مشاهده بیشتر
مواد معدنی حیاتی از زمان معرفی آنها در طول انقلاب صنعتی تا کاربرد امروزی آنها در ساخت باتری خودروهای الکتریکی، کالاهای الکترونیکی و سیستمهای ذخیرهسازی انرژی نقش قابل توجهی در پیشرفت جوامع بشری ایفا کردهاند. اگرچه به نظر میرسد، لیتیوم، نیکل و کبالت در میان فراوانترین عناصر موجود در زمین قرار دارند، با این حال افزایش چشمگیر تقاضا منجر شده است تا بسیاری از منابع معدنی متعارفی که تاکنون به بهرهبرداری رسیدهاند به پایان خود نزدیک شوند و عرضه این فلزات دچار چالش گردد. این در حالی است که انتظار میرود اقدامات مرتبط با بازیافت مواد معدنی و اقتصاد چرخشی، نقش برجستهای در پر کردن شکاف مرتبط با کمبود مواد معدنی در آینده بر عهده داشته باشد.
دنیای امروز با روند پرسرعت تحولات اساسی گره خورده است. تشدید روند شهرنشینی، روند توسعه زیرساختها، توسعه مستمر صنعت خودروسازی در مسیر تولید خودروهای برقی و توسعه سیستمهای ذخیرهسازی انرژی از جمله روندهایی هستند که آیندهای جدید را برای بازار مصرف فلزات به تصویر میکشند. در این بین، دو فلز سرب و روی، فلزات استراتژیکی محسوب میشوند که نقش مهمی را در آینده تحولات اقتصاد جهانی خواهند داشت و به همین سبب، رشد تولید و مصرف آنها محدودیتهای گلوگاهی مهمی را برای تامین منابع اولیه و معدنی این صنعت ایجاد میکند.
جهان در سالهای اخیر با تحولات تکنولوژیکی مختلفی عجین شده است؛ تحولاتی که رشد روزافزون آنها از تداوم و تشدید این روند در سالهای آتی حکایت دارد. توسعه شهرنشینی، برقیسازی، دیجیتالی شدن و گذار انرژی از جمله تحولاتی به شمار میآیند که روز به روز بر شدت آنها افزوده خواهد شد. از این رو، ترسیم چشماندازی مناسب از شرایط در سالهای آینده و آمادگی هر چه بیشتر برای آن، ضروری به نظر میرسد. نگاهی به تحولات یادشده، حاکی از اهمیت جایگاه فلز مس در تحقق آنها و بیانگر روند رشد تقاضای این فلز است. اگرچه این مسئله دغدغههای بسیاری را برای امکان تامین مس به میزان کافی در سالهای آینده ایجاد کرده است، اما به نظر میرسد که با توسعه معدنکاری و همچنین پیشرفتهای تکنولوژیک، جهان حداقل در چند دهه آینده با توقف و یا کمبود عرضه مس روبهرو نخواهد شد.
قابلیتهای شناختهشده آلومینیوم از جمله نسبت استحکام به وزن و تطبیقپذیری، آن را به یک فلز استراتژیک در سطح جهانی تبدیل کرده، به طوری که تنها طی چند دهه گذشته تقاضای فزایندهای برای این فلز شکل گرفته است. با توجه به این که فرایند ذوب و پالایش آلومینا فرایندی انرژیبر و با انتشار قابل توجه کربن همراه است، حرکت به سمت تولید و عرضه آلومینیوم ثانویه به عنوان رویکردی در پاسخ به تقاضای روزافزون مطرح شده و شکاف مرتبط با عرضه آلومینیوم را تا حد قابل توجهی پر کرده است. در حالی سهم عرضه ثانویه از تولید آلومینیوم جهان امروز به ۳۶ درصد میرسد که انتظار میرود این سهم تا سال ۲۰۵۰ از مرز ۵۶ درصد نیز عبور کند. البته با توجه به این که بخش عمده آلومینیوم اولیه تنها در مناطق محدودی از جمله روسیه و چین تولید میشود، اختلال در جریانهای تجاری به کمبود عرضه آلومینیوم در مناطقی مانند اروپا و ایالات متحده آمریکا منجر شده است.
