مشاهده بیشتر
فولاد از مهمترین و استراتژیکترین کامودیتیهای جهان محسوب میشود. ویژگیهای فیزیکی منحصر به فرد فولاد و همچنین خواص مشابه با بتن از جمله ضریب انبساط حرارتی تقریبا یکسان، آن را به پرکاربردترین متریال در صنعت ساختمانسازی تبدیل کرده است. مروری بر آمارهای مرتبط با حوزه ساختمانسازی برخی از کشورها گویای آن است که انواع محصولات فولادی، بالغ بر نیمی از مواد و مصالح به کاررفته در فرآیند اجرای پروژههای ساختمانی را تشکیل میدهند. بر این اساس، تحولات صنعت ساختمانسازی، اصلیترین محرک بازار فولاد محسوب میشود. بیشترین سهم از صنعت ساختمانسازی جهان به چین اختصاص دارد. از این رو، پروژههای ساختمانی این کشور، بزرگترین بازار مصرف فولاد در جهان به حساب میآید. در سال ۲۰۲۲، حدود ۳۵۰ میلیون تن فولاد در صنعت ساختمانسازی چین به مصرف رسید که این رقم معادل ۵۴ درصد از فولاد به کاررفته در صنعت ساختمانسازی جهان و ۲۰ درصد از کل فولاد مصرفشده در جهان است.
صنعت ساختمانسازی یکی از صنایع مهم و تاثیرگذار در اقتصاد کشور به شمار میرود و با توجه به حجم صنایع بالادستی و پاییندستی وابسته نظیر کانیهای غیرفلزی و فلزات اساسی، رونق این صنعت میتواند نقش مهمی در به حرکت درآمدن چرخ صنعت و ایجاد اشتغال در کشور داشته باشد. با توجه به میزان قابل توجه فلزات مصرفی در احداث یک ساختمان از قبیل فولاد، آلومینیوم و مس، رونق این صنعت، تحولی اساسی در مصرف فلزات در کشور ایجاد خواهد کرد. در همین راستا در این گزارش، بر اساس شرایط صنعت ساختمانسازی در سالهای آتی، میزان مصرف فلزات در این صنعت در سه سناریو مورد بررسی قرار میگیرد.
اگرچه نام تورم در چند سال اخیر به صورت مکرر و به عنوان یکی از چالشهای موجود در اقتصاد به گوش میخورد، اما این موضوع پدیده جدیدی محدود به سالهای اخیر و حتی قرنهای اخیر نیست. مطالعات نشان میدهند که ریشههای تورم را حتی در قرن سوم و در روم باستان نیز میتوان پیدا کرد. از این رو، به نظر میرسد که اگرچه تورم در طول تاریخ به علل گوناگونی رخ داده است، اما انسانها همواره با آن دستوپنجه نرم کردهاند و هیچگاه از تبعات آن به طور کامل در امان نبودهاند. بنابراین مروری بر فراز و فرودهای تورم در طول تاریخ میتواند به لحاظ نقش آن در سیاستگذاریهای آتی، بسیار حائز اهمیت باشد.
صنعت برق یکی از بنیادیترین زیرساختها در توسعه صنایع و افزایش سطح رفاه عمومی جامعه در کشورهای توسعهیافته و کمتر توسعهیافته به شمار میرود. توسعه این صنعت از چندین جنبه اهمیت دارد که مهمترین دلایل این اهمیت عبارتاند از رشد جمعیت، افزایش سطح رفاه عمومی و افزایش تعداد مشترکان برق در کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی. صنعت برق نقش انکارناپذیری در رشد تولیدات صنعتی ایفا میکند و رونق اقتصادی کشور بسیار به تولید و تامین برق صنایع بستگی دارد. بنابراین نمیتوان از نقش زیرساختی برق در توسعه کشور چشمپوشی کرد. برق با استفاده از منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر انرژی در نیروگاهها تولید میشود. با توجه به حجم بالای فلزات بهکاررفته در تجهیزات و ساختمان نیروگاههای برق، احداث این واحدها با مصرف گسترده فلزات همراه است.
