مشاهده بیشتر
انرژی برقآبی تنها انرژی تجدیدپذیری به شمار میرود که در کشور نگاهی جدی به آن شده است. اگرچه بهرهبرداری از این انرژی نیازمند منابع گسترده طبیعی است، تاثیر سیاستگذاریها را در توسعه هر چه بیشتر این بخش نباید نادیده گرفت. با توجه به مشکلات پاسخگویی به تقاضای روزافزون برق در کشور بهخصوص در فصلهای گرم سال، میتوان از این انرژی تجدیدپذیر بهره برد که طبیعتا تاثیرات زیانبار انرژیهای فسیلی را ندارد. در احداث و تجهیز این نیروگاهها، فلزات بهویژه فولاد نقشی جداییناپذیر دارند و مطلوب است که از این امر به عنوان فرصتی برای بهبود شرایط اقتصادی و مصرف فلزات در داخل کشور به بهترین شکل استفاده کرد. در واقع، با توسعه یافتن این نیروگاهها، نهتنها مشکلات توزیع برق و عدم پاسخگویی به تقاضا برطرف میشود، بلکه بازار مصرف مناسبی نیز برای فلزات در داخل کشور فراهم میآید.
در حال حاضر، صنعت فولاد یکی از استراتژیکترین صنایع جهان به شمار میآید و بسیاری از کشورها برای توسعه این صنعت و تولید فولاد خام گام برداشتهاند. در ایران نیز داشتن مزیتهای رقابتی فراوان موجب شد تا توسعه این صنعت یکی از اولویتهای اصلی توسعه قرار بگیرد و ایران هماکنون جزو ده تولیدکننده فولاد برتر جهان قرار داشته باشد. با توجه به توسعه این صنعت، در سند چشمانداز ۱۴۰۴، افزایش ظرفیت تولید فولاد به ۵۵ میلیون تن پیشبینی شده، اما به سبب عدم توازن در زنجیره و مشکلات و چالشهای فراوانی که گریبانگیر این صنعت استراتژیک شده است، نمیتوان به تولید فولاد با این ظرفیت در سالهای آتی امیدوار بود.
طی قرن اخیر، نقش صنعت خودرو در اقتصاد جهان بسیار پررنگ شده و میزانی قابل توجه از مجموع تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص داده است. هرچه نیازها و ترجیحات افراد تغییر میکند، میزان و نحوه استفاده و انتظارات آنها از خودروها نیز متفاوت میشود. از آنجاییکه خانوارها عامل تعیینکننده تقاضا در بازار خودرو هستند، تحولات ساختار خانواده میتواند تاثیر بهسزایی بر میزان و سمتوسوی تقاضای خودرو در جامعه داشته باشد. در چنین شرایطی، سیاستگذاری مناسب برای رونق صنعت خودروسازی و ارتقای توان این صنعت برای پاسخگویی به تقاضای یادشده میتواند رشد قابل توجهی را در مصرف فلزات در کشور ایجاد کند.
صنعت فولاد که از مهمترین محرکهای رشد زیرساختی و همچنین تولید ثروت در دنیا محسوب میشود، تغییر و تحولات عمیقی را در چند دهه گذشته پشت سر گذاشته است. به این معنا که رشد تولید و توسعه صنایع فولاد از اواخر قرن بیستم بیش از آن که تحت تسلط فولادسازانی همچون ایالات متحده آمریکا، اروپا و ژاپن باشد، توسط فولادسازان جدیدی از جمله چین و هندوستان و سایر کشورهای درحال توسعه هدایت شد. به نوعی میتوان گفت که صنایع فولاد یک گذار جغرافیایی را از کشورهای توسعهیافته و پیشرفته به کشورهای در حال توسعه طی کرد که این انتقال، منجر به بروز تغییرات قابل توجهی در زنجیره ارزش فولاد شد که البته تبعات منفی اقلیمی و زیستمحیطی قابل ملاحظهای را متوجه بازارهای جدید این محصول کرد.
امروزه پديده کوچک شدن خانوارها يا به عبارتی کاهش جمعيت آنها بهخصوص در شهرهای بزرگ کشور بهوضوح مشاهده میشود. اين پدیده دو وضعیت متفاوت را در بر میگيرد: تمايل به داشتن تعداد فرزندان کمتر و همچنين شکلگيری خانوارهای يکنفره. هر دو عامل، با کمتر شدن تعداد افراد خانوار، باعث کاهش جمعيت خانوارها میشوند. فارغ از علل آن، اين مساله تاثیرات متعددی بر بسياری از حوزهها، از جمله صنايع گوناگون کشور و اوضاع اقتصادی آنها، خواهد داشت. بازار لوازم خانگی نيز يکی از حوزههای متاثر از اين پدیده است. در اين گزارش، نگاهی به تاثیرات کوچک شدن خانوارها بر اين بازار کشور شده است.
