، با توجه به شرایط جغرافیایی و آبوهوایی کشور، باید فرصتی مطلوب برای حرکت به سمت انرژیهای تجددیدپذیر و کاهش هر چه بیشتر استفاده از منابع فسیلی قلمداد کرد. این امر به دلیل پتانسیل طبیعی بالای کشور در استفاده از انرژی خورشیدی از یک سو، و همچنین تغییر سیاستگذاریهای دولت مبنی بر لزوم توسعه بهرهبرداری از انرژیهای تجدیددپذیر از سویی دیگر، میتواند کلیدی برای حل بسیاری از مشکلات اقتصادی ناشی از وابستگی به منابع فسیلی باشد. بنابراین لازم است که از پتانسیلهای طبیعی موجود به بهترین شکل استفاده شود تا مسائل گوناگون و غیرمنتظرهای همچون تغییرات ناگهانی قیمت سوختهای فسیلی و یا اِعمال تحریمها بر بخش نفت آسیبهای چندانی را در آینده نزدیک متوجه کشور نکند. علاوه بر آن، توسعه نیروگاههای خورشیدی باعث مصرف حجم بالایی از فلزات بهخصوص فولاد میشود که این امر نیز میتواند به خودی خود در رونق اقتصادی کشور اثر مثبت داشته باشد.
در سالهای اخیر، همواره از موضوع برخورداری ایران از ذخایر انرژی فسیلی به عنوان مزیتی ویژه برای تامین انرژی پایدار کشور یاد شده است؛ با این حال، نگرانیهای بسیاری نیز در خصوص منفی شدن تراز تولید و مصرف گاز به عنوان منبع اصلی تامین انرژی اولیه ایران و به دنبال آن در مخاطره قرار گرفتن تامین انرژی مطرح شده است، زیرا توسعه ظرفیتهای تولید نفت و گاز، همگام با رشد تقاضا و مصرف، به سرمایهگذاریهای قابل توجهی نیاز دارد که در شرایط فعلی اقتصادی کشور منطقی به نظر نمیرسد. در چشمانداز ۱۴۰۴، هدفگذاری انجامشده برای حوزه انرژی، تبدیل شدن ایران به دومین تولیدکننده بزرگ نفت، رسیدن به جایگاه دوم در بازار جهانی گاز و ارتقای ظرفیت نیروگاهی کشور به ۱۲۰ هزار مگاوات است که تحقق آن میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات ایجاد کند.
ایران در زمره ثروتمندترین کشورهای جهان به لحاظ برخورداری از ذخایر انرژیهای فسیلی قرار دارد و در دهههای اخیر، سوختهای فسیلی بهخصوص نفت و گاز همواره نقش پررنگی را در تامین انرژی کشور داشتهاند. با این حال، بررسی وضعیت حال حاضر ظرفیتهای تولید این منابع انرژی، بهویژه در حوزه گاز، حاکی از روند نامطلوب سرمایهگذاریها در این عرصه است، زیرا در حالی که اغلب کشورهای برخوردار از ذخایر گاز در مسیر رشد بازار و نقشآفرینی پررنگتر در تامین نیاز جهان حرکت میکنند، امروز تولید گاز ایران بهسختی پاسخگوی نیاز کشور است و به نظر میرسد لازم است رویکرد جدیدی در خصوص افزایش سرمایهگذاریها در این عرصه اتخاذ شود. با توجه به حجم بالای فلزات مصرفی در توسعه ظرفیتهای صنعت نفت و گاز، این امر میتواند محرکی قدرتمند برای بازار فلزات کشور باشد.
انرژی از یک طرف بخش جدانشدنی زندگی بشر به حساب میآید و از طرف دیگر، نحوه تامین آن مقوله مهمی است که تاثیرات مثبت و منفی قابل توجهی بر کیفیت زندگی انسان میگذارد. از این رو، تامین انرژی و انتخاب منابع درست برای این کار بسیار اهمیت دارد. پیامدهای انتخاب نادرست از میان منابع انرژی موجود، نهتنها باعث آسیب به سلامت نسل حال حاضر جامعه میشود، بلکه شرایط زندگی را برای نسلهای آتی نیز پیچیدهتر میکند. اتمام منابع انرژی فسیلی، آلودگیهای زیستمحیطی، پدیده گرم شدن روز افزون کره زمین و همچنین آلودگی هوا، که سبب مرگومیر سالانه افراد زیادی میشود، نمونههایی از این پیامدها هستند که بیتردید، برای جلوگیری از آسیبهای بیشتر، نیازمند توجهی ویژهاند.
توسعه صنایع پاییندستی و حرکت به سمت حلقههای انتهایی زنجیره ارزش، یکی از الزامات اساسی برای خلق ارزش افزوده و تحقق رشد پایدار و موثر در ساختارهای اقتصادی است. در ایران نیز با توجه به وفور پتانسیلهای معدنی و انرژی، لزوم حرکت به سمت تولید محصولات نهایی در زنجیره ارزش فلزات اساسی کشور احساس میشود. البته اقداماتی قابل توجه در خصوص توسعه حلقههای پاییندستی زنجیره تولید فولاد، آلومینیوم و مس در دهه اخیر صورت گرفته که تداوم این تلاشها و اقدامات، مسیر دستیابی به رشد پایدار و خلق ثروت را در شرایط اقتصادی فعلی هموارتر خواهد کرد.
ظهور و فراگیر شدن تکنولوژیهای مختلف و تغییر مسیر و حرکت به سوی تامین انرژی پاک دو عامل مهم تاثیرگذار بر آینده صنایع مختلف محسوب میشوند. همانگونه که تصور ظهور تکنولوژیهایی همچون هوش مصنوعی و اینترنت اشیا در عصر حاضر برای انسان در سه دهه گذشته ناملموس و دور از ذهن بود، تصور تکنولوژیهای نوظهور در سی سال آینده نیز ناممکن است. با این حال، مسلما تکنولوژیهای نوظهور امروز در آینده فراگیر میشوند. اما در مورد تغییرات عامل محرک دیگر یعنی سبد انرژی، با توجه به سیاستگذاری دولتها و سازمانهای بینالمللی، با قطعیت بیشتری میتوان تغییرات پیشِرو را گمانهزنی کرد و با آنها هماهنگ شد.