مشاهده بیشتر
ایران از نظر جاذبههای گردشگری یک کشور غنی به حساب میآید و در سطح جهانی نیز از جایگاه مطلوبی برخوردار است. این درحالی است که عملکرد گردشگری ایران در مقیاس جهانی هیچگونه تناسبی با پتانسیلهای موجود در آن ندارد. بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری و وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، تعداد گردشگران خارجی واردشده به ایران طی سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۹ کمتر از نصف گردشگران خارجی واردشده به کشورهای مصر، امارات متحده عربی و ترکیه در مدت مشابه بوده است. همچنین بالغ بر نیمی از گردشگران خارجی واردشده به ایران، حدود ۷۸ درصد، طی سالهای ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ از چهار کشور عراق، افغانستان، آذربایجان و ترکیه بودهاند. این آمارها نشاندهنده شکافی عمیق میان پتانسیلهای موجود و عملکرد گردشگری کشور است که توجه نهادهای مسئول را برای کاهش این شکاف و توسعه گردشگری کشور میطلبد.
عمان، به عنوان کشوری که از یک طرف وابستگی بالایی به واردات دارد و از طرف دیگر دارای روابط سیاسی و تجاری مناسب با اغلب کشورهای دنیاست، به گزینهای مناسب برای صادرات در کل جهان بدل شده است. اهمیت این مسائل زمانی در ایران پررنگتر میشود که شرایط مناسبی که به لحاظ همسایگی با این کشور وجود دارد نیز مد نظر قرار گیرد. بنابراین عمان را میتوان مقصد مطمئن صادرات به منظور توسعه این حوزه در کشور، به رغم مسائل و مشکلات موجود همچون تحریمها، قلمداد کرد. با این حال، همچنان کاستیها و استفاده نکردن کشور از کل ظرفیتها برای صادرات به عمان به چشم میخورَد. با توجه به مزایای فراوان بازار این کشور، مطلوب است که از فرصتهای مناسب موجود به بهترین شکل برای توسعه تجارت خارجی کشور استفاده شود.
تجارت خارجی از ستونهای اصلی توسعه اقتصادی است و کشورهای جهان را در مسیر تخصصی شدن در تولید محصولاتی به حرکت درمیآورَد که در آنها مزیت نسبی دارند و هزینه فرصت تولید کمتری برای آنها در پی دارد. ایران و ترکیه، به عنوان دو کشوری که سابقه روابط آنها به بیش از چندین قرن میرسد، قرابتها و مشابهتهای قابل توجهی در حوزههای فرهنگی، دینی، تاریخی و سیاسی دارند که این مسئله موجب ایجاد پتانسیل قابل توجهی برای ایجاد روابط اقتصادی و تجاری میشود. با این حال، مرور آمارها حاکی از سهم پایین مراودات تجاری میان دو کشور نسبت به پتانسیلهای موجود است.
ایران، همانند اغلب کشورهای جهان، در سالهای اخیر با کاهش متوسط جمعیت خانوارها مواجه بوده است؛ پدیدهای که عوامل اصلی آن عبارتاند از تحولات اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقتصادی، تمایل به استقلال و کاهش نرخ فرزندآوری. پدیده کاهش جمعیت خانوار میتواند تاثیری قابل توجه بر رشد بازار مصرف بسیاری از کالاها و محصولات، از جمله خودرو، لوازم خانگی و مسکن، داشته باشد که این امر تقاضای بالقوهای را برای مصرف فلزات ایجاد میکند. بر همین اساس و با توجه به نرخ تغییرات جمعیت خانوار در سالهای اخیر، میتوان سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی تاثیر موضوع کوچک شدن خانوار بر بازار فلزات ترسیم کرد.
در تجارت بینالمللی، از کشورهای دارای مرز مشترک به عنوان محور توسعه یاد میشود. بررسیها نیز نشان میدهند که استفاده از پتانسیلهای این بخش موجب بهبود شرایط اقتصادی و توسعه صادرات کشورها میشود. ایران با کشور افغانستان حدود هزار کیلومتر مرز زمینی مشترک دارد. با توجه به اینکه این کشور کمتر از تکنولوژیهای صنعتی بهرهمند شده و چرخ اقتصاد آن نیز غالبا حول بخش کشاورزی و خدمات میچرخد، فرصت مناسبی برای حضور و نقشآفرینی ایران در بازارهای این کشور فراهم آمده است. در سالهای اخیر نیز استفاده از فرصتهای بهوجودآمده موجب شده است تا سهم صادرات کشور به افغانستان افزایشی چشمگیر یابد. با این حال، شرایط بحرانی این کشور و همچنین موانع صادراتی در داخل کشور میتوانند به عواملی برای از دست رفتن پتانسیلهای صادراتی این کشور تبدیل شوند.
مبادلات تجاری با کشورهای همسایه همواره فرصتی مناسب برای توسعه تجارت خارجی بوده است. با در نظر گرفتن شرایط ناشی از تحریمها در وضعیت سیاسی و اقتصادی ایران، توسعه روابط تجاری با کشورهای همسایه اهمیتی دوچندان مییابد. هر یک از کشورهای همسایه شمالی ایران، از جمله جمهوری آذربایجان، ترکمنستان و ارمنستان، دارای مزایای بهخصوصی در این حوزهاند و البته موانع و مشکلاتی نیز بر سر راه تجارت با آنها وجود دارد. با این حال، آمارها حاکی از خالی ماندن بسیاری از ظرفیتها در مبادلات تجاری با کشورهای یادشدهاند. امید میرود که از تمامی ظرفیتها در این حوزه به بهترین شکل استفاده شود تا فشار ناشی از تحریمها بر اقتصاد کشور تا حد ممکن کاهش یابد.