تاثیر استفاده از مواد اولیه مناسب در ساخت تجهیزات و قطعاتی که تضمینکننده سلامت و ایمنی در عملکرد صنایع هوافضا باشند، امری انکارناپذیر است. با توجه به سرعت پیشرفت تکنولوژی، مواد مورد استفاده در این صنعت در طول زمان دستخوش تحولات قابل توجهی شدهاند. اگرچه در گذشته، فولاد به عنوان حیاتیترین عنصر در صنعت هوافضای جهان شناخته میشد، امروزه در این صنعت از مواد دیگری همچون کامپوزیتها و آلومینیوم به طور گسترده استفاده میشود. با این حال با توجه به خواص فوقالعادهای که هر یک از انواع فولادها ارائه میکنند، از این فلز همچنان به عنوان گزینهای قابل اطمینان در شرایط پیچیده یاد میشود. از این رو، به نظر میرسد که بازار فولاد در صنعت هوافضا همچنان به حیات خود ادامه دهد و نتوان سایر مواد را به سادگی جایگزین فولاد کرد.
رابطه میان جمعیت و میزان تقاضا برای مسکن دوطرفه است و هر گونه تحول در جمعیت، تقاضای مسکن را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. تحولات اخیر جمعیت ایران، که با کاهش سرعت رشد جمعیت به دلیل کاهش نرخ باروری و سقوط نرخ جانشینی جمعیت به دلیل کاهش این نرخ همراه بوده، کاهش اندازه خانوارها را نیز به دلیل مسائل اجتماعی و فرهنگی، میل به استقلال، طلاق، مرگومیر و مهاجرت به همراه داشته و این امر موجب افزایش تعداد خانوارها در کشور شده است. بیشک، تحولات جمعیت خانوارهای کشور در میزان تقاضا برای مسکن تاثیرگذار است و این تغییر تقاضا برای مسکن، مصرف بالای فلزات را نیز به همراه دارد.
«اقتصاد چرخشی»، مفهومی است که در راستای ایجاد پایداری زیستمحیطی-اقتصادی شکل گرفته است. این مفهوم بر ساماندهی فعالیتهای اقتصادی کنونی به منظور حفظ ذخایر و منابع طبیعی در بلندمدت برای نسلهای آتی، به نحوی که خللی در وضعیت موجود ایجاد نشود، تاکید دارد. مفهوم «اقتصاد چرخشی» بر اصول چهارگانهای استوار است که از میان آنها، بازیافت پسماندها عنصر کلیدی محسوب میشود. صنعت فولاد از جمله صنایعی است که پتانسیل فوقالعاده بالایی برای ایفای نقش در حرکت جهان به سمت یک اقتصاد چرخشی دارد. آمارها نشان میدهد که در حال حاضر، تقریبا ۳۰ درصد فولاد جهان با استفاده از قراضه و مابقی با بهکارگیری سنگآهن تولید میشود. با این حال برآورد میشود که سهم قراضه در صنعت فولاد تا سال ۲۰۵۰، رشد کند و در بهترین حالت خود به نزدیک ۵۰ درصد برسد.
ایران با برخورداری از ذخایر معدنی متنوع و گسترده، پتانسیل بالایی در توسعه بخش معدن و صنایع وابسته به آن دارد. با این حال، و با توجه به جایگاه فعلی این بخش در اقتصاد کشور، به نظر میرسد فاصله زیادی میان پتانسیلها و عملکرد در این بخش وجود دارد. میزان تولید فولاد در سال ۱۴۰۱ در حالی تقریبا ۳۰ میلیون و ۶۰۰ هزار تن بوده که ظرفیت اسمی صنعت فولاد کشور تقریبا ۴۵ میلیون تن است. چنین وضعیتی در صنایعی مانند آلومینیوم و سرب و روی کشور نیز کموبیش وجود دارد. عواملی چون سازوکارهای نامناسب قیمتگذاری، سرمایهگذاری ناکافی در زیرساختهای تامین انرژی، بیتوجهی به زنجیره تامین صنایع و محدود شدن بازارهای صادراتی برای تولیدکنندگان از جمله مهمترین چالشهایی هستند که صنایع معدنی و فلزی کشور در حال حاضر با آنها دستوپنجه نرم میکنند و تا زمانی که برای مرتفع ساختن آنها اقدامی موثر صورت نگیرد، نباید انتظار تحولاتی امیدوارکننده را در این بخش داشت.
