مشاهده بیشتر
ایران ظرفیتهای بالقوه قابل توجهی برای توسعه بخش معدن و قرار گرفتن در زمره قدرتهای معدنی جهان دارد. بر این اساس، روند رو به رشدی در میزان سرمایهگذاریها در بخش معدن کشور قابل مشاهده است. در سال ۱۴۰۰، مجموع سرمایهگذاریها در بخش معدن حدود ۷ هزار و ۲۶۶ میلیارد ریال بود (ثابت سال ۱۳۹۰) که نسبت به سال ۱۳۸۵ حدود ۸۶ درصد بیشتر بوده است. با این حال، کارشناسان بر این باورند که میزان سرمایهگذاریهای صورتگرفته کماکان با ظرفیتهای معدنی کشور همخوانی ندارد و برای رسیدن به اهدافی نظیر رشد دو رقمی بخش معدن، لازم است تا جذابیتهای بیشتری برای میزان سرمایهگذاریها در این بخش ایجاد شود.
صنعت حملونقل را میتوان در قلب تجارت و اقتصاد جهانی قرار داد چرا که جهانیشدن بدون توانایی جابهجایی انسان و کالا در سراسر کره زمین بیمعنا خواهد بود. ظرفیتهای حملونقل برای انتقال کالاها و مواد از جایی که تولید میشود به جایی که در نهایت مصرف میشود، زیربنای زندگی مدرن است. از قرن شانزدهم تحولات صنعت حملونقل تاثیرات عمیقی بر چهره اقتصاد جهانی وجهش تجارت بینالملل داشته است. در طول زمان کاهش هزینههای حملونقل موجب شده است تا بازارهای جهانی گستردهتر و مواد اولیه و کالاهایی که پیش از آن در دسترس نبودند، در همهجا یافت شوند.
زندگی مدرن امروزی با اشتغال و مصرف پیش میرود، مسئلهای که با تجارت داخلی و بینالمللی پیوند خورده است و این تجارت با تولید و ایجاد کالاها و خدمات سپس حملونقل آن به بازارهای مصرف امکانپذیر میشود. خطوط ریلی تقریباً هر بخش صنعتی، عمدهفروشی و خردهفروشی مبتنی بر منابع اقتصادی را به هم متصل میکند و چشماندازی متمایز از آنکه چگونه تجارت میتواند به اقتصاد جهانی قدرت دهد، ارائه میکند. شبکه راهآهن بهعنوان یک وسیله کلیدی حملونقل، با اتصال بازارها، کاهش هزینههای حملونقل و ارتقای توسعه اقتصادی در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، به رشد تجارت بینالمللی کمک شایانی کرده است. حمل و نقل ریلی جایگزینی مقرون به صرفه برای سایر روشهای حمل و نقل، به ویژه برای محمولههای فله و مسافتهای طولانی، ارائه میدهد که این مسئله هزینه کلی کالا را کاهش میدهد.
تجربه نشان میدهد بروز نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی میتواند شرایط متفاوتی را برای تعاملات کشورها و روند تحولات اقتصادی فراهم آورد و گاهی حتی به نقطه عطفی برای بروز تغییر مسیر رشد اقتصادی کشورها تبدیل شود. برای مثال پس از بحران مالی ۲۰۰۸ سبب شد نظام مالی و اقتصادی جهان جهتگیری جدیدی به سمت ترکیبی از نقشآفرینی دولت و بازار داشته باشد. همچنین، این بحران روند اقتصادی بسیاری از کشورها را بسته به تعامل و وابستگی آنها با اقتصاد جهانی دستخوش تغییرات قرار داد. به عنوان نمونه میتوان به کشورهای زیمبابوه و گینه اشاره کرد که اقتصاد آنها در سالهای پس از بحران نسبت به سالهای پیش از آن به صورت چشمگیری تغییر یافت که از جمله علتهای آن سیاستهای اقتصادی و تجاری این دو کشور در طول بحران مالی بود.