فولاد از جمله فلزاتی است که رد پای مصرف آن در بسیاری از جنبههای زندگی امروز قابل مشاهده است. اهمیت این ماده استراتژیک تا حدی است که از روند تولید و مصرف آن به عنوان یکی از شاخصهای توسعهیافتگی جوامع یاد میشود. از طرفی، جهان در حال حاضر با تحولات بزرگی درآمیخته شده که روز به روز نیز پررنگتر میشوند؛ تحولاتی که اغلب آنها را میتوان محرکی برای رشد تقاضای فولاد دانست. با این حال، به نظر میرسد که با موضوعاتی نظیر محدودیتهای ذخایر با عیار بالا و همچنین الزام صنعت فولاد به کاهش انتشار گازهای گلخانهای، این صنعت به سمت استفاده بیشتر از قراضه به عنوان خوراک حرکت خواهد کرد.
با ادامه تکامل جهانی و روند روبه رشد تقاضا برای کالاهای منابع طبیعی، شکاف کمبود منابع در برخی از کشورهای در حال توسعه و فاقد منابع بیشتر به چشم میخورد. با این حال تجارت بینالملل با تسهیل مراودات تجاری امکان تبادل منابع طبیعی را در سراسر مرزها فراهم میکند، به طوری که چین، ژاپن و کشورهای اروپایی با تکیه بر منابع طبیعی وارداتی به اقتصادهای بزرگ جهان تبدیل شدهاند. البته از آنجایی که اتکای بیش از حد به واردات منابع طبیعی آنها را در برابر رویدادهای ژئوپلیتیکی و جنگهای تجاری آسیبپذیر کرده است، اغلب کشورها برآنند تا با ایجاد ساختار اقتصادی متنوع از واردات منابع طبیعی به ویژه منابع انرژی بکاهند.
تحولات اقتصادی و صنعتی جهان در چند دهه گذشته، بخش معدن و صنایع معدنی و فلزی را که صنعت مادر و حلقه نخست زنجیرههای تامین محسوب میشود به سمت افزایش روزافزون بهرهبرداری از پتانسیلهای طبیعی و معدنی سوق داده است، به طوری که امروز موضوع کاهش سطوح ذخایر معدنی و احتمال اتمام آنها در سالها و دهههای آینده، یکی از ریسکهای مهم فضای اقتصادی جهان به شمار میآید. در این بین، ایران اگرچه یکی از کشورهای ثروتمند جهان به لحاظ بهرهمندی از ذخایر معدنی و طبیعی برشمرده میشود اما ارزیابیها نشان میدهد میزان بهرهبرداری از ذخایر معدنی و تولید محصولات فلزی در کشور فاصله قابل ملاحظهای را با پتانسیلهای واقعی و بالقوه دارد که ریشه این مسئله را باید در عواملی مانند عدم استفاده از فناوریهای پیشرفته اکتشاف، استخراج و فراوری مواد معدنی و جریان نیافتن سرمایهگذاریها به بخش معدن جستوجو کرد. تصویر «ظرف سفالی» روی جلد سمبلی از وضعیت فعلی بخش معدن کشور است که کامل شدن آن به فراگیری و استفاده از یک «فوت کوزهگری» نیاز دارد تا به این ترتیب بتوان از طریق فعالسازی پتانسیلهای بالقوه و بهرهبرداری بهینه و کارآمد از منابع ارزشمند کشور، زمینه رونق و توسعه بخش معدن را فراهم آورد و بستر جهش اقتصادی را ایجاد کرد.
رشد اقتصادی جهان با بهرهبرداری از منابع طبیعی گرهخورده است. البته باید توجه داشت که تقاضای بیحدوحصر بشر برای استخراج و بهرهبرداری از منابع تنها در طول چند دهه گذشته جهان را با بحران کمبود منابع مواجه کرده است، به طوری که پیشبینیها حاکی از آن هستند که بسیاری از منابع طبیعی جهان طی دهههای آتی به پایان خود نزدیک میشوند. اگرچه تاثیر ناشی از بحران کمبود منابع در اقتصادهای توسعهیافته و دارای منابع محدود کمتر است با این حال به نظر میرسد پیامدهای جبرانناپذیری برای اقتصادهای در حال توسعه و متکی به منابع طبیعی برجای بگذارد.
