مشاهده بیشتر
ساخت و توسعه نیروگاههای هستهای در جهان تا حد زیادی وابسته به برخی مواد معدنی و عناصر فلزی است که در اجزای ساختاری، تجهیزات و تاسیسات نیروگاهها به مصرف میرسند. در واقع مصرف این مواد با توجه به این که کارایی و ایمنی راکتورهای هستهای را تضمین میکنند، ضروری است. با توجه به این که فناوریهای هستهای یکی از اجزای ضروری انتقال به آینده انرژی پاک پیشبینیهای آژانس بینالمللی انرژی از رشد تقاضای مواد معدنی حیاتی در توسعه و ساخت نیروگاههای هستهای خبر میدهند. علاوه بر این با توجه به گزارشهای انجمن هستهای جهان از راکتورهای در حال ساخت، انتظار میرود که این روند به رشد مصرف برخی فلزات اساسی از جمله آلومینیوم، فولاد و مس کمک کند.
امروزه توسعه زیرساختهای شبکههای تلفن همراه و اینترنت، نحوه عملکرد اقتصادها را تغییر داده است و امکان اتصال بیشتر، دسترسی به اطلاعات و فرصتها را برای افراد و مشاغل فراهم کرده است. تأثیر این زیرساختها بر توسعه اقتصادی بر کسی پوشیده نیست و کشورهایی که از این فناوریها استقبال کردهاند، از مزایای قابل توجهی برخوردار شدهاند. پهنای باند اینترنت و پوشش شبکههای تلفن همراه به عنوان شاخصهایی برای ارزیابی توسعه زیرساختهای ارتباطی در جهان در نظر گرفته میشود. پهنای باند اینترنت که سرعت و ظرفیت انتقال داده از طریق اتصال به اینترنت را تعیین میکند، نقشی حیاتی در تضمین ایجاد یک ساختار آنلاین یکپارچه دارد. از سوی دیگر پوشش شبکههای تلفن همراه افراد را قادر میسازد تا با دستگاههای تلفن همراه خود ارتباط برقرار کنند و به خدمات مختلفی دسترسی داشته باشند.
فناوری هستهای به عنوان یکی از تحولات نوین دهههای اخیر، تاثیرات متعدد قابل توجهی بر جوامع و مدیریت منابع کشورها گذاشته است و کاربرد آن تنها به تامین انرژی و تولید برق محدود نمیشود، بلکه در حوزههای بسیاری از جمله داروسازی و پزشکی، کشاورزی و دامداری، حفاظت از محیطزیست، باستانشناسی و همچنین اکتشافات فضایی نقش تعیینکنندهای ایفا میکند و در بسیاری از موارد از جمله تامین غذا و انرژی، به نوعی حلال مشکلات و چالشها تلقی میشود.
مصرف عناصر پرتوزا و شکافتپذیر نقش مهمی در شکل دادن به آینده انرژیهای پاک و توسعه نیروگاههای هستهای ایفا خواهد کرد. به طور مثال، اورانیوم به عنوان پرکاربردترین سوخت هستهای شناخته میشود که بیش از ۹۰ درصد از سوخت راکتورهای هستهای را تشکیل میدهد و منابع اصلی آن عمدتا در استرالیا، قزاقستان و کانادا واقع شدهاند. در حالی که توریوم در مقایسه با اورانیوم در مقیاس کمتری به مصرف میرسد، به دلیل مقادیر فراوانی آن به ویژه در کشورهای هندوستان، برزیل و استرالیا مورد توجه قرار گرفته است. در مورد پلوتونیوم شرایط کمی متفاوت است و این عنصر علیرغم ماهیت طبیعی خود، اغلب به عنوان یک محصول جانبی در راکتورهای هستهای یا از طریق بازفرآوری سوختهای هستهای مصرفشده تولید میشود.