تامین انرژی با استفاده از هیدروژن، به عنوان یکی از راهکارهای مقابله با انتشار گازهای آلاینده مطرح شده است. با این حال، آمارها نشان میدهند که سوختهای فسیلی ماده اولیه بخش غالب تولید جهانی هیدروژن هستند؛ موضوعی که سبب شده است تا گسترش تولید هیدروژن نه به یک راهکار بلکه به یک چالش اقلیمی تبدیل شود. در این راستا، بسیاری از دولتها توسعه ظرفیت تولید هیدروژن کمآلاینده با استفاده از فناوریهای الکترولیز و «CCUS» را در دستور کار خود قرار دادهاند. بر اساس برآوردهای صورتگرفته، میزان تولید هیدروژن در مقیاس جهانی تا سال ۲۰۳۰ رشد ۱۵.۸ درصدی را نسبت به سال ۲۰۲۲ تجربه میکند و به حدود ۱۸۰ میلیون تن میرسد. انتظار میرود میزان تولید هیدروژن سبز نیز در مدت یادشده تقریبا ۳۸ میلیون تن افزایش یابد و سهم آن از کل صنعت هیدروژن که در شرایط فعلی کمتر از یک درصد است، با رشد قابل ملاحظهای مواجه شود.
ریسکهای ژئوپلیتیکی یکی از مهمترین عارضههای اقتصادی جهان به حساب میآیند که در طول تاریخ بارها شاخصهای اقتصادی را تحت تاثیر قرار دادهاند. اقتصاد ایران به دلیل وابستگی نسبتا بالا به واردات و همچنین صادراتمحوری در میان برخی از صنایع خود، در شرایط وقوع تنشهای ژئوپلیتیکی واکنشهای نسبتا شدیدی از خود نشان میدهد. به عنوان نمونه میتوان به دوران انقلاب و جنگ تحمیلی اشاره کرد که سبب شد تا حجم فعالیتهای اقتصادی کشور به نصف کاهش یابد. جنگ روسیه با اوکراین، با این که خسارتهای سنگینی بر بسیاری از اقتصادهای جهان به خصوص کشورهای توسعهیافته وارد آورد، اما برای اقتصاد ایران خالی از لطف نبود چرا که زمینهای را برای افزایش درآمدهای نفتی فراهم آورد. اقتصاد ایران در برهه جنگ حماس و رژیم صهیونیستی نیز (هر چند متغیرهای اقتصاد جهانی به این تنش واکنشی نشان ندادند) واکنشهای غیر منتظره اما کاملا مقطعی و کوتاهمدت از خود نشان داد.
کشورها پس از جنگ، استراتژیها و برنامههای اصلاحات اقتصادی مختلفی را با هدف بازسازی اقتصادی در دستور کار خود قرار میدهند. در حالی که طرح مارشال را میتوان یکی از برجستهترین اقدامات در راستای بازسازی پس از جنگ برشمرد که میلیاردها دلار کمک اقتصادی به کشورهای اروپایی که از جنگ جهانی دوم آسیب دیده بودند، ارائه داد. با این حال، باید توجه داشت که همکاریهای بینالمللی نیز به همان اندازه تاثیرگذار بوده است. چهبسا اقتصاد بریتانیا با وجود استفاده از طرح مارشال، اما عدم تمایل به ادغام با اقتصادهای اروپایی، برای مدتها توسعهنیافته باقی ماند. علاوه بر این برخی دیگر از کشورها از جمله ویتنام و جمهوری دموکراتیک کنگو نیز، سرمایهگذاری قابل توجهی در گسترش صنایع و آزادسازی اقتصاد خود با هدف بازسازی پس از جنگ به انجام رساندهاند که در موفقیت اقتصادی آنها نقش داشته است.
دو فلز سرب و روی از پرکاربردترین و باارزشترین فلزات غیرآهنی شمرده میشوند و در زمره منابع معدنی اثرگذار بر اقتصاد جهانی هستند. با توجه به ذخایر بالقوه معدنی سرب و روی ایران و همچنین پیشبینی افزایش تقاضای جهانی این دو فلز ارزشمند به سبب کاربردهای وسیع، بررسی فرصتها و ابعاد مختلف حرکت به سوی بهرهبرداری از ظرفیتها بیش از پیش نمایان میشود. در چنین شرایطی، با پیادهسازی یک استراتژی مناسب به منظور استفاده از این فرصتها، میتوان با ایجاد ارزش افزوده به رشد اقتصاد کشور و افزایش تولید ناخالص داخلی کمک قابلتوجهی کرد.
