مشاهده بیشتر
از مدتها قبل انرژی هستهای به عنوان یک منبع انرژی قابل اعتماد و مقرونبهصرفه پذیرفته شده و از آن موقع تاکنون به عنوان مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر نقش شایان توجهی را در رشد اقتصادی پایدار جهان به نمایش گذاشته است. اگرچه در نگاهی اجمالی به نظر میرسد که توسعه نیروگاههای هستهای به دلیل هزینههای سرمایهای بالا برای احداث آنها تقریبا دشوار باشد اما از آنجایی که اتکا به منابع انرژی وارداتی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد به انتخابی ارجح در اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شده است و این کشورها همواره برآنند تا استراتژیهای توسعه نیروگاههای هستهای قابل اعتماد و پایدار را در اهداف کربنزدایی خود بگنجانند. البته بررسیها نشان میدهد که در برخی اقتصادهای کوچک، پتانسیل مالی محدود، روند توسعه نیروگاههای هستهای را برای آنها چالشبرانگیز کرده است.
جهان در مسیر رشد اقتصادی و تامین کالاها و زیرساختهای مورد نیاز بشر به شدت به تامین مواد اولیه وابسته است. نیازی که با توجه به روند فزاینده جمعیت و تقاضا و تغییر الگوهای مصرف در سالهای آینده، بیشتر نیز خواهد شد. استرالیا، شیلی، چین، کانادا، ایالات متحده آمریکا و برزیل از جمله قدرتهای معدنی جهان به حساب میآیند که بخش مهمی از مواد معدنی مورد نیاز جهان را تامین میکنند. با این حال، در برخی از کشورهای یادشده از جمله استرالیا، در سالهای اخیر سرمایهگذاری در عرصه توسعه فعالیتهای معدنکاری به صورت چشمگیری کاهش یافته؛ موضوعی که نگرانیهایی را در خصوص تحقق برخی از چشماندازها نظیر اقتصاد سبز و توسعه پایدار برانگیخته است.
در حال حاضر، انرژی هستهای ۱۰ درصد از سبد برق جهان را تشکیل میدهد. در واقع توانایی این بخش در تولید الکتریسیته پایدار و قابل اعتماد، آن را به مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزینی مناسب برای سوختهای فسیلی تبدیل کرده و از آنجایی که انتشار گازهای گلخانهای را در مقایسه با سایر منابع به حداقل میرساند، در استراتژی کمکربن بسیاری از کشورها گنجانده شده است. این امر به ویژه در کشورهایی مانند فرانسه، اسلواکی و بلژیک مشهود است که انرژی هستهای بخش قابل توجهی از عرضه برق را به خود اختصاص میدهد. در حالی که اهمیت انرژی هستهای در تولید برق ایالات متحده آمریکا و چین برکسی پوشیده نیست، سهم کمتری از ترکیب برق این کشورها را به خود اختصاص میدهد.
روند توسعه صنعت برق بیش از یک قرن است که با الهام از پدیدههای اکتشافی اولیه شناخت الکتریسیته در جهان آغاز شده است. در واقع اکتشافات بنیادی الکتریسیته، راه را برای کاربردهای عملیتر و تکنولوژیهای مدرن و در نتیجه گسترش روند برقیسازی در جهان باز کرده است. در حالی که این روند زمینه بهرهوری بیشتری را در فرایندهای تولید و تسهیل ارتباطات در جهان ایجاد کرده، توسعه سیستمهای پیشرفته جدید، نحوه فعالیت صنایع و زندگی روزمره جوامع را نیز تا سطوح قابل توجهی متحول ساخته است. از زمان اکتشاف الکتریسیته تاکنون تحقیقات فزایندهای برای ورود بیشتر این حامل انرژی به بخشهای مختلف و سطوح در دسترس برق (نرخ برقرسانی) به جمعیت روبهرشد صورت گرفته که منجر به ظهور روشهای جدید تولید برق، صنایع جدید الکترونیک و فناوریهای هوشمند شده است.