فولاد، در طبقه استراتژیکترین متریالهای اقتصاد قرار دارد و پیشبینی میشود در سالهای آتی تولید و مصرف فولاد در مقیاس جهانی کموبیش با رونق همراه باشد. تقاضا و مصرف فولاد عمدتا از محل افزایش جمعیت و نسبت جمعیت شهری و همچنین توسعه ظرفیت نیروگاههای تجدیدپذیر در مقیاس جهانی هدایت خواهد شد، به طوری که انتظار میرود تا سال ۲۰۵۰، تقاضای فولاد حداقل به ۲ میلیارد و ۲۶۲ میلیون تن برسد و تولید فولاد نیز تقریبا متناسب با تقاضا رشد کند. مسیر پیشروی صنعت فولاد، بیش از هر چیز در گرو تغییرات اقلیمی و الزامات زیستمحیطی تحمیلشده بر این صنعت قرار خواهد داشت. مطالعات صورتگرفته در این زمینه نشان میدهد که تا سال ۲۰۵۰، رویکردهای تولیدی دوستدار محیطزیست از جمله گسترش بهکارگیری قراضه و استفاده از تکنولوژیهای هیدورژنپایه محور توسعه صنعت فولاد خواهند بود. انتظار میرود تا حدود ۳ دهه دیگر، تقریبا ۹۳ درصد فولاد جهان با بهکارگیری منابع ثانویه، فناوریهای هیدروژنپایه، زیستانرژیها و انواع سیستمهای جمعآوری و ذخیرهسازی کربن تولید شود.
در عصر امروز فولاد یکی از کامودیتیهای پرکاربرد و پرمصرف در فضای اقتصادی و صنعتی جهان برشمرده میشود که تولید سالانه آن در حال حاضر از مرز ۱.۸ میلیارد تن نیز عبور کرده است. دامنه گسترده فرایندهای جاری در این صنعت، از معدن تا محصول نهایی در کنار صنایع وابسته به آن موجب میشود تا زنجیره ارزش این فلز، جایگاه عمیق و برجستهای را در مراودات تجاری و اقتصادی جهان داشته باشد. البته با توجه به روش تولید فولاد، مولفههای موثر بر عملکرد زنجیره تولید این ماده نیز متغیر خواهند بود و طبق بررسیهای انجامشده، با تغییر روش تولید از کوره بلند به کوره قوس، بازارهای جدیدی نیز به عنوان تامینکنندگان زنجیره ارزش شکل خواهند گرفت که تاثیر قابل توجهی بر تجارت جهانی و روندهای اقتصادی در دنیا خواهند داشت.
در دل دگرگونیهای پرشتاب اقتصاد جهانی که در آن جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی بهسان قطبنمایی نیرومند مسیر تحولات صنعتی را ترسیم میکند، صنعت فلزات با جذابیتی نوین در عرصه سرمایهپذیری جهانی میدرخشد، صنعتی که از بازتاب چشمگیر صعود سرمایههای خارجی در زنجیره تولید فولاد و فروآلیاژها تا جریانهای هدفمند سرمایهگذاری خارجی در اعماق معادن مس، نیکل، طلا و نقره حکایتی چندوجهی و خیرهکننده را رقم زده است. با نگاهی تحلیلی و موشکافانه به روند جذب سرمایهگذاری خارجی در این صنعت، پرده از راهبردهای بنیادینی برداشته میشود که در پس این آمار و ارقام جهانی نهفتهاند، راهبردهایی که دگرگونی تقاضای جهانی، تحولات فناوری، بازآرایی سیاستهای تجاری و دگرگونیهای ژئوپلیتیک را بهگونهای در هم تنیده که صنعت فلزات را به یکی از قطبهای نوین جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی بدل سازند. بنابراین، آنچه امروزه در برابر دیدگان تحلیلگران و سیاستگذاران اقتصادی قرار گرفته، گشودگی دریچهای از بازتعریف جایگاه فلزات در زنجیرههای جهانی ارزش، مزیتهای نسبی نوپدید و اولویتهای نوین سرمایهگذاری در جهان پرتکاپوی امروز است.