مشاهده بیشتر
فولاد از جمله استراتژیکترین کامودیتیهایی محسوب میشود که کاربردهای گستردهای در بخشهای مختلف صنعت پیدا کرده است. این موضوع، بازار جهانی فولاد را به تحولات صنعتی و چرخههای تجاری گره زده است. مروری بر ادبیات اقتصاد و بازار کامودیتیها گویای آن است که بازار جهانی فولاد به دلیل آن که صنعت ساختمان و کالاهای بادوام اصلیترین مصرفکنندگان فولاد هستند، به شدت میتواند تحت تاثیر سطوح نامتعارف نرخ تورم قرار گیرد. آمارهای ارائهشده نیز موید این موضوع است. در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۲ که نرخ جهانی تورم از مرز ۸ درصد عبور کرد، میزان تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی بر خلاف روند سالهای قبل خود، کاهش یافت، این در حالی است که میزان کاهش در مصرف بسیار شدیدتر از کاهش در میزان تولید بوده است.
در گذشته، ساختمانها با سنگ، چوب، خشت و موادی از این قبیل ساخته میشدند، اما امروزه ساختمانسازی شکلی متفاوت به خود گرفته است و مواد و مصالح محکمتری در احداث ساختمانها به کار میروند. در ساخت یک بنا، استحکام و مقاومت ساختمان در برابر فشارهای واردشده بر آن بسیار اهمیت دارد. در صورتی که ساختمانها از استحکام کافی برخوردار نباشند، خسارات مالی و جانی فراوانی به بار میآورند. اهمیت پایداری ساختمانها موجب شده است تا فلزاتِ دارای مقاومت و دوام بالا مورد توجه سازندگان قرار گیرند. علاوه بر این، زیبایی ساختمانها و طراحیهای خلاقانه در نماهای داخلی موجب شده است تا مصرف فلزات در عرصه ساختمانسازی گسترش یابد. امروزه طیف وسیعی از فلزات مختلف مانند فولاد، آلومینیوم، مس و ... در صنعت ساختمانسازی کاربرد دارند؛ بنابراین توسعه این صنعت تقاضای قابل توجهی را برای فلزات مختلف ایجاد میکند.
در جوامع امروزی با توجه به این که دسترسی سریع و آسان به اطلاعات یک مزیت بزرگ محسوب میشود، زیرساختهای حوزه «ICT» و توسعه و تکمیل آنها اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. این مسئله برای کشورهای در حال توسعه از جمله ایران نیز صادق است. ایران طی سالهای گذشته در قالب پروژههای متعددی، اقدام به توسعه زیرساختهای مرتبط با فناوری اطلاعات و ارتباطات کرده است. به عنوان نمونه میتوان به پروژههای به کارگیری کابلهای فیبر نوری در شبکههای ارتباطی کشور اشاره کرد که از اواخر دهه ۱۳۷۰ آغاز شد. بر اساس آمارهای ارائهشده، ایران موفق شده است طول شبکههای فیبر نوری خود را به حدود ۷۱ هزار و ۲۵۷ کیلومتر در سال ۱۴۰۰ برساند.
جنگ و اقتصاد، دو پدیده جدانشدنی از هم در طول تاریخ بشریت هستند. مسلماً پیروزی در میدان جنگ، بدون پشتیبانی یک اقتصاد قوی میسر نیست اما در مورد تاثیر مقوله جنگ بر اقتصاد طرف مهاجم یا مدافع، تحلیلها و استنباطهای ضدونقیضی وجود دارد. نخستین و قطعیترین تبعات جنگ در حوزه اقتصاد، ایجاد فضایی پرپتانسیل همراه با عدماطمینانیها و ریسک است. در واقع آن چه که از تئوری رشد اقتصادی برمیآید، جنگ میتواند از طریق کانالهایی چون کاهش سرمایه انسانی و موجودی سرمایه فیزیکی، افزایش یا کندکردن روند توسعه فناوری، تقویت یا تضعیف نهادهای اجتماعی موجود، تورم و تأثیر بر قیمتها از طریق افزایش هزینه سرمایه، بر اقتصادها تأثیر بگذارد.