انرژی هستهای به عنوان یکی از اجزای حیاتی برای افزایش امنیت انرژی از اواسط قرن بیستم در جهان معرفی شد و سهم آن از سبد انرژی به تدریج افزایش یافت. اگرچه افزایش نگرانیهای مرتبط با حوادث هستهای در طول قرن اخیر به عنوان مانعی برای توسعه زیرساختهای هستهای در جهان ظاهر شده و به کاهش سرمایهگذاری در این بخش دامن زده اما ضرورت تنوع بخشیدن به سبد انرژی پس از همهگیری کرونا و رویدادهای ژئوپلیتیکی حال حاضر در اروپا اهمیت این بخش را در حفظ امنیت انرژی بیش از پیش افزایش داده است. انرژی هستهای به عنوان دومین منبع انرژی کمکربن نقش قابل توجهی در انتقال به آینده انرژی ایفا میکند و گزارشهای آژانس بینالمللی انرژی نیز حاکی از آن هستند که در حال حاضر این بخش از انتشار ۲۴.۴ و ۲۱.۴ گیگاتن دیاکسیدکربن در ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی جلوگیری میکند.
گاز طبیعی از زمان اکتشاف در طول قرن نوزده تاکنون سهم قابل توجهی از ترکیب انرژی جهان را به خود اختصاص داده و به عنوان یک سوخت پاک و راهحلی برای انتقال به انرژی پاک مورد توجه قرار گرفته است. بر همین اساس تقاضای جهانی برای آن همواره وجود دارد. روسیه و خاورمیانه بزرگترین ذخایر گاز طبیعی متعارف جهان را در خود جای دادهاند با این حال اکتشاف و بهرهبرداری از ذخایر گاز طبیعی غیرمتعارف، ایالات متحده آمریکا را به بزرگترین تولیدکننده گاز طبیعی جهان تبدیل کرده است. اگرچه ذخایر گاز طبیعی در بسیاری از نقاط جهان از جمله آفریقا، آمریکای جنوبی و اروپا به دلیل توزیع نامناسب آن رو به اتمام است، با این حال به نظر میرسد خاورمیانه با توجه به جغرافیای غنی از گاز طبیعی خود محرک اصلی انتقال به سمت انرژی پاک در آینده باشد.
با رشد فزاینده اقتصاد جهانی و تقاضای در حال تغییر مصرفکنندگان، سرمایهگذاری مستقیم خارجی به عنوان رویکردی استراتژیک در گسترش فعالیت شرکتها، دسترسی به بازارهای جدید، کاهش هزینهها و انتقال فناوری مورد توجه قرار گرفت. اگرچه جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی بخشهای مختلف اقتصاد از جمله منابع معدنی و انرژی، کشاورزی، صنایع خدماتی و صنایع تولیدی را در برمیگیرد، اما برخی بخشهای خدماتی از جمله امور مالی و بیمه، فناوری اطلاعات و ارتباطات و املاک و مستغلات و صنایع تولیدی از جمله صنایع الکترونیکی و الکتریکی، صنعت خودروسازی و ماشینآلات و تجهیزات، اغلب، تعداد پروژههای «FDI» گرینفیلد و ادغام و اکتساب (M&A) بیشتری را به خود اختصاص میدهند.
ایران که حدود ۱.۱ درصد از مساحت خشکی و یک درصد از کل جمعیت جهان را به خود اختصاص میدهد، یکی از کشورهای ثروتمند جهان در زمینه برخورداری از ذخایر معدنی به شمار میآید و برخی از کارشناسان اظهار دارند که نزدیک به ۷ درصد از پتانسیلهای معدنی جهان در ایران قرار گرفتهاند. با این حال به نظر میرسد جایگاه بخش معدن که از پتانسیلهای قابل توجهی برای فعالسازی ظرفیتهای اقتصادی و ایجاد رشد در آن برخوردار است، کماکان با ظرفیتهای واقعی خود فاصله دارد. عوامل متعددی در این بین قابل بررسی و ارزیابی هستند که از جمله مهمترین آنها، میتوان به محدودیت جذب سرمایهگذاریها و عدم توازن آنها و دسترسی نداشتن به تامینکنندگان تکنولوژی اشاره کرد.