در گیرودار صنعتی شدن جوامع، افزایش دمای کره زمین و تغییرات اقلیمی که مهمترین ماحصل زیستمحیطی همین روند صنعتی شدن به حساب میآید، به یک چالش جدی برای ادامه حیات بشر تبدیل شده است. از این رو، سیاستگذاران کشورها در راستای همسوسازی اهداف صنعتی خود با پایداری زیستمحیطی، هدفگذاری و سناریوبندیهایی کردهاند که همگی آنها بر ضرورت کاهش انتشار گازهای گلخانهای حداقل در حد ظرفیت جذب این گازها در محیط طبیعی تاکید دارند. در افق زمانی ۲۰۵۰، بر اساس سناریوی «انتشار صفر خالص»، سهم سوختها و انرژیهای دوستدار محیطزیست از سبد انرژی بخش حملونقل به حدود ۹۰ درصد افزایش خواهد یافت. همچنین، طبق این سناریو انتظار میرود تا حدود ۳ دهه آتی در زیربخشهای جادهای و ریلی حملونقل، کربنزدایی تقریبا به صورت کامل انجام شود، در حالی که شدت کربنزدایی در زیربخشهای هوایی و دریایی کمتر باشد.
فولاد از جمله استراتژیکترین کامودیتیهایی محسوب میشود که کاربردهای گستردهای در بخشهای مختلف صنعت پیدا کرده است. این موضوع، بازار جهانی فولاد را به تحولات صنعتی و چرخههای تجاری گره زده است. مروری بر ادبیات اقتصاد و بازار کامودیتیها گویای آن است که بازار جهانی فولاد به دلیل آن که صنعت ساختمان و کالاهای بادوام اصلیترین مصرفکنندگان فولاد هستند، به شدت میتواند تحت تاثیر سطوح نامتعارف نرخ تورم قرار گیرد. آمارهای ارائهشده نیز موید این موضوع است. در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۲۲ که نرخ جهانی تورم از مرز ۸ درصد عبور کرد، میزان تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی بر خلاف روند سالهای قبل خود، کاهش یافت، این در حالی است که میزان کاهش در مصرف بسیار شدیدتر از کاهش در میزان تولید بوده است.
ادغام فناوریهای هستهای در بخشهای انرژی و غیرانرژی نقشی مهمی در دستاوردها و پیشرفتهای تکنولوژیکی ایران طی چند دهه گذشته ایفا کرده است، به طور مثال، تولید برق هستهای از نیروگاه اتمی بوشهر از روندهای روبهرشد تقاضا در طول یک دهه اخیر حمایت کرده است و علاوه بر این که مصرف سوختهای فسیلی از جمله نفت و گاز طبیعی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد انتشارات دیاکسیدکربن را نیز به حداقل میرساند. دستاوردهای هستهای ایران در حوزه غیرانرژی نیز حائز اهمیت است، به طور مثال، پیشرفت در تولید رادیوداروها امروزه از تقاضای یک میلیون بیمار سرطانی در داخل کشور حمایت میکند و بخش قابل توجهی از این رادیوداروها به بیش از ۵ قاره در جهان نیز صادر میشود.
صنعت ساختمانسازی در کشورهای درحالتوسعه صنعتی روبهرشد به شمار میرود و نقشی انکارناپذیر را در اقتصاد این کشورها ایفا میکند. این صنعت، فرصتهای مناسبی را برای ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت فراهم میآورَد. بهعلاوه، صنعت ساختمانسازی با صنایع پاییندستی و بالادستی مانند فلزات اساسی و کانیهای غیرفلزی ارتباط مستقیمی دارد و توسعه این صنعت، رشد و رونق سایر صنایع را به دنبال خواهد داشت. گفتنی است که صنعت ساختمان به طور مستقیم و غیرمستقیم فرصتهای شغلی فراوانی را ایجاد میکند. در ایران نیز صنعت ساختمانسازی سهم بالایی از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است و پتانسیلهای فراوانی برای رشد آن در کشور وجود دارد. با این حال، این صنعت از چالشهایی مانند سنتی بودن رنج میبرد.
