مشاهده بیشتر
ایران، همانند اغلب کشورهای جهان، در سالهای اخیر با کاهش متوسط جمعیت خانوارها مواجه بوده است؛ پدیدهای که عوامل اصلی آن عبارتاند از تحولات اجتماعی و فرهنگی، شرایط اقتصادی، تمایل به استقلال و کاهش نرخ فرزندآوری. پدیده کاهش جمعیت خانوار میتواند تاثیری قابل توجه بر رشد بازار مصرف بسیاری از کالاها و محصولات، از جمله خودرو، لوازم خانگی و مسکن، داشته باشد که این امر تقاضای بالقوهای را برای مصرف فلزات ایجاد میکند. بر همین اساس و با توجه به نرخ تغییرات جمعیت خانوار در سالهای اخیر، میتوان سناریوهای مختلفی را برای پیشبینی تاثیر موضوع کوچک شدن خانوار بر بازار فلزات ترسیم کرد.
در جهانی که تقاضای فزاینده برای فضاهای شهری، فشار بر زیرساختها را به سطحی بیسابقه رسانده و صنعت ساختمانسازی را به میدان رقابت برای دوام، بهرهوری و سازگاری محیطزیستی بدل ساخته، فولاد همچنان در جایگاه مادهای بنیادین، با بازتعریف کارکردها و همگرایی با فناوریهای نوین، به بازیگری چندبعدی در مسیر آینده ساختوسازهای مدرن تبدیل شده است. به عبارتی، ردپای فولاد در ساختار سازههای عظیم و سنگین، روکشهای سبک و قابل بازیافت سازگار با الگوهای سبز و نیازهای مهندسی، همچنان پررنگ، تطبیقپذیر و در حال گسترش باقی مانده است، به گونهای که شتاب شهرنشینی، تمایل به سبکسازی ساختمانها و پیشروی تکنولوژی، آن را بیش از پیش به نقطه کانونی تحولات آینده بدل ساختهاند.
امروزه نقش ورزش در بهبود عملکرد نیروی انسانی در محیط کار و ارتقای نشاط و سلامت افراد جامعه و تاثیرات اقتصادی و اجتماعی آن بر کسی پوشیده نیست. به همین دلیل بسیاری از دولتها برنامهریزی و سرمایهگذاریهای گستردهای برای توسعه زیرساختهای ورزش و جلب مشارکت مردم در فعالیتهای مختلف ورزشی کردهاند. زیرساختهای ورزشی به عنوان مهمترین بخش در توسعه ورزش مورد توجه قرار میگیرد، به طوری که بدون برخورداری از زیرساختهای ورزشی موفقیت در توسعه ورزش دشوار خواهد بود. ایران به عنوان کشوری در حال توسعه دارای ۱۱ هزار و ۱۷۲ مکان ورزشی است. بررسیهای اولیه نشان میدهد این زیرساختها به صورت نامتوازن در سراسر کشور توزیع شدهاند، به طوری که میتوان استانهای کشور را از نظر برخورداری از این زیرساختها در سه گروه برخوردار، کمبرخوردار و محروم طبقهبندی کرد و نسبت شاخص تعداد اماکن ورزشی به ازای جمعیت برخوردارترین به محرومترین استان کشور به بیش از ۱۰ برابر میرسد.
مصرف انرژی در صنعت ساختمان دارای دو الگوی مهم است؛ مصرف انرژی پس از تکمیل ساختمان و به هنگام بهرهبرداری از آن که با روشهای مختلفی بهینهسازی شده و مصرف انرژی نهفته که در واقع به مرحله تولید مواد اولیه و مصالح ساختمانی، حملونقل آنها و فرایندهای ساختوساز تعلق دارد. تلاش در راستای کاهش میزان مصرف این نوع انرژی، اثرات مثبت و پردامنهای را نهتنها برای صنعت ساختمان، بلکه برای تحقق توسعه پایدار و کاهش اثرات منفی زیستمحیطی و انتشار گازهای گلخانهای به همراه خواهد داشت.