بازار خودروی جهان در عصر امروز به بازاری روبهگسترش و رقابتی تبدیل شده است که بازیگران آن برای حفظ و بهبود جایگاه خود ملزم به عرضه محصولاتی پیشرفته و نوآورانه هستند. در واقع رقابتپذیری فعالان صنعت خودرو در جهان تا حد زیادی به عواملی مانند شناسایی و همسو شدن با روندهای حاکم بر حوزه حملونقل و خودرو، توانمندی آنها در عرضه محصولات با بهرهوری و کارآیی بالا و همگام شدن با آخرین پیشرفتهای حوزه دانش و فناوری وابسته است. در مقابل صنعت خودرو در ایران، به رغم تاریخچه و قدمت قابل توجه و همچنین جایگاه استراتژیک آن در اقتصاد کشور، متاثر از عوامل و محدودیتهای خارجی و سیاستگذاریهای داخلی در سالهای اخیر با شرایط دشوار و پرچالشی دست و پنجه نرم کرده است. تصویر «سرعتسنج» روی جلد، سمبلی از سرعت بسیار بالای تحولات بازار خودروی جهان است، بازاری که معضلات و «سرعتگیر»های مسیر فعالیت صنعت خودروسازی، توان این صنعت را برای همگام شدن با تحولات و پیشرفتهای آن دچار چالش کرده است.
صنعت خودروسازی به دلیل آن که با طیف گستردهای از صنایع دیگر در تعامل است، به عنوان صنعتی پیشران و محرک اقتصادی محسوب میشود. از این رو، بسیاری از کشورها اقدام به توسعه صنعت خودروسازی (حتی با عمق داخلیسازی بسیار پایین) کردهاند تا بتوانند از مزیتها و فرصتهایی که این صنعت در اختیار اقتصاد میگذارد، حداکثر بهره را ببرند. تقریبا ۷ دههای از پایهگذاری صنعت خودروسازی در ایران میگذرد، با این حال وضعیت این صنعت در ایران چندان مطلوب نیست، به گونهای که صنعت خودروسازی کشور (به ویژه به لحاظ کیفی) دُچار عقبماندگی شده و زیان انباشته آن در سالهای اخیر به حدود ۱۶۰۰ هزار میلیارد ریال رسیده است. اعتقاد بر این است که طیفی از عوامل باعث بروز چنین شرایطی در صنعت خودروسازی کشور شده است و چنانچه برای گذر از چالشها و معضلات موجود در صنعت خودروسازی ایران اقدامی نشود، با توجه به جایگاهی که این صنعت (با احتساب تمامی فعالیتهای مرتبط در طول زنجیره تامین) از اقتصاد ایران دارد، بدون تردید در سالهای پیشرو صنعت خودروسازی به یکی از موانع اصلی رشد و توسعه اقتصادی کشور تبدیل خواهد شد.
صنعت خودروسازی بهعنوان یکی از صنایع استراتژیک جهان، از گذشته تاکنون تحولات بسیار زیادی را تجربه کرده است. از تحول در قسمتهای مختلف یک خودرو گرفته تا تغییرات موتور و پیشران آنها، همه به منظور رفاه و بهبود کیفیت زندگی انسانها انجام شدهاند. ایجاد تحولاتی در ساخت باتری اتومبیلها، منجر به تولید خودروهای برقی و هیبریدی شد که انقلابی بزرگ در این صنعت محسوب میشوند. تولید این خودروها نسبت به خودروهای بنزینی در طی دهه گذشته افزایش یافته و به دنبال رویکرد جهانی کاهش مصرف سوختهای فسیلی، روز به روز بر تولید آنها افزوده میشود. پیشبینیها از آیندهای با خودروهای برقی و هیبریدی بیشتر و کاهش فروش خودروهای بنزینی خبر میدهند. همچنین هیدروژن به عنوان یک سوخت پاک در جهان، گزینهای است که فراگیرشدن آن منوط به توسعه بیشتر و کاهش برخی هزینهها برای استفاده از این سوخت پاک در جهان خواهد بود.
صنعت خودروسازی جهانی از زمان ساخت اولین وسایل نقلیه موتوری تاکنون، دستخوش تحولات عظیمی شده است. برخی از سازندگان اصلی خودرو با سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه به تکامل و توسعه فرایندهای تولید خودرو در این دوره کمک کردهاند. به طور مثال، فناوریهای خودرو را تا حد زیادی بهبود بخشیدهاند و با ایجاد تاسیسات تولیدی بزرگ امکان صرفهجویی در مقیاس تولید را فراهم آوردهاند. در حال حاضر نیز برخی از بازیگران اصلی این صنعت از جمله تویوتاموتورز و جنرال موتورز با سرمایهگذاری مشترک در کشورهای خارجی پاسخگوی تقاضای فزاینده مصرفکنندگان در سراسر جهان هستند. آمارها حاکی از آن هستند که تولیدکنندگان بزرگی مانند تویوتا موتورز، فولکس واگن، هیوندای موتورز و جنرال موتورز، بازار جهانی خودرو را در اختیار دارند و همواره در تلاش هستند تا جایگاه خود را در عرصه جهانی تثبیت کنند.