روسیه با توجه به مرز مشترک آبی و روابط ویژه سیاسی با ایران، یک بازار بالقوه قدرتمند برای توسعه صادرات کشور محسوب میشود. با این حال آمارها نشان میدهند که کمتر از ۰.۲ درصد از واردات روسیه از ایران انجام میشود که دلیل این مسئله را باید سهم بالای کالاهایی مانند محصولات الکترونیکی و ماشینآلات و تجهیزات صنعتی در واردات این کشور دانست. بازارهایی که امکان رقابت در آنها برای ایران وجود ندارد و بخش اعظم صادرات ایران به روسیه را محصولات کشاورزی و محصولات نیمهساخته تشکیل میدهد.
توسعه صادرات به کشورهای همسایه، با توجه به محدودیتهای ناشی از تحریمها، راهکاری اساسی برای بهبود شرایط اقتصادی از طریق افزایش صادرات در کشور محسوب میشود. اگرچه در این مسیر نیز چالشها و موانع داخلی و خارجی بسیاری وجود دارند، به نظر میرسد که گام نهادن در آن، مهمترین راهکار موجود برای بهبود شرایط کنونی کشور باشد. علاوه بر آن، با توجه به حجم بالای واردات همسایگان ایران و با بررسی سبد وارداتی آنها، فرصتها و پتانسیلهای بالایی برای توسعه هر چه بیشتر روابط تجاری به چشم میخورند که استفاده از آنها میتواند شرایط را برای تجارت خارجی ایران به طور قابل توجهی تغییر دهد.
صادرات به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، از جمله امارات متحده عربی، کویت، قطر، بحرین و عربستان سعودی، با توجه به موقعیت جغرافیایی این کشورها نسبت به ایران، دارای مزایای بسیاری است. در این میان، شرایط ویژه تجاری در کشور امارات متحده عربی را میتوان فرصتی برای ورود به بازارهای دیگر نیز قلمداد کرد. این امر برای ایران، که با چالشها و مسائل گوناگونی از جمله اِعمال تحریمها و مشکلات انتقال پول روبهرو است، اهمیت دوچندانی مییابد. با این حال، مسائل سیاسی همواره بر تجارت با سایر کشورها اثر گذار بودهاند که در خصوص این کشورها نیز الگویی مشابه به چشم میخورَد. به همین دلیل، میتوان گفت که بسیاری از ظرفیتهای موجود در این حوزه همچنان بیاستفاده باقی ماندهاند.
جمعيت در هر اجتماعی، فارغ از کوچک يا بزرگ بودن مقياس آن، يک فاکتور مهم در خصوص اثرگذاری بر بسياری از فرايندها و رويکردها در آن جامعه به حساب میآيد. بیترديد در مقياس بسيار بزرگی مانند کشور ايران، اهميت توجه به اين فاکتور بیشتر میشود. نگاهی به شاخصهای جمعیتی کشور در طول چند سال اخیر نشان میدهد که جمعیت ایران با سرعت بالایی به سمت پیر شدن و سالمندی حرکت میکند که این مسئله در سالهای آینده، چالشهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری برای کشور در پی خواهد داشت. به نظر میرسد این مسئله در درجه نخست متاثر از شرایط اقتصادی کشور است و ضرورت دارد که بهسرعت در خصوص توقف روند کاهش رشد جمعیت چارهاندیشی شود.
در جوامع امروزی، نمیتوان رشد و رونق اقتصادی کشوری را بدون حضور موثر آن در بازارهای جهانی تصور کرد و صادرات به عنصری جداییناپذیر از یک اقتصاد موفق بدل شده است. این موضوع برای کشوری مانند ایران، که در مسیری پرپیچوخم گام برمیدارد که سیاستگذاریهای داخلی از یک سو و فشارها و تحریمهای خارجی از سویی دیگر به سختیِ راه میافزایند، مسئلهای چالشبرانگیز اما حیاتی به شمار میآید. از این رو، میبایست به دنبال شرایطی مناسب برای نقشآفرینی بیشتر در این حوزه و به دنبال آن، بهبود شرایط اقتصادی کشور بود. شاید بتوان گفت که این مهم در چند فرصت محدود اما با پتانسیل بالا قابل دستیابی است و ضرورت دارد که به این بخش از اقتصاد کشور توجهی ویژه شود.
بازار نیروی کار جزء جدانشدنی هر اقتصاد است و ارتباطی پیچیده با بازارهای سرمایه، کالا و خدمات دارد. این بازار با نرخ بیکاری، بهرهوری، نرخ مشارکت، درآمد کل و تولید ناخالص داخلی (GDP) ارتباط مستقیم دارد. رسیدن به یک دید کلان از بازار کار ممکن است دشوار باشد، اما نرخهای مرتبط با بازار کار میتواند به سرمایهگذاران، اقتصاددانان و سیاستگذاران ایدهای از سلامت اقتصاد بدهد. براي رسيدن به تعادل در این بازار، ضمن توجه به طرف عرضه، بايد به طرف تقاضاي نيروي كار نيز توجه کرد. در اقتصاد ايران، به علت وجود مازاد عرضه نيروي كار، عملا ميزان تقاضا برای نيروي كار نقش مهمتري در ايجاد تعادل بازار كار دارد. برای ایجاد این تعادل، یکی از نهادههای مهم در زمینه ایجاد اشتغال و افزایش تقاضا برای نیروی کار، فلزات و صنایع مرتبط با آن هستند.