مشاهده بیشتر
تاریخچه رشد اقتصادی کشور دانمارک به قرن ۱۷ میلادی باز میگردد. زمانی که کشاورزی و زراعت حرفه اصلی ساکنین این کشور بود اما اهمیت لجستیکی دانمارک برای سایر کشورهای اروپایی نظیر هلند، که به دنبال تجارت و راهیابی به حوزه اسکاندیناوی و دریای بالتیک بودند، زمینه رشد اقتصادی این کشور را فراهم کرد. همچنین همسایگی با قدرتهای بزرگ اروپا از جمله آلمان، انگلستان و هلند نیز به عنوان مزیدی بر علت توسعه اقتصادی این کشور تلقی میشود. همسویی با انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی برای دانمارک، با پیشرفتهای شگرفی در تولید ناخالص داخلی همراه بود و سبب شد تا این کشور از یک کشور مبتنی بر اقتصاد زراعتی، به کشوری صنعتی تبدیل شود. در نیمه نخست قرن بیستم، به دنبال جنگهای جهانی اول و دوم، اقتصاد دانمارک متاثر از شرایط وخیم منطقه یورو دچار رکود شد. اما در دوران پساجنگ، اقدامات مهمی در جهت اطلاحات اقتصادی انجام شده که به تولید ثروت انجامیده است.
توسعه فعالیتهای صنعتی در برخی نقاط جهان از جمله ایالات متحده آمریکا وکشورهای اروپایی حتی با وجود سهم اندک این کشورها از جمعیت جهانی منجر به انتشار مقادیر قابل توجهی از کربن شد، با این حال این روند با ظهور برخی کشورهای در حال توسعه مانند چین و هندوستان تغییر کرد. اگرچه شاید به نظر برسد که تداوم کندی نرخ رشد جمعیت جهان مقادیر انتشار کربن را کاهش خواهد داد، اما از آنجایی که رشد جمعیت به تنهایی عامل اصلی انتشار آلایندهها نبوده است، کندی نرخ رشد جمعیت نیز راه حل اصلی برای کنترل و مقابله با تغییرات آبوهوایی جهان نخواهد بود و این امر مستلزم ارائه رویکردی پایدار از جمله تامین تقاضای انرژی از طریق منابع انرژی تجدیدپذیر است.
روندهای نامطلوب جمعیت در چند دهه اخیر شرایط جدیدی را در جهان به وجود آورده که در آن، کشورهایی که به طور مداوم در مسیر توسعه و تکامل صنعتی جهان قدم برداشتهاند، به دلیل کندی رشد جمعیت نقش کمرنگتری در مسیر صنعتیشدن جهان ایفا میکنند. در مقابل کشورهایی که دارای نرخ بالای رشد جمعیت هستند با دسترسی به بازارهای بزرگ مصرفکننده داخلی و بهرهوری بالای بخشهای صنعتی از جنبه نیروی کار، در حال تثبیت جایگاه خود در صحنه اقتصاد جهان هستند. به طور مثال، در مقابل کاهش سهم اقتصادهای اروپایی و ژاپن از بخش صنعت و ساختمان جهان سهم کشورهایی مانند هندوستان و کشورهای جنوب صحرای آفریقا در حال افزایش است و به نظر میرسد که چشمانداز توسعه صنعتی و شهری جهان در آینده عمدتا توسط این کشورها هدایت شود.
رشد جمعیت و توسعه صنعتیشدن، طی دهههای گذشته موجب رشد تقاضای برق در ایران شده است. گسترش کاربردهای برق در بخشهای مختلف فرایندهای صنعتی و کشاورزی، بهرهوری تولید را تا سطوح قابل توجهی افزایش داده، توسعه و کاربرد فناوریهای پیشرفته را تسهیل کرده و در حوزه خانگی و عمومی نیز، با فراهم آوردن برق مطمئن برای جمعیت، زندگی روزمره را متحول ساخته است. البته با توجه به این که اقتصاد ایران در مسیر برقیشدن با چالشهایی از جمله ناترازی تولید و مصرف مواجه است، بنابراین باید از طریق سرمایهگذاری در توسعه و نوسازی زیرساختهای شبکه برق و توسعه ظرفیت نیروگاههای برق تجدیدپذیر تقاضای فزاینده برق کشور را برآورده کرد. براساس گزارشهای مرکز آمار ایران در سال ۱۴۰۱ تقریبا ۳۱۶.۵ تراوات ساعت برق در ایران مصرف شده که بخشهای صنعتی، خانگی، کشاورزی و عمومی به ترتیب بیشترین مصرفکنندگان برق در کشور بودهاند.
صنعت برق یکی از زیرساختهای حیاتی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و صنعتی کشورها به شمار میآید و در شرایطی که جهان به سمت برقی شدن و استفاده گسترده از برق در حوزههای مختلف حرکت میکند، این صنعت از اهمیت دوچندانی برخوردار شده است. صنعت برق یکی از با قدمتترین صنایع در ایران به شمار میآید که در سالهای گذشته عمدتا بر پایه منابع سوخت فسیلی توسعه یافته و نقشی کلیدی در توسعه صنعتی کشور ایفا کرده است. در حالی که امروز ظرفیت نیروگاهی کشور از مرز ۹۴ هزار مگاوات عبور کرده و یکی از بزرگترین شبکههای برق در خاورمیانه به شمار میآید، صنعت برق با چالشهای گلوگاهی بسیاری مواجه شده است، به طوری که در گذار به برقی شدن، این صنعت پاسخگوی نیاز کشور نیست. وابستگی شدید به سوختهای فسیلی، نبود سرمایهگذاری کافی در استخراج گاز طبیعی، راندمان پایین نیروگاهها، ناترازی تولید و مصرف برق و فرسودگی شبکه توزیع و انتقال در کنار سیاستگذاریهای نامناسب جذب سرمایه برای توسعه، برخی از چالشهای صنعت برق محسوب میشوند. به نظر میرسد که تمرکز بر مرتفع کردن این چالشها فرایندی پیچیده و زمانبر و نیازمند سرمایهگذاری هدفمندتری است که این موضوع حرکت در مسیر همگام شدن با تحولات جهانی را دشوار میکند.
در حال حاضر، انرژی هستهای ۱۰ درصد از سبد برق جهان را تشکیل میدهد. در واقع توانایی این بخش در تولید الکتریسیته پایدار و قابل اعتماد، آن را به مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزینی مناسب برای سوختهای فسیلی تبدیل کرده و از آنجایی که انتشار گازهای گلخانهای را در مقایسه با سایر منابع به حداقل میرساند، در استراتژی کمکربن بسیاری از کشورها گنجانده شده است. این امر به ویژه در کشورهایی مانند فرانسه، اسلواکی و بلژیک مشهود است که انرژی هستهای بخش قابل توجهی از عرضه برق را به خود اختصاص میدهد. در حالی که اهمیت انرژی هستهای در تولید برق ایالات متحده آمریکا و چین برکسی پوشیده نیست، سهم کمتری از ترکیب برق این کشورها را به خود اختصاص میدهد.
امنیت انرژی در جهان، همواره به عنوان یک مسئله استراتژیک در نظر گرفته شده، این در حالی است که همگام با پیشرفت جوامع و روند جهانی شدن «Globalization»، اقتصاد جهانی و بازارهای انرژی شاهد پیدایش ریسکهای ژئوپلیتیکی بوده که هر یک به نحوی بازارهای نفت و گاز طبیعی را تحت تاثیر قرار دادهاند. سال ۱۹۷۳، یکی از بزرگترین بحرانهای نفتی جهان تا به امروز (به دلیل بالا گرفتن منازعات نظامی میان برخی کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی) کلید خورد که تقریبا ۷ سال به طول انجامید و سبب شد تا قیمت جهانی نفت تقریبا ۶ برابر شود. سالهای ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ نیز با آغاز نبرد نظامی روسیه و اوکراین و همچنین حمله رژیم صهیونیستی به غزه، به دلیل کاهش قابل ملاحظه صادرات نفت و گاز طبیعی روسیه به اتحادیه اروپا و مختل شدن روند تولید و صادرات گاز طبیعی در منطقه خاورمیانه، مجددا بازارهای انرژی در مقیاس جهانی تا حدی متلاطم شد، با این حال، تاثیر ریسکهای ژئوپلیتیکی اخیر بر بازار انرژی نسبت به دورههای قبل محدودتر شده است. واقعیت آن است که در طول بحرانهای نفتی گذشته، جامعه جهانی به سمت پویایی بیشتر (به خصوص در زمینه تامین و مصرف انرژی) رفته است؛ این مسئله عمدتا به این خاطر است که وقوع بحرانهای نفت و گاز طبیعی در بلندمدت، هم به تامینکنندگان و هم به مصرفکنندگان انرژی خسارت جدی وارد میکند.
بخش ساختمان در چند دهه گذشته یکی از منابع مهم انتشار کربن در جهان بوده است و این امر، با توجه به روند رشد جمعیت و تقاضا برای احداث ساختمان، اهمیت استفاده از منابع انرژی پاک را در مسیر کاهش آلایندگیها و تحقق اهداف جهانی کربن صفر پررنگ میسازد. همین مسئله موجب شده است گرایش فزایندهای به سمت استفاده از فناوریهای هیدروژنی در بخش ساختمان شکل بگیرد. مقیاسپذیری و تطبیقپذیری هیدروژن آن را به گزینهای جذاب برای تامین انرژی پاک و سیستمهای گرمایشی تبدیل میکند و انتظار میرود با ادامه توسعه زیرساختها و کاهش هزینهها، چشمانداز مصرف هیدروژن در صنعت ساختمان امیدوارکنندهتر از قبل به نظر برسد و به عنوان جایگزینی پایدار و کارآمد برای سوختهای فسیلی سنتی ظاهر شود. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که تقاضا برای هیدروژن در این بخش از مرز ۲۷ میلیون تن در سال ۲۰۷۰ عبور خواهد کرد.
اغلب کشورهای جهان در مسیر کاهش انتشار کربن و تغییرات آبوهوایی قدم برداشتهاند. درحالیکه ترکیب جهانی برق به طور سنتی توسط منابع سوختهای فسیلی از جمله زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی و انرژیهای هستهای تعریف میشد، اما در حال حاضر به سمت استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر از جمله آبی، بادی، زیستی و ... تغییر روند داده است. براساس آمارها، ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر در تولید جهانی برق به ۲.۵ تراوات در سال ۲۰۲۲ میرسد. با این حال میتوان چشماندازی امیداورکننده را برای آن متصور شد، به طوری که با گسترش و متنوعتر شدن انرژیهای تجدیدپذیر، انتظار میرود ظرفیت نصبشده نیروگاههای تجدیدپذیر در ترکیب برق جهان به ۷.۱ تراوات در سال ۲۰۴۰ برسد.
صنعت حملونقل شبکهای گسترده از اتومبیلها، کشتیها، هواپیماها و قطارها را در برمیگیرد و جزء لاینفک اقتصاد جهانی محسوب میشود، که امکان جابهجایی کالا و افراد را در مقیاس گسترده فراهم میکند. از این رو میتوان گفت که این صنعت پاسخگوی بخش قابل توجهی از تقاضای زنجیره تامین جهانی است و نقش مهمی در تجارت بینالملل ایفا میکند. امروزه این صنعت با پذیرش فناوریهای پاکتر، سوختهای جایگزین و ترویج شیوههای حملونقل پایدار به سمت آیندهای پایدارتر و در راستای کاهش ردپای کربن در حال حرکت است، که نمود آن را میتوان در هواپیماها و کشتیهای مبتنی بر سوخت هیدروژن و قطارها و وسایل نقلیه الکتریکی مشاهده کرد.