مشاهده بیشتر
جنگ و اقتصاد، دو پدیده جدانشدنی از هم در طول تاریخ بشریت هستند. مسلماً پیروزی در میدان جنگ، بدون پشتیبانی یک اقتصاد قوی میسر نیست اما در مورد تاثیر مقوله جنگ بر اقتصاد طرف مهاجم یا مدافع، تحلیلها و استنباطهای ضدونقیضی وجود دارد. نخستین و قطعیترین تبعات جنگ در حوزه اقتصاد، ایجاد فضایی پرپتانسیل همراه با عدماطمینانیها و ریسک است. در واقع آن چه که از تئوری رشد اقتصادی برمیآید، جنگ میتواند از طریق کانالهایی چون کاهش سرمایه انسانی و موجودی سرمایه فیزیکی، افزایش یا کندکردن روند توسعه فناوری، تقویت یا تضعیف نهادهای اجتماعی موجود، تورم و تأثیر بر قیمتها از طریق افزایش هزینه سرمایه، بر اقتصادها تأثیر بگذارد.
در سطح محلی، ملی و بین المللی، گردشگری از نظر اقتصادی و زیست محیطی بازیگر مهمی است که قدرت زیادی برای تأثیرگذاری بر توسعه آینده دارد. اما علیرغم تمامی اثرات اقتصادی مثبت و رو به رشد آن در چند دهه اخیر که یکی از پررونقترین بخشهای اقتصاد جهانی محسوب میشود؛ روی دیگر چهره این صنعت، همراه با آثار خارجی منفی متعدد در جنبههای مختلف زیست محیطی، رفاهی و فرهنگی برای جوامع است. صنعت گردشگری در شکل نوین و کنونی خود با کاهش فزاینده منابع طبیعی از طریق استفاده غیربهینه از منابع آبی، جنگلزدایی و کمک به فرسایش خاک، گرمتر شدن کره زمین از طریق انتشار آلایندهها و همچنین از بین بردن تنوع زیستی و زیستگاههای طبیعی در سراسر جهان تاثیرات نامطلوب خود را بر جای گذاشته است.
بخش گردشگری در عصر حاضر به عنوان یکی از اجزای موثر بر رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار میآید. بدیهی است که نتایج حاصل از توسعه این بخش، در کشورهایی که با ورود تعداد بیشتری از گردشگران روبهرو هستند، پر رنگتر نمود پیدا میکند. با این حال باید توجه داشت که ورود حجم بالایی از گردشگران به کشورهای میزبان، تنها به برخورداری از جنبههای مثبت آن ختم نمیشود و پیامدهای مخربی را نیز برای این کشورها در پی دارد. در سال ۲۰۲۱، سه کشور فرانسه، مکزیک و اسپانیا به ترتیب بیشترین ورود گردشگران بینالمللی را ثبت کردهاند که عوامل متعددی را میتوان به عنوان محرکی برای این موضوع برشمرد.
بخش گردشگری جهان از روند رو به رشدی در سالهای اخیر برخوردار بوده است و منبعی با پتانسیل بالا برای رشد اقتصاد و اشتغال در بسیاری از کشورها به شمار میآید. با این حال، ریسکها و چالشهای متعدد اثرگذار بر این بخش، تا حد زیادی آن را برای ادامه روند خود، آسیبپذیر میکنند. در سالهای اخیر نیز، ریسکهای متعددی به طور مستقیم و غیر مستقیم بر این بخش اثرگذار بودهاند که بحران کرونا، تورم اقتصادی و وقوع جنگ روسیه و اوکراین از آن جملهاند. اگرچه این ریسکها میتوانند گستره بزرگی از توریسم جهانی را تحت تاثیر قرار دهند، اما بدیهی است که بیشترین آسیب را کشورهایی که به اقتصاد حاصل از بخش گردشگری خود وابستگی بالایی دارند متحمل خواهند شد.
بخش گردشگری مجموعهای از سفرها و جابهجاییها، با اهداف و انگیزههای متفاوت را در خود جای میدهد. ماهیت «تفاوت» انسانها و انگیزههای آنها، سبب طبقهبندی توریسم به بخشهای متعددی میشود که از جمله موارد کلی آن میتوان به توریسم داخلی، بینالمللی، کاری و تفریحی اشاره کرد. این بخش در موارد جزئیتر خود، انواع متفاوتی از توریسم همچون توریسم آموزشی، پزشکی، مذهبی، فرهنگی، روستایی و ... را در بر میگیرد که هر یک از آنها، از سهم قابل توجهی در حوزه توریسم برخوردار هستند.
در عصر حاضر، از حوزه گردشگری به عنوان یکی از عناصر جداییناپذیر در رشد و توسعه کشورها یاد میشود. تاثیر توسعه این بخش، گستره بزرگی از وضعیت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی تا نقش انکارناپذیر آن در رشد اقتصادی جوامع را به شکل مستقیم و غیرمستقیم در بر میگیرد. از این رو، کشورها علاوه بر سعی در حفظ منابع طبیعی خود، همواره در پی توسعه زیرساختهای لازم برای بهرهمندی حداکثری از مزایای قابل حصول از بخش گردشگری هستند. شاخصهای متعددی برای بررسی کشورهای بزرگ این حوزه وجود دارد که در این گزارش به ارزش افزوده ایجاد شده توسط بخش گردشگری، تعداد شغلهای ایجاد شده و ورود گردشگر بینالمللی پرداخته شده است.