نقش دولت در رشد و و توسعه اقتصادی کشورها در همه مکاتب و دیدگاههای اقتصادی، موضوعی اثباتشده و مورد توافق است و موضوع مباحث بیشتر نحوه و میزان نقش و دخالت دولت در محیط کسبوکار و فعالیتهای اقتصادی است. در ایران نیز در سالهای اخیر، اغلب اقتصاددانان ریشه بسیاری از چالشهای اقتصادی کشور را سازوکارهای نامناسب دولت در مدیریت بازارها و تعیین قیمتها و همچنین بیانضباطی مالی عنوان کردهاند. در واقع سعی در جبران کسری بودجه با استقراض از بانک مرکزی و خلق پول بدون پشتوانه و نامتناسب با رشد تولید عواملی هستند که ریشههای اصلی تورمهای بالای چند سال اخیر قلمداد میشوند.
تورم، معضلی است که مستقیما بر سطح رفاه گیرندگان درآمدهای نقدی ثابت و صاحبان داراییهای سرمایهای به ترتیب تاثیر منفی و مثبت میگذارد. این در حالی است که اقتصاددانان معتقدند تورم بخشی از اقتصاد است و نمیتوان آن را حذف کرد. از این رو، صاحبان سرمایه در شرایط تورمی همواره بخشی از سرمایههای خود را به سرمایهگذاری امن اختصاص میدهند. بازار فلزات گرانبها یکی از امنترین بسترهایی است که معمولا در چنین دورههایی مورد استقبال سرمایهگذاران قرار میگیرد. بررسیها نشان میدهد که طلا به دلیل آن که بالغ بر ۹۰ درصد مصارف نهایی آن در تولید کالاهای سرمایهای است، مواقعی که تورم وارد سطوح نامتعارف خود میشود، بیش از سایر فلزات گرانبها مورد تقاضا قرار میگیرد. در حالی که فلزات نقره، پلاتین و پالادیوم به دلیل آن که کاربردهای صنعتی بیشتری نسبت به طلا دارند، در سبدهای پوشش تورمی سرمایهگذاران سهم کمتری دارند و یا اصلا در این سبد قرار نمیگیرند.
با پیشرفت جوامع، لزوم تامین پایدار انرژی الکتریکی در همه سطوح زندگی در محل زندگی و فعالیت افراد افزایش مییابد. خطوط انتقال نیرو پلهای ارتباطی میان نیروگاهها و شبکههای توزیع برق محسوب میشوند و برق تولیدشده از این طریق به دست مصرفکنندگان میرسد. انرژی الکتریکی از محل نیروگاهها به وسیله ترانسفورماتورها به ولتاژ بالا میرسد و سپس در خطوط کابلی فشار قوی برق جریان پیدا میکند. در تولید تجهیزات و کابلهای انتقال برق به میزان قابل توجهی از فلزات اساسی مختلف از جمله فولاد، آلومینیوم و مس استفاده میشود و به همین دلیل، توسعه زیرساختهای انتقال برق، از جنبه تاثیر آن بر مصرف فلزات، قابل بررسی است.
در سالهای اخیر، اهمیت گاز طبیعی به عنوان سوختی پاک افزایش یافته است. امروزه گاز طبیعی در اغلب کشورها منبعی تاثیرگذار و استراتژیک برای تامین انرژی محسوب میشود. ایران یکی از کشورهای برخوردار از منابع بزرگ گاز طبیعی در دنیا به شمار میآید و با توجه به این امر، توسعه ظرفیتهای استخراج و تولید گاز طبیعی میتواند از اهمیت بالایی در تامین پایدار انرژی کشور و نیز کمک به رشد صادرات برخوردار باشد. با توجه به حجم فلزات اساسی مصرفشده در تاسیسات و تجهیزات استخراج و پالایش گاز، توسعه ظرفیتهای این حوزه، در کنار پیشبرد اهداف تجاری، سیاسی و اقتصادی، محرک قدرتمندی برای بازار فلزات اساسی محسوب میشود.