ترانزیت بار نوعی صادرات خدمات حملونقل است که علاوه بر آنکه درآمد ارزی قابل توجهی با خود به همراه دارد با تقویت دیپلماسی کشور در منطقه و در نتیجه وابستگی بیشتر کشورهای جهان به همکاری اقتصادی با کشور، عملا کاهش تحریمپذیری اقتصاد کشور را با خود به دنبال خواهد داشت. اما در دهه اخیر به رغم آنکه به واسطه تحریمهای بینالمللی ایران عملا از حوزه ترانزیت دریایی و حمل هوایی جا مانده است، بازار ترانزیت زمینی کشور نیز به دلیل عدم توسعه زیرساختهای زمینی حملونقل به کشورهای همسایه واگذار شده است.
در دورانی که سرمایهگذاریهای جهانی زیر سایه بیثباتیهای ژئوپولیتیکی، فشارهای اقتصادی و تحولات در تولید و تجارت بینالمللی بازتعریف میشوند، جریان سرمایهگذاریهای خارجی نیز متاثر از این دگرگونیها چهرهای تازه به خود گرفته است. سال ۲۰۲۳ با افتی محدود اما قابل توجه در حجم جذب سرمایهگذاری جهانی همراه بود، افتی که نهتنها بازتابی از فشارهای بینالمللی و محدودیتهای مالی را به تصویر کشید، بلکه جلوهای از واگراییهای منطقهای و تحول در مقصدها و منشاهای اصلی سرمایهگذاری را نیز نشان داد. با این وجود، تثبیت موقعیت ایالات متحده آمریکا در صدر جدول جذب و دارایی FDI، تا تحول نقش کشورهای در حال توسعه و افول جایگاه برخی از قطبهای سرمایهپذیری همچون هلند و بریتانیا، نشانی از تغییر در جهتگیری سرمایهها، فاصلهگیری از الگوهای پیشین و آغاز عصری نو در این عرصه مطابق با نظام نوین جهانی است. در این میان، ترکیب کشورهای پیشتاز در عرصه سرمایهگذاری مستقیم خارجی به سایر کشورها نیز با تحولاتی سرنوشتساز همراه بوده است، بهنحوی که بازیگرانی نوظهور نظیر سوئیس، سنگاپور و کانادا، در کنار قدرتهای اقتصاد جهانی سهمی فزاینده در جهتدهی به جریان سرمایهها یافته و حضوری برجسته در ساختار نوین سرمایهگذاریهای بینالمللی از خود برجای نهادهاند.
مواد معدنی و فلزی مهمترین ماده مصرفی در بخشهای مختلف صنعت، ساختوساز و نیز زندگی روزمره انسان محسوب میشوند. به همین دلیل، همزمان با رشد جمعیت و توسعه صنعتی جهان، تقاضا برای مصرف این محصولات افزایش یافته است. در چنین شرایطی، ایران که ذخایر ارزشمند معدنی بزرگی را در خود جای داده است، با تکمیل زنجیرههای ارزش و تولید محصولات مختلف معدنی، میتواند به جایگاه مناسبی در بازارهای بینالمللی دست یابد. بسیاری از کارشناسان معتقدند که شرایط فعلی بخش معدن و صنایع معدنی کشور فاصله قابلملاحظهای با ظرفیتهای موجود دارد.
شکلگیری روند گذار انرژی در مقیاس جهانی، بازار بسیاری از منابع و حاملهای انرژی را دستخوش تغییر قرار داده و منجر به افت تقاضا برای منابع و حاملهای انرژی آلاینده و در طرف مقابل، افزایش تقاضا برای انرژیهای پاک شده است. این موضوع برای ایران از طرفی به عنوان تهدید و از طرفی به دلیل برخورداری از پتانسیلهای لازم برای تولید هیدروژن به عنوان فرصتی کمنظیر تلقی میشود. با این حال، گزارشها نشان میدهند که تا کنون اقدام جدیای برای پایهگذاری و توسعه صنعت هیدروژن در ایران صورت نگرفته است و تولید سالانه هیدروژن در کشور به هیدروژن تولیدشده به عنوان محصول جانبی صنایع پتروشیمی محدود میشود که از جمله مهمترین دلایل آن میتوان به بالا بودن هزینه تولید هیدروژن در کشور تحت تاثیر تحریمهای اقتصادی اشاره کرد.