نفت از زمانی که برای اولین بار توسط بشر به بهرهبرداری رسید تاکنون، انرژی بخشهای مختلف اقتصادهای جهان از جمله نیروگاهها، صنایع و حملونقل را تامین کرده، با این حال از مدتها قبل، پیشبینیها مبنی بر این که تولید نفت به اوج خود نزدیک شده، ترس از به پایان رسیدن این منبع حیاتی را به جان جوامع انداخته است. اگرچه با وجود منابع قابل استحصال جهان در ابتدا به نظر میرسید که این پیشبینی از واقعیت به دور باشد، اما برخی نقاط جهان از جمله اروپا، آفریقا، آسیا و اقیانوسیه و آمریکای لاتین پیک نفت خود را از اوایل دهه ۲۰۰۰ به بعد پشت سر گذاشتهاند. در حالی که به نظر میرسید روند برقی شدن منجر به کاهش تقاضای نفت شود، سرمایهگذاریها در تولید منابع غیر متعارف نفت را نیز کاهش داده است. پیشبینیها حاکی از آن هستند که آخرین قطرههای نفت متعارف در چاههای نفتی خاورمیانه قابل استحصالاند.
پس از چندین دهه آزمایش و اکتشاف، دانشمندان در نهایت واکنش شکافت هستهای را با موفقیت در سال ۱۹۳۸ به پایان رساندند. اگرچه کشف پتانسیل واکنش زنجیری اتم و در نتیجه تولید بمبهای هستهای منجر شد تا در ابتدا انرژی هستهای برای کاربردهای نظامی مورد توجه قرار گیرد، با این حال این روند با اقدامات جهانی از جمله معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) نیز همراه بود که منجر به گسترش کاربردهای غیرنظامی فناوری هستهای از جمله تولید الکتریسیته شد. در حالی که موضوع امنیت انرژی در طول دهه ۱۹۷۰ اهمیت انرژی هستهای در سبد انرژی جهانی را افزایش میداد، بیش از چند دهه است که انرژی هستهای به دلیل محدودیتهای تولید و ریسکهای محیطزیستی سهم زیادی را از سبد انرژی دنیا به خود اختصاص نمیدهد.
سنگآهن نخستین حلقه زنجیره تولید فولاد است. در سالهای اخیر، توسعه ظرفیتهای صنعت فولاد یکی از گفتمانهای مهم و اساسی اقتصاد کشور بوده است، اما به نظر میرسد که سرمایهگذاری در عرصه معادن سنگآهن آنچنانکه باید و شاید مورد توجه قرار نگرفته است. چالشهای فعلی فولادسازان در زمینه تامین مواد اولیه نیز از همین موضوع حکایت دارد. روشن است که تحقق چشماندازهای صنعت فولاد بدون توسعه و رشد معادن سنگآهن کشور ممکن نخواهد بود که لازمه این امر سیاستگذاریهای مناسب در این بخش و اصلاح دستورالعملهای دولتی است.
موقعیت جغرافیایی استراتژیک و قرارگیری بر روی پهنهای عظیم از منابع و ذخایر طبیعی از جمله انرژی، ایران را به بازیگری محوری در چشمانداز انرژی جهان تبدیل کرده است. به رغم برخورداری از بزرگترین ذخایر نفت و گاز طبیعی در جهان، اما بهرهبرداری از این منابع تحت تاثیر تحریمها و محدودیت سرمایهگذاری در توسعه صنایع نفت و گاز قرار گرفته است. در واقع افت جریان سرمایهگذاری داخلی و خارجی و دشواری دسترسی به تامینکنندگان تکنولوژی، علاوه بر این که ایران را به واردات فراوردههای نفتی سبک از جمله بنزین و نفت کوره متکی کرده، روند عرضه گاز طبیعی را نیز برای مصارف داخلی و اجرای تعهدات صادراتی چالشبرانگیز کرده است.