امروزه اغلب کشورهای جهان برای کاهش انتشار کربن و انتقال به منابع انرژی پاکتر قدم برمیدارند. هیدروژن سبز که مبتنی بر منابع انرژی تجدیدپذیر است به عنوان حامل انرژی پایدار در نظر گرفته میشود که پتانسیل و تطبیقپذیری قابل توجهی در کربنزدایی از خود ارائه میدهد و به عنوان جایگزنی بالقوه برای روشهای سنتی تولید برق معرفی میشود. اگرچه در حال حاضر سهم قابل قابل توجهی از ترکیب برق جهانی به آن اختصاص ندارد اما انتظار میرود نقش مهمی در شکلدهی آینده نیروگاههای برق ایفا کند. پیشبینیها نیز حاکی از آن هستند که با افزایش سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای هیدروژنی و تقاضای فزاینده برای هیدروژن سبز، بیش از یکچهارم از برق تجدیدپذیر جهانی تا سال ۲۰۵۰ از این طریق تولید شود.
هیدروژن از روزهای اولیه معرفی خود توسط هنری کاوندیش در سال ۱۷۷۶ تا استفاده از آن به عنوان سوخت وسایل نقلیه و سیستمهای گرمایشی، از دامنه گستردهای از کاربردها در جوامع بشری برخوردار بوده است. با این حال مزایای هیدروژن فراتر از موارد یادشده به نظر میرسد، به طوری که امروز به عنوان یک بازیگر کلیدی در مسیر حرکت جهان به سمت انرژی پاک و کمکربن ظاهر شده است و میتوان آن را مکملی برای انرژیهای سبز برشمرد که نقش قابل توجهی در محدودکردن گرمایش کرهزمین به ۱.۵ درجه سانتیگراد ایفا میکند. پیشبینیهای مککنزی نیز حاکی از آن هستند که بیش از ۲۰ درصد از کاهش انتشار کربن تا سال ۲۰۵۰ ناشی از گسترش استفاده از فناوریهای هیدروژنی خواهد بود.
مخارج نظامی در طول تاریخ، کاتالیزور مهمی در تشدید تنشهای ژئوپلیتیکی بودهاند. به طور مثال، در طول جنگهای جهانی، هزینههای نظامی نقش شایان توجهی در شکلدهی استراتژیها و نتایج درگیریها بر جای گذاشتند و کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، بریتانیا، آلمان و شوروری بودجه نظامی خود را تا سطوح قابل توجهی افزایش دادند. در حالی که ایالات متحده آمریکا از اوایل قرن جدید، مقادیر قابل توجهی از بودجه نظامی خود را به جنگ علیه تروریسم در افغانستان و عراق اختصاص داده است. با این حال، هزینههای نظامی توسط کشورهای ناتو، طی چندسال گذشته منعکسکننده یک پاسخ استراتژیک به تهاجم نظامی روسیه است و اگرچه به نظر میرسد که هدف آن تقویت قابلیتهای دفاعی باشد، اما در واقع آتش جنگ را شعلهورتر و حلوفصل دیپلماتیک را به تعویق میاندازد.
نگرانیهای مرتبط با گرمایش کرهزمین جریان سرمایهگذاری در بخش انرژی را متحول ساخته است و در حالی که به لحاظ تاریخی عمده سرمایهگذاری به سوختهای فسیلی تعلق داشته است در حال حاضر سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای پاک سهم بیشتری را به خود اختصاص میدهد. این در حالی است که شتاب روبهرشد سرمایهگذاری در انرژیهای پاک بین کشورها یکسان نیست و کشورهای توسعهیافته بیش از دوسوم از سرمایهگذاری در این بخش را به خود اختصاص میدهند. البته باید توجه داشت که جریان سرمایهگذاری مستقیم خارجی نیز در راستای پر کردن شکاف تامین مالی برای برخی کشورها و تسهیل انتقال فناوری انرژی پاک بین کشورها ظاهر شده است و نقش بیبدیلی در پروژههای سرمایهگذاری انرژی جهانی ایفا میکند.