پس از چندین دهه آزمایش و اکتشاف، دانشمندان در نهایت واکنش شکافت هستهای را با موفقیت در سال ۱۹۳۸ به پایان رساندند. اگرچه کشف پتانسیل واکنش زنجیری اتم و در نتیجه تولید بمبهای هستهای منجر شد تا در ابتدا انرژی هستهای برای کاربردهای نظامی مورد توجه قرار گیرد، با این حال این روند با اقدامات جهانی از جمله معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) نیز همراه بود که منجر به گسترش کاربردهای غیرنظامی فناوری هستهای از جمله تولید الکتریسیته شد. در حالی که موضوع امنیت انرژی در طول دهه ۱۹۷۰ اهمیت انرژی هستهای در سبد انرژی جهانی را افزایش میداد، بیش از چند دهه است که انرژی هستهای به دلیل محدودیتهای تولید و ریسکهای محیطزیستی سهم زیادی را از سبد انرژی دنیا به خود اختصاص نمیدهد.
روند توسعه صنعت برق بیش از یک قرن است که با الهام از پدیدههای اکتشافی اولیه شناخت الکتریسیته در جهان آغاز شده است. در واقع اکتشافات بنیادی الکتریسیته، راه را برای کاربردهای عملیتر و تکنولوژیهای مدرن و در نتیجه گسترش روند برقیسازی در جهان باز کرده است. در حالی که این روند زمینه بهرهوری بیشتری را در فرایندهای تولید و تسهیل ارتباطات در جهان ایجاد کرده، توسعه سیستمهای پیشرفته جدید، نحوه فعالیت صنایع و زندگی روزمره جوامع را نیز تا سطوح قابل توجهی متحول ساخته است. از زمان اکتشاف الکتریسیته تاکنون تحقیقات فزایندهای برای ورود بیشتر این حامل انرژی به بخشهای مختلف و سطوح در دسترس برق (نرخ برقرسانی) به جمعیت روبهرشد صورت گرفته که منجر به ظهور روشهای جدید تولید برق، صنایع جدید الکترونیک و فناوریهای هوشمند شده است.
در حال حاضر، انرژی هستهای ۱۰ درصد از سبد برق جهان را تشکیل میدهد. در واقع توانایی این بخش در تولید الکتریسیته پایدار و قابل اعتماد، آن را به مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر و جایگزینی مناسب برای سوختهای فسیلی تبدیل کرده و از آنجایی که انتشار گازهای گلخانهای را در مقایسه با سایر منابع به حداقل میرساند، در استراتژی کمکربن بسیاری از کشورها گنجانده شده است. این امر به ویژه در کشورهایی مانند فرانسه، اسلواکی و بلژیک مشهود است که انرژی هستهای بخش قابل توجهی از عرضه برق را به خود اختصاص میدهد. در حالی که اهمیت انرژی هستهای در تولید برق ایالات متحده آمریکا و چین برکسی پوشیده نیست، سهم کمتری از ترکیب برق این کشورها را به خود اختصاص میدهد.
از مدتها قبل انرژی هستهای به عنوان یک منبع انرژی قابل اعتماد و مقرونبهصرفه پذیرفته شده و از آن موقع تاکنون به عنوان مکملی برای انرژیهای تجدیدپذیر نقش شایان توجهی را در رشد اقتصادی پایدار جهان به نمایش گذاشته است. اگرچه در نگاهی اجمالی به نظر میرسد که توسعه نیروگاههای هستهای به دلیل هزینههای سرمایهای بالا برای احداث آنها تقریبا دشوار باشد اما از آنجایی که اتکا به منابع انرژی وارداتی را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد به انتخابی ارجح در اقتصادهای توسعهیافته تبدیل شده است و این کشورها همواره برآنند تا استراتژیهای توسعه نیروگاههای هستهای قابل اعتماد و پایدار را در اهداف کربنزدایی خود بگنجانند. البته بررسیها نشان میدهد که در برخی اقتصادهای کوچک، پتانسیل مالی محدود، روند توسعه نیروگاههای هستهای را برای آنها چالشبرانگیز کرده است.