مطالعات انجامشده در خصوص شناسایی و اکتشافات میدانهای نفتی و گازی کشور نشان داده که ایران از پتانسیل بالایی برای استخراج و تولید ذخایر هیدروکربوری برخوردار است. همین امر موجب شده است که در چند دهه اخیر اقتصاد کشور بسیار به ارز حاصل از فروش سوختهای فسیلی وابسته باشد و این وابستگی بیش از حد به این بخش، اقتصادی بیمارگونه را برای کشور ایجاد کرده است، به طوری که هر گونه تغییر و تحول در بازارهای جهانی اقتصاد کشور را بهشدت تحت تاثیر قرار میدهد. اگرچه در باب مقوله اقتصاد بدون نفت بسیار سخن گفته میشود و قطع وابستگی به نفت ضروری به نظر میرسد، با توجه به پیشبینی افزایش تقاضا برای نفت و گاز در آینده، نباید از پتانسیلهای این بخش در رونق اقتصادی کشور غافل بود. لازمه بهرهمندی از ظرفیتهای استخراج و پالایش نفت خام و گاز طبیعی سرمایهگذاری برای توسعه سایر حلقههای پاییندستی است.
ساختمانها کالبدهایی زیربناییاند که زمینه ارتقای استانداردهای زندگی محسوب میشوند. بنابراین بخش ساختمان از بخشهای مهم و اساسی اقتصاد کشور به شمار میرود. این بخش، به سبب اشتغالزایی فراوانی که در کشور فراهم میسازد، به بهبود وضعیت اقتصاد کمک میکند. از آنجا که صنعت ساختمان ارزش افزوده بالایی ایجاد میکند، میتواند منبع درآمد کشور را افزایش دهد و تاثیر بسزایی در رشد اقتصادی داشته باشد. بنابراین لازم است که با برطرف کردن چالشهای پیشِروی صنعت ساختمان، گامهای اجرایی مطلوبی در راستای توسعه این صنعت برداشته شود، تا علاوه بر تامین نیازهای جامعه، بهخصوص در زمینه ساختمانهای مسکونی، نقش پررنگتری را در رشد اقتصادی کشور ایفا کند.
بخش معدن را میتوان تامینکننده اصلی منابع اولیه مورد نیاز صنایع مختلف در جهان به شمار آورد، زیرا به دلیل شناسایی و استخراج مواد معدنی، بسیاری از صنایع شکل گرفته و توسعه یافتهاند. این امر موجب شده است که معدن در اقتصاد کشورها نقشی بیبدیل و سازنده داشته باشد. ایران نیز یکی از کشورهای با پتانسیل بالا در جهان به شمار میرود. با بررسی شاخصهای اقتصادی، به نظر میرسد که از ظرفیتها و پتانسیلهای این بخش بهدرستی استفاده نشده است و این بخش در اقتصاد کشور، در مقایسه با سایر کشورهای دارای ظرفیتهای معدنی، در جایگاهی بسیار پایینتر قرار گرفته است. بنابراین اتخاذ سیاستگذاریها و بهکارگیری روشها و تکنولوژیهای جدید در استخراج مواد معدنی، علاوه بر توسعه صنایع، میتواند رونق اقتصادی را برای کشور به دنبال داشته باشد.
روند مصرف گاز طبیعی در جهان، متاثر از عواملی مانند رشد اقتصادی، توسعه صنعتی و گذار به سمت منابع انرژی پاکتر، در چند دهه گذشته به طور پیوسته افزایش یافته و بر اساس گزارشهای منتشرشده به بیش از ۴ تریلیون مترمکعب در سال ۲۰۲۱ رسیده است. از آنجایی که گاز طبیعی به طور فزایندهای به عنوان جایگزین پاکتر برای سایر منابع سوختی تلقی میشود پیشبینی میشود، سهم تقاضای آن در تامین انرژی نیروگاههای برق و بخش حملونقل روندی افزایشی را دنبال کند. به دنبال کاهش ردپای کربن و پیروی از مقررات انتشار گازهای گلخانهای، انتظار میرود سهم گاز طبیعی از تامین انرژی ساختمانها (مسکونی و تجاری) و واحدهای صنعتی روندی نزولی را در بلندمدت سپری کند.
