مشاهده بیشتر
تجارت برونمرزی یکی از عوامل اصلی رشد و پویایی اقتصاد کشورها به شمار میآید. از این رو، کشورها میکوشند تا جایگاه مناسبی را در عرصه تجارت بینالمللی کسب کنند. برخورداری از این جایگاه، مستلزم تبادل دوجانبه محصولات است. بررسی آمار تجاری کشورهای توسعهیافته نشان میدهد که این کشورها خود بزرگترین واردکنندگان جهان نیز به شمار میروند. در واقع این کشورها، با واردات مواد اولیه و منابع انرژی، زمینه را برای توسعه صنایع خود ایجاد میکنند. علاوه بر این، ورود کالاهای ساختهشده خارجی به بازارهای کشورها میتواند موجب افزایش قدرت رقابت محصولات با نمونههای خارجی و در نتیجه، توسعه صادرات و افزایش درآمدها شود. نتایج مثبت واردات کالاهایی با اهمیت بالاتر، در کشورهای کمتر توسعهیافته بیشتر نمایان میشود. از طرف دیگر، باید توجه داشت که سیاستگذاریهای نامناسب در زمینه واردات کالاهای غیرضروری نیز میتواند پیامدهای مخربی را برای اقتصاد و تولیدات صنعتی به دنبال داشته باشد.
ساختمانسازی از قدیمیترین فعالیتهای بشر در جهان به شمار میآید که در طول زمان تحولات زیادی داشته است. این صنعت به طور ویژهای با محیطزیست سروکار دارد و از جنبههای گوناگونی بر آن تاثیر میگذارد. در سالهای اخیر که نگرانیهای جهانی در خصوص گرمایش زمین و پدیده تغییر اقلیم شدت گرفته، اهمیت روی آوردن به شیوههای پایدارتر در صنعت ساختمان بیش از گذشته روشن شده است. این مسئله باعث معرفی مواد و رویکردهای نوین و نوآورانهای شده است که زمینهساز مقاومتر شدن و افزایش عمر مفید ساختمانها، سازگاری بیشتر آنها با محیطزیست و کاهش آلایندگی صنعت ساختمانسازی خواهد شد.
چندین دهه است که تجارت جهانی فراتر از کشورهای پیشرفته، نقش متحولکنندهای در رشد اقتصادهای نوظهور داشته است که البته در خط مقدم این تحولات، چین قرار دارد که پس از پیوستن به سازمان تجارت جهانی (WTO) به بازیگری کلیدی در شبکه تجارت جهانی تبدیل شد. باید توجه داشت افزایش فعالیتهای تجاری در چین نه تنها به توسعه اقتصادی این کشور کمک کرده بلکه فرصتهایی را برای رشد فعالیتهای تجاری در سایر بازارهای نوظهور از جمله هندوستان، برزیل، مکزیک و... نیز فراهم آورده است. آمارها نیز حاکی از هستند که امروزه اقتصادهای نوظهور با شرکت در زنجیره تامین جهانی بیش از ۳۵ درصد از جریان صادرات و ۳۰ درصد از جریان واردات کالا را تشکیل میدهند.
یکی از نیازهای اولیه انسان که با توسعه اقتصادی و اجتماعی دامنه گستردهتری یافته صنعت حملونقل است. این بخش، به سبب نقش زیربناییاش، از اهمیت بالایی در رشد و توسعه کشورها در زمینههای مختلف برخوردار است. صنعت حملونقل نیز در ایران قدمتی دیرینه دارد و با ورود تکنولوژی به کشور، زیرساختهای این بخش به طور چشمگیری متحول شدند. حملونقل جادهای اولین و مهمترین روش جابهجایی در کشور بوده که ورود اولین اتومبیلها موجب توسعه زیرساختهای این بخش شده است. همگام با پیشرفت صنایع کشور، انتظار میرفت که زیرساختهای حملونقل نیز توسعه یابند، اما بررسی آمار و اطلاعات مختلف از جاماندگی توسعه زیرساختهای حملونقل در کشور حکایت دارد.