صنعت ساختمانسازی یکی از استراتژیکترین صنایع حال حاضر جهان محسوب میشود. فعالیتهای مرتبط با احداث انواع ساختمانها بسیار گسترده هستند که این موضوع سبب شده است تا این صنعت به عنوان یک پیشران اقتصادی در نظر گرفته شود. بر اساس گزارشهای ارائهشده، ارزشافزودهای که هر ساله به واسطه صنعت ساختمانسازی در جهان ایجاد میشود، حدود ۳ تا ۴ درصد از کل حجم اقتصاد است. علیرغم چنین جایگاهی، صنعت ساختمانسازی به شدت از بهرهوری پایین رنج میبرد که این مسئله سبب شده است تا طی سالهای گذشته همواره بخشی از منابع سرمایهگذاریشده در این حوزه هدر برود. راهکارهای متفاوتی برای ارتقای بهرهوری در صنعت ساختمانسازی ارائه شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به پیادهسازی الگوی فرآیند تولید انبوه بخش تولیدات کارخانهای «Manufacturing» در صنعت ساختمانسازی اشاره کرد که در اصطلاح به آن صنعتیسازی احداث ساختمان گفته میشود.
صنعت ساختمانسازی در کشورهای درحالتوسعه صنعتی روبهرشد به شمار میرود و نقشی انکارناپذیر را در اقتصاد این کشورها ایفا میکند. این صنعت، فرصتهای مناسبی را برای ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت فراهم میآورَد. بهعلاوه، صنعت ساختمانسازی با صنایع پاییندستی و بالادستی مانند فلزات اساسی و کانیهای غیرفلزی ارتباط مستقیمی دارد و توسعه این صنعت، رشد و رونق سایر صنایع را به دنبال خواهد داشت. گفتنی است که صنعت ساختمان به طور مستقیم و غیرمستقیم فرصتهای شغلی فراوانی را ایجاد میکند. در ایران نیز صنعت ساختمانسازی سهم بالایی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است و پتانسیلهای فراوانی برای رشد آن در کشور وجود دارد. با این حال، این صنعت از چالشهایی مانند سنتی بودن رنج میبرد.
یکی از نیازهای مهم و ضروری جوامع امروز یادگیری و آموزش است و سالانه بسیاری از افراد زمان زیادی را صرف آموزش علم و تحصیل میکنند. امروزه مراکز آموزشی در مقاطع مختلف مانند مهدکودک، مدرسه و دانشگاه در کشور وجود دارند که بستر مناسبی را برای تحصیل فراهم کردهاند. با توجه به نقش مهم تحصیلات، موفقیت افراد در زندگی شخصی و بالابردن سطح سواد عمومی، احداث مراکز آموزشی در کشور از اهمیت بالایی برخوردار است و در حال حاضر مدارس و دانشگاهها یکی از مهمترین مراکز آموزشی در کشور به شمار میروند. اگرچه با رشد جمعیت، تقاضا برای مراکز آموزشی در کشور افزایش یافته است، به نظر میرسد سرعت رشد احداث این مراکز در کشور چندان قابل توجه نیست.
تا اوایل دهه ۱۹۷۰ چین از نظر اقتصادی یک کشور فقیر به حساب میآمد، به طوری که سهم این کشور از تولید ناخالص داخلی جهان در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار پائین بود و هیچ همخوانیای با وسعت چین به عنوان چهارمین کشور پهناور جهان نداشت. اما روند اقتصادی این کشور از سال ۱۹۷۸ همزمان با روی کار آمدن ساختار سیاسی جدید و با رویکرد واقعبینی و توسعهگرایی به رهبری دنگ شیائوپینگ وارد مرحله جدیدی شد، به طوری که این کشور توانست با برداشتن گامهای بلند اقتصادی از جمله سیاست درهای باز و حرکت به سمت کاپیتالیسم، جایگاه منطقهای و بینالمللی خویش را ارتقا بخشد. این کشور با اجرای این سیاست و گشودن درهای چین به روی تمام جهان، نتایج بسیار خوبی برای خود رقم زد و باعث شد تا رشد و توسعه در شاخصهای مختلف اقتصادی چین نمایان شود، به گونهای که این کشور امروزه دومین قدرت اقتصادی جهان به حساب میآید.