ایران به لحاظ برخورداری از ذخایر نفت و گاز، جزو برترین کشورهای جهان محسوب میشود. مروری بر آمار مربوط به تجارت و تولید ناخالص داخلی بیانگر آن است که نفت و گاز سهم قابل توجهی از اقتصاد ایران دارند. در سال ۱۳۸۳، تقریبا ۷۷ درصد از حجم صادرات کشور مربوط به نفت خام و فرآوردههای آن و همچنین گاز طبیعی بوده که این رقم تا سال ۱۳۹۹ به حدود ۴۱ درصد کاهش یافته است. همچنین سهم گروه نفت از حجم اقتصاد ایران در فاصله زمانی ۱۳۸۳ تا ۱۳۹۹ با کاهش ۱۴.۵ واحد درصدی به ۱۳.۵ درصد رسیده است. این آمارها نشان میدهد علیرغم اقدامات صورتگرفته، نفت و گاز همچنان نقش تعیینکنندهای در اقتصاد کشور دارد. وابستگی اقتصاد ایران به ذخایر طبیعی، کشور را به صورت بالقوه و بالفعل در معرض ابتلا به بیماری هلندی قرار داده است. بر این اساس، با توجه به این که درآمدهای نفتی از طریق بودجه عمومی دولت به اقتصاد تزریق میشود، لازم است تا در بودجهریزیهای سالانه توجه ویژهای به این موضوع شود.
سرمایهگذاری در حوزه معادن و صنایع فلزی از جمله فولاد، آلومینیوم و فلزات حیاتی همچون مس، لیتیوم، کبالت، نیکل و... یکی از مهمترین مولفههای رشد اقتصادی و افزایش تولید صنعتی در مقیاس منطقهای و جهانی به شمار میرود. البته حمایتهای مالی از عملیات معدنکاری و همچنین صنایع فلزی با توجه به ریسکهای موجود از جمله تامین انرژی و مسائل ژئوپلیتیکی، در سالهای اخیر با عدم قطعیتهایی همراه بوده، اما به هرحال، روند فراگیر برقی شدن و تاکید بر کربنزدایی از فعالیتهای انسانی، تقاضا برای تولیدات صنعتی و معدنی را افزایش داده و این مسئله منجر به رویکرد جدیدی در میزان جذب سرمایه در این بخش شده است. تامین مالی بخش معدن و صنایع فلزی، بازده تولید و بهرهوری نیروی کار را افزایش خواهد داد و در بلندمدت، رشد اقتصادی و تولید ثروت قابل توجهی را برای عمده کشورهای دنیا در پی خواهد داشت.
نفت و گاز طبیعی، فراتر از کاربردهای خود به عنوان منابع انرژی، به عنوان ورودیهای حیاتی برای صنایع تولیدی نیز مورد استفاده قرار میگیرند. با این حال، توسعه زنجیره ارزش نفت و گاز طبیعی طی چند دهه گذشته روند عرضه و تقاضای این منابع حیاتی را تسهیل کرده است. البته باید توجه داشت که اگرچه بازار صنعت نفت و گاز به شدت تحت تاثیر روندهای حاکم بر اقتصاد جهانی مانند کربنزدایی و تنوعبخشی به سبد انرژی قرار دارد، اما از طرفی نیز با مطالعه روندها میتوان دریافت که حداقل تا چند دهه آتی، بازار نفت و گاز رونق و جایگاه استراتژیک خود را در تعاملات اقتصادی جهان حفظ خواهد کرد.
اغلب کشورهای جهان در مسیر کاهش انتشار کربن و تغییرات آبوهوایی قدم برداشتهاند. درحالیکه ترکیب جهانی برق به طور سنتی توسط منابع سوختهای فسیلی از جمله زغالسنگ، نفت، گاز طبیعی و انرژیهای هستهای تعریف میشد، اما در حال حاضر به سمت استفاده از منابع انرژیهای تجدیدپذیر از جمله آبی، بادی، زیستی و ... تغییر روند داده است. براساس آمارها، ظرفیت نصبشده انرژیهای تجدیدپذیر در تولید جهانی برق به ۲.۵ تراوات در سال ۲۰۲۲ میرسد. با این حال میتوان چشماندازی امیداورکننده را برای آن متصور شد، به طوری که با گسترش و متنوعتر شدن انرژیهای تجدیدپذیر، انتظار میرود ظرفیت نصبشده نیروگاههای تجدیدپذیر در ترکیب برق جهان به ۷.۱ تراوات در سال ۲۰۴۰ برسد.