تحولات جمعیتی و اجتماعی جوامع بشری در طول چند دهه گذشته، تاثیرات قابل توجهی را بر میزان و ساختار تقاضای بخش ساختمان و مسکن داشتهاند. با گسترش بیامان و رشد نرخ شهرنشینی، نیاز به گزینههای مسکن مقرونبهصرفه برای انطباق با ورود افرادی که به دنبال فرصتها و سبک زندگی شهری بودهاند، افزایش یافته است. به طور همزمان، رشد جمعیت به عنوان محرکهای انکارناپذیر عمل کرده و نیاز به مسکنهای مناسب برای پاسخگویی به جمعیت روبه رشد را افزایش داده است. علاوه بر این تغییرات در ساختار خانوار، از جمله افزایش خانوادههای تکنفره یا خانوارهای چندنسلی تاثیرات قابل توجهی را بر ساختار بازار مسکن به دنبال داشته است. در نهایت میتوان گفت مهاجرت عامل محوری دیگری برای افزایش تقاضای بازار مسکن به شمار میآید، زیرا اغلب مهاجران به دنبال سرپناهی مناسب برای زندگی در کشورهای پذیرفته شده هستند که این مسئله به افزایش تقاضا برای مسکن کمک میکند.
برای مدت زمان طولانی در تاریخ، اقتصاد دنیا به جهان غرب خلاصه میشد و موج فناوری و تکنولوژی در اروپا جریان داشت. از ژاپن و کرهجنوبی به عنوان نخستین اقتصادهای آسیایی یاد میشود که با رشد اقتصادی حیرتانگیز خود توانستند به متوازن شدن قدرت در نقشه جغرافیایی اقتصاد جهان کمک و بازار جهانی را از سلطه تولیدات اروپایی خارج کنند. در حدود ۵ درصد از اقتصاد امروز جهان با محوریت این دو کشور تشکیل میشود و بالغ بر ۶.۴ درصد از بازارهای جهانی به تولیدات ژاپن و کرهجنوبی که غالبا کالاهای با فناوری بالا هستند، وابسته است.
گذار از اقتصادهای مبتنی بر کشاورزی به اقتصادهای صنعتی در کشورهای نوظهور، هرچند با تاخیر اما با شتاب بیشتری در مقایسه با اقتصادهای توسعهیافته در مسیر تحقق است. در واقع از آنجایی که اغلب کشورهای توسعهیافته، متنوعسازی ساختار اقتصادی و فعالیتهای خدماتی را در دستور کار خود قرار دادهاند و در حال برونسپاری فعالیتهای تولیدی خود هستند، برخی اقتصادهای نوظهور از جمله چین در کمتر از چند دهه به کارخانه تولید جهان تبدیل شدهاند که همچنان نقش شایان توجهی در زنجیره تامین جهانی ایفا میکنند. بخش عمده فعالیتهای اقتصادی کشورهای توسعهیافته به بخش خدمات تعلق دارد، اما این روند در بازارهای نوظهور بسیار متفاوت است و فعالیتهای تولیدی و خدماتی در این کشورها تقریبا سهمی یکسان از اقتصاد آنها را به خود اختصاص میدهند.
بیش از چند دهه است که بازارهای نوظهور به دلیل پتانسیل بهرهوری بالا در سرمایهگذاری، به مقاصدی جذاب برای اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شدهاند. در حالی که بخش قابل توجهی از جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی سالانه به کشورهای بزرگ و با رشد اقتصادی سریع از جمله برزیل، چین و هندوستان وارد میشود و این کشورها به ترتیب ۷، ۵ و ۳ درصد از جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به خود اختصاص میدهند، باید توجه داشت که در برخی اقتصادهای نوظهور کوچک از جمله سنگاپور و هنگکنگ جریان ورودی سرمایهگذاری مستقیم خارجی فراتر نیز رفته است. در واقع موقعیت استراتژیک این کشورها به عنوان دروازههایی تجاری به بازارهای آسیایی منجر شده است تا این کشورها در حال حاضر به تنهایی یکسوم از جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی جهان را به خود اختصاص دهند.