انرزی هستهای اگرچه نوظهور، اما به سرعت به یکی از اجزای جداییناپذیر سبد انرژی ایران تبدیل شده است. در حالی که ایران با تنوع بخشیدن به سبد انرژی خود با استفاده از انرژی هستهای، به طور موثری تقاضای فزاینده برای انرژی اولیه در داخل کشور را برآورده کرده، نقش انرژی هستهای در تضمین امنیت انرژی و گذار به آینده کمکربن نیز حائز اهمیت است. براساس آمارها، نیروگاه اتمی بوشهر در حال حاضر با ظرفیتی بالغ بر یک هزار مگاوات و تولید انرژی اولیه بیش از ۷.۴ تراوات ساعت بخش قابل توجهی از تقاضای انرژی اولیه ایران را برآورده میکند. در حالی که ۳ نیروگاه اتمی دیگر نیز در مرحله احداث قرار دارند، سازمان انرژی اتمی ایران در تلاش است تا در یک چشمانداز گستردهتر ظرفیت هستهای خود را به بیش از ۲۰ هزار مگاوات در سال ۲۰۴۰ افزایش دهد.
حفظ رابطه بهینه بین نرخ رشد اقتصادی و نرخ تورم برای تقویت توسعه اقتصادی ضروری است. در حالت ایدهآل، حفظ سطح متعادلی از تورم برای توسعه اقتصادی مطلوب است. با این حال، اگر تورم بیش از حد افزایش یابد، میتواند منجر به عدم اطمینان، کاهش قدرت خرید و اختلال در اقتصاد شود. یافتن تعادل مناسب میان این دو پدیده نیازمند سیاست پولی موثر بانکهای مرکزی مانند نرخ بهره و تنظیم عرضه پول است که برای مدیریت تورم و در عین حال ترویج رشد اقتصادی پایدار استفاده میشود. میتوان گفت رویکرد خاص در ایجاد تعادل بین رشد اقتصادی و تورم در کشورهای مختلف بر اساس شرایط منحصر به فرد آنها از جمله در دسترس بودن منابع، سیاستهای مالی و روابط تجاری خارجی متفاوت است.
احداث ساختمانهای مسکونی یکی از اساسیترین پایههای رشد و شکوفایی اقتصادی و افزایش سطح رفاه اجتماعی در جوامع امروزی به شمار میرود. ساخت منازل مسکونی بسیار متاثر از شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه است و با رکود و یا رونق اقتصادی کشور، ساخت مسکن میتواند کاهش و افزایش یابد. در حالی که در جهان این مسئله مهم بسیار مورد توجه قرار میگیرد، بررسی روند احداث ساختمانهای مسکونی کشور در چند دهه اخیر نشان میدهد که ساخت مسکن همواره با فرازونشیبهای فراوانی مواجه بوده و به نظر میرسد که لازم است چالشها و فرصتهای این صنعت بیشتر مورد توجه و موشکافی قرار گیرند. توسعه سرمایهگذاریها در پروژههای ساخت مسکن، به سبب ارتباط بسیار نزدیک آن با بخشهای مختلف صنعت، میتواند به حرکت چرخ اقتصاد کشور کمک شایانی کند. یکی از صنایع وابسته به ساخت مسکن صنعت فلزات اساسی است که توسعه این بخش مصرف فلزاتی نظیر فولاد، آلومینیوم و مس را به دنبال خواهد داشت.
سطوح بالای تورم، مهمترین معضلی است که طی سالهای اخیر گریبانگیر اقتصاد کشور بوده است. بررسیها نشان میدهد که تفاوت معناداری میان نرخهای تورم در سالهای قبل از دهه ۱۳۶۰ و پس از آن وجود دارد. علت اصلی این مسئله را میتوان به شوک مثبت درآمدهای نفتی در اوایل این دهه نسبت داد. بررسیها نشان میدهد که طی سالهای گذشته، نوسانات مثبت و منفی درآمدهای نفتی، هر دو باعث افزایش نرخ تورم در کشور شده است. علاوه بر این، سوء مدیریتها در شبکه بانکی کشور و همچنین بر هم زدن مکانیسم عرضه و تقاضا در بازار ارز، از دیگر عوامل افزایش نرخ تورم در کشور عنوان میشود.