در میانه تحولی عمیق و شتابنده که مرزهای سنتی سرمایهگذاری را درمینوردد و ساختار اقتصاد جهانی را از درون بازتعریف میکند، جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی با نگاهی تازه به اولویتهای راهبردی، مسیر خود را از صنایع اشباعشده و پرریسک به سوی حوزههایی نوگرا و آیندهساز تغییر داده است، جریانی که سرمایهگذاران در آن در سال ۲۰۲۴ نه بر کمیت پروژهها، بلکه بر عظمت و اثرگذاری آنها متمرکز شدند و با اعطای میلیاردها دلار به زیرساختهای سبز، فناوریهای پاک، فلزات حیاتی، مراکز داده، ارتباطات و صنعت تولید محصولات نیمههادی، چیدمانی نو از رقابت ژئوپلیتیک را ترسیم کردند. در این میان، در حالیکه صنایع شیمیایی برای نخستینبار در یک دهه گذشته از جمع ده مقصد برتر سرمایهگذاری کنار زده شد، حیطههایی نظیر انرژیهای پاک، ارتباطات، فلزات و خودروهای الکتریکی جایگاهی برتر را احراز کردند. شایان توجه است که سرمایهگذاران در حوزه سوختهای فسیلی نیز با تمرکز بر توسعه ظرفیت تولید گازهای طبیعی مایع و فشرده، فصل تازهای از حیات این بخش را در عرصه سرمایهگذاری خارجی رقم زدند، تحولی که نشانههای روشن آن، حکایتی نوین را از چرخه نوظهور جریان سرمایه در جهان فردا روایت میکند.
هوش مصنوعی مفهومی است که در طول دهههای اخیر مورد توجه و تحقیق قرار گرفته و به یک ابزار کاربردی و مهم برای پاسخ به پرسشها، حل چالشها و معضلات و خلق مسیرهای نوآورانه در حوزههای مختلف تبدیل شده است. تکنولوژیهای مبتنی بر هوش مصنوعی در زمینههای پزشکی و سلامت، تولید صنعتی و معدنی، آموزش، امور مالی، امنیت سایبری، انرژیهای پاک و ...، در دهه اخیر زمینهساز تحولات چشمگیری شدند. این تحولات، از طریق تسهیل امور، افزایش دقت، سرعت، کیفیت و همچنین کاهش هزینهها، مسیر حرکت و رویکردهای اتخاذی جوامع را تا به امروز تحت تاثیر قرار دادهاند؛ تاثیری که انعکاس آن را در بهبود نسبی سبک زندگی انسانها و ارتقای سطوح رفاه اجتماعی میتوان دید.
تقاضای فزاینده برای انرژی و مواد شیمیایی مصرفی در صنایع مختلف، همگام با رشد جمعیت جهان شکل گرفت. از آنجایی که تاسیسات پالایشگاهی و پتروشیمیایی، نقشی تعیینکننده در فرآوری و تبدیل نفت خام و گاز طبیعی به مواد پراهمیت از جمله سوخت مصرفی بخش حملونقل و مواد شیمیایی خام برای فرایندهای صنعتی را برعهده دارند، میتوان از آنها به عنوان اجزای ثابت زنجیره تامین یاد کرد که جریان ثابت محصولات پالایششده به مصرفکنندگان و صنایع را در سراسر جهان تضمین میکنند. بدون وجود پتروشیمی و پالایشگاه، صنعت نفت وگاز قادر به فرآوری و توزیع کارآمد محصولات خود نیست، که این موضوع در نوع خود اختلال گستردهای را در روند اقتصاد جهانی به دنبال دارد.
صنعت حملونقل شبکهای گسترده از اتومبیلها، کشتیها، هواپیماها و قطارها را در برمیگیرد و جزء لاینفک اقتصاد جهانی محسوب میشود، که امکان جابهجایی کالا و افراد را در مقیاس گسترده فراهم میکند. از این رو میتوان گفت که این صنعت پاسخگوی بخش قابل توجهی از تقاضای زنجیره تامین جهانی است و نقش مهمی در تجارت بینالملل ایفا میکند. امروزه این صنعت با پذیرش فناوریهای پاکتر، سوختهای جایگزین و ترویج شیوههای حملونقل پایدار به سمت آیندهای پایدارتر و در راستای کاهش ردپای کربن در حال حرکت است، که نمود آن را میتوان در هواپیماها و کشتیهای مبتنی بر سوخت هیدروژن و قطارها و وسایل نقلیه الکتریکی مشاهده کرد.
مشاهده بیشتر