توسعه عمودی شهرها به ساخت ساختمانهای بلند و آسمان خراشها اشاره دارد و توسعه افقی شامل گسترش جغرافیایی مرزهای شهر است. طبیعتا هر دو شکل توسعه برای انطباق با جمعیت رو به رشد و تضمین استفاده کارآمد از زمین ضروری به نظر میرسند، به طوری که توسعه عمودی به شهرها اجازه میدهد تا کارایی فضاهای محدود را به حداکثر برسانند و گسترش مرزهای شهری را کاهش دهند. در مقابل، توسعه افقی، شهرها را قادر میسازد تا امکانات رفاهی، فضاهای سبز، پارکها و مناطق تفریحی را فراهم کند که به کیفیت زندگی بالاتر کمک میکند. با ایجاد توازن در توسعه عمودی و افقی، شهرها میتوانند به ترکیبی هماهنگ از تراکم، دسترسی و زیستپذیری دستیابند که برای موفقیت بلندمدت آنها ضروری است.
گذار از جوامع کشاورزی به اقتصادهای صنعتی به عنوان تحولی شگرف، ابتدا توسط اقتصادهای توسعهیافته اروپا و ایالات متحده آمریکا و کمی با تاخیر در اقتصادهای در حال توسعه از جمله چین و هندوستان آغاز شده است. در حالی که ورود به عصر هوشمند طی دو دهه گذشته با تکامل پیشرفتهای تکنولوژیکی در اقتصادهای پیشرفته همراه بوده، تقاضای فزاینده برای کالاهای الکترونیکی، اقتصادهای نوظهور را به سمت توسعه فعالیتهای تکنولوژیکی به ویژه از طریق جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی (FDI) سوق داده است. به طور مثال، اقتصاد نوظهور چین با پیشرفت روزافزون در نوآوری، از بسیاری از اقتصادهای پیشرفته پیشی گرفته و به رهبری جهانی به ویژه در فناوریهای کمکربن تبدیل شده است. به طور مشابه برخی اقتصادهای نوظهور دیگر از جمله هندوستان، برزیل و ویتنام در حال توسعه بخشهای تولید خود با استفاده از پیشرفتهای تکنولوژی هستند.
احداث شهرکهای جدید و توسعه شهرها مستلزم ایجاد امکانات مختلف فرهنگی، مذهبی، تفریحی و ورزشی، متناسب با جمعیت هر شهر است. ساخت این بناها در توسعه شهرسازی بسیار مورد توجه قرار میگیرند و مکان مناسبی برای احداث این ساختمانها اختصاص داده میشود. با این حال، احداث ساختمانهای فرهنگی و تفریحی در کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته است، به طوری که سرانه فضای فیزیکی اختصاصیافته برای مساجد، سالنهای ورزشی، سینماها، کتابخانهها و ... در کشور فاصله بسیار زیادی با استانداردهای جهانی دارد. احداث ساختمانهای تفریحی، ورزشی و فرهنگی، متناسب با سرانه جهانی، آسیبهای اجتماعی و فرهنگی در کشور را به طور قابل ملاحظهای کاهش میدهد و توسعه فرهنگی را نیز به همراه خواهد داشت. بدیهی است که ساخت این مکانها رشد قابل توجه مصرف فلزات اساسی را نیز در پی دارد.
فولاد از مهمترین و استراتژیکترین کامودیتیهای جهان محسوب میشود. ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد فولاد و همچنین خواص مشابه با بتن از جمله ضریب انبساط حرارتی تقریبا یکسان، آن را به پرکاربردترین متریال در صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است. مروری بر آمارهای مرتبط با حوزه ساختمانسازی برخی از کشورها گویای آن است که انواع محصولات فولادی، بالغ بر نیمی از مواد و مصالح به کاررفته در فرآیند اجرای پروژههای ساختمانی را تشکیل میدهند. بر این اساس، تحولات صنعت ساختمانسازی، اصلیترین محرک بازار فولاد محسوب میشود. بیشترین سهم از صنعت ساختمانسازی جهان به چین اختصاص دارد. از این رو، پروژههای ساختمانی این کشور، بزرگترین بازار مصرف فولاد در جهان به حساب میآید. در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۵۰ میلیون تن فولاد در صنعت ساختمانسازی چین به مصرف رسید که این رقم معادل ۵۴ درصد از فولاد به کاررفته در صنعت ساختمانسازی جهان و ۲۰ درصد از کل فولاد مصرفشده در جهان است.