صنعت گردشگری به عنوان بزرگترین صنایع خدماتی جهان در طول دهههای گذشته، با گسترش و تنوع مداوم مواجه بوده است، طوری که امروزه به یکی از بزرگترین و سریعترین بخشهای اقتصادی در جهان تبدیل شده است که توانسته اقتصاد بسیاری از کشورهای فقیر و درحال توسعه را تغذیه کند و روند رشد و توسعه را در آنها به حرکت درآورد. در واقع گردشگری تنها صنعتی محسوب میشود که بدون از دست دادن منابع طبیعی قابل توجه و صادرات هیچ گونه کالای مادی، برای کشورها کسب درآمد به ارمغان دارد.
امروزه افراد با اهداف مختلف تجاری، سیاسی، شغلی، سیاحتی و ... به شهر یا کشور دیگری سفر میکنند. این سفرها در سالهای اخیر به شدت در حال افزایش است، اما آیا در گذشته نیز سفر کردن به سهولت امروز بوده است؟ بررسی تاریخ نشان میدهد که در قرون گذشته به سبب کمبود امکانات و نبود وسایل حملونقل سفر بر حسب ضرورت و به دشواری انجام میشد. در آن زمان اهداف مسافرت اغلب تجاری بود و مشهورترین جهانگرد جهان مارکو پولو نیز با هدف تجارت، اغلب به کشورهای آسیایی مسافرت میکرد. با این حال، در قرن هفدهم اولین تور مسافرتی جهان به نام تور بزرگ برگزار شد که اهداف سیاحتی و تفریحی را دنبال میکرد. این تورها نقطه عطف مسافرتهای نوین بود و با ظهور وسایل نقلیه موتوری به اوج خود رسید. مسافرت که روزی فقط به ثروتمندان اختصاص داشت، امروز در دسترس همگان قرار گرفته و صنعتی جدید به نام گردشگری را ایجاد کرده است.
از آغاز تشکیل اجتماعات بشری، انسان برای حفاظت از خود در برابر آسیبها، جنگ و ... به داشتن بدنی ورزیده و آماده اهمیت میداد و به همین دلیل، از همان زمان فعالیتهای جسمی به زندگی بشر راه یافت. با توجه به علاقه پیشینیان به فنون رزمی، شمشیربازی و ... کمکم ورزش به بخشی از آداب و رسوم و آیینهای مذهبی آنها تبدیل شد. اگرچه این حرکات ورزشی در گذشته خشن بودند و حتی باعث مرگ افراد میشدند، اما با توجه به محبوبیت و جنبههای سرگرمکننده آنها، ورزش به سرتاسر جهان منتقل شد. امروزه ورزش با گذشته تفاوت بسیاری دارد و علاوه بر ورزشهای باستانی، ورزشهای متنوعتری با انواع وسایل ورزشی و قوانین خاص، در زمینهای بازی مخصوص به شکل رقابتی انجام میشوند که این مسئله منجر به ایجاد رویدادهای ورزشی مهیج و پرطرفدار شده است.
انتخاب قطر به عنوان میزبان بیست و دومین جام جهانی در سال ۲۰۱۰ با مناقشات بسیاری در مورد زیرساختهای موجود، امنیت منطقه و دمای هوا در فصل برگزاری مسابقات همراه بود. کمبود زیرساختهای ورزشی و نبود استادیومهای با ظرفیت تعیین شده ۴۰ تا ۸۰ هزار نفری از سوی فیفا برای برگزاری مسابقات، تنها بخش کوچکی از مشکلات عدیده این کشور برای میزبانی از این تورنمنت به حساب میآمد. از طرفی سابقه میزبانی جامهای قبلی نشان از ورود انبوهی از طرفداران فوتبال به کشور میزبان دارد که متوسط آن نیز از جمعیت قطر فراتر بود و این مسئله، برای کشوری با حداقل زیرساخت به معنای مسیر طولانی و هزینههای کمرشکن برای میزبانی از یک رویداد جهانی یک ماهه است که بخش اعظم جریانهای درآمدی کوتاهمدت آن به جیب سازمان فراملیتی فیفا میرود.
برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی همچون المپیک و جام جهانی را علاوه بر محلی برای درخشش و رقابت مهمترین ورزشکاران جهان، میتوان از جنبههای دیگری نیز مورد بررسی قرار داد. تردیدی نیست که منابع و هزینههای بسیار زیادی برای آمادهسازی هر یک از این رویدادها صرف میشوند که این مسئله تقاضای جدید و قابل توجهی را در بازار مواد خام و نیمهساخته از جمله فلزات اساسی ایجاد میکند. این مواد دامنه کاربرد وسیعی را از ساخت بسیاری از تجهیزات ضروری مورد نیاز ورزشکاران تا ساخت بزرگترین و مدرنترین استادیومها و زیرساختهای ورزشی در بر میگیرند. با این حال باید توجه داشت که مصرف این فلزات در رویدادهای ورزشی، تنها به کاربرد آنها در زیرساختهای ورزشی محدود نمیشود، بلکه برای ایجاد ظرفیتهای جدید اقامتی، تفریحی، رفاهی و زیرساختهای حملونقل نیز به مقادیر بالایی از این فلزات نیاز است.
ورزش که در ابتدای شکلگیری خود از فعالیتهای خودجوش و بدونساختار شرکتکنندگان آن آغاز و مدیریت میشد، به مرور زمان با توسعه جوامع و گسترش شهرنشینی از شکل سنتی خود فاصله گرفت و ساختاری سازمانیافته پیدا کرد. برخلاف ورزش سنتی که خاستگاه آن به فرهنگ ملل بازمیگردد، ورزش حرفهای و مدرن امروزی که لقب صنعت ورزش را نیز به خود اختصاص داده، محصول شرایط منحصر به فرد اقتصادی است که توانسته در چند دهه اخیر با سوار شدن بر موج رو به رشد علاقه مردمِ سراسر جهان به هیجانات ورزش، سهم قابل توجهی از بازار جهانی به خود اختصاص دهد.