سیر تحولات زندگی بشر موجب افزایش شهرنشینی در جهان شده است، به طوری که امروزه بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند. با توجه به این رشد شهرنشینی، ایجاد زیرساختهای شهری برای بهبود و ارتقای سطح کیفیت زندگی شهری بسیار اهمیت دارد و برخورداری از کلیه امکانات رفاهی و تفریحی در شهرها و کلانشهرها یکی از شاخصها برای توسعهیافتگی شهرها در نظر گرفته میشود. زیرساختهای شهری طیف وسیعی از امکانات و زیرساختهای حملونقل، بوستانها و فضاهای شهری و ساختمانهای با کاربری تفریحی و فرهنگی را در بر میگیرند. پایداری و استقامت این زیرساختها به عنوان یک پارامتر مهم موجب شده است تا در احداث آنها فلزات بسیار کاربرد داشته باشند و توسعه زیرساختهای شهری محرکی برای بازار فلزات کشور محسوب شود.
انرژی برقآبی تنها انرژی تجدیدپذیری به شمار میرود که در کشور نگاهی جدی به آن شده است. اگرچه بهرهبرداری از این انرژی نیازمند منابع گسترده طبیعی است، تاثیر سیاستگذاریها را در توسعه هر چه بیشتر این بخش نباید نادیده گرفت. با توجه به مشکلات پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق در کشور بهخصوص در فصلهای گرم سال، میتوان از این انرژی تجدیدپذیر بهره برد که طبیعتا تاثیرات زیانبار انرژیهای فسیلی را ندارد. در احداث و تجهیز این نیروگاهها، فلزات بهویژه فولاد نقشی جداییناپذیر دارند و مطلوب است که از این امر به عنوان فرصتی برای بهبود شرایط اقتصادی و مصرف فلزات در داخل کشور به بهترین شکل استفاده کرد. در واقع، با توسعه یافتن این نیروگاهها، نهتنها مشکلات توزیع برق و عدم پاسخگویی به تقاضا برطرف میشود، بلکه بازار مصرف مناسبی نیز برای فلزات در داخل کشور فراهم میآید.
سابقه تاریخی رقابت بر سر میزبانی مناسبات ورزشی جهان به تولد مجدد المپیک مدرن ۱۸۹۶ یونان باز میگردد. اغلب کشورهای جهان در گام نخست این رقابت را با در سر پروراندن هدف ارتقای موقعیت خود در صحنه جهانی و کسب شهرت در بازارهای بینالمللی آغاز میکنند. کشورهایی که موفق به میزبانی رویدادهای ورزشی جهانی چون المپیک و جام جهانی میشوند با سرمایهگذاریهای کلان و صرف میلیاردها دلار، در این امید هستند که شاهد رونق اقتصاد خود از طریق گسترش بخش گردشگری و ثمردهی توسعههای زیرساختی خود باشند. برخی از این کشورها بازده سرمایهگذاری خود را میبینند و به شکوفایی اقتصادی دست مییابند، درحالی که برخی دیگر در پایان با انبوهی از بدهیهای انباشته که پرداخت آن ممکن است تا دههها به طول بیانجامد، مواجه میشوند.
برگزاری رویدادهای بزرگ ورزشی همچون المپیک و جام جهانی را علاوه بر محلی برای درخشش و رقابت مهمترین ورزشکاران جهان، میتوان از جنبههای دیگری نیز مورد بررسی قرار داد. تردیدی نیست که منابع و هزینههای بسیار زیادی برای آمادهسازی هر یک از این رویدادها صرف میشوند که این مسئله تقاضای جدید و قابل توجهی را در بازار مواد خام و نیمهساخته از جمله فلزات اساسی ایجاد میکند. این مواد دامنه کاربرد وسیعی را از ساخت بسیاری از تجهیزات ضروری مورد نیاز ورزشکاران تا ساخت بزرگترین و مدرنترین استادیومها و زیرساختهای ورزشی در بر میگیرند. با این حال باید توجه داشت که مصرف این فلزات در رویدادهای ورزشی، تنها به کاربرد آنها در زیرساختهای ورزشی محدود نمیشود، بلکه برای ایجاد ظرفیتهای جدید اقامتی، تفریحی، رفاهی و زیرساختهای حملونقل نیز به مقادیر بالایی از این فلزات نیاز است.
صنعت ساختمان بهعنوان یکی از پیشرانهای اصلی اقتصاد ایران، طی سالهای اخیر با چالشی جدی به نام رکود مواجه شده است؛ رکودی که نهتنها به کاهش سرمایهگذاری و افت تولید منجر شده، بلکه آثار آن در اشتغال، بازار مصالح، خدمات مهندسی و حتی رشد اقتصادی کشور نیز قابل مشاهده است. عوامل متعددی نظیر تورم فزاینده، بیثباتی در سیاستهای مالی و اعتباری، نوسانات بازار زمین و مسکن، و نبود رویکردهای توسعهمحور در سیاستگذاری کلان، از دلایل اصلی این وضعیت بهشمار میروند. در چنین شرایطی، اصلاح الگوی حکمرانی صنعت ساختمان و طراحی سیاستهایی نوین برای تحریک تقاضا، افزایش بهرهوری، بهبود زیرساختهای مالی و ارتقای کیفیت ساخت، بیش از هر زمان دیگری ضروری است.
در چند دهه گذشته و به دنبال پیشرفتهای چشمگیر ورزش حرفهای و افزایش نیاز بشر به فعالیتهای بدنی روزمره، موضوع سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ورزشی اهمیت دوچندانی یافته است. تجربه نشان میدهد توسعه زیرساختهای ورزشی در کشورها، ارتباط مستقیمی با وضعیت اقتصادی کشورها دارد. کشورهایی که از شرایط اقتصادی مناسبتر و سطوح درآمدی بالاتری بهره میبرند عموما سرمایهگذاریهای بیشتری را نیز در توسعه زیرساختهای ورزشی خود انجام میدهند. کشورهای فرانسه (در میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا)، ایالات متحده آمریکا و چین را میتوان نمونههایی بارز از توجه ویژه به حوزه زیرساختهای ورزشی در جهان به شمار آورد.
حملونقل دریایی اساس تجارت بینالمللی و اقتصاد جهانی است. فراهم آوردن زیرساختهای مناسب برای رونق حمل و نقل دریایی تاثیر قابل توجهی را بر کاهش هزینههای حمل و رشد تجارت بینالمللی کشورها خواهد داشت. خصوصا آن که ایران در موقعیت جغرافیایی استراتژیکی قرار دارد و دسترسی به آبهای آزاد فرصت مناسبی را برای تقویت حملونقل دریایی کشور ایجاد کرده است. بندرهای هر کشور به عنوان اصلیترین زیرساختهای سیستم حملونقل دریایی، داراییهای راهبردی آن به حساب میآیند و به همین دلیل رشد سرمایهگذاریها در ایجاد و توسعه ظرفیتهای بنادر میتواند گامی بلند در مسیر توسعه صادرات کشور باشد.
انتخاب قطر به عنوان میزبان بیست و دومین جام جهانی در سال ۲۰۱۰ با مناقشات بسیاری در مورد زیرساختهای موجود، امنیت منطقه و دمای هوا در فصل برگزاری مسابقات همراه بود. کمبود زیرساختهای ورزشی و نبود استادیومهای با ظرفیت تعیین شده ۴۰ تا ۸۰ هزار نفری از سوی فیفا برای برگزاری مسابقات، تنها بخش کوچکی از مشکلات عدیده این کشور برای میزبانی از این تورنمنت به حساب میآمد. از طرفی سابقه میزبانی جامهای قبلی نشان از ورود انبوهی از طرفداران فوتبال به کشور میزبان دارد که متوسط آن نیز از جمعیت قطر فراتر بود و این مسئله، برای کشوری با حداقل زیرساخت به معنای مسیر طولانی و هزینههای کمرشکن برای میزبانی از یک رویداد جهانی یک ماهه است که بخش اعظم جریانهای درآمدی کوتاهمدت آن به جیب سازمان فراملیتی